امروز چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴

ترویج اخلاق حسنه در برابر بد اخلاقی

کد خبر: 9620
زمان انتشار: ۲۳ تیر ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۶ بعد از ظهر -
202 بازدید

یادداشت روز به قلم ابوالقاسم کواکبیان؛

ترویج اخلاق حسنه در برابر بد اخلاقی

 

این روزها اخلاقی که در بین برخی از مسئولان، دست‌اندرکاران و برخی از به‌ظاهر راهنمایان مردم به‌طور بی‌سابقه‌ای رواج یافته، به‌راستی با اخلاق اسلامی و انسانی در تضاد است و پیرو سوءرفتار آنان، برخی از بد‌اخلاقی‌ها در جامعۀ ما مشاهده می‌شود که انسان با خود می‌اندیشد آیا پس از قریب به ۴۴ سال که در جامعه‌ای زیسته‌ایم که اسلامی است و ما مدعی اجرای قانون خداوند در آن هستیم، نباید ازحیث اخلاق، سرآمد همۀ ملل جهان باشیم و رفتارهای اسلامی و انسانی داشته باشیم طوری‌که مردم دنیا رفتار ما را الگو و سرمشق خود قرار بدهند؟ یکی دروغ می‌گوید و دیگری موهوماتی دربارۀ مقدسات و باورهای مردم بیان می‌کند و آن دیگر تا دلتان بخواهد، وعدۀ خلاف به مردم می‌دهد و با فریب، گرانی سرسام‌آور را توجیه می‌کند و از رفاه و آسایش سخن می‌گوید. فلان مقام بزرگان خود یعنی بازنشستگان را تحقیر می‌کند و علی‌رغم تورم ۸۰درصدی، افزایش ۱۰درصدی حقوق را برایشان کافی می‌داند چون آنان را مصرف‌کننده می‌پندارد و متوجه نیست اگر بازنشسته‌ها نبودند، او به این جایگاه نمی‌رسید، تازه او هم قرار است روزی بازنشسته شود. فرد دیگری هم که عنوان استاندار را یدک می‌کشد، هنوز مفهوم پنج به‌علاوۀ یک را نمی‌فهمد و نمی‌داند به چه کشورهایی اطلاق می‌شود و بدتر از آن، مدعی می‌شود کشور ما یک‌تنه در برابر پنج کشور قدرتمند ایستادگی می‌کند و به‌وضوح مشخص می‌شود که او این جایگاه را غصب کرده و با این‌گونه سخنان، بی‌اعتمادی به گردانندگان کشور را زیاد می‌کند. در جای دیگر، فردی به خود اجازه می‌دهد که به زنان این مرزوبوم توهین کرده و برای ایشان در پی همسر از کشورهای عربی باشد. در جای دیگر، نظریه‌پردازی در سخنرانی خود به فوتبالیست‌ها و زنان آنان توهین می‌کند و از گشت ارشاد درخواست می‌کند به‌جای گیردادن به مردم عادی، به خانوادۀ فوتبالیست‌ها گیر بدهد و مدعی می‌شود فوتبالیست‌ها و سینماگران در جامعه فساد ایجاد می‌کنند.

به‌راستی مگر ما مدعی پیروی از پیامبری نیستیم که فرموده‌اند من برانگیخته شده‌ام تا اخلاق را کامل کنم؟ مگر نه این است اخلاق نمودی از صفات باطنی است که ازطریق ویژگی‌های اکتسابی تغییر پیدا می‌کند و مگر انسان آزاد نیست تا از بدی‌ها دوری کند و با تمام وجود به مردم خوبی کند؟ مگر هدف از اخلاق رسیدن به کمالات معنوی و دست‌یافتن به مقام والای کرامت انسانی نیست؟ اگر به‌طور دقیق نگاه کنیم، در بعضی زمینه‌ها دچار سقوط اخلاقی شده‌ایم. با وجود ده‌ها کانال تلویزیونی و صدها امام‌جمعه و هزاران امام‌جماعت و خطیب و سخنران و صدها مدعی ارشاد و راهنمایی و به‌ویژه صدها هزار معلم و استاد دانشگاه به‌خصوص معلمان علوم انسانی، نه‌تنها نتوانسته‌ایم دروغ و جاه‌طلبی، مکر و خدعه، حرص و طمع و خودبرتربینی و تحقیر دیگران را ریشه‌کن کنیم، بلکه در مواردی گویا اگر کسی تمایل داشته باشد با اخلاق حسنه زندگی کند، باید از بسیاری از مواهب محروم شود و احساس تنهایی کند و شاید بسیاری از دوستانش را نیز از دست بدهد؛ حتی دشمنانی هم پیدا کند!

در اینجا به همۀ کسانی که ادعای ارشاد جامعه را دارند، تذکر می‌دهیم کمی به خود آمده و کندوکاو کنند که کجای کارشان ایراد داشته که فرزندان این دیار با فرهنگ غنی و با دینی کامل، زبان فرهنگ خود را فراموش کرده‌اند و چرا در اینجا که بودجه‌هایی برای بقای زبان و ادبیات ما صرف می‌شود، فرزندان ده‌پانزده‌سالۀ این مرزوبوم به‌جای گویش ایرانی با آن همه واژۀ غنی و داشتن فرهنگستان‌های جورواجور با بودجه‌های کلان، با زبانی دیگر باهم صحبت کنند طوری‌که حتی خود آقای حداد عادل هم معنی و مفهوم زبان این نسل را متوجه نمی‌شود؟! امروز واژه‌های معمول و مرسوم بین نوجوانان، کراش، بلاک، دایرکت، سینگل، رل‌زدن، شوگرددی، شوگرمامی، فالو، آنفالو، استوری و صدها واژۀ دیگر است که بیان همۀ آن‌ها ازحیث حرمت قلم در اینجا میسر نیست. مگر نه اینکه پدرانمان نسل ما را در شصت سال پیش و در هفت‌سالگی به از بر کردن چهل حدیث یا حفظ قرآن لااقل جز سی‌ام آن و خواندن شاهنامه، سعدی و حافظ تشویق می‌کردند؟

در اینجا باید گفت ای معلمان، ای دبیران، ای امامان جمعه و امامان جماعت، پیاده‌کردن اخلاق اسلامی و انسانی را از خودتان و فرزندانتان شروع کنید و صفات پسندیدۀ راست‌گویی، درستکاری، رحم و شفقت، احسان و نیکوکاری، مروت و انصاف و هم‌نوع‌دوستی را جایگزین اخلاقیات نکوهیده نمایید.

بدیهی است اگر ما به اخلاق خوب روی آوریم، می‌توانیم آدم‌های خوب داشته باشیم و آدم‌های خوب به انسان‌های خوب مبدل شده و انسانیت در جامعه حاکم خواهد شد. به‌هرحال، اخلاق به خوش‌برخوردی و خوش‌اخلاقی منحصر نیست؛ انسان با داشتن اخلاق نیکو، از هرچیزی که ازنظر انسانیت مطرود است، بری شده و برعکس، همۀ اعمال گناه‌آلود و ضلالت ازجمله ریا، غیبت، تهمت، دروغ‌گویی، خوردن مال حرام، اجحاف در حق‌وحقوق دیگران، تشویش اذهان عمومی دربارۀ اقشار جامعه و… را منشأ بداخلاقی می‌داند. به‌طور قطع این‌گونه رفتارها مسری بوده و دامنگیر فرزندان این آب‌وخاک خواهد شد.

اشتراک گذاری