یادداشت روز به قلم جواد میرحاج؛

استخدام طلاب در بانک ها و اعتماد اجتماعی!

در خبر آمده که قرار است حدود ببست هزار آخوند و طلبه در بانک ها به بهانه نظارت شرعی به امورات بانکی استخدام شوند! (انشالله که صحت ندارد)
و اما در صورت درستی خبر باید گفت؛ در نگاه ظاهر این اقدام کاری موجه است و با توجه به پیچیدگی های امور بانکی ضرورت نظارت شرعی بر این امور بیشتر به چشم می آید!
اما با کنکاشی مختصر می توان دریافت که شعبات بانک ها در سراسر کشور تابع مقرراتی خاص بوده که از بالا برایشان دیکته می شود و کارکنان اجرایی شعب صرفا در قالب هایی دستوری که به آنها حکم شده انجام وظیفه می کنند و صد البته این مقررات در رده های بالای تصمیم گیری و با حضور کارشناسان خبره امور دینی وضع شده اند.
البته نمونه های کمی هم تحت عنوان تخلفات بانکی در جامعه صورت گرفته که خیلی پیچیده و مرموز نبوده اند و در جای خود قابل بررسی هستند.
حالا اینکه در هر شعبه بانکی بیایند یک نفر را که صرفا در امور دینی تحصیل کرده و از کوچکترین امور بانکی بی بهره است بگمارند که مثلا این فرد نظارت کند در کنه قضیه این ماجرا به طنز تلخی شباهت دارد که باید اهداف این پروسه را در جای دیگر جستجو کرد!
در این ماجرا آنچه در وهله اول به چشم مردم عادی میاید نگاه ویژه حاکمیت به یک قشر خاص است که از قضا بخشی از این گروه در سال های اخیر از وظیفه اصلی خود که همانا ترویج اخلاق و معنویات است غافل شده اند.
متاسفانه برخی از کسانی که این سال ها به لباس روحانیت ملبس شده اند بیشترین منویاتشان تامین اهداف حاکمیت شده بطوری که در خیلی از مسایل مبتلا به جامعه که بعضا حقوق شرعی مردم نادیده گرفنه می شود کمترین واکنشی از آنان دیده نمی شود. باز مثالی بزنم
حدود شش ماه است که بخش قابل توجهی از افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی  در بلا تکلیفی بوده و دریغ از یک اظهار نظر توسط یک روحانی در تمام کشور!
شاید هم بوده و بنده ندیده ام!!!
الغرض با توجه به برداشت عموم مردم از کارکرد این جماعت در سال های اخیر خیلی نمیتوان در چنین اقداماتی بعد معنوی و ارزشی کار را به خورد مردم داد و آنچه که می ماند برداشتی مبنی بر انجام تبعیضی نارواست  و آن اینکه  در حالی که بسیاری از جوانان تحصیل کرده مرتبط با امور بانکی آرزوی استخدام را دارند یکهو دولت در اقدامی نمادین و عاری از محتوا حدود بیست هزار طلبه و روحانی را در بانک ها با حقوق و امتیازات مکفی استخدام نماید!
مخلص کلام اینکه چنین اقداماتی با هر توجیهی در شرایط اقتصادی و معیشتی فعلی جامعه ممکن است کمک ناچیزی برای حاکمیت در امر یارگیری! محسوب شود اما ضربه مهلکی بر اصل اعتماد عمومی ملت به حاکمیت خواهد بود و بر فاصله مردم از حکومت و دولت خواهد افزود. فلذا بر گردانندگان امور فرض است که اگر هنوز اعتقادی به پشتوانه مردمی حکومت و علاقه ای به حمایت مردم دارند، مانع از اجرای چنین اجحافات بارز شوند و بر میزان یاس ملت از نطام و انقلاب نیفزایند. چرا که در خوشبینانه ترین حالت اگر این تعداد را به انظمام اهل و عیالشان صد هزار نفر فرض کنیم که به وفاداری به نظام ملتزم شوند، موجبات دلخوری و کدورت ملیون ها نفر دیگر را فراهم خواهند کرد!!
واقعیت این است که ظاهرا برخی از به اصطلاح مسئولان رضایتمندی چند ده هزار نفری از حکومت را بر رضایت اکثریت ملت ترجیح داده اند!!
چه کسی است که نداند حکومت تهی از حمایت اکثریت ملت و متکی به اقلیتی ناچیز به مثابه حمل بار شیشه ای است در سنگلاخ پر پیچ وخم!
به هر حال بهتر است از این قشر جهت ارشاد و هدایت استفاده شود تا کشور ما با انبوهی از خلافکار و بزهکار مواجه نشود . حضور یک روحانی شاید در پاسگاه انتظامی بیشتر لازم باشد که ما شاهد تعداد زیادی پرونده و جرایم جوواجور و زندانی های گناهکار نباشیم!!

payamgooyesemnan