امروز یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴

انقلاب اسلامی و سازمان پذیری

کد خبر: 13835
زمان انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۰ بعد از ظهر -
184 بازدید

یادداشت روز به قلم علی اکبر مختاری؛

انقلاب اسلامی و سازمان پذیری

 

با فرارسیدن بهمن ماه جشن پیروزی انقلاب اسلامی طبق روال گذشته درمدارس و اجتماعات از سوی دستگاههای فرهنگی دولت برگزار میشود. سالگرد انقلاب اسلامی این روزها شرایط اجتماعی متفاوتی نسبت به سالهای گذشته دارد. اینک به سبب فشار اقتصادی و بحرانهایی که جامعه را درگیر کرده است و تبعیض و تهدید و تحقیری که از عملکرد حکمرانی بر آنان رفته است دیگر نه تنها برگزاری جشن انقلاب حس نشاط و بالندگی و افتخار گذشته را ندارد بلکه تکرار شعارهای انقلاب توسط دستگاههای تبلیغی به عامل ضد تبلیغ بر علیه نظام تبدیل شده است. در شرایطی که دستگاههای اجرایی برای حفاظت از بنرهای دهه فجر که در معابر عمومی نصب شده است مجبورند دست به دامن پلیس شوند شایسته است در این ایام نظام حکمرانی  به مبانی و ریشه های وضع کنونی بپردازد. پرسش بزرگی که افکار عمومی وبه ویژه نسلهای گذشته و انقلابیون سال ۵۷ را درگیر کرده است اینست که چه شد که انقلاب اسلامی با آن شعارهای مدرن همچون استقلال و آزادی و عدالت جویی و تاسیس حکومت جمهوری در حالی که اکثر حکومتهای خاورمیانه دیکتاتوری بودند و با گذشت چهار دهه به شرایط مطلوب توسعه یافتگی نرسیده و در برخی حوزه ها پسرفت داشته و با ابر بحرانهایی مواجه است که تا مرز فروپاشی کشانده شده است.

از منظر برخی اندیشمندان همه سازمان‌ها و نظام‌های سیاسی، تولد و مرگی دارند.  فاصله این تولد تا مرگ گاه چند روز و گاه چندین قرن به طول می‌انجامد. در فاصله این تولد و مرگ، سازمان‌ها و نظام‌های سیاسی مراحل مختلفی را از سر می‌گذرانند. گاه در طول عمر خود، ‌یک سازمان بارها و بارها به مراحل قبل باز می‌گردد. اما هیچ سازمانی نمی‌تواند خود را برای همیشه از چنگال مرگ رهایی بخشد، ‌مگر آن که آن سازمان در طول زندگی خود به نوع جدیدی از سازمان تحول یابد واین تحول همواره تکرار شود. دولت پسا انقلاب با توجه به نظریه تله بنیانگذار در مسیرتحول آفرینی و سازمان یابی و بازتولید خود  با موانع ذهنی وعینی بزرگی روبرو است و به همین سبب مراحل گذار را طولانی و دشوار طی کرده و از سازمان پذیری دائمی و پایدار فاصله گرفته است .

یکی از مولفه هایی که به لحاظ فرهنگی و ذهنی از ابتدای انقلاب جامعه و دولت را درگیر کرده است و ارتباط مستقیمی با آرمان خواهی افراطی برخی از انقلابیون دارند حضور دائمی پدیده نیروهای غیبی و متافیزیک و ارجاع امور بر شانس و تقدیر است. مسلما در ابتدا آرمان خواهی افراطی و توهم توطئه همه انقلابات و انقلابیون را فرا میگیرد و این ویژگی از اقتضائات جنبشهای انقلابی است ولی استمرار این موضوع موجب فاصله گرفتن از سازمان یابی و عقلانیت در نظام حکمرانی میشود و گاها استمرار چنین گرایشاتی موجب فرسایش و کاریکاتوری شدن مسئله میشود. انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی خود به لحاظ منبعث شدن از آموزه های دینی دچار همین عارضه  است و شوربختانه توهم توطئه و اسطوره گرایی فرهنگ ایرانی این  وضعیت را تشدید کرده است. در این چهار دهه عده ای تاسیس جمهوری اسلامی و تمامی مراحلی که  تاکنون پشت سر گذرانده را بر اساس اراده قطعی خداوند تفسیر و تعبیر میکنند و رسالت بزرگی نیز برای آن قائلند که این انقلاب وظیفه مدیریت دنیا و نجات بشریت را دارد  و باید با ابرقدرتهای جهانی در افتاده و اسلام و تشیع را به همه دارالکفر برساند. لذا این مبانی فکری بصورت پر رنگ در همه امور تصمیم گیری کلان و سیاست داخلی و سیاست خارجی پیگیری میشود در حالی که دولت و ملت  در تامین حداقل های معیشت و رفاه خود درمانده است.

نکته دیگر پدیده برخاستن دولت مدرن انقلابی از درون انقلاب و به حاشیه رفتن جامعه یا افول اجتماع پس از آن است. شاید انتهای جنگ آخرین دوره ای بود که دولت انقلابی به مردم نیاز داشت و رابطه تعاملی دو سویه بین حکومت و جامعه برقرار بود و نقش اجتماع در نظام سیاسی پررنگ بود. پس از آن دولت انقلابی مردم را به خانه های خود فرستاد و به پشتوانه درآمدهای نفتی استقلال از جامعه و تجویز و اقتدارگرایی آغاز شد. در واقع دیالوگ دو طرفه بین مردم و حکومت و شکل حکومت مردمی و گردش دائمی نخبگان و واگذاری بخشهای مهم اقتصاد و فرهنگ به مردم و تقویت و رشد جامعه مدنی  وسازمان یابی که بر مبنای شعار جمهوری باید شکل میگرفت هرگز اتفاق نیفتاد و شوربختانه این رویه در جهت عکس آن اتفاق افتاده است یعنی دولت و مجلسی حداقلی و با مشارکت کمترین رای دهندگان شکل گرفته است و همین مجلسی حداقلی و فرمایشی نیز تحمل نمی شود و با شکل گیری شوراهای تصمیم گیری مختلف همانند شورای سران نظام و دیگر شوراها… عملا بازگشتن از آرمانها و شعارهای انقلاب رخ داده است و انقلابیون گذشته به یکتاانگاری و سلیقه گرایی تن داده اند.

اشتراک گذاری