امروز دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴

جایگاه اشتغال زنان

کد خبر: 12698
زمان انتشار: ۱۹ آذر ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۷ بعد از ظهر -
209 بازدید

گزارش روز ( گزارشگر: مائده شریفی)

جایگاه اشتغال زنان

 

 

زن نیمی از پیکره اجتماع است و به تعبیری دیگر بهترین دوست مرد است. هیچ متفکر واقع بین و حق شناسی نمی تواند این حقیقت مسلم را مورد انکار قرار دهد که اگر نقش زنان در پیشرفت و تعالی جامعه ای از مردان آن جامعه بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. تجربه «اصلاح ساختار فرهنگی» و تجدید نظر درباورها و نگرش ثابت کرده است که هر اندازه جامعه‌ای شرایط مساعد و همسانی را برای رشد و سپردن مسئولیت ها البته فارغ از چارچوب های تنگ نظرانه و متحجرانه فراهم آورد، به همان میزان توسعه و ترقی جامعه نیز روند شتابانتری یافته است. در عصر حاضر زن در جامعه نقش قابل توجهی دارد. همچنین در خانواده نیز نقش های مهمی را ایفا می کند از جمله: تربیت فرزندان آگاه و عالم، فراهم کردن محیط آرام و ایجاد آرامش در خانواده و فعالیت در امور اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و این امر موجب شده است که زنان باری از جامعه را بدوش بکشند و پای به پای مردان در پیشبرد اهداف جامعه نقش مهمی داشته باشند. اکنون به رسمیت شناختن نیروی کار زنان در تمام امور فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خواست و نیاز جوامعی است که در قرن ها این نیرو را در زیر انواع پوشش های اخلاقی، نادیده گرفته بودند.

پدیده ای که بیش از هر موضوعی نمود پیدا کرده و کارشناسان را وا داشته به آن بپردازند، کار و اشتغال زنان است؛ چرا که با پیشرفت جوامع صنعتی، از بین رفتن عوامل بی سوادی بانوان، نیاز به همراهی برای تأمین هزینه های زندگی و دلایل بی شمار دیگر، نوع کار زنان هم در بیشتر جوامع، رو به پیشرفت گذاشته به طوری که گاهی تعداد زنان شاغل اگر بیشتر از مردان نباشد کمتر نیست. ایران هم از این قاعده مستثنا نیست، چرا که تحصیلات بانوان در اکثر رشته ها، نیاز به جبران کمبودها و هزینه های زندگی و دلایل دیگر، این قشر فعال را نیز به عرصه اجتماع کشانده، دیگر از تربیت یک دختر خانه نشین برای ماندن در خانه همسر و فقط انجام وظایف خانه داری خبری نیست.در حال حاضر بیشتر دختران و زنان ایرانی با جامعه پیش می روند و سعی می کنند خود را همسطح پیشرفت ها و نوآوری ها نگه دارند. آشنایی با مسائل سیاسی و نیاز به فعالیت در این زمینه هم بی تأثیر نبوده، به رشد اشتغال زنان دامن زده است. اکنون با توجه به اینکه عادت های زندگی سنتی برچیده شده و زنان از خانه ها پا به کارگاه ها و دانشگاه ها گذاشته اند، بررسی مشکلات این قشر نیاز به کند و کاو دقیق و آمارگیری مشخصی دارد. همچنین نباید از نظر دور داشت که عوامل مؤثر بر ایجاد مشکلات بی تأثیر نیست؛ مشکلات و عواملی مانند سوء استفاده از ضعف اخلاقی برخی زنان، امنیت کاری، یافتن کار مناسب، مشکلات حین انجام کار و …  عواملی هستند که زنان را برای انجام فعالیت و ادامه آن به صورت مطلوب دچار مشکلات چند برابر می کند.

مینا صدیقی یکی از افرادی است که در مورد اشتغال زنان می گوید: در نگاه کلی به اشتغال، با توجه به اینکه امروز جامعه ما در شرایطی است که نیاز به مشارکت اجتماعی زنان دارد؛ همانگونه که از اول انقلاب، زنان جامعه ما با حضور خود در صحنه های گوناگون، این نیاز را کاملا نشان داده اند. از این رو، مسئله اشتغال، نه فقط مربوط به کار کردن به معنای دستمزد گرفتن است، بلکه از دیدگاه کلی تر، یک مشارکت اجتماعی است. به نظر من، انقلاب، از دوره پیامبر که زنان، هم فعال اجتماعی بودند و هم فعال سیاسی، الهام گرفته است. مسلما این انقلاب، که شکل گرفته از مبانی دینی ما است، نگاه مثبتی به فعالیت زنان و حضور بیشتر آنان در اجتماع داشته است. همانطور که امام خمینی(ره) در سخنانشان بر این مسئله، بسیار تکیه داشتند که زنان، اگر جلوتر از مردان نبودند، دست کم هم دوش مردان بودند. این بیان نشان می دهد که ما باید در صحنه های اجتماعی حضور داشته باشیم و نمی توانیم از این قضیه دور بمانیم.

وی در ادامه نیز توضیح داد: حق طبیعی هر مرد و زن ایرانی است که از موقعیت شغلی مناسبی برخوردار باشد. من معتقدم در جایی که فقط دو فرصت شغلی وجود دارد، نباید حتما آن را به مردان سپرد و مردان را مسئول زندگی دانست و گفت که زنان باید در خانه کار کنند. حتی اگر یک زن و مرد، در شرایط مساوی، متقاضی کار بودند، بدون در نظر گرفتن اینکه زن، برای رسیدن به آن موقعیت، زحمت بیشتری متحمل شده،فقط باید به شایستگی فرد در انجام دادن آن کار توجه کرد، نه جنسیت و شاخص هایی از این قبیل.

صدیقی در مورد دلایل عدم پیشرفت زنان در پست های بالاتر را رفتار ناپسند بجا مانده در جامعه دانست و ابراز نمود: نام بردن دقیق عواملی که مانعی برای استخدام و به ویژه رسیدن زنان به رتبه های مدیریتی هستند، کار آسانی نیست؛ اما ترکیب و ساختار نیروی سازمان ها، خبر از تفاوت فاحش بین زنان و مردان دارد. کلیشه سازی های مدیریتی، تبعیض، تعصب های مردان درباره زنان، تجربه های قبلی، محرومیت زنان از شبکه های رسمی و غیررسمی و عدم برنامه ریزی برای فعالیت زنان که می توانند بخشی از نیروهای یک سازمان باشند از جمله این عوامل هستند.

وی محاسن اشتغال زنان را از لحاظ تربیتی و خانوادگی بسیار مفید خواند و بیان داشت: زن شاغل چون مشکلات جامعه اش را می بیند، همسرش را متقابلا درک می کند و روحیه تعاون و همکاری در این قبیل خانواده ها که زنان شاغل هستند قوت می یابد. تقسیم کار در این خانواده ها زیاد به چشم می خورد. حس مسئولیت پذیری در فرزندان و اعضای خانواده تقویت می شود و چون ساعاتی از روز را در بیرون خانه مشغول کار و فعالیت بوده از کمیت وقت هایش به طور کیفی استفاده می کنند.

صدیقی در مقابل معایبی را نیز در اشتغال زنان دید و توضیح داد: زنی که کار می کند چون استقلال مالی پیدا می کند لذا از این نظر نیازی به همسرش ندارد بنابراین وابستگی خود را به همسرش کاهش می دهد. عدم وابستگی مالی زن به شوهر بسیار خوب است ولی اکثر مردان از اینکه همسرانشان به آنها نیاز مالی نداشته باشند خیلی خوشحال نمی شوند زیرا آنها می توانند با خرید هدیه همسر خود را خوشحال کنند و محبت خود را ابراز کنند. نتیجه اینکه خانم های امثال من باید مراقب باشند تا این استقلال مالی میان زوجین فاصله ایجاد نکند و فقط در گردش چرخ زندگی، کمک کند.

وی در آخر ابراز نمود: امر توسعه بدون مشارکت زنان میسر نخواهد بود؛ زنان مصداق کلام مبارک «الذین آمنو و عملو الصالحات» هستند و تربیت مردان و زنان فردا را بر عهده دارند، بنابراین لازم است که تمام امکانات را برای فراهم کردن بستری مناسب برای فعالیت های آنان فراهم نمود.

زهره سعیدی یکی دیگر از شهروندان سمنانی در خصوص اشتغال زنان گفت: امروزه به دلایل اقتصادی و علاقه خود خانم ها، بیشتر خانم ها در بیرون از منزل مشغول به کار هستند. خانم هایی که بیرون از منزل مشغول به کار هستند فقط به دلایل مادی این کار را انجام نمی دهد. کار کردن بیرون از منزل به خانم ها احساس رضایت درونی و اعتماد به نفس می دهد.

سعیدی از مزایای کار بانوان اینگونه پرده بر می دارد که: بیشتر خانم ها به این دلیل تمایل دارند کار کنند که از این راه «رضایت خاطر» به دست می آورند، زیرا بیکاری، بطالت و افسردگی می آورد. این روزها زندگی ماشینی امکاناتی برای خانم ها فراهم کرده تا کارهای خانه را در کمترین زمان ممکن به انجام برسانند؛ برای همین وقت اضافی فراوانی دارند که می توانند در آن زمان برای جامعه خود مفید واقع شوند. از طرفی، بیشتر خانم هایی که به دلیل «تمکین» از همسرشان، از کار بیرون از خانه چشم پوشی می کنند، بعدها احساس می کنند به آن ها ظلم شده و با تاسف می گویند: «اگر کار می کردم آزادی بیشتری داشتم!»

وی کار کردن بانوان را لازمه پیشرفت امور خواند و گفت: وقتی در کارها دو فرد مخالف مشغول فعالیت هستند حس رقابت بیشتی ایجاد شده و این موضوع شکوفایی خلاقیت ها را به همراه دارد این فعالیت اجتماعی زن و مرد باعث رشد اجتماعی و اقتصادی است که شاید با فعالیت خالی از حضور زن ایجاد نشود.

سعیدی توضیح داد: باید یادمان باشد که خانم ها نیاز دارند از تحصیلات و تخصصی که برای گرفتن آن زحمت کشیده اند، سود ببرند. این کار به آن ها احساس امنیت می دهد. همچنین بیشتر خانم ها دوست ندارند برای رفع نیازهای مالی شان، که این روزها بسیار هم حیاتی است، مدام از همسرشان پول تقاضا کنند. آن ها می خواهند بخشی از نیازهای خانواده را تامین کنند و این موضوع خود باعث انگیزه کار در خانم هاست.

وی همچنین نسبت به موانع موجود برای پیشرفت زنان ابراز کرد: در کشور ما، دیدگاه هایی درباره جنسیت هست که مشکل هایی در سازمان ها و شرکت ها پدید آورده است. این دیدگاه های کلیشه ای جنسیتی، در محیط کار و در روابط زنان و مردان نفوذ کرده است؛ یعنی روش هایی که هر دو جنس انتظار آن رفتار را دارند و روش هایی که رفتار دیگران را تفسیر می کند. در بسیاری از سازمان ها، دیدگاه رایج درباره زنان، عدم توانایی در انجام مشاغل خاص، به ویژه در سطوح مدیریت سازمان است و به همین خاطر، از آنان حمایت کافی نمی شود.

سعیدی مخالف بیان عیب در اشتغال زنان است و توضیح داد: درگیر شدن زنان و مردان در جامعه از طریق کار و داشتن شغل کمک فراوانی به دستیابی آرمان‌های محقق ناشدنی می‌کند و زمینه‌های سازش افراد را تقویت می‌کند. سابقا که شاید در تلقی برخی از افراد، زنان بسازتر بودند، اولا به این دلیل بود که باید دائم زاد و ولد می‌کردند تا از پس مرگ و میر زیاد فرزندان برآیند و تجدید نسل ادامه یابد. این خودش گرفتاری بود که سر خانم‌ها را در خانه گرم می‌کرد، اما در زمان حال که با کنترل مرگ ومیر کودکان، تقریبا همه موالید زنده می‌مانند و بسیاری از نهادهای آموزشی و تربیتی سرگرم تربیت فرزندان هستند، دیگر برای زنان در خانه کار زیادی باقی نمی‌ماند. از طرف دیگر یک جامعه توسعه یافته، به تعداد بیشتری از نیروی انسانی ماهر نیاز دارد و با ورود زنان به فرایند توسعه کشور سرعت توسعه می‌تواند دو برابر شود.

وی تاثیر افکار منفی علیه اشتغال زنان را مهمترین مانع اشتغال زنان برشمرد و گفت: هر قدر میزان تحصیلات زنان بالاتر رفته، سطح اشتغال آنها نیز بالاتر رفته است. دسترسى داشتن به فرصت‏هاى تحصیلى و آموزشى نه تنها وضعیت اشتغال زنان را ارتقا داده، بلکه در زمینه بهداشت، حقوق زناشویى و خانوادگى نیز براى آنان دستاوردهاى مثبتى داشته است. این سطح سواد است که می تواند کمک بزرگی به رفع موانع اشتغال زنان کند.

سعیدی در آخر گفت: زنان ما در طول تاریخ همراه و کنار مردان کار کرده‌اند و این نه تنها آسیبی ندارد بلکه همراه با منافع و شخصیت اجتماعی است.

رضا بیاری در مورد اشتغال زنان اظهار داشت: اشتغال زنان باعث افزایش آگاهی و بینش اجتماعی آنان و ایجاد روحیه‌ اعتماد به نفس، رشد، استقلال فکری و روحی آنان می‌شود همچنین موجب کمک به فهم و درک مسائل زنان و کمک به حل این مشکلات می‌شود چرا که با حضور آنان در اجتماع بیشتر مشکلات و مسائل زنان را فهمیده و سعی در رفع آن می‌نمایند.

بیاری سطح فرهنگ جامعه را مترادف اشتغال زنان دانست و گفت: هرچه سطح فرهنگ در جامعه بالاتر باشد اشتغال زنان در آن جامعه آسان تر می شود و فعالیت زن را بیشتر پذیرا خواهد بود. زن امروز با زن دیروز فرق دارد. تمدن جدید، تکنولوژی، عصر ماهواره و کامپیوتر همه چیز را در هم ریخته است. زن امروز برای خودش صاحب جایگاه ویژه ای شده است. او امروز منبع تولید درآمدی است که در اقتصاد خانواده نقش مؤثری دارد و به مرز خودکفایی و استقلال رسیده است. زن امروز مانند زن دیروز نیازمند مرد نیست. در خیلی از خانواده ها این زنان هستند که تأمین کننده اقتصاد خانواده می باشند.

وی اشتغال زنان را با تربیت فرزندان غیر مرتبط خواند و تصریح کرد: هیچ کس نمی‌تواند بگوید که شاغل بودن یا خانه دار بودن مادر می‌تواند در ارتباط او و بچه‌ها تاثیر مستقیمی داشته باشد و یا حتی کسی نمی‌تواند ادعا کند که یک مادر خانه‌دار می‌تواند به نسبت یک مادر شاغل بچه‌های بهتری را تربیت کند یا خیر! فرزندان اگر چه در کودکی و نوجوانی به حضور فیزیکی و جسمانی والدین خصوصا مادر نیاز بیشتری دارند، در دوران جوانی به تحصیلات و به موقعیت اجتماعی پدر و مادرشان بیشتر اهمیت می‌دهند. یک مادر تحصیل کرده و دارای تجربیات اجتماعی که همزمان با فرزندانش از رشد اجتماعی برخوردار بوده بسیار بیشتر مورد اعتماد فرزندان جوانش است تا مادری که همیشه در خانه مشغول خانه داری بوده و کمتر با جامعه ارتباط داشته است.

این شهروند افزود: اشتغال زنان از نظر اجتماعی باعث می‌شود که آنها مشارکت فعالی در فرآیندهای اجتماعی داشته باشند و به دنبال آن هوش اجتماعی‌شان تقویت شود و همین طور از آگاهی بالاتری نسبت به امور اجتماعی بهره‌مند شوند که این آگاهی می‌تواند در زندگی خانوادگی و حتی زناشویی‌شان تاثیر مثبتی بگذارد، همچنین وقتی در جامعه قرار می‌گیرند و با مشکلات اجتماعی آشنا می‌شوند به طور طبیعی با آمادگی بیشتری مشکلات خانوادگی را تحمل می‌کنند و می‌توانند راه‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت و بلندمدت برای این مشکلات طراحی کنند.

وی در ادامه توضیح داد: اغلب مادران شاغل نسبت به تنها گذاشتن فرزندان احساس گناه دارند، اما با آموزش والدین می‌توان از این مشکل هم پیشگیری کرد. این‌که مادر یاد بگیرد کیفیت حضور او مهم‌تر از کمیت آن است و حتما باید مادران زمانی را در طول روز با فرزند خود سپری کنند که این زمان می‌تواند به شیوه‌های گوناگونی مثل بازی کردن، رسیدگی به تکالیف، دیدن فیلم و کارتون مورد علاقه کودک، گفت‌وگوهای علمی و دوستانه و… سپری شود. جبران کردن به این شیوه‌ها می‌تواند از ایجاد خلأ در ذهن کودکان جلوگیری کند.

وی در مورد موانع موجود برای پیشرفت زنان بیان کرد: فرضیه های سنتی بر بسیاری از مردم، به ویژه مردان، اثرگذار است و آنان هنوز احساس می کنند که این اصطلاح ها، برای حمایت از زنان، لازم است و به شکل ناآگاهانه تصور می کنند زنان، قدرت و توان مقاومت در مقابل سختی های دنیای کار را ندارند؛ به ویژه افراد قدیمی تر ممکن است نگرشی پدرانه و حامیانه به زنان جوان تر داشته باشند و سعی کنند زنان را از موقعیت های مشکل دور کنند و در بعضی موارد، توان آن ها را در انجام شغل شان، زیر سؤال ببرند. این می تواند فرصت های زنان را برای یادگیری و توسعه، کاهش دهد.

بیاری در آخر رفع موانع اشتغال زنان را لازمه کار دولت دانست و گفت: این وظیفه دولت است که عوامل مانع اشتغال زنان را شناسایی و به رفع آن بپردازد و اگر این وظیفه خطیر به درستی صورت نگیرد جامعه رشد و شکوفایی لازم را نخواهد داشت.

فرزاد مومن یکی دیگر از مخاطبینی بود که در بحث اشتغال بانوان گفت: اولین نکته‌ای که باید بدانیم این است که اشتغال حق زن است نه وظیفه‌ی او و وقتی این موضوع را درک کردیم وی می‌تواند نسبت به آن، حق انتخاب داشته باشد. مثلاً اگر این حق او مانع از احقاق بعضی حقوق دیگر یا انجام برخی وظایفش شد، می‌تواند کم و زیادش کند اما وقتی تبدیل به وظیفه شد حتماً باید آن را انجام بدهد، به همین خاطر ابتدا باید جایگاه حق بودنش را به رسمیت بشناسیم و بدانیم که وظیفه نیست بلکه حق است.

مومن در ادامه اشتغال زنان را دارای جایگاه مشخص دانست و توضیح داد: مسئله‌ بعدی این است که اشتغال زنان نباید در مواردی مطرح شود که جای اشتغال مردان را بگیرد، به عنوان مثال اگر ما چندین میلیون زن را وارد کارهایی کنیم که فرصت‌های شغلی مردان را از آن‌ها بگیرد، کار غلطی انجام داده‌ایم اما می‌توانیم روی یک الگوی اشتغال کار کنیم که این اتفاق نیفتد، مانند زمان گذشته که زن‌ها در خانه کار می‌کردند که این مسئله نه تنها فرصت‌های شغلی مردان را کم نمی‌کرد بلکه به سبب کارهای خانگی زنان، فرصت‌های جدید اشتغال نیز برای مردان ایجاد می‌شد، مثلاً محصولاتی که این خانم‌ها در خانه تولید می‌کردند مانند صنایع دستی یا فرش یا تولیدات مختلف سبب می‌شد تا مردان به دنبال تهیه‌ مواد اولیه و خرید و فروش این تولیدات باشند، در حالی که در جامعه‌ امروز اشتغال خانم‌ها فرصت‌های شغلی مردان را از آن‌ها می‌گیرد و آسیب‌های این مسئله به نوعی متوجه خود خانم‌ها نیز می‌شود. وقتی عده‌ای جوان فرصت‌های شغلی‌ خود را از دست بدهند، طبیعتاً ازدواج نمی‌کنند به همین دلیل خانم‌ها بدون همسر می‌مانند یعنی این مسئله تأثیر معکوس بر روی خانم‌ها دارد؛ از این رو کارکرد زن و اشتغال زنان باید به نحوی تعریف شود که مطلوبیتش برای خانواده حفظ بشود یعنی در کل باید ببینیم که اشتغال زنان به مصلحت خانواده و جامعه است یا نیست.

وی ایفای نقش مادری را مهمتر از کار بیرون از خانه دانست و گفت: متأسفانه ما فکر می‌کنیم که مهدکودک‌ها می‌توانند جایگزین مادر باشند اما خیلی از اوقات خللی که در تربیت فرزندان به وجود می‌آید به این دلیل است که بچه در همان ماه‌های اول زندگی که برای تکمیل شخصیت خود به آغوش مادر نیاز دارد از آن محروم شده و صبح‌ها با اضطراب از خواب بیدار می‌شود و به خانه‌ پدربزرگ و مادر بزرگ و یا مهدکودک سپرده می‌شود تا مادر بتواند به سرکارش برود.

مومن در ادامه نیز گفت: مسلماً اشتغال زنان تأثیر مستقیمی بر کاهش جمعیت کشور دارد زیرا زنان شاغل برای حفظ شغل خود تمایلی به فرزندآوری ندارند و این مسئله تبعات سنگینی را متوجه خانواده و اجتماع می‌کند و جمعیت مفید و خلاق جوان کاهش پیدا می‌کند که این مسئله به ضرر جامعه است و در واقع اتصال و پیوند خانواده از دست می‌رود.

وی عدم پیشرفت زنان در شغل های خود را یک فرضیه غلط خواند و گفت: اینکه بگوییم همه زنان جامعه ما در یک پست ثابت می مانند غلط است، به نظر بنده باید شایسته سالاری صورت گیرد و پافشاری روی انتصاب مرد و زن نداشته باشیم. نباید برای پوشاندن این کم کاری، با انتصاب شتاب زده خانم‌ها صرفاً به خاطر زن بودنشان و پاسخ دادن به این انتظار عمومی جامعه، دچار خطا و لغزش شویم. بلکه اصل موضوع یعنی شایسته سالاری را نباید فراموش کنیم.

مومن در آخر نیز تصریح کرد: در فرهنگ ما، زن در خانواده، جایگاه بسیار مقدسی دارد.ما زن را انسانی ایثارگر می بینیم که از آسایش خود، به خاطر دیگران می گذرد. این یک مسئله جدی و دارای اهمیت است؛ اما از نگاه بالاتر، فرهنگ ما، زن را به گونه ای تربیت کرده است که از زندگی خود، به خاطر دیگران بگذرد.فرزندان ما به گونه ای تربیت می شوند که تا سنین بالا، نیازمند حضور مادر در خانه هستند و این باید مورد توجه زنان والامقام ما قرار گیرد.

در آخر دکتر رحیمی روانشناس تربیتی به عنوان کارشناس درباره اشتغال زنان گفت: یک کشور نمی تواند از نیروی کار زنان در عرصه های مختلف بی نیاز باشد. اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین آسمانی بوده در زمینه اشتغال و مالکیت زنان نظرات جامع و مترقی دارد. از نظر اسلام از نظر حقوق انسانی میان زن و مرد مساوات برقرار است و هیچ گونه امتیاز ناعادلانه ای برای مردان نسبت به زنان در نظر گرفته نشده است. زن و مرد در رفتارهای اقتصادی و غیره نه تنها دشمن تاریخی یکدیگرنیستند بلکه دو آفریده خداوند هستند که وجود هر یک آرامش بخش وجود دیگری و مایه تکامل یکدیگر و جامعه است.

رحیمی در ادامه نیز اظهار داشت: ورود زنان به بازار کار و صنعت و اشتغال در ایران یک قرن بعد از حضور گسترده زنان غربی بود زیرا ورود فن آوری به ایران با این فاصله صورت گرفت. البته سیر صعودی اشتغال زنان در ایران به کندی و آهسته پیش می رفت زیرا شرایط برای تولید انبوه که با ساخت یا ورود فن آوری ارتباط مستقیم دارد، تا مدت ها مهیا نبوده و بازار کار ظرفیت جذب نیروی کار زنان بیشتری را نداشت.

وی توضیح داد: تعریفی که امروز از اشتغال زنان ارائه شده و موضوع مطالعه و بررسی و ارائه راه حل قرار گرفته، اگر نتوان گفت که کاملا، ولی به جرات می توان گفت قریب به اتفاق فعالیت ها در جهت تایید تعریف در سطح اول، یعنی تامین زندگی خصوصی و پرداختن به موضوع در سطح خرد می باشد. با بزرگ نمودن موضوعات شخصی و ناهنجاری های ناشی از آن، رفتارهای فردی محور تحقیق و بررسی در موضوعات مربوط به زنان، به ویژه وضعیت شغلی آنان است و تقریبا هرگز از سهیم بودن زنان آن هم زنان انقلابی ایران در تکامل و تغییر جهت توسعه جهانی سخنی به میان نمی آید و این دلیلی موجه است که نشان دهد دلیل اصلی اینکه راس امور دولتی و غیر دولتی مردان قرار دارند و عمدتا توسط آنها مدیریت می شود در صورتی که در بعضی اوقات مدیریت یک زن برای آن امر شایسته تر جلوه خواهد کرد.

رحیمی در ادامه عوارض ناشی از تعریف اقتصادی و خرد از اشتغال را تحقیر کرامت زن و تضعیف توانایی های روحی و ذهنی زنان دانست و گفت: تنزل جایگاه زنان به سطح خرد و فردی و پافشاری بر احقاق حقوق خرد به جای تنظیم برنامه حضور زنان در انقلاب ها و در نظام موازنه عدالت اجتماعی، رشد کردن ناهنجاری هایی خواهد بود که معلول نظام توزیع قدرت، توزیع اطلاع و توزیع ثروت است و موجب انحراف از مسائل اصولی می شود که زنان باید به آن بیندیشند و در آن جهت حرکت نمایند.

این کارشناس یادآور شد: درجامعه ما زنان زیادی هستندکه تحصیلات را به امید ورود به بازار کار به پایان رسانده‌اند. زمانی می‏توان از مشارکت اجتماعی زنان و حضور فعال آنان در خارج از خانه سخن گفت که پیشاپیش مناسبات دمکراتیک در خانواده‏ها بین زن و مرد برقرار شده باشد تا آنان بتوانند با فراغت و توان بیشتری به مشارکت در عرصه‏های مختلف بپردازند و از این طریق بتوانند به انتظارات اجتماعی از یکسو و نیازها و خواسته‏های خودشان از سوی دیگر پاسخی مثبت بدهند. در کنار این همه توصیف مثبت نسبت به اشتغال زنان وجود دارد بگذارید در یک جمله خلاصه بگویم وقتی خانمی در خارج از خانه کار می کند، با مشکلات کسب درآمد و به اصطلاح پول درآوردن آشنا می شود، بنابراین به ارزش کار همسرش بیشتر پی می برد و او را بهتر درک می کند و این به نظر من دلیلی موجه است که آقایان هم نسبت به این موضوع انعطاف داشته باشند.

دکتر رحیمی در آخر گفت: انتخاب درست، تابع برنامه ریزی و حل مسئله هایی است که در زندگی هر زوجی وجود دارد. به هرحال، تصمیم گیری در مورد اشتغال زنان، باید با خردورزی و تعقل انجام گیرد. هر خانواده، با توجه به شرایط و توانایی های خود و به دور از مسایلی، مثل چشم و هم چشمی، رقابت و هم چنین با توجه به تجربیات خانواده هایی با زنان شاغل، به تصمیم گیری در این زمینه بپردازند.

اشتراک گذاری