امروز یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴

رشد پدیده منجی گرایی

کد خبر: 13723
زمان انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۴ بعد از ظهر -
91 بازدید

یادداشت روز به قلم علی اکبر مختاری؛

رشد پدیده منجی گرایی

 

بیش از یک دهه است که شرایط سخت زندگی بر جامعه ایران مستولی است و امیدی به تغییر و تحول اساسی در نظام های سیاسی و اقتصادی نیست. پدیده منجی گرایی و یافتن راه حلی برای خروج از این وضعیت تحقیر و تبعیض مدام به طور اجتناب ناپذیری اهمیت می یابد و نتیجه آن را در جنبش اعتراضی چند ماه گذشته می توان مشاهده کرد. امید و آرزو انگیزه اصلی زندگی در هر جامعه است. هنگامیکه یاس و ناامیدی با کوچک شدن سفره و تنگ شدن آزادیهای اجتماعی مردم را فرا میگیرد و رویاها و آرزوهای خود را بر باد رفته می بینند ابتدا در ذهن خود به دنبال برآوردن خواسته ها و تغییر شرایط نامطلوب موجود و ساختن شرایط مطلوب را تصور میکنند و تمایل برای یافتن شخصیت قهرمان و اسطوره ای که ظهور کند و ملت را از این شرایط سخت و کشتی گیر افتاده در دریای پرتلاطم بحرانها نجات دهد افزونی می یابد. سپس آرام آرام به دنبال واقعی کردن و عینیت بخشیدن به رویا و آمال خود به شخصیت منجی گرایش پیدا میکنند. شرایط کنونی ایران مساعد منجی جویی بوده  و این گرایش به شدت افزایش یافته است. مضافا منجی گرایی از سوی نخبگان سیاسی هم همیشه تبلیغ و ترویج شده است.در دهه های گذشته روسای دولتهای مختلف با شعار و سخن و وعظ خود را به عنوان منجی و قهرمان ملی مطرح ساخته و سعی داشتن با برجسته ساختن عملکرد اجرایی دولت، خود را قهرمان ملی قلمداد کنند. حتی یکی از چهره های مشهور سیاسی در گذشته خود را بعنوان رضا شاه حزب الهی معرفی کرده و اکنون ایده نجات ایران و حکمرانی نوین را مطرح میکند. اینک هشتگ من وکالت میدهم بعنوان نشانه ای از پدیده منجی گرایی در شبکه های اجتماعی ترویج یافته و موافقان و مخالفانی را در مقابل هم قرار داده است. موافقان به شاهزاده پهلوی برای عبور از جمهوری اسلامی وکالت سیاسی میدهند و مخالفان از چپگراها و تجزیه طلبان تا احزاب و نیروهای اجتماعی محلی به نیروهای درونی متوسل شده و برگشتن به استبداد پهلوی را خاطر نشان میکنند. با این توصیف پرسشی به ذهن میرسد که چرا جمع گرایی و همگرایی و خود اصلاحی اینگونه کمرنگ و نحیف است و در فرهنگ سیاسی مردم ایران منجی گرایی و تکیه بر نیرویی خارجی که محور تحول است  عمیق و ریشه دار است.

شاید یکی از مولفه های مهم تداوم و گرایش به منجی گرایی مسئله انتظار و فرهنگ مهدویت در مذهب تشیع باشد و جامعه دینی به سبب آموزه ها و احادیث دینی در انتظار رخداد بزرگی است که با ظهور امام دوازدهم اتفاق می افتد و حکومت مستضعفان شکل گرفته و جهان پر از عدل و داد خواهد شد. در ادوار تاریخی ایرانیان به سبب جنگ و هجوم و غارت خارجی یا فشار حاکمان ظالم داخلی سالها در فقر و فلاکت زندگی میکردند و در برخی ایام در ورودی شهرها و کنار دوازه های شهر منتظر می مانند تا منجی وعده داده شده ظهور کند و شرایط زندگی آنان تغییر یابد. در این رویکرد که توسط مبلغ دین ترویج میشود اراده الهی بر این است که امام موعود در پرده غیبت بماند و مومنان تابع اراده تقدیر الهی  فقط  با دعا و توسل منتظر فرج موعد باشد. در این روزها افرادی بی بضاعتی در جامعه میبینیم که به سبب تنگی معیشت ارزاق و خوراک خود را به صورت روزانه تهیه میکنند تا شکم خود و خانواده را سیر کنند و فقط  زنده بمانند و به امید منجی و قهرمانی که از پرده برآید و وضعیت را تغییر دهد سکوت و  شکیبایی پیشه کرده اند.

در  حوزه سیاست اعتقاد بخشی از جامعه این بود که چند گانگی و تعارض بین دو گروه انتصابی ها و انتخابی ها  و جدال نیروهای سیاسی در ارکان حکمرانی و قوای سه گانه موجب  فرسایش و هدر رفتن قوای نظام می شود. لذا در رسانه های دولتی اینگونه القا می شد که با قدرت رسیدن ابراهیم رئیسی بعنوان سید محرومان و نجات کشور از ناکارآمدی و اهمالکاری دولت قبل و یکدست شدن قوا و شکل دادن دولت مقتدر مشکلات به سرعت برطرف می شود. طبقه پایین به این باور رسیده بود در دولت سیزدهم آخرین امید به منجی گری با  نتیجه یافتن برجام و عبور از تحریمها  قطعی شده و قطعا گشایشی در زندگی مردم پدید خواهد آمد. شوربختانه ایده مقابله دائمی با غرب و شراکت با روسیه در جنگ اکراین به امید دریافت جنگنده و شاید پیشکش کردن بمب هسته ای از سوی روسها احتمال توافق و خروج از تحریم را منتفی کرد و ژست منجی گرایانه سید محرومان و  همه آمال و آرزوی حامیانش را بر باد داد.

اکنون که دولت در کار خود مانده است و با کسری شدید بودجه به هر دری میزند تا با قاچاق نفت یا افزایش مالیات و فروش سکه مرهمی به زخم خود بزند دیگر امیدی به کنترل گرانی و تورم و ایجاد رفاه نیست. از سویی جامعه دیگر امیدی به نخبگان سیاسی موجود ندارد و دولتمردان قوی، واقع گرا یافت نمیشود که افق گشایی کنند و آینده مطلوبی را متصور باشد. لذا جامعه ایرانی در بن بست زندگی سخت و یاس و ناامیدی به منجی گرایی تمایل داشته و ظهور منجی را انتظار میکشد.

اشتراک گذاری