امروز جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴

در این روزهای سخت؛ کمی مهربان تر باشیم!

کد خبر: 11543
زمان انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۶ بعد از ظهر -
241 بازدید

یادداشت روز به قلم روح اله ساعدی؛

در این روزهای سخت؛ کمی مهربان تر باشیم!

 

در این چند هفته، چه آن روزهایی که بعضی التهابات شروع شده بود و البته هنوز فضای مجازی و اینترنت، شرایط خوبی داشت و چه این روزها که شرایط اینترنت اصلا خوب نیست و در یک دور افتادگی و بی خبری از آنچه مدت هاست به دیدن و شنیدن و لذت بردن از آن عادت کرده بودیم به سر می بریم، یک جمله خیلی تکرار می شود: “حال هیچکس خوب نیست!”

خوب نبودن حال اکثر مردم در اینروزها، یک واقعیت غیر قابل کتمان است. بسیاری از جامعه نگران اتفاق هایی هست که می شنود، و بخشی از جامعه استرس و اضطراب فراگیری را تجربه می کند. در سوی دیگر و در یک سکوت پر معنا، خیلی از کسب و کارهای خانگی وحتی کسب و کارهای تبلیغ محور در فضای واقعی، به دلیل مشکلات فضای مجازی در حال دِق مرگ شدن و محو تدریجی است و البته پاسخ دقیق و مناسبی هم به این نگرانی ها داده نمی شود! منصفانه که قضاوت کنیم به این نکته می رسیم که نه مسئولین می توانند فضای مجازی را بدون نظارت رها کنند که اتفاق ها و سوء استفاده هایی از جنس آنچه این روزها در برخی مناطق کشور شاهدش هستیم، رخ  دهد و نه مردمی که فقط و فقط برای یک استفاده روزمره، تبلیغ شغل یاهنرشان،فروش یک محصول، کسب درآمدهای خانگی از مجرای شبکه های اجتماعی و یا به اشتراک گذاشتن یک حس خوب و ارتباط با دنیای بیرون از مرزهای شخصی (و نه برای فرصت دادن به سوء استفاده کنندگان یا تبدیل شدن خودشان به یک ابزار سوء استفاده) دغدغه ی مناسب شدن شرایط استفاده ی خوب و بدون مشکل از شبکه های اجتماعی را دارند، به چیزی جز یک زندگی آرام و بدون چالش می اندیشند.

واقعیت اینکه مردم استان سمنان، مردمی همیشه آرامش جو و آرامش طلب بوده اند. این مردم، دوست داران خیرخواهی و زندگی های بدون چالش بوده اند و به هوشمندی تمام دریافته اند که در مسیر مهیا شدن این آرامش است که می توانند سه مقوله مهم آینده ساز را پرورش دهند: علم را، هنر را و و فرهنگ و ادب را!  تاریخ این خطه کویری ماجراهای فراوانی را از فداکاری و گذشت مردم در مقاطع مختلف را در اذهان زنده می کند. خاطراتی که نه تنها برای بخشی از مردم این منطقه، همراه با رنج و  زحمت فراوان است، و به نوعی تمنای رسیدن خیری به سایر بخش های جامعه و آرمان های بزرگ است، بلکه اکثر مواقع محتمل به خطر برای این افراد فداکار و با گذشت هم بوده است، که با رضایت کامل این خطرها را به جان می خریدند. مردم خطه کویری استان سمنان از جنس همان مردم و از جنس همان صبوری و مدارا هستند. همه قبول دارند که اینروزها، نه شرایط اقتصادی اجازه می دهد، مردم حال خوبی داشته باشند، نه دردهای اجتماعی می گذارد دَمی به آسایش و آرامش، سر به بالین بگذاریم و نه هجمه ی خبرهای نه چندان خوب می گذارد،  مردم سرشان به صفحه ی زیبای زندگی روشن شود!  همه قبول دارند که لذت بردن از زندگی، خواندن یک کتاب خوب، یک شعر دلنشین، گوش دادن به یک موسیقی دلنواز یا تماشای یک فیلم خوش ساخت، یک مسافرت چند روزه ی دل خوش کن یا شنیدن خبرهای خوب و پر از امید از هرچیزی، در لابه لای روزمرگی های سراسر مشکل و درد این روزهای خیلی از مردم جامعه به اولویت های چندم تبدیل شده اند. اما چه می شود کرد؟!

گاهی در اثنای چنین مشکلاتی، باید با همه چیز بیشتر از قبل مدارا کرد. حال خوب دانش آموزان و دانشجویان، حال خوب نسل دهه هشتاد و دهه هفتادی ها، و… حال خوب جامعه و کل کشور ایران است. حال خوب همه ی مردم شهر، حال خوب همه ی مردم خوب این استان، زنجیره ای پیچیده در هم و تنیده در فکرها و اندیشه های همه ی ماست. باید بیاموزیم که متأسفانه ما در قبال حل همه و همه ی مشکلات جامعه، نه آنقدر توانمندی بالایی داریم و نه قدرت و نه حتی گاهی اجازه اش را داریم. بنابراین باید با هم مهربان تر باشیم، در قبال هم صبورتر باشیم، دردها و رنج های همدیگر را نگفته، بشناسیم و ندیده، تشخیص بدهیم. باید بیاموزیم که کیمیای حال خوب دلهای ما، کیمیایی که مس بدحالی های ما را به طلایی حال خوب تبدیل می کند، درست روی دست خود ماست!

باید بیاموزیم و اعتراضات و خواسته های همدیگر را به رسمیت بشناسیم، مثل اتفاق دانشگاه علامه تهران در روز هجدهم مهرماه امسال که بسیجیان پای سخنرانی دختر دانشجوی بی حجاب نشستند و بالعکس! باید گفتگو کنیم و با همه ی وجودمان همدیگر را درک کنیم. به این باور برسیم که اینروزها هم می گذرند، شاید زخمی از رنج ها و دردها یا غباری از مشکلات برای همیشه روی دل هایمان باقی بگذارند، اما می گذرند، و آنچه در سالهای بعد، در موزه ی خاطره انگیز تاریخ اجتماعی این مردم برای همیشه باقی خواهد ماند، نمادی از دست هایی خواهد بود که در چنین روزهایی، بی توقع و بی ادعا، به سمت چهره های غبار غم گرفته دراز شدند و رنجی را از صورتها و دردی را از چشم ها، پاک کردند.

 

اشتراک گذاری