یادداشت روز به قلم روح اله ساعدی؛

مسئولان استان چرا ساکتند؟

اظهارات نسنجیده، تفرقه افکنانه و وحدت شکن استاندار مازندران، در مورد توقف احداث سد فینسک به دستور رئیس جمهور، علی رغم دارا بودن پیوست بودجه ای، کافی بود تا موجی از انتقادات و لزوم  جدیت در مطالبه گری از مقامات استانی توسط مردم و برخی از تشکل های مردمی، در مرکز استان ایجاد شود، تا نشان دهد همچنان دغدغه کم آبی و تامین منابع آب به عنوان چالش جدی استان و بویژه مرکز استان مطرح است.
اما باید گفت؛مدت هاست به هرگوشه ای از استان که نگاه می کنید، مشکلی، معضلی، آسیبی یا حتی تهدیدی سَربرآورده و برای مردم و مسئولان شاخ و شانه می کشد. حال مسئولان عزیز استانی، هم می خواهند این صحبت صریح و بدون تعارف را به دل بگیرند یا نگیرند، می خواهند سِگرمه دَرهَم کنند و احتمالا چشم غُره ای بروند یا نروند، اصلا می خواهند مثل همیشه تکذیب کنند و بفرمایند که این همه تلاش شبانه روزی ما و این همه سیاه نمایی و بی انصافی رسانه ها با حرف یک مقام مسئول در استان دیگر نباید پایمال شود؟! ‌اما آنچه را مردم واقعا در کف جامعه احساس و منتقل می کنند و آنچه را به صورت مستندهای آماری و عینی مشاهده می نمایند، با سخنان برخی مسئولین منافات دارد!
حال با اظهارات متناقض استاندار مازندران،یک نکته مهم را باید یادآور شد…
اینکه ای کاش با اطلاع رسانی به موقع و مواضع جدی تر عالیترین مقام اجرایی استان و با ورود همه مطالبه گران عزیز در مرکز استان و همراهی بیشتر نماینده مردم شریف حوزه انتخابیه در مجلس و ورود مسئولین حوزه آب استان، این موضوع جدی سد فینسک،پیگیری بیشتری تا رسیدن به اقدامات اجرایی انجام می شد.
چون برای رسانه ها و بسیاری از همشهریان این سئوال ایجاد شده است، که چرا این مطالبه جدی مردمی، روزها قبل تر از این پررنگ تر، دیده نشده و اطلاع رسانی جدی تری از سوی روابط عمومی های دستگاهای مرتبط با این حوزه صورت نگرفته است، و به صورت مؤثری تا حصول نتیجه به میدان پیگیری رانده نشده است؟ مگر مدیران و مسئولین مربوطه در استان و شهرستان این مشکل اساسی این خطه را نمی دیدند؟! چرا دردها و گلایه های مردم از جمله کشاورزان را به خوبی نمی شنیدند؟ و مگر بوی رنج ها و به آتش کشیده شدن امیدهایشان را استشمام نمی کردند؟
آیا واقعا اینطور است که گوش هایی که باید مجرای رساندن این فریادها و مطالبات استانی باشند در خیلی از دستگاههای اجرایی استان کَر و ناشنوا شده اند و چشم هایی که باید این رنج ها و نیازهای اساسی را ببینند و به اتاق های فکر مسئولین برای اخذ تصمیم های به موقع برسانند، کور و نابینا شده اند.یک سیستم مدیریتی قوی، به روز، کارآمد،سریع و چابک و پیگیر، قبل از هر چیز، انشعابات و شاخه های جمع آوری اطلاعاتی خود از کف جامعه در خصوص مشکلات، مصائب، دردها و رنج های مردم را تشکیل می دهد، روز به روز قدرت می بخشد، منسجم می کند و از آن نگهداری و محافظت می نماید. یک مدیر لایق، یک دستگاه اجرایی توانمند، و یک سیستم خدمت دهنده به مردم که مدام خود را تراز انقلاب می داند و همیشه خود را عنصر یا دستگاه خدوم مردم می نامد، اگر کمیتش در جمع آوری از کف جامعه لَنگ بزند، با مشکلات سلب اعتماد عمومی در جامعه مواجه خواهد شد.
از طرفی نباید قضاوت کرد که این چشم های کور و گوش های کَر در برخی از مسئولین استان ما و در بعضی از دستگاههای اجرایی ما که مدام باید مطالبه گران استانی و شهرستانی کنارگوشهایشان با صدای بلند فریاد بزنند تا صدایی بشنوند و اقدامی بکنند، خودخواسته به این حال و روز افتاده اند، یا جَبر زمانه و قدرت تَخدیر مشکلات  نظام فَشل اداری ما چنین بلایی برسرشان آورده، که عالیترین مقام مسئول در استانی دیگر برای یک استان با فرهنگ چون سمنان که اتفاقا شهروندان  شمالی هم دارد تصمیم گیری کند!!!
هرچه هست برای حل مشکلاتی که انگار دراستان  سمنان تمامی ندارند،باید این چشم ها را شست و این گوش ها را ترمیم کرد. هنوز این بخش از صحبت های رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان درخصوص مطالبه گری به فراموشی سپرده نشده است که فرمودند:” از مسئولان، کار جدی و واقعی مطالبه کنید و آنها را از کار نمایشی برحذر بدارید.”
پیرو این ارجاع فکری و عملیاتی، احساس می شود، بیاییم هر کدام از مردم این خطه به عنوان یک شهروند، چشم و گوشی برای تکمیل شاخه های ارتباطی با مسئولین و دستگاههای اجرایی باشیم. بیاییم هر کدام از ما یک رسانه مطالبه جو و سپس یک رسانه مطالبه گر باشیم. بیاییم هر کدام از ما از مسئولین کار جدی مطالبه کنیم و آنها را از کار نمایشی بر حذر بداریم. از قضا استان ما استانی است که حجم کارهای نمایشی در آن متأسفانه کم هم نیست و شاید یکی از اولویت دارترین مطالبات ما باید در همین حوزه باشد، تا دیگر کسی به خود جرات ندهد، برای استان سمنان تعیین و تکلیف کند.

payamgooyesemnan