امروز سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

خط فقر حدود ۵ برابر با حداقل حقوق کارگر اختلاف دارد!

کد خبر: 11711
زمان انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۹ بعد از ظهر -
247 بازدید

گزارش روز ( گزارشگر: سلماز عرب عامری)

خط فقر حدود ۵ برابر با حداقل حقوق کارگر اختلاف دارد!

 

اکنون خط فقر نسبی خانوارها در ایران به ۱۸ میلیون و ۲۹۰ هزار تومان رسیده است. این خبر را فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای اسلامی کار، اعلام کرد و گفت که بدنه جامعه کارگری ایران از منظر معیشت مانند بیماری است که با ۱۰ درصد قلبش زندگی می‌کند.

مساله فقر و بحران اشتغال در ایران امروز هم، چون گذشته و با وجود منابع طبیعی و موقعیت راهبردی و استراتژیک این کشور در خاورمیانه، همواره قابل توجه بوده است. پژوهش‌های انجام شده در دههٔ۹۰، نشان می‌دهند که خانواده‌های پرجمعیت ایرانی با وجود داشتن شغل، نمی‌توانند امکانات زندگی را در حد لزوم برای خانواده‌شان فراهم کنند.

سوءتغذیه کودکانی که با فقر و بحران‌های آن بزرگ می‌شوند را می‌توان نه تنها به مشکلات دوران بزرگسالی‌شان مرتبط دانست که باید تاکید کرد این بحران‌ها می‌تواند حتی بر روی نسل‌های بعد نیز تاثیر بگذارد. کما این که بارها کارشناسان تغذیه درباره الگوی مصرف اشتباه تغذیه در کودکان و حتی میانسالان اطلاع رسانی کرده اند و این روند را برای آینده کشور نیز خطرناک دانسته اند؛ و در مورد ایران این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که این کشور نسبت به وسعت دارای منابع انرژی بسیار گسترده‌ای است و از همین طریق نیز پتانسیل‌های فراوانی برای درآمد زایی دارد، اما متاسفانه دامنه فقر در ایران روز به روز در حال افزایش است و جمعیت افراد استمداد طلب و نیازمند ایران نیز به طبع آن روز به روز بیشتر می‌شود؛ کما این که ۷۷.۴ میلیون و یعنی در حدود ۹۰ درصد ایرانیان یارانه بگیر هستند.

از سوی دیگر باید توجه کرد که تا آوریل ۲۰۲۲ (فروردین سال ۱۴۰۱) قیمت مواد غذایی در ایران نسبت به سال قبل ۴۳ درصد افزایش یافته است که بیشترین دلیل آن خشکسالی شدید، تحریم‌ها، تورم، فساد در برخی از دستگاه‌ها بوده است. در اوایل ماه اردیبهشت، دولت جراحی اقتصادی را با هدف کمک به مصرف کنندگان و کاهش قیمت‌ها اجرا کرد، اما قیمت نان و سایر مواد اولیه افزایش یافت و سیاست‌های به کار رفته تاثیر چندانی نداشت. حتی در این بین ما شاهد کمبود مواد و اقلام ضروری پخت و پز، مانند روغن و شکر، بودیم.

بر اساس گزارش ایران پرایمر و بر مبنای آمارهای دولتی، تا اوایل سال ۲۰۲۲، حدود ۳۰ درصد از خانوارها زیر خط فقر زندگی می‌کردند. برخی کارشناسان تخمین زده اند که حداقل نیمی از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند و با تورمی که برای همه کالاها به ۴۰ درصد رسیده است دسته و پنجه نرم می‌کنند. این تورم بالاترین میزان از سال ۱۹۹۴ است.

حال برای روشن‌تر شدن وضعیت ایران به دو مفهوم فقر مطلق و نسبی میپردازیم و شاخصه‌های آن را در ایران بررسی می‌کنیم.

فقر مطلق به وضعیتی گفته می‌شود که در آن افراد از منابع ضروری برای ادامهٔ زندگی به‌کلی محروم هستند و در تداوم زندگی دچار مشکل می‌شوند. این افراد از تأمین نیازهای اساسی از قبیل خوراک، پوشاک و سرپناه ناتوانند و معیار برای شناخت این شرایط نیز درآمدهای روزانه یک دلار و ۹۰ سنت یا سه دلار و ۱۰ سنت در سطح جهان است (در ایران درآمد روزانه بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان محاسبه می‌شود). در ایران ۱۸ درصد از افراد جامعه دچار فقر مطلق است؛ یعنی به ازای هر ۵ نفری که در روز ممکن است از کنار شما رد می‌شود، یک نفر در فقر مطلق به سر می‌برد و نیازهای اولیه اش برطرف نشده است.

فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور در همین رابطه و در روزهای اخیر، طی گفتگویی خبر داده بود که: «امیدِ به خانه دار شدن یک کارگر در تهران به ۱۲۳ سال رسیده است. حالا پوشاک، درمان، هزینه‌های تحصیل و سایر خرج‌ها را کنار این داده‌ها بگذارید؛ تورم واقعاً بیداد می‌کند.» این گفته به خوبی نشان دهنده افزایش بیش از پیش فقر مطلق در کنار فقر نسبی در ایران و کم شدن امید به زندگی در کنار آن است.

اما فقر نسبی زمانی اندازه گیری می‌شود که یک فرد نتواند حداقل سطح استانداردهای زندگی را در مقایسه با دیگران و در همان زمان و مکان خود فرد برآورده کند. تعریف فقر نسبی از کشوری به کشور دیگر یا از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت است. درکل فقر نسبی یعنی حداقل سطحی از توانایی برای رسیدن به حداقل‌های زندگی وجود داشته باشد و این حداقل‌ها مواردی همچون مسکن مناسب، درمان، پوشاک، و … را شامل می‌شود.

اما بالاتر رفتن خط فقر و رسیدن به ۱۸ ملیون تومان در حالی رخ داده است که چند روز پیش طرح متناسب‌سازی حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان کشوری و لشکری در قالب یک لایحه دوفوریتی به صحن مجلس رفت. طبق تصمیم اخیر دولت و مجلس، قرار است دست‌کم یک میلیون تومان به حقوق کارمندان و ۹۰۰ هزار تومان به دریافتی بازنشستگان بخش دولتی اضافه شود که در نهایت حداقل حقوق برای کارمندان دولت به پیشنهاد خود دولت به ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان افزایش یابد و در این بین حداقل دستمزد کارگران هم اکنون ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است که تقریبا یک سوم فاصله خط فقر ۱۸ ملیون تومانی را پر می‌کند. این در حالی است که دستمزد یک کارگر با تمام حقوق و اضافه کاری، عائله مندی، حق مسکن، و بسیاری از انواع مزایای دیگر به ۹ ملیون تومان نمی رسد.

از طرف دیگر آمارهای جدید حکایت از آن دارد که میانگین هزینه معیشت کارگران به بیش از ۱۸ میلیون تومان در ماه رسیده و البته که باید رشد شتابان تورم هم در روزهای اخیر را نیز در نظر گرفت که احتمال داده می‌شود خط فقر تا آخر سال حتی از ۱۸ ملیون تومان نیز فراتر رود و این شکاف عظیم بین هزینه و درآمد خوانوارهای ایرانی روز به روز بیشتر می‌شود.

این شکاف عمیق تاثیر بسیاری بر سطح زندگی خوانوارهای ایرانی در ابعدا مختلفی مانند مسکن، تحصیل، درمان و. می‌گذارد و بسیاری از افرادی که در فقر نسبی هستند را وارد شیب شدید نمودار فقر مطلق می‌کند و جمعیت این قشر از افراد را افزایش می‌دهد.

گزارش اقتصادی این هفته را به این شکاف عمیق ایجاد شده اختصاص داده و نظر چند تن از کارشناسان اقتصادی و شهروندانی که با فقر دست و پنجه نرم می کنند را جویا شدیم که در ذیل از منظرتان می گذرد؛

دانایی اقتصاددان هم استانی با ابراز تاسف از وضعیت اقتصادی کشور گفت: متاسفانه با توجه به آمار اعلام شده بخش اعظمی از جمعیت کشور زیر خط فقر هستند و این موضوع در نهایت می تواند تبعات جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد.

وی افزود: این عدد ۱۸ میلیون تومان به عنوان خط فقر بسیار نگران‌کننده است، چراکه به دنبال این رقم بزهکاری و جرم و دزدی و سایر فسادها در جامعه افزایش خواهد یافت.

وی ادامه داد: مساله فقر و بحران اشتغال در ایران امروز هم، چون گذشته و با وجود منابع طبیعی و موقعیت راهبردی و استراتژیک این کشور در خاورمیانه، همواره قابل توجه بوده است. پژوهش‌های انجام شده در دهه۹۰، نشان می‌دهند که خانواده‌های پرجمعیت ایرانی با وجود داشتن شغل، نمی‌توانند امکانات زندگی را در حد لزوم برای خانواده‌شان فراهم کنند.

دانایی تصریح کرد:  سوءتغذیه کودکانی که با فقر و بحران‌های آن بزرگ می‌شوند را می‌توان نه تنها به مشکلات دوران بزرگسالی‌شان مرتبط دانست که باید تاکید کرد این بحران‌ها می‌تواند حتی بر روی نسل‌های بعد نیز تاثیر بگذارد. کما این که بارها کارشناسان تغذیه درباره الگوی مصرف اشتباه تغذیه در کودکان و حتی میانسالان اطلاع رسانی کرده اند و این روند را برای آینده کشور نیز خطرناک دانسته اند؛ و در مورد ایران این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که این کشور نسبت به وسعت دارای منابع انرژی بسیار گسترده‌ای است و از همین طریق نیز پتانسیل‌های فراوانی برای درآمد زایی دارد، اما متاسفانه دامنه فقر در ایران روز به روز در حال افزایش است و جمعیت افراد استمداد طلب و نیازمند ایران نیز به طبع آن روز به روز بیشتر می‌شود؛ کما این که ۷۷.۴ میلیون و یعنی در حدود ۹۰ درصد ایرانیان یارانه بگیر هستند.

وی افزود: متاسفانه دولت با توجه به اینکه خط فقر ۱۸ میلیون و ۲۹۰ هزار تومان نیز اعلام شده در وقایع اخیر با فیلتر کردن شبکه های مجازی بر این موضوع بیشتر دامن می زند و موجب بیکاری بیشتر افراد و تشدید فقر در جامعه می شود که باید در این خصوص تدابیری اندیشیده شود.

این اقتصاددان تصریح کرد: یک کارگر با درآمد بالا ۹ میلیون تومان در میآورد و با توجه خط فقر می توان گفت صد درصد کارگرالن در جامعه فقیر هستند و در کنار این ها افراد بیکار را هم در نظر بگیرید که چطور امرار معاش می کنند.

وی در پایان گفت: این رقم اعلام شده برای کشوری همچون ایران بسیار نگران کننده است و مسئولین اقتصادی باید هر چه سریعتر در جهت رفع مشکلات اقتصادی مردم که در ادامه موجب سایر مشکلات خواهد شد اقدامی اساسی ترتیب دهند.

محمد جوان کارگری که ماهیانه درۀمدش ۷ میلیون تومان است هم با اشاره به اینکه کارگران قامت‌شان زیربار فقر و مشکلات خم شده و عزت آنان نشانه گرفته شده است، گفت: دولت و مجلس جز شعار هیچگاه به وعده‌های خود در راستای خدمت به قشر کارگری جامه عمل نپوشانده‌اند، فاصله عمل تا شعار از زمین تا آسمان تناقص دارد، کدام وعده عملیاتی شده است، معیشت؟

وی افزود: من کارگر با همسر و یک فرزند دیگر پاسخگوی نسازهای زندگی ام نیستم و از صورت را با سیلی سرخ کردن هم گذر کردم و دیگر تحمل ندارم.

وی افزود: دلم برای فرزندم می سوزد که هر چه می خواهد با جمله پول ندارم روبرو می شود و در نهایت کار به جایی رسیده که این بچه آرزوهایش را با جمله بابا هر وقت پولدار شدی این کار را برام می کنی شروع می کند.

وی ادامه داد: شرمنده زن و بچه بودن بعد از ۴ سال کارگری خیلی سخت است با هزار امید و آرزو کار پیدا کردیم و گفتیم چند سال اول سخت است ولی هر چه بگذرد همه چی روبره می شود ولی در ایران همه چیز برخلاف محاسبات انسان در می آید و هر چه می گذرد زندگی برای من و امثال من نه تنها بهتر نمی شود بلکه رو به بدبختی و فلاکت می رود.

وی ادامه داد: نمایندگان مجلس که درآمدهای انچنانی دارند چطور می خواهند مشکلات ما را درک کنند تا در مجلس دفاع کنند همه چیز در این کشور وارونه است و هیچ چیز سرجای خ.د قرار نگرفته است.

این کارگر جوان افزود: تابع قانون کار آرزوی تجربه یک روز بی‌دغدغه فکری را دارند. دولت با تبیین سیاست‌های غلط باعث عمق شکاف شریف‌ترین قشر کشور شده است، کارگران به دنبال عمل‌کردن شعارهای مسئولان هستند

شریفی اقتصاددان دیگری هم گفت: در واقع باید بگویم که وضعیتی که در کل اقتصاد کشور و سایر حوزه‌های تاثیرگذار در کشور حاکم است کار را به اینجا کشانده است. وقتی خط فقر در اثر تورم شدید و ناکارآمدی‌های مختلف و تصمیمات غلط تغییر پیدا می‌کند، کسانی که روی خط فقر بودند به زیر خطر فقر می‌افتند و کسانی که بالای خط فقر بودند به روی خط فقر می‌آیند و با یک حرکت دیگر باز اینها جابه‌جا می‌شوند و وضعیت‌شان بدتر می‌شود. مادامی که اینگونه تصمیم‌گیری‌ها حاکم باشد، این وضعیت برقرار است.

وی افزود: کشور ما نیازمند دولتی قوی و مدیریت همه‌جانبه است تا جنبه‌های گوناگون آن، همدیگر را تقویت کنند. تصمیمی اگر در حوزه‌ی سیاست خارجی گرفته می‌شود باید اقتصاد را تقویت کند و همینطور تصمیم در حوزه‌ی اقتصاد باید بتواند سیاست خارجی را تقویت کند. تعامل این سیاست‌ها در مجموع باعث می‌شود که کشور بتواند در مسیر درستی پیش برود و تقویت شود و به تبع آن مانع پیش آمدن چنین وضعیتی شود.

وی تصریح کرد: اقتصاد اگر شفاف و روشن، و مشخص باشد که چه کسی چه کار می‌کند، چه درآمدی دارد، منشاء آن درآمد چه بوده و مسیری که طی کرده تا به آن برسد چه مسیری بوده، ما با این مشکلات کمتر مواجه خواهیم شد. اما وقتی اینها روشن نباشد همین که یک‌شبه قیمت اجناس تغییر می‌کند خب معلوم است که افرادی که امکانات و منابع دارند با یک تغییر قیمت آنی می‌توانند یک شبه هم میلیاردر شوند.

شریفی افزود: تازه این روال معمول در چنین اقتصادی است و بدون رانت و فساد این وضعیت وجود دارد؛ در صورتی که در کشور ما رانت و فساد بسیار زیاد است. می‌خواهم بگویم افزایش یک‌شبه‌ی قیمت‌ها باعث می‌شود افرادی که چندین خانه و ماشین و چندصد سکه دارند یک‌شبه میلیاردر شوند. نقطه‌ی مقابل این‌ها هم افراد بسیاری داریم ازجمله کارگران و بازنشستگان که چون تغییر مثبتی در زندگی آن‌ها اتفاق نمی‌افتد با تغییرات قیمتیِ اینچنینی سطح زندگی‌شان پایین‌تر می‌آید

محسن جوان کارگر دیگری هم گفت: همگی می دانیم که تغییرات قیمت ‌ها در کشور ایران اتفاق تازه ای نیست و اعلام خط فقر بالای ۱۸ میلیون تومان هم دور از واقعیت نیست البته در گذشته این تغییرات قیمت و افزایش تورم سالی یک بار دامن اقتصاد ایران را می گرفت اما در این روزها تغییرات قیمت و افزایش تورم لحظه ای شده است و بازار محصولات به ویژه قیمت کالاهای اساسی از دست دولت رها شده و این مردم هستند که دیگر نفسشان از گرانی بالا نمیاد، گویا دولت در انتظار غول چراغ جادو است که بتواند یک شبه تمام مشکلات اقتصاد ایران را با رفع تحریم ها از بین ببرد.

وی ادامه داد: در این میان این مردم هستند که باید راه حلی برای خود پیدا کنند تا بفهمند که با وضعیت موجود، گرانی، قیمت های افسار گسیخته، رانت و فساد در بازار خودرو، افزایش اجاره بها مسکن و هزاران هزینه دیگر چگونه زندگی کنند، کارگری که در بهترین حالت ده میلیون تومان درآمد دارد چطور از پس خط فقر ۱۸ میلیونی برآید؟

این کارگر افزود: آیا واقعا مسولین دولت می دانند که مردم در رنج هستند و کاهش قدرت خرید آن ها ، تورم و گرانی لجام گسیخته، رواج فساد و تبعیض نفس آن ها را بریده است و فقط این ناملایمات را هوشمندانه و صبورانه برای حفظ استقلال و امنیت کشور تحمل می کنند؟

وی ادامه داد: آیا دولتمردان می دانند که تورم کمر مردم را شکسته ، تولید کنندگان را فلج و قامت مردم را خم کرده است.

محسن افزود: آیا دولتمردان می دانند که مردم اجاره نشین پس از پرداخت اجاره بهای سنگین دیگر پولی برای تامین نیازهای حداقلی، حفظ سلامت خانواده خود، تامین هزینه های آموزشی و هزاران هزینه دیگر ندارند.

وی گفت: ای کاش مسئولان و نمایندگان مجلس بدانند به جای شعار دادن و باد در گلو انداختن و سخن از دشمنان گفتن، به فکر ارائه یک راه حل اساسی و سنجیده برای جلوگیری از بروز مشکلات بیشتر در زندگی مردم شوند؛ چرا که مردم منتظر ارائه راهکار هستند و هدف آنها از انتخاب کردن نمایندگان مجلس تنها شنیدن به حرفهای شعارگونه و تصویب مالیاتهای پی در پی نیست!

وی در پایان گفت: مسوولان نباید با شعارهای خود دل دردمند مردم ایران را بیش از این زخمی کنند، دستی بالا ببرند و کار واقعی را شروع کنند و به جای دلسرد کردن مردمی که اکثر آنها زیر خط فقر زندگی می کنند، به فکر ارائه راه حل مناسبی برای خارج شدن از این وضعیت بد اقتصادی باشند

اشتراک گذاری