امروز سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

افسردگی شایع ترین مشکل اجتماع !

کد خبر: 10930
زمان انتشار: ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۲ بعد از ظهر -
191 بازدید

گزارش روز ( گزارشگر: مائده شریفی)

افسردگی شایع ترین مشکل اجتماع !

 

مطابق با آمار‌های اعلام شده از سوی مسئولان، بیش از ۲۰ درصد مردم دچار مشکلات و اختلالات سلامت روان هستند و بیش از ۱۵درصد زنان و دختران و بیش از ۱۰ درصد مردان هم افسرده هستند.

نتایج یک تحقیق از سوی وزارت ورزش و جوانان نشان می‌دهد، افسردگی شایع‌ترین اختلال روانی میان نسل جوان کشور است و سهم جوانان در این بیماری به بیش از یک درصد می‌رسد. کارشناسان اختلاف طبقاتی و نبود سیستم‌های حمایتی مناسب را از جمله علل گسترش این بیماری در بین نسل جوان می‌دانند. به عنوان مثال تفریحات سالم که موجب شادابی و در نتیجه داشتن روانی سالم می‌شود، در شرایط فعلی تنها در دسترس عده قلیلی از جمعیت کشور است که با نام قشر مرفه یا طبقه بالا معرفی می‌شوند.

این درحالی است که جوانان طبقات پایین توانایی دسترسی به تفریحات سالم را ندارند، بنابراین مجبور هستند خانه نشینی، خیابان گردی را انتخاب کنند که این‌ها به نوبه خود بذر ناامیدی به زندگی را در آن‌ها می‌رویاند و در نتیجه مبتلا به افسردگی می‌شوند. البته‌ این خوشبینانه‌ترین حالت ممکن است که جوان در مرحله ناامیدی باقی بماند، در حالی که همیشه این اتفاق نمی‌افتد و جوان ناامید از زندگی، به سمت اعتیاد، خودکشی و دیگر آسیب‌های اجتماعی سوق پیدا می‌کند.

بیکاری نیز از دیگر عوامل اجتماعی در روند رو به افزایش شیوع افسردگی در میان جوانان است. جوانان با امید به آینده‌ای بهتر و به امید دستیابی به شغلی مناسب برای تشکیل زندگی آینده راهی دانشگاه می‌شوند، اما پس از چندی با مشاهده واقعیت از نردبان امید‌ها و آرمان‌های خود سقوط کرده و به ورطه ناامیدی کشیده می‌شوند، چراکه می‌بینند تحصیل هیچ گونه ارتباطی با موقعیت شغلی آینده آن‌ها ندارد. آن‌ها چند سال از جوانی خود را بیهوده صرف تحصیل کرده‌اند، در حالی که اکثریت تحصیل کردگان دانشگاهی حتی در مقاطع تحصیلات تکمیلی با معضل بیکاری مواجه هستند و اگر هم در جایی مشغول به کار می‌شوند؛ از هیچگونه امنیت شغلی برخوردار نیستند. جوانان تحصیل کرده بیکار و فارغ از تفریحات سالم وقتی تبعیض‌ها در استخدام و کاریابی را می‌بینند ناامیدی دوچندان بیشتری گریبان‌گیر آن‌ها می‌شود و علاوه بر این وقتی قصد ازدواج را دارند، اما از ابتدایی‌ترین شرایط ازدواج یعنی اشتغال نیز برخوردار نیستند؛ به کلی از زندگی کنار می‌کشند و هیچ آینده‌ای برای خود تصور نمی‌کنند.

نادیا کاشی یکی از افرادی بود که در این خصوص عنوان نمود: افسردگی ممکن است در هر سنی اتفاق بیفتد و معمولا از یک منبع قابل مشاهده سرچشمه گرفته که باعث ایجاد تبعات منفی در فرد بخصوص در دوره نوجوانی می شود.

وی ادامه داد: نشانه های افسردگی در دوران نوجوانی شامل احساس پوچی و بی هدفی در زندگی، نگاه شک و تردید به دیگران، نا امیدی، زانوی غم بغل گرفتن و عدم علاقه به برقراری روابط اجتماعی با دیگران عدم تمرکز در تصمیم­ گیری، احساس گناه بیش از حد، فراموش کردن تعهدات، فرار از مدرسه، از دست دادن علاقه به غذا و یا پرخوری، اضطراب، بیدار ماندن در طول شب و خوابیدن در طی روز، افت ناگهانی نمرات، استفاده از الکل یا مواد مخدر، فعالیت­ های جنسی بی­ قیدوبند و منزوی شدن از جمع­ های دوستانه است.

کاشی یادآور شد: وجود علائم استرس زا در محیط، حوادث ناگوار در زندگی، وسواس، عدم اعتماد به نفس، احتیاج شدید به محبت دیگران خصوصا والدین، حساسیت زیاد نسبت به رفتارهای اطرافیان از جمله مهم ترین دلایل ایجاد افسردگی در نوجوانی است.

این شهروند همچنین تاکید کرد: همراهی والدین و قرار دادن وقت بیشتر برای فرزند نوجوان خود و برقراری روابط صمیمی در گفتگوهای خود با او می تواند نقش مهمی در کاهش افسردگی نوجوان داشته باشد.

وی با بیان اینکه برای تربیت نوجوانان باید تقویت مثبت رفتارهای خوب را جایگزین تنبیه کنید، اضافه کرد: تنبیه می­ تواند موجب احساس بی ارزش و در نتیجه افسردگی در نوجوانان شود و نباید انتظار داشت که نوجوان تمامی اوقات را دقیقا مطابق میل والدین رفتار کند.

کاشی اظهار داشت: اگر احتمال می دهید که نوجوان شما دچار افسردگی است، به نگرانی­ های او گوش دهید، حتی اگر مشکل مطرح شده از جانب وی از نظر شما مسئله پیش پا افتاده ­ای باشد و به یاد داشته باشید که همین موضوع پیش پا افتاده­ برای کسی که در حال ممکن است برای فرزند نوجوانتان بسیار واقعی و حاد به نظر آید.

ایشان همچنین تصریح کرد: خطوط ارتباطی را باز نگه دارید، حتی اگر احساس می­ کنید که نوجوان­تان قصد عقب نشینی از گفتگو و تعامل با شما را دارد و از دیکته کردن کارها برای وی اجتناب کنید همچنین با صمیمیت به صحبت های وی گوش فرا دهید زیرا در این صورت ممکن است بتوان اطلاعات بیشتری در باره مسائل وی بدست آورید.در صورت وجود یک دوست یا عضوی از خانواده که نوجوان با او صمیمی­ تر و راحتتر است، می­ توانید نوجوان خود را تشویق کنید تا درباره نگرانی ­هایش با این فرد صحبت کند.

عادل تیموری دیگر شهروندی بود که در این باره گفت: دوره جوانی بخش مهمی از زندگی انسان و دوره ای پر از امید برای آینده است. در این مقطع انسان از نظر عقلی و جسمی می تواند به صورت مستقل زندگی کند. جوان در ذهن خودش آینده ای  ایده آل ترسیم می کند و تصورش این است که در چند سال آینده به زندگی آیده آل خواهد رسید؛ اما وقتی وارد جامعه می شود و می بیند موانعی وجود دارد که از مانع رسیدن او به آرزوهایش است، احساس شکست و نا امیدی می کند.

وی در ادامه عنوان کرد: جوانان معمولا در رسیدن به اهدافشان کم حوصله و عجول هستند و مشکلات سیستم اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی جامعه باعث می شود آرزوهای یک جوان تهدید شود و او احساس ناامیدی و شکست کند که این ناامیدی در نهایت منجر به افسردگی می شود.

تیموری در خصوص علائم افسردگی ابراز داشت: مهم ترین نشانه افسردگی احساس غمگینی است؛ البته هر انسان غمگینی لزوما افسرده نیست. عدم بروز احساسات، نخندیدن، لذت نبردن از فعالیت های روزمره، کم انرژی بودن و احساس خود کم بینی و گناه از نشانه های فرد افسرده است.

عادل تیموری همچنین توضیح داد: کاهش آسیب های اجتماعی به خصوص افسردگی، نیازمند به ایجاد و افزایش امید اجتماعی است. امید اجتماعی به این معنی است که عموم افراد جامعه نسبت به آینده فردی و جمعی خود احساس رضایت کنند.

وی تصریح کرد: افزایش امید اجتماعی باعث تغییر در شاخص های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زندگی می شود و همه این شاخص ها در تزریق امید اجتماعی به جامعه تاثیر گذار هستند. به همان میزان که از کیفیت این شاخص ها کاسته شود، به میزان آسیب های اجتماعی افزوده می شود و افسردگی اجتماعی پیامد عدم توجه به این شاخص ها در سطح جامعه است.

این شهروند در ادامه نیز با اشاره به اینکه میان آسیب های اجتماعی پیوستگی وجود دارد، گفت: میان آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد، طلاق، بیکاری، افسردگی اجتماعی، قتل، خشونت، کودک آزاری و سایر آسیب های اجتماعی  پیوستگی عجیبی وجود دارد، به نوعی که نمی توان تصور کرد وقتی در جامعه یک آسیب اجتماعی وجود دارد، سایر آسیب های اجتماعی دیده نمی شوند و یا کمتر هستند.

وی در آخر نیز یادآور شد: برای حل این معضل باید همگی کوشش کنند و این وظیفه خطیر عموم محسوب می شود زیرا که افسردگی یک جامعه را به خطر می اندازد نه اینکه محدوده خاصی برای آن تعریف شده باشد.

شهریار جلالی در این خصوص عنوان کرد: افسردگی اگرچه جغرافیای خاصی نمی‌شناسد، اما در ایران هم روز‌به‌روز بر تعداد مبتلایان به این بیماری افزوده می‌شود. بحران اقتصادی این روز‌های ایران، فشار‌های روانی را افزایش داده که به عقیده بسیاری از روانشناسان و جامعه‌شناسان، تاثیر این وضعیت در ماه‌های آینده بیشتر مشخص خواهد شد که البته برآورد‌های ابتدایی نشان از افزایش آمار طلاق، نزاع خیابانی و … دارد.

جلالی همچنین افزود: در زبان روزمره برای توصیف افسردگی از احساسات غمگینی، ناکامی، ناامیدی و شاید هم رخوت و بی‌حالی استفاده می‌شود. معمولاً مردم تصور می‌کنند که افراد افسرده تن‌پرور ، خودخواه و یا اهل تمارضند و سعی می‌کنند آنها را با عباراتی همچون «سعی کن خودت را جمع‌وجور کنی» نصیحت نمایند. در طول زندگی همه ما دوره‌های کوتاه و بلند احساس داشتن غم، عدم خوشحالی و یا نظایر آن خصوصاً در هنگام از دست دادن همسر و یا نزدیکان، هنگام کار و یا از دست دادن کار را تجربه می‌کنیم و همه ما قادر به مقابله با این حوادث هستیم. احساس افسردگی معمولاً به عنوان اندوه و سوگ یا داغدیدگی شناخته می‌شوند. یعنی در موقعیت هایی که انتظار می‌رود شادی‌بخش باشد به احساس اندوه ختم می‌شود مثلاً در هوای بارانی، پس از تولد فرزند، پس از نقل‌مکان به یک منزل جدید، منازعه ای که در مصاحبت با دوست و یا همسر به‌وجود می‌آید. اما این احساس اندوه به‌سرعت با از بین رفتن موقعیت برطرف می‌گردد. همچنین پس از از دست دادن یکی از نزدیکان، پایان یافتن یک رابطه مهم، معمولاً افراد چیزی را تجربه می‌کنند که سوگ نامیده می‌شود.

وی تفاوت عمده افسردگی در کودکان و نوجوانان با بزرگسالان در دو مورد توضیح داد: به جای خلق افسرده ممکن است در کودکان و نوجوانان خلق تحریک‌پذیر باشد، و نرسیدن به وزن مورد انتظار که کاهش و یا افزایش وزن در آنها دیده شود. کاهش اعتماد به نفس، بی‌تفاوتی، سطح پایین انرژی، گوشه‌گیری اجتماعی، آشفتگی های خوردن و خوابیدن، دیدگاه بدبینانه آشکار در مورد آینده و اعتقاد و اقدام به خودکشی از دیگر علائم و نشانه‌های افسردگی در این گروه سنی می‌باشد. در نوجوانان رفتارهای ضداجتماعی و منفی‌کارانه، مصرف الکل و دارو و مواد مخدر ممکن است مشاهده گردد.

جلالی در آخر تاکید کرد: به‌نظر می‌رسد که درمان دارویی همراه با روشهای مخصوص روان درمانی در کودکان و نوجوانان ارزش بسیاری داشته و پیشگیری مؤثرتری در خودکشی آنان در سنین بعدی می باشد، بخصوص روان‌درمانی خانواده برای آموزش به خانواده در مورد اختلالات افسردگی مهم و ضروری است.

افسانه قانعی کارشناس روانشناسی در این باره گفت: همه ما گاهی دچار حالت ناامیدی و افسردگی می‌شویم. مثلاً وقتی روابط ما با دیگران از هم پاشیده می‌شود. ممکن است شوکه شویم، گریه کنیم، غذا نخوریم، عصبانی شویم، خوب نخوابیم و بدخلق و مضطرب شویم. این حالت معمولاً پس از چند روز برطرف می‌شود و شخص به زندگی طبیعی باز می‌گردد. اما آنچه پزشکان آن را افسردگی می‌نامند، حالت افسردگی به این شکل نیست. بلکه این اصطلاح برای تعریف بیماری شدیدتری به کار می‌رود که حداقل چند روز طول می‌کشد و بر جسم و روح اثر می‌گذارد. این بیماری ممکن است بی هیچ دلیلی بروز کند و زندگی فرد را تهدید کند. هیچ وقت وجود یک علامت تک نشانگر وجود افسردگی و یا به قول معروف افسردگی بالینی در فرد نیست. بسیاری از علایم شبیه یکدیگرند، اما وقتی فرد به افسردگی مبتلا می‌شود این علائم شدیدتر می‌گردند و مدت بیشتری ادامه می‌یابند. اگر حالت ناامیدی و افسردگی بر تمام ابعاد زندگی شما تاثیر بگذارد، دو یا چند هفته ادامه یابد و یا به حدی برسد که به فکر خودکشی بیفتید، کار صحیح آن است که از دیگران یاری بطلبید.

قانعی در ادامه نیز افزود: در افسردگی خفیف خلق پایین ممکن است ایجاد شود و بعد از مدتی از بین برود. این بیماری اغلب بعد از یک واقعه استرس زا بروز می‌کند. شخص ممکن است غیر از احساس خلق پایین، احساس اضطراب و نگرانی هم داشته باشد. تغییر در نحوه زندگی، اغلب تمام آن چیزی است که برای درمان این نوع افسردگی لازم است همچنین ممکن است خلق پایین طول کشیده و باقی می‌ماند و شخص دچار علایم جسمی نیز می‌گردد. گرچه این علایم از فردی به فرد دیگر فرق می‌کند در چنین مواردی، فقط تغییر در نحوه زندگی به ندرت باعث بهبودی می‌شود و نیاز به درمان دارویی هم وجود دارد اما سردگی شدید یک بیماری تهدید کننده زندگی می‌باشد که دارای علایم شدیدی می‌باشد. بیمار دچار علایم و مشکلات جسمی، هذیان‌ها و توهمات شده و مراجعه به پزشک در اولین فرصت از اهمیت زیادی برخوردار است.

این کارشناس توضیح داد: اگر دچار افسردگی شده اید، خودتان متوجه احساس ناامیدی و استیصال که ناگهان بروز کرده می شوید. در این وضعیت بهتر است برای درمان به پزشک مراجعه کنید. اما در این بین خودتان نیز می توانید با به کار گیری عادت های صحیح و تغییر در شیوه و سبک زندگی اقدامات مفیدی برای بهبود وضعیت داشته باشید. توصیه‌هایی که به شما کمک می‌کند حالتان بهتر شود این است که سعی کنید هر روز سر ساعت خاصی از خواب بیدار شوید، حتی اگر دلتان نخواهد، به محض بیدار شدن از رختخواب بیرون بیایید. از نرمش و ورزش غفلت نکنید: هر کاری که شامل فعالیت و تحرک جسمی باشد، حالتان را بهتر خواهد کرد. اگر هنگام پیاده روی افکار منفی به شما هجوم آورد به ورزش دیگری بپردازید. اگر تمرینات بدنی انجام نمی‌دهید و بالاتر از ۴۰ سال سن دارید یا مبتلا به بیماری خاصی هستید قبل از شروع تمرینات بدنی به یک پزشک متخصص مراجعه کرده و مطمئن شوید که از تندرستی کامل برخوردارید و انجام تمرینات بدنی برایتان زیان بخش نخواهد بود. یکی دیگر از مسائل مهمی که توصیه می شود این است که اعتقادات مذهبی خود را تقویت کنید و به خدا توکل کنید. همچنین در مراسم مذهبی و فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید.وظایف یا کارهای دشوار و بزرگ را به قسمت‌های کوچک تقسیم کنید. الویت بندی کنید و آنچه را می‌توانید انجام دهید.اهداف واقع بینانه ای داشته باشید. اهداف سخت و مشکل برای خود تعیین نکنید و مسئولیت بیش از حد را به دوش نگیرید. از خود انتظار زیادی نداشته باشید. هر روز یک هدف کوچک برای خود تعیین کنید و سعی کنید به آن برسید. سعی کنید با دیگران معاشرت کنید. کنار دیگران بودن به مراتب بهتر از تنهایی است و به شما کمک می‌کند. وقتی حوصله ندارید شاید خوشتان نیاید با دیگران صحبت کنید ولی بهتر است بدانید در چنین شرایطی حرف زدن با دیگران می‌تواند به شما کمک کند. با کسی که دوست دارید و در مورد موضوعی که دوست دارید، صحبت کنید. سعی کنید حالت چهره خود را تغییر دهید. پژوهش گران نشان داده‌اند که حالت صورت شما می‌تواند احساسات را تغییر دهد. پس لبخند بزنید و اگر بی اختیار اخم کرده‌اید، اخم‌هایتان را باز کنید.هر بار کاری را خوب انجام می‌دهید و یا هر وقت که حالتان خوب است، احساس و افکار خود را یادداشت کنید. به مرور این نوشته‌ها در زمان‌هایی که احساس خوبی ندارید به شما نشان می‌دهد که این حال بد شما پایدار نبوده و مدتی بعد احساس بهتری خواهید داشت. بپذیرید که هر فرد توانایی‌ها و خصوصیات متفاوتی دارد. روی خصوصیات خاص خود تاکید کنید.در آخر از یک متخصص کمک بگیرید. بزرگ‌ترین کمک به افراد افسرده این است که آن‌ها را ترغیب کنیم تا از دیگران کمک بگیرند. افراد خانواده و دوستان بیمار افسرده را تشویق و ترغیب کنند تا درمان را شروع کنند و خود را از درد و رنج‌های ناشی از بیماری نجات دهد. در مورد بیماران افسرده، هرگونه حرف، اقدام یا فکر مربوط به خودکشی را نادیده نگیرید و از یک متخصص کمک بخواهید.

وی در آخر توضیح داد: باید دانست که انکار افسردگی در کودکان و نوجوانان فقط خود فریبی و نادیده گرفتن حقیقت است. کودک و نوجوان افسرده احتیاج به کمک و همدردی دارد، ولی فقط همدردی کافی نیست. افسردگی در کودکی و دوران بلوغ، حقیقت غمناک مسلمی است و شایع ترین و جدی ترین، مسئله در بین دانش آموزان است که راه های درمان زیادی هم دارد، اما اگر بیمارانش توجه و پشتیبانی نشوند و درمان لازم را دریافت نکنند، ممکن است در بزرگی افرادی سرخورده و تیره روز شوند.

اشتراک گذاری