یادداشت روز به قلم مهران سعادت؛

علم اقتصاد و حسن عباسی !!

هفته گذشته چهره مشهور منتسب به اصول گرایی( که اصول گرایان منطقی او را قبول ندارند ) در ادامه توهین به اقشار مختلف این بار اقتصاددانان را مورد عنایت قرار دارد. ایشان ضمن ارائه راه حل های بی پایه و اساس برای حل مشکل اقتصاد ایران به صورت خرد، به صورت کلان به همه اقتصادی ها توهین کرد و کلا همه مشکلات اقتصاد کشور و حتی دنیا را ناشی از این علم دانست. یکی از مظلومیت های علوم انسانی بویژه اقتصاد اینست که همه خود را صاحب نظر می دانند و راه حل های ارائه می دهند که عموما پایه منطقی و یا مطالعاتی ندارد و این یکی از مشکلاتی است که علم اقتصاد را تهدید می نماید. نمونه بارز آن آقای حسن عباسی است که تقریبا هیچ مدرکی مبنی بر تخصص وی در حوزه اقتصادی وجود ندارد. البته آقای عباسی فقط به علم اقتصاد اکتفا نکرده و سایر علوم و صنوف را نیز مورد حمله قرار داده است. جالب اینجاست که ایشان همه گونه تریبون در اختیار دارد این در حالی است که عمده اقتصاددانان فرصت و تریبون لازم برای ارائه دیدگاه خود ندارند. بنابراین یکی از عمده بدخواهان علم اقتصاد کسانی هستند که با کم ترین علم و اطلاعات علم اقتصاد را مورد هجمه قرار می دهند. جایگاه علم اقتصاد در دنیا آنقدر بالا است که جزء معدود رشته علوم انسانی است که به آن جایزه نوبل داده شده است. در دنیا کشورهای مانند ژاپن، چین و آلمان توانسته اقتصاد درخور و شایسته ایجاد نمایند. یاد مان نمی رود که چین کمونیستی بعد از تغییر رویکرد به علم اقتصاد توانست جزء قطب های اقتصادی جهان قرار گیرد.

دومین بد خواه و یا دشمن علم اقتصاد تورم است. از تورم به عنوان  بزرگترین دشمن رشد و بهره وری اقتصاد یاد می شود و وقتی تورم  بویژه تورم شدید است . سایر متغیر های اقتصادی مثبت خاصیت خود را از دست می دهند. در علم اقتصاد وقتی از پول صحبت می شود منظور وسیله ای است که سه وظیفه اساسی را انجام می دهد. اولین وظیفه پول اینست که ابزاری برای مبادله باشد. یعنی مردم از طریق آن بتواند مبادلات خود انجام دهند. دومین وظیفه مهم پول اینست که وسیله خوبی برای ذخیره ارزش باشد یعنی اینکه افراد مازاد درآمد بر هزینه خود را بتوانند بوسیله آن ذخیره و پس کنند تا در آینده  دور یا نزدیک از آن در جهت رفاه خود و خانواده بهره برداری نمایند. اما وظیفه یا ماموریت سوم پول وسیله برای سنجش و مقایسه است که با آن ارزش کالاها و خدمات را می توان با هم مقایسه کرد. اگر از وظیفه سوم پول عبور کنیم و سایر وظایف آکادمیک پول که را میلیتون فریدون آنها را بیان نموده را نادیده بگیریم، می توان گفت که پول دو وظیفه مهم و خطیر اقتصادی دارد: اول ابزار مبادله و دوم ذخیره ارزش. اگر هر واحد پولی هر کشوری نتواند هر کدام از آن وظایف را انجام دهد در آن صورت می توان گفت که پول دچار آسیب شده است. هنگامی که واحد پول که محرکه اقتصادی هر کشور است از کار بیافتد در اینصورت فرایند های اقتصادی و چرخه های سیستم اقتصادی دچار مشکل خواهد شد و رفته رفته اقتصاد نیز از کار می افتد.

سومین مشکل علم اقتصاد مدیران اقتصادی کم سواد و فرصت طلب و سود جو هست.  مدیرانی که  با عملکرد ضعیف و  یا با سوء استفاده های شخصی اقتصاد را در شرایط سخت قرار می دهند. پارسال همین موقع که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داشتیم. کاندیداهای ریاست جمهوری وعده و وعید های در کنار انتقاد شدید از دولت وقت  می دادند که بیشتر باعث حیرت بود. برخی از کاندیداها وعده حل مشکلات در چند ماه را به مردم دادند  و مدعی بودند که در عرض چند ماه اکثر مشکلات اقتصادی رای حل و فصل خواهند و ید بیضایی اقتصادی آنها شفا بخش آلام اقتصادی ایران است. بیشتر کاندیداهای وقت اکنون پست های مهم اقتصادی را دارند اما خبری از بهبود اقتصادی نیست و فقط مدیران قبل عوض شدند و مدیران جدید روی کار آمدند و مشکلات اقتصادی همچنان به قوت خود باقی است.  بنابراین استفاده از اقتصاددانان معتبر و کار بلد و شایسته در اقتصاد می تواند اقتصاد را رو به رشد نماید و همچنین اعتبار علم اقتصاد را افزون نماید.

payamgooyesemnan