امروز چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴

مشکلات ازدواج و تمایل افراد به تجرد قطعی

کد خبر: 8481
زمان انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۶ بعد از ظهر -
166 بازدید

گزارش روز (گزارشگر : مائده شریفی)

مشکلات ازدواج و تمایل افراد به تجرد قطعی

 

با نگاهی کوتاه به جامعه متوجه می‌شوید که سبک زندگی جوانان دست خوش تغیرات اساسی شده است، جوانان دهه ۷۰ و ۸۰ سبک زندگی بسیار متفاوتی با دیگر نسل‌های قبل از خود دارند و روزگار جوانی خود را به سبک دیگری می‌گذرانند؛ اما مهمترین تغییرسبک زندگی درمیان جوانان این است سن ازدواج در میان جوانان افزایش چشمگیری داشته است به طوری که در کنار بالا رفتن سن ازدواج، تعداد زیادی از دختران و پسران به فکر تجرد قطعی در زندگیشان هستند و تنهایی را به زندگی مشترک ترجیح می‌دهند موضوعی که می‌تواند برای جامعه زنگ خطری باشد و وضعیت افزایش جمعیت را زیر سوال ببرد.

موضوع تجرد در میان جوانان یکی از بحث‌های مهم جامعه شناسان است، اگر گفتگویی کوتاه در سطح  جوانان جامعه انجام دهید متوجه تمایل جوانان به تجرد گرایی می شوید، هر یک از این دختران و پسران برای مجرد ماندن خود دلایل مختلفی را مطرح می‌کنند که از بیکاری و وضعیت اقتصادی گرفته تا تحصیلات عالی را شامل می‌شود، برخی از جوانان دم‌بخت مشکل اصلی خود را مشکلات اقتصادی و برخی هم انتظارات و شرایط طرف مقابل مانند داشتن مهریه‌های سنگین، شغل دائم، خانه و خودروهای لوکس می‌دانند.

سن ازدواج بالا رفته و دختر و پسرهای امروزی به دلیل تغییر معیارها، مشغله های اجتماعی زیاد، مشکلات مالی یا درگیری زیاد در کار و درس، اولویت پایین تری برای ازدواج قائلند. اضطراب، انزوا طلبی، افسردگی، احساس بی ارزشی، عدم تعالی شخصیت، مشکلات جنسی، روی آوردن به روابط نامشروع و…. از جمله پیامدهای ناگوار تاخیر در ازدواج است، اما بسیاری از جوانان با اذعان به این مهم، همچنان حاضر نیستند تن به ازدواج بدهند، اگر چه شاید هم به لحاظ اقتصادی در تمکن مساعدی قرار داشته باشند.

سعید حسینی یکی از شهروندانی بود که در خصوص علل به تعویق افتادن ازدواج، اظهار می‌کند: تمایل به ازدواج دارم اما به علت نبود شرایط اقتصادی خوب، امنیت شغلی و نگرانی برای تأمین معیشت آینده، ازدواجم تاکنون به تعویق افتاده است. از مهم‌ترین علل تغییر سبک زندگی و روی آوردن به تجرد نیز مشکلات اقتصادی است. اگر فردی دارای امنیت شغلی باشد راحت‌تر به سمت ازدواج قدم برمی‌دارد. تأمین معیشت خانواده و تمام اقدامات لازم برای ازدواج از ابتدا تا جشن عروسی نیاز به شرایط اقتصادی مطلوب دارد.

وی افزود: خانواده‌ها دارای توقعاتی هستند که انگار در شرایط کنونی زندگی نمی‌کنند. خود آنها چندین سال قبل با مبالغ کمی صاحب‌خانه شده‌اند و اقدامات لازم را برای ازدواج انجام دادند، در حال حاضر باید توقع خانواده‌ها کمتر باشد و با واقعیت‌های جامعه کنار بیایند.

حسینی بیان داشت: در چنین شرایط اقتصادی با وجود شاغل و مستقل بودن نمی‌توان حتی جشن کوچکی برگزار کرد چه برسد به ازدواج و ادامه زندگی. برای جوانی که حمایت پدر خود را ندارد و خودش باید از صفر شروع کند درآمدها جواب هزینه‌ها را نمی‌دهد.

وی یادآور شد: ایران کشوری دارای فرهنگ‌های مختلف است و بر اساس شنیده هایم برخی از مناطق با ازدواج راحت‌تر از سایر مناطق برخورد کرده و حمایت‌کننده هستند، اما در برخی مناطق نه تنها حمایتی از سمت خانواده دختر صورت نمی‌گیرد بلکه تمام هزینه‌ها بر پسر تحمیل می‌شود. توقع بسیار بالای برخی خانواده‌ها مانند داشتن شغل دولتی، داشتن منزل جداگانه از خود و داشتن حساب بانکی با مبالغ بالا نیز مانع ازدواج می شود. بعضا خانواده‌ها حتی در طول زندگی نیز فشارهایی را به جوانان وارد می‌کنند، به عنوان مثال پافشاری برای خریداری وسایل مورد نیاز زندگی ناشی از توقعات بالا و چشم و هم‌چشمی است.

این جوان ۲۷ ساله در خصوص سیاست‌گذاری‌های ازدواج، تصریح نمود: وام‌هایی که برای ازدواج پرداخت می‌شود بسیار پایین است و نه تنها نمی‌توان منزلی خریداری کرد بلکه شاید حتی با آن نتوان منزلی اجاره کرد. اگر شرایط اقتصادی تسهیل شود و از نظر فرهنگی هم روی افراد جامعه کار شود جوانان زودتر و بیشتر به ازدواج روی می‌آورند، البته بیشتر تمرکز باید روی ابعاد اقتصادی باشد تا جوانان بتوانند یک زندگی ساده را راحت تجربه کنند و ترس از آینده را نداشته باشند. اگر این مسائل ابتدایی حل نشوند فرد نمی‌تواند به مسائل دیگر فکر کند.

وی بیان داشت: نمی‌توان منکر تأثیر حوزه اقتصاد بر ازدواج شد و طبیعتاً یک شاخص و مؤلفه کلیدی در ازدواج است. اقتصاد بر بخش‌های زیادی تأثیر می‌گذارد اما آیا همه کسانی که ازدواج نمی‌کنند الزاماً وضع اقتصادی خوبی ندارند؟ کسانی وجود دارند که وضع مالی خوبی دارند اما سبک زندگی تجردی را با آزادی‌هایی که دارند به عنوان سبک زندگی خود انتخاب می‌کنند. ابهام و تردید نیز از عوامل دوری جوانان از ازدواج است. مهریه، زندانیان مهریه و اتفاقات مشابه آن به نوعی می‌تواند یکی از عوامل تعلل در ازدواج باشد.

وی با اشاره به تأثیر تحریم‌ها، در آخر گفت: نکته حائز اهمیت این است که چند درصد از فرزندان ما در سن ۲۳ یا ۲۴ سالگی کارآفرین هستند و چقدر می‌توانند کار برای خود یا دیگران تولید کنند. افزایش بازاریابی تولیدات جوانان و بسیاری از موارد دیگر می‌تواند انگیزه‌های جوانان برای ازدواج را افزایش دهد. در این میان نمی‌توان تأثیر تحریم‌ها را نادیده گرفت. تحریم روی بخش‌های مختلفی از زندگی تأثیر می‌گذارد و ازدواج نیز یکی از حوزه‌هایی است که تحت تأثیر آن قرار می‌گیرد. گرچه حال و روز خانواده‌ها نیز امروزه خوب نیست اما اگر نظام رفاه و تأمین اجتماعی که در قانون سیاسی پیش‌بینی شده است، کارآمدی داشته باشد نگرانی جوانان برای ورود به چرخه ازدواج کمتر می‌شود. علت ترس این گونه اشخاص مسائل مالی و اقتصادی برای تأمین احتیاجات زندگی است، زیرا شرایط سخت زندگی و مشکلات مالی آن باعث می شود تا یک جوان نتواند به خود اعتماد کند که آیا می تواند از عهده بار سنگین زندگی برآید یا نه؟

هانیه غایبی یکی دیگر از افرادی بود که در این خصوص بیان کرد: من به شدت از ازدواج می ترسم، به هیچ کس اعتماد ندارم و نمی توانم به خواستگارانم اطمینان کنم. تجارب تلخ بسیاری داشته ام، من خواستگاری را تجربه کرده ام که در تحقیقاتش متوجه شدیم آن فرد  متاهل است و به قصد تجدید فراش ما را فریفته است، یا یکی از خواستگارانم اعتیاد به شیشه داشت و یکی دیگر نیز، در بیان میزان تحصیلاتش، اغراق کرده بود و… حال، با این شرایط، اگر شما هم به جای من بودید، نمی توانستید به دیگران اعتماد کنید و با خاطری آسوده به استقبال ازدواج بروید.

وی ادامه داد: نه تنها توسعه شهرنشینی و افزایش جمعیت موجب بیگانگی افراد نسبت به هم شده بلکه دروغگویی، فریب کاری، ظاهرسازی،کلاهبرداری، همسر آزاری، طلاق، روابط سرد همسران، دخالت اطرافیان، اعتیاد، بی بند و باری و … باعث شده است که بسیاری از افراد جامعه در فضای بی اعتمادی و یا حداقل دیر اعتمادی روزگار سپری کنند و به سختی  نیز، به یکدیگر اطمینان نمایند.

این جوان ۳۰ ساله با بیان اینکه یکی از آثار این بی اعتمادی، به هنگام وصلت دو خانواده با یکدیگر، خود را نشان می دهد، اذعان نمود: ترس و وحشت از مسئولیت پذیری موجب شده برخی از جوانان تن به ازدواج ندهند البته این علت ناشی از تربیت خانوادگی و محیط زیستی این گروه از افراد است. برخی از جوانان آنقدر در شرایط خوب در خانواده های خود بوده اند که همواره احتیاجات آنها از هر لحاظ بخصوص مالی تأمین شده است. لذا نتوانسته اند معنای مسئولیت پذیری و به عبارتی دیگر ارزش پول در آوردن را بدانند و بدین جهت وقتی وارد زندگی مشترک می شوند، نمی دانند با فراز و فرودهای زندگی چطور کنار بیایند و چون سختی نکشیده اند پس آسان ترین مسیر را انتخاب می کنند و وارد زندگی مشترک نمی شوند و یا  آن‌ را به بعد موکول می کنند.

غایبی تاکید کرد: معمولا امروزه جوانان برای ارضای خود سرگرم به مسائلی همچون دوست یابی می شوند، البته دوستی با جنس مخالف بعد از مدتی منجر به این می شود که افراد به ازدواج و زناشویی رغبت نداشته باشند و از این‌رو بیشتر اوقات و سال های زندگی خود را با دوستان متفاوتی سپری می کنند و به قول خودشان هم کمتر خرج می کنند و هم مسئولیتی در قبال جنس مخالف ندارند و اگر هم مشکلی پیش آمد بدون در نظر گرفتن مهریه، نفقه ، دادگاه و… به راحتی جدا می شوند و نکته دیگر اینکه در این زندگی مجردی می توانند تنوع نیز ایجاد کنند.

وی در آخر سخنان خود بیان نمود: اگر دوستی با جنس مخالف به معنای فرار از خود، نفس و تخریب خود باشد، قطعاً در راه غلطی از دوستی قرار گرفته ایم. قطعاً هر فردی که ما با او مواجه میشویم ایرادات و اشکالاتی نیز خواهد داشت. اما این ما هستیم که در روابطمان انتخاب کننده هستیم و میتوانیم رابطه دوستی خود را ادامه بدهیم و یا خیر. با مرور در گذشته خود و افرادی که به عنوان دوست انتخاب میکنیم میتوانیم به این نتیجه برسیم که چه افرادی را در حیطه دوستی های خود میپذیریم. از میان تمام دوستانی که داشته ایم، همه آنها میتوانند نکات منفی مشابه ایی داشته اند که با دقتی جزیی میتوانیم به آنها دست پیدا کنیم.

مجید صدراللهی در این باره عنوان کرد: به نظر می‌رسد شاید یکی از راه‌کارهای مقابله با تجرد گرایی میان جوانان و تشویق جوانان به ازدواج  این است که باید خانواده‌ها نیز با شرایط امروزی همراه باشند،  بحث تجملات در یک ازدواج می‌تواند مانع بزرگی بر سر راه یک جوان مجرد باشد، برخی از آداب و رسوم دست و پاگیر برای برگزاری مراسم ازدواج  و برخی مسائل قضایی مثل زندان رفتن در صورت عدم تامین مهریه نیز مانع ازدواج جوانان می‌شوند.البته خانواده ها نیز نباید در امر مهریه سختگیری بیش از حد داشته باشند و مهریه های نجومی تعیین کنند. افرادی که تصمیم به تجرد قطعی می ‌گیرند یا ناخواسته وارد آن می‌شوند، آمار افزایش فردی شدن زندگی‌ها و ایجاد خانه‌های تک نفره را بالا می‌برد.  این یکی از دلایلی است که در نهایت به بحران جمعیت می‌انجامد لذا بهتر است در مرحله‌ اول مشکلات اقتصادی و اشتغال حل شوند و دوم برای افزایش امید به زندگی جوانان برنامه ریزی شود.

وی همچنین بیان داشت: برخی از اشخاص به علت داشتن بیماری از ازدواج دوری می کنند این گروه برای آنکه نزدیکانشان متوجه بیماری آنها نشوند عمدا از ازدواج اجتناب می کنند و این خود یکی دیگر از دلایل برخی مردان و زنان مجرد است. البته بدبینی نیز از دیگر موارد به تأخیر افتادن سن ازدواج است. برخی دیگر از جوانان به علت سخت گیری و وسواس بیش از حد که در امر ازدواج دارند در عالم مجردی باقی می مانند و از سویی دیگر برخی از افراد به علت فراهم نشدن زمینه های خواستگاری، سختگیری های نابجای والدین، فراهم نشدن زمینه های لازم برای امر زندگی مشترک و همچنین دلایل ناخواسته دیگر، بدون تمایل شخصی گرفتار پدیده مجردی می شوند. امروزه در شهری مثل سمنان، پیشرفت تحصیلی، شغلی و اجتماعی عامل مؤثری بر افزایش میزان زندگی مجردی بویژه در میان دختران شده است. باید گفت در حال حاضر ازدواج تبدیل به مشکلی عمده ای شده که بیشتر افراد با ترس و احتیاط به سراغ آن می روند البته ناگفته نماند که فیلم و سریال هایی که از طریق شبکه های ماهواره ای پخش می شود و محتوای آن از هم پاشیدگی خانواده ها، خیانت و خشونت و… را به نمایش می گذارد بی تأثیر نیست. محتوای این فیلم ها و سریال ها کاملا با عرف جامعه ایرانی در تضاد است و همین امر سبب می شود مقدمات فروپاشی و اضمحلال نظام خانواده، افزایش آمار طلاق، بالارفتن سن ازدواج، روی  آوردن جوانان به زندگی مخرب مجردی و سرانجام ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی در جامعه افزایش می دهند. در صورتی که در جوامع غربی فرهنگ سازی بر اساس خانواده در حال شکل گیری است و این فیلم های برای تغذیه اذهان ما ساخته می شوند.

صدراللهی در آخر گفت: دولت باید بدون پول پاشی و با ایجاد یک فرهنگ صحیح این موضوع را برطرف کند. به دید من همه چیز پول نیست و انسان نباید از خانه ۱۵۰ متری یا ماشین لوکس زندگی را شروع کند. اگر همین فرهنگ شود خواهیم دید چقدر زندگی متاهلی رونق می گیرد.

مریم سلیم زاده کارشناس روانشناسی و مشاور خانواده در خصوص آثار مجرد زندگی کردن و بازتاب های آن در زندگی بیان نمود: معمولا بعد از ۳۰سالگی نشانه های اختلال سازگاری در فرد ظاهر می شود. جوان مجرد، به خاطر تمایل غریزی به ازدواج هم از بعد جسمانی و هم عاطفی و فشارهای اطرافیان و جامعه دچار آسیب می شود و به مرور علائم افسردگی را نشان می دهد. احساس ناامنی، ترس از آینده، ارزیابی بدبینانه نسبت به زندگی آینده و… از عواقب مجرد ماندن و بالا رفتن سن ازدواج است.

سلیم زاده ادامه داد: وقتی ازدواجتان را به تاخیر می اندازید، کم کم ترس جای اشتیاق را می گیرد و به جای آنکه به مزایای ازدواج فکر کنید، مغلوب ترس هایتان می شوید و مرتب به شکست در ازدواج، مشکلات اقتصادی و … فکر می کنید. این وضعیت آنقدر ادامه می یابد که در نهای ت ممکن است قید ازدواج را بزنید چون با ذهن منفی نگری که پیدا کرده اید، ازدواج سراسر ترس و نگرانی و ناکامی است. اما این ترس، با تجرد تسکین پیدا نمی کند و ترس های دیگری هم به آن اضافه می شود. ترس از تجرد! یعنی در وضعیتی قرار می گیرید که هم از تجرد می ترسید و هم از تاهل! بدین صورت می ترسید که مبدا خانواده یا اجتماع مرا طرد کنند یا ترس از تنهایی و تنها ماندن تا پایان عمر و حتی ترس از اداره کردن مالی زندگی، بد از همه هم این ترس است که اطرافیان برچسب هایی به من بزنند، خلاصه اینکه ترس از سربار بودن و مزاحم ازدواج خواهر یا برادرهای بعدی بودن یا ترس از کم شدن معاشرت ها و از دست دادن محبوبیت نیز به همه این ترس ها اضافه کنید.

این کارشناس تصریح کرد: تجرد، اضطراب آور است و اضطراب زمینه ساز بیشتر اختلالات روانی است. فرد مجرد بیشتر در معرض افسردگی، وسواس و پارانویا قرار دارد. اعتماد خود را به دیگران از دست می دهد و امیدی برای ادامه ندارد. این افراد سخت پسندتر می شوند و وقتی در موقعیت ازدواج قرار می گیرند، با خود می گویند من که این همه صبر کردم، حالا اگر انتخاب خوبی نداشته باشم دیگران چه خواهند گفت؟ این وسواس در همه ابعاد زندگی آنها سایه می اندازد و آنها را در موقعیتی که دارند تثبیت می کند. ازدواج نکردن و گذشتن از سن ازدواج، فرد را منزوی می کند. چون احساس می کند نگاه اجتماع بسیار آزارنده است و همه روی ازدواج نکردن او متمرکز شده اند یا او را وادار به ازدواج می کنند و به او فشار می آورند. در نتیجه، از همه فاصله می گیرد، حتی از خانواده خود. این فاصله گرفتن و انزوا، فرد را آسیب پذیر و رنجور می کند. با کوچکترین نشانه ای، می رنجید و احساس می کنید دیگران شما را طرد کرده اند.

وی همچنین خاطر نشان کرد: برخی جوان ها وقتی فکر می کنند از سن ازدواجشان گذشته است، ممکن است به فکر زندگی مجردی  بیفتند. آنها ترجیح می دهند از خانواده خود جدا شده و زندگی مجردی را تجربه کنند. یعنی زندگی در خانه ای مخصوص خودشان. این استقلال شاید در وهله اول خوشایند و آرامش بخش باشد اما در ادامه آسیب هایی به همراه دارد. شما ممکن است فقط یک بعد از زندگی مجردی را ببینید. مثلا به دلیل آنکه نیاز به استقلال و حیطه فردی بیشتری دارید، تصمیم بگیرید که جدا از پدر و مادرتان زندگی کنید. یا به خاطر آنکه چشم در چشم خانواده و فامیل نباشید تا مرتب از شما نپرسند چرا ازدواج نمی کنی، به خانه یا اتاق مجردی خود پناه ببرید تا کمتر دیده شوید. حتی ممکن است با بالاتر رفتن سنتان احساس کنید دیگر ظرفیت تنش های زندگی خانوادگی را ندارید یا دلتان می خواهد خانه ای از آن خودتان داشته باشید. اما زندگی مجردی مشکلات زیادی دارد. از مشکلات مالی گرفته تا مسائل تعمیر و نگهداری خانه، زحمت پخت و پز و شست و شو و خرید، نگاه همسایه ها، دردسر قرارداد امضا کردن و درگیری با صاحبخانه، دردسر اسباب کشی، رفت و آمد، تذکر ها، فشار و مخالفت خانواده، دلتنگی و نیازهای عاطفی و… همه این ها باعث می شود زندگی مجردی که در نگاه برخی از جوان ها یک راهکار برای امنیت بیشتر و آرامش بیشتر بود، تبدیل به یک بحران شود که مجرد ماندن آنها را دامن می زند.

وی در  آخر سخنان خود در خصوص تبعات دوری از ازدواج جوانان، ادامه می‌دهد: به تأخیر افتادن ازدواج تبعات بسیاری دارد و باعث افزایش آسیب‌های اجتماعی در جامعه و برای جوانان خواهد شد که به عنوان نمونه می توان گفت عادی شدن روابط و کمرنگ شدن هیجانات و تنوعات رابطه. به گونه ای که گاهی موقعا، دو جنس دیگه برای هم مانند قبل جذابیتی ندارند یا بی بند و بار شدن در روابط جنسی، افزایش دغدغه فکری و حالت های اضطراب و استرس و تنش، برای تلاش در پنهان کردن این رابطه در مقابل خانواده و امثالهم مشکلاتی است که ایجاد می شود. لذا امیدوارم خانواده ها و جامعه با درک درست این مسائل و ایجاد مراحل ساده تر در ازدواج به کمک جوانان بیاندیشند.

اشتراک گذاری