امروز دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴

فقر فرهنگ مطالعه و کتابخوانی

کد خبر: 12261
زمان انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۳ بعد از ظهر -
143 بازدید

گزارش روز (گزارشگر: مائده شریفی)

فقر فرهنگ مطالعه و کتابخوانی

 

هنگامی که بحث میزان مطالعه در کشور مطرح می‌گردد عموما با استناد به آمارهای ضد و نقیض درباره سرانه مطالعه از بروز فاجعه فرهنگی در ایران سخن گفته می‌شود. تا کنون آمارهای مختلفی درباره میزان مطالعه ایرانیان منتشر شده است. برخی گزارش‌ها سرانه مطالعه را هشت تا ده دقیقه می‌دانند، برخی دیگر از هجده دقیقه در روز سخن می‌گویند. رییس کتابخانه ملی ایران می گوید ایرانیان فقط دو دقیقه در روز مطالعه می کنند. همین آمار ضد و نقیض برای انتقاد از فرهنگ”تن پرور” و “کتاب‌نخوان” شهروندان مورد استناد قرار می‌گیرد. این در حالی است که آمار سرانه مطالعه در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه بسیار بیشتر از این است. منتقدان “کتاب نخوانی ایرانیان” از آمار نود دقیقه مطالعه در ژاپن، انگلیس و پنجاه و پنج دقیقه در مالزی و ترکیه سخن می‌گویند. قطعا مسائل فرهنگی درپایین بودن میزان مطالعه در ایران نقش اساسی ایفا می‌کنند اما پرسشی که در این بین مطرح می‌شود این است که آیا فقط مسئله فرهنگ کتابخوانی است که باعث پایین بودن سرانه مطالعه در ایران است؟ آیا تمام عوامل به بی توجهی ایرانیان به کتابخوانی ختم می شود؟ به نظر بسیاری از کارشناسان، مسائل دیگری نیز وجود دارد که باعث می‌شود پدیده”کتاب نخوانی” گسترش پیدا کند. مسائلی که به شیوه‌های مدیریتی و محدودیت‌هایی دولتی که در این عرصه وجود دارد بی ارتباط نیست.

زهرا مرادی در این خصوص بیان کرد: یکی از راه های مهم توسعه فرهنگی توجه به مسئله کتاب و کتابخوانی و ترویج مطالعه جامعه در میان قشر جوان است اما در جامعه امروزی کتاب در سبد خانوده های  ایرانی گم شده و فضای مجازی زندگی بشر را پیش می برد. فرهنگ کتابخوانی بایستی به صورت یک فرهنگ جامع و فراگیر ازکودکی افراد با آن همراه شود به طوریکه اگر فرهنگ کتابخوانی در جامعه نهادینه شود، یک نسل رشد یافته در آینده خواهیم داشت بنابراین بایستی پایه عادت خواندن در خانه شکل گیرد اما امروزه شاهد هستیم که کودکان قبل از خواندن و نوشتن استفاده از فضای مجازی را یاد می گیرند و از چنین کودکانی نمی توان انتظار داشت که مرور مطالب همراه با عکس را در فضای مجازی را بر کتابخوانی ترجیح دهند از این رو از سوی والدین بایستی اقدامات صحیحی را در این خصوص صورت گیرد.

مرادی توضیح داد: کتاب غذای روح انسان است روحی که احتیاج به تغذیه صحیح دارد تا رشد کند و به مرتبه علم و کمالات برسد متاسفانه برخی ها از این تغذیه سالم غفلت می کنند  و به روش های ناصحیح که آسیب ها و ناهنجاری را در جامعه در پی دارند، روی می آورند. برخی از مردم یک لحظه شادی و تفریح را فدای یک عمر پشیمانی می کنند، لذتی که در دست گرفتن کتاب و خواندن آن است، نمی توان با  سرگرمی در فضای مجازی به دست بیاید متاسفانه در این میان افرادی هستند که فضای مجازی را جایگزین دانش خود می کنند.

وی با بیان اینکه تمامی مردم جامعه ایفاگر نقش ترویج فرهنگ کتابخوانی هستند گفت: قیمت بالای کتاب و پایین بودن و بی مفهموم بودن سطح کتاب ها باعث شده تا مردم از امر کتابخوانی دلسرد شوند بنابراین چاره اندیشی برای وضیعت نرخ کتاب ها و حمایت از کتابفروشی ها گامی موفق جهت ترویج فرهنگ و هنر استان است.

این شهروند عمده عوامل پایین بودن آمار کتابخوانی در کشور ما  نسبت به سایر کشور ها را اعتیاد به فضای مجازی عنوان و اظهار نمود: استفاده از اینترنت و فضای مجازی در کشور ما یک تفریح مسلم شده این رسانه ها قبل از اینکه کارایی علمی و سالم را در کشور ما نشان دهد جلوه گر ناسالمی ها بوده که پایین بودن آمار کتابخوانی در مقایسه با سایر کشور ها از جمله این عوامل است.

وی همچنین در پاسخ به این سوال که مرور مطالب در فضای مجازی می تواند جای فرهنگ کتاب و کتابخوانی را در جامعه بگیرد یا خیر بیان کرد: با ورود به فضای مجازی دیگر مطالعه دیجیتال و الکترونیکی زمان  زیادی را از من می گیرد به طوریکه زمانی که صفحه‌ای را برای مطالعه کتابی در فضای مجازی جستجو می کنم به دلیل  تعداد صفحات بالا در این فضا موجب می شود که وقت کافی برای  مطالعه کردن کتاب وجود نداشته باشد و امکان دسترسی نامحدود به اطلاعات با جذابیت های متنوع افراد را وسوسه می کند تا نگاهی گذرا به آن ها بیندازد.این در حالی است که پژوهشگران معتقدند که شش دقیقه مطالعه ۶۸ دقیقه استرس را کاهش می دهند اما به نظر می رسد این امر بیشتر از طریق مطالعه کتاب ها حاصل می شود تا مطالعه در فضای مجازی،  چراکه فضای مجازی به خاطر مطالب نامحدود مرهون استرس است.

مرادی در آخر نیز اظهار داشت: بدون شک میزان مطالعه کتاب در هر کشور از جمله شاخص های توسعه انسانی، فرهنگی و اجتماعی محسوب می شود در این میان وظیفه ما تحصیلکرده ها این است که برنامه های خاصی را جهت ارتقای کیمیت و کیفیت این شاخص ها، و علاقه مند کردن کودکان برای مطالعه  برنامه های متعددی را انجام دهیم تا افراد کتابخوانی را برای جامعه تحویل دهیم.

مهدی پناهی یکی دیگر از افرادی بود که توضیح داد : فقر فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در کشوری که بر روی گنجینه های گران سنگی از تمدن و فرهنگ غنی و نیز شعر و ادب و هنر نشسته است نه تنها زیبنده نیست بلکه به دور از انتظار است. حال چرا فقر فرهنگ مطالعه و کتابخوانی به این شکل زینت یافته و این چنین جاافتاده است خود بحث مفصلی دارد. در جوامع بسیاری با اینکه در آنها ایام و هفته های خاصی تحت عنوان هفته کتابخوانی، هفته های فرهنگی و روز شعر و ادب و… وجود ندارد ولی با این حال میزان گرایش شهروندان به کتاب و کتابخوانی در این گونه جوامع به مراتب بیشتر و بالاتر از کشور ماست.

پناهی در ادامه توضیحات خود گفت: در بین جوانان و دختران و پسران ما آرایشگاه، بوتیک لباس، گیم نت، ورزشگاه، قهوه خانه و… از محبوبیت و جذبه بیشتر و به مراتب افزونتری در مقایسه با کتابخانه و کتابفروشی برخوردار است. باید این واقعیت کتمان ناپذیر را پذیرفت که اقبال عمومی برای مطالعه و کتابخوانی در سرزمین تاریخی ایران بسیار اندک است و با این سطح ناچیز مطالعه اعم از کتاب و روزنامه و نشریات و… که از ۵-۶ دقیقه در روز تجاوز نمی کند نباید انتظار معقولانه ای از رشد و توسعه و سازندگی و پیشرفت داشت. بی دلیل نیست که در کشورهای توسعه یافته و صنعتی میزان مطالعه از حد استانداردهای جهانی نیز بالاتر بوده و گاهی چندین برابر آن است. چرا که در این کشورها مطالعه نه مثل ما یک سرگرمی و تفریح بلکه در پایه و اساس زمینه ای برای افزایش سطح رشد و توسعه یافتگی است. اگر چه به مذاق برخی ها خوش نمیآید ولی چاره ای جز بیان این حقیقت اجتناب ناپذیر وجود ندارد که اصولا ما ایرانی ها کتاب نمی خوانیم و اهل مطالعه نیستیم و فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در بین ما بسیار ضعیف بوده و اصلا نهادینه نشده است.

وی توضیح داد: اگر هم بخواهیم کتاب بخوانیم، یا از سر اضطرار و روزمرگی است مانند مطالعه کتاب های درسی و کنکوری یا از سر تفریح و تفنن است مانند مطالعه نشریات بی محتوا (همان رنگین نامه ها)، مجلات خانواده و آشپزی و… حال چرا به این وضعیت ناگوار دچار شده ایم و چاره این وضعیت چیست اکثر مدیران، متولیان و کارشناسان امور فرهنگی دلایلی مختلف و البته کودکانه و نابخردانه ای برمی شمرند. برخی به کمبود فضاهای کتابخانه ای اشاره دارند، عده ای دیگر تنگ نظری ها و در نظر گرفتن دستمزدهای پایین برای کارهای فرهنگی را سبب عدم تمایل نویسندگان و ناشران به تولید کتاب می دانند، بعضی ها انگشت اتهام بر روی بی توجهی مسوولان فرهنگی می گذارند و قس علی هذا که بیشتر به بازی با الفاظ شباهت دارند تا آسیب شناسی واقعی فقر فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در کشور. عصاره کلام این است که اولا تا زمانی که مردم خود نخواهند و احساس نیاز به مطالعه نکنند حتی گسترش فضاهای کتابخانه ای و قرائت خانه ها نیز هیچ اثری در پی نخواهد داشت هرچند برای هر نفر یک کتابخانه احداث شود.

پناهی در آخر  سخنان خود گفت: فرهنگ مطالعه و کتابخوانی باید در بطن و متن جامعه نهادینه شود که اگر نشود حتی پرداخت دستمزدهای کلان برای نویسندگان و ناشران جهت تولید کتاب و ایجاد کتابسرا در ایستگاه های اتوبوس و فرودگاه و غیره ذره ای باعث ارتقای سطح مطالعه نخواهد شد. نهایتا اینکه مردم خود یاد بگیرند که باید مطالعه کنند و به مضرات عدم مطالعه و نتایج مثبت مطالعه به صورت ملموس و محسوس پی ببرند و الا به زور نمی توان مردم را به چیزی که از آن فرار می کنند و تمایلی نسبت به آن ندارند ترغیب و تشویق کرد. از این منظرگاه مشکل اساسی جامعه امروزی ایران نیز همین نکته است که سرمایه های کلان و هزینه های بسیار بالای مادی و غیرمادی صرف می شود و هفته ای هم به نام هفته کتابخوانی نامگذاری می گردد سپس با تبلیغات گسترده سعی شود که مردم را به سوی کتابخوانی سوق داد. حال فرقی هم نمی کند که این کتابخوانی به چه صورت باشد. مهم افزایش سرانه مطالعه است که باید بدست آید حتی اگر با تورق چند جلد کتاب.

ماندانا دیانتی در این زمینه توضیح داد: هر اندازه کتاب بخوانیم کم است. تعداد کتاب‌هایی که به زبان‌های مختلف، از جمله فارسی، در باره موضوعات مورد علاقه مردم فرهنگ‌دوست منتشر می‌شود، بالاتر از آن است که یک فرد بدون برنامه‌ریزی بتواند در مطالعه پیشرفت مناسبی داشته باشد. باید کتاب‌های مناسب‌تر را برگزید و برای مطالعه کتاب زمان‌بندی مناسبی را در ظرف زمانی هفته گنجاند. انتخاب کتاب خوب شگردهایی دارد، آنها را یاد بگیریم و به دیگران بیاموزیم.

دیانتی در ادامه اظهار داشت: اگر مردم مطالعه نداشته باشند اشکالش این است که جهان‌شان محدود و بسته خواهد بود. مردمی که نگاه‌شان بسته است، دچار تعصب نا‌به‌جا در باورهایشان خواهند شد، حال اگر آن باور مطابق حق نباشد، تعصب بر عقیده ناحق، هنگام مواجهه با اندیشه متفاوت مقاومت و سپس خشونت را در پی خواهد داشت. مطالعه، جهان ذهنی و ساحت فرهنگی زندگی را گسترده‌تر خواهد کرد. جهان گسترده‌تر، از تنوع بیشتر برخوردار است و فرصت انتخاب بیشتری را برای فرد به ارمغان می‌آورد. انتخاب‌های بیشتر و بهتر شرط لازم، اگر چه ناکافی را برای زندگی معنی‌دار و غنی در پی خواهد داشت.

وی با بیان اینکه تیراژ کتاب نسبت به جمعیت بیش از حد پایین است ادامه داد: برای تبیین نامطلوب بودن وضعیت مطالعه در ایران می‌توان علل گوناگونی برشمرد. برخی از گرانی کتاب به‌عنوان یک عامل موثر یاد می‌کنند. باید به یاد داشت با وجود گران شدن بهای کتاب در سال‌های اخیر، که از جمله به دلیل تحریم‌ها و افزایش ناگهانی قیمت کاغذ اتفاق افتاد، هنوز در مقایسه با قیمت جهانی مطبوعات و کتاب در دنیا و نیز در مقایسه با دیگر کالاها، باید گفت قیمت کتاب در ایران دچار گرانی گزاف و بی‌رویه نیست. البته در مقایسه با درآمد قشرهای مختلف در ایران، قیمت کتاب بالا است و برای رساندن کتاب به دست قشرهای کم‌درآمد باید فکری کرد.

دیانتی همچنین بیان کرد: برخی دیگر، از ممیزی شدید و نیز محدودیت عنوان‌های کتاب یاد می‌کنند، این مطلب هم البته بسیار مهم و موثر است، اما تبیین کننده علل اصلی نیست. با وجود گرانی کتاب و نیز با وجود محدودیت عناوین و محدودیت در محتوای نشر، مشاهده می‌شود همچنان کتاب‌های غیرعلمی و به اصطلاح متداول “عامه‌پسند”، مشتری خود را دارند.

دیانتی در آخر نیز افزود: یادداشت‌نویسی از کتاب‌های مهم، عادت خوبی است که اگر در خود پرورش دهیم، بعدها کمتر پشیمان می‌شویم. شروع با کتاب ممکن است برای همگان میسر نباشد. بد نیست عادت به مطالعه را از طریق خواندن مطبوعات و مجلات خوب در خانواده نهادینه کنیم. در باره کتاب‌های خوبی که خواندیم، در خانه و در حضور کودکان گفت‌وگو کنیم. به جای آن که ساعات پایانی بیداری شبانه، قبل از خواب، را در مقابل تلویزیون به پایان ببریم، خوب است کتابی به اصطلاح بالینی داشته باشیم، کتابی با مضامین داستان و شعر و غیر از کتابی که احیانا برای انجام امور شغلی و پژوهشی مطالعه می‌کنیم.

الناز نجفی کارشناس ارشد علوم اجتماعی در این زمینه توضیح داد: آمارها نشان دهنده این است که در سرزمین کهن فرهنگ و تمدن با نزدیک به پانزده قرن تمدن اسلامی که کتاب عظیم مذهبی اش به «قلم» قسم می خورد و پیامبر بزرگوارش به علم آموزی حتی در «چین» به عنوان دورترین نقطه سفارش می کند؛ سرانه کتابخوانی ناباورانه بسیار پایین و غیر قابل پذیرش است.

وی در ادامه بیان کرد: قطعا آنان اهل علم و مطالعه و کتاب خوانی هستند و کتاب مورد نیاز خود را نیز به هر نحوی که باشد تهیه می کنند اما آنچه سرانه کتابخوانی را در یک کشور تعیین می کند توده مردم هستند و در کشور ما کتاب از سبد خانوار ایرانی حذف ویا به شدت کم شده است. برای کشف حقیقت باید کتابخوانان جامعه ایران را بشناسیم و بعد علت کتاب نخواندن آنها را دریابیم.

نجفی در ادامه توضیحات خود افزود: من کتابخوانی هستم که موقعی که کلاس پنجم ابتدایی بودم اولین کتاب غیر درسی خود را که یک رمان تاریخی راجع به لطفعلی خان زند بود و تاثیر آن هنوز در من باقی است مطالعه کردم و تا به حال این کتابخوانی ادامه داشته است. اما اگر تا پیش از انقلاب قادر به خواندن یک کتاب در هفته بودم و توان خرید آن را داشتم اکنون هر چند ماه یک بار قادر به خواندن یک کتاب هستم که تازه توان خرید آن را هم ندارم. این بلایی است که بر سر قشر کتابخوان آمده و نتیجه چنین اتفاقی این است که وقتی پدر و مادر ها دیگر کتاب نمی خوانند، فرزندان علاقه ای به کتاب از خودشان نشان نمی دهندو به همین دلیل ساده است که فرزندان کتاب خوان و اهل مطالعه تربیت نمی شوند و حال آنکه هر روز دلایل متنوعی برای کتاب نخواندن جوانان ذکر می شود و اصلی ترین دلیل به راحتی از یاد می رود.

نجفی یادآور شد: البته اندیشه ای مبنی بر اینکه با ایجاد کتابخانه های عمومی می توان سطح مطالعه را بالا برد وجود دارد اما دلیلی این فکر را مردود می کند  اصولا کتاب خوان های ایرانی کمتر تمایل به حضور در کتابخانه ها دارندو باید به این موضوع توجه پر رنگی شود.

نجفی در بیان حل این معضل گفت: به هرحال به نظر می رسد که این معضل رابه سه طریق می توان برطرف کرد. از نظر اقتصادی چون ظاهرا امکان تنزل قیمت کتاب وجود ندارد ،می توان در طرح بزرگ اقتصادی که دولت در شرف اقدام داردیا به غیر از آن ؛ برای هر خانوار یا فرد چه به صورت بن کتاب یا وجهی که الزاما وفقط برای خرید کتاب باشد مثلا کارت های بانکی که در کتابفروشی نقد شود و مبلغی برای خرید کتاب اختصاص داد. از نظر فرهنگی که مشکل اصلی است به موازات و همزمان دو کار را می توان انجام داد. آموزش و پرورش و وزارت علوم که در این سال ها وظیفشان را به خوبی انجام نداده اند دست به کار شوند و از مقطع ابتدایی تا دانشگاه شرایط کتاب خوانی را برای دانش آموز و دانشجو محیا کنند. در مدارس ابتدایی خواندن کتاب غیردرسی می تواند در برنامه تحصیلی دانش آموز برای هر ترم یا به قول ما قدیمی ها ثلث گنجانده شود . دانش آموز به انتخاب خود و با توجه به شرایط سنی کتابی را خوانده و در پایان ترم خلاصه آن را به اندازه ای که مشخص شود کتاب را خوانده است،بنویسدو البته این کار برای دانش آموز امتیازمحسوب شود. در مقاطع راهنمایی و دبیرستان نیز می توان همین روش را البته با توجه به شرایط سنی دانش آموز انجام داد و در دانشگاه هم یک کتاب در هر ترم با توجه به رشته تحصیلی دانشجو جز واحد های تحصیلی و البته با حفظ آزادی دانشجو در انتخاب قرار گیرد.

وی همچنین اظهار داشت: گفتنی است در همه این مقاطع باید راهی را جستجو کرد که کتاب خواندن تبدیل به اجبار نشود وگرنه دور تسلسل ادامه خواهد داشت و هیچ فرزندی همچنان کتاب خوان نخواهد شد. از سوی دیگر صدا و سیما و به خصوص سیما نیز می تواند نقش اصلی خود را ایفا کند.پخش سریال « کتاب فروشی هدهد» نشان داد که اینگو نه برنامه ها تاثیر بسیار مثبت در گسترش فرهنگ کتابخوانی دارد به طوری که در مدت پخش سریال بر تعداد کتاب خوان ها افزوده شده بود.البته ظرافت،نکته سنجی و استفاده از طنز وشادی تاثیر کار را دو چندان کرده بود. یک سریال یا فیلم خوب تاثیری به مراتب بیشتر از یک گفتگو یا سخنرانی داردو البته تداوم این برنامه ها به صورت مداوم می تواند در کتابخوانی موثر باشد نه پخش هر چند سال یک بار آنها

این کارشناس خاطر نشان کرد: کتابخانه محلی برای تلقی اندیشه هاست و نویسنده از رویکرد های فردی و جمعی پیرامون خود در یک جامعه انسانی اندیشه های خود را در قالب کتاب تجلی می کند و کتاب خانه محلی هر استان محلی برای عرضه اندیشه ها و اثر ها است.”

نجفی در پایان سخنان خود گفت: در پایان، پیشنهاد می شود خود را به خواندن کتاب های دیجیتال عادت ندهید. برای کسانی که عادت کتابخوانی دارند، کتاب دیجیتال یا مکتوب تفاوتی ندارد. اما برای کسانی که به تازگی خود را به کتابخوانی عادت می دهند، لمس کردن برگه های کاغذ، خط کشیدن زیر نوشته ها، دیدن نشانه میانه کتاب که مشخص می کند بخشی از کتاب خوانده شده، باز شدن شیرازه کتاب و جدا شدن برگه های آن که ناشی از بارها مرور یک کتاب است ، همه و همه می توانند احساس خوب ایجاد کنند. احساسی که ما را به خواندن کتاب های بیشتر ترغیب می کند.

اشتراک گذاری