امروز یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴

اگر عیدی کارکنان و بازنشستگان همان یک سکه بهار آزادی بود!

کد خبر: 14069
زمان انتشار: ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۰ بعد از ظهر -
293 بازدید

یادداشت روز به قلم ابوالقاسم کواکبیان؛

اگر عیدی کارکنان و بازنشستگان همان یک سکه بهار آزادی بود!

 

سال‌ها پیش یعنی در اوایل انقلاب اسلامی ایران، دو یا سه سالی به همۀ کارکنان و بازنشستگان دولت در پایان سال یک سکه بهار آزادی به‌عنوان عیدی و پاداش می‌دادند و با اینکه کارمندان به این مسئله معترض بودند و عقیده داشتند با دادن سکه به‌عنوان عیدی، تحقیر می‌شوند، به‌دلیل جنگ و مشکلات دیگر صبوری پیشه می‌کردند و در نهایت با فروش این سکه، برای خود و خانوادۀ خود کفش و لباس و شیرینی و آجیل و خلاصه آنچه برای عید سعید باستانی لازم بود، می‌خریدند؛ سپس دادن سکه منسوخ شد و همان پول نقد را به همه پرداخت می‌کردند که البته در سال‌های اولیه، ارزش آن پول نقد بیشتر از قیمت یک سکه بود؛ برای مثال، عیدی کارکنان دولت در پایان سال ۱۳۸۷ حداقل ۲۵۰هزار تومان تعیین شده بود که در آن سال قیمت یک سکه تقریباً ۲۲۰هزار تومان بود؛ یعنی تفاوت معنی‌داری بین قیمت سکه و مبلغ عیدی وجود داشت؛ ولی شوربختانه آرام‌آرام به‌گونه‌ای شد که سکه همان طلای باارزش و پولی که بابت عیدی پرداخت می‌شود، بی‌ارزش شد و بهایی چندین برابر کمتر از سکه پیدا کرد تا آنکه امسال هیئت وزیران با ریاست رئیس‌جمهور تصویب کردند که همۀ دستگاه‌های اجرایی به همۀ کارمندان خود اعم از رسمی، ثابت، پیمانی، خرید خدمت، موقت یا قراردادی، مبلغ یک‌میلیون و هشتصدهزار تومان عیدی بدهند و این در حالی است که قیمت یک سکه بهار آزادی حدود ۲۵میلیون تومان یعنی ۱۱۴ قیمت یک سکه است؛ دقیق‌تر آنکه یک کارمند یا بازنشسته باید با ۱۱۴ مبلغ دریافتی در سال‌های جنگ را برای خود و همسر و فرزندانش کفش و لباس نو بخرد، آجیل و شیرینی و سایر ملزومات پذیرایی را فراهم کند و با همین پول به کوچک‌ترهای فامیل عیدی بدهد و اگر بزرگ خانواده باشد، با گردنی برافراشته به عروس‌ها و دامادها و نوه‌ها عیدانه پرداخت کند!
به‌طور یقین، خوانندگان فهیم این سطور به یاد دارند که در تعطیلات عید دسته‌دسته مردم با لباس نو برای دیدوبازدید به خانۀ یکدیگر می‌رفتند و جالب است روزهای اول، از بزرگان فامیل شروع می‌شد و بازار خرید آجیل و میوه و شیرینی داغ بود و عیدی‌دادن از رسم‌های اصلی خانواده‌ها بود. واضح است اگر دولت فعلی برابر با قیمت یک سکه یا همان اصل سکه را به کارکنان خود عیدی بدهد، آنان نیز با ۲۵میلیون تومان می‌توانند تا حدودی همان ژست عید و شادی گذشته را احیا کنند؛ ولی با یک‌میلیون و هشتصدهزار تومان چه می‌توان کرد؟! قضاوت را به آنانی واگذار می‌کنیم که این مبلغ را تصویب کرده‌اند.
تازه آن قدیم‌ها با آن شرایطی که ذکر شد، بازهم می‌گفتند فلانی کارمند و نوکر دولت است و با حقوق کارمندی، نباید از او توقع داشت؛ اما دیگر کار به جایی رسیده که هم‌اکنون شاید برخی از روی ناآکاهی گمان می‌کنند یک کارمند یا بازنشستۀ دولت گدای پشت در هیئت دولت است و چشم دوخته تا ببیند برای مخارج عید چه مبلغی برایش در نظر می‌گیرند. به نظر می‌آید این عیدی تحقیرآمیز هدیه‌ای است که قرار است دولتمردان مرفه و ثروتمند به کارمندان هبه کنند که کارمند نگون‌بخت با آن حتی نمی‌تواند دو جفت کفش برای خود و همسرش بخرد، چه رسد به اینکه باقی مخارج را تأمین کند!
آیا جای تأسف ندارد که تصمیم‌گیران شیرین‌سخن این‌گونه با آبرو و حیثیت یک نان‌آور خانه بازی می‌کنند و شرم‌آورترین مبلغ را که گویا صدقه‌ای است که علی‌رغم گذشت ۴۴ سال از انقلاب، به میلیون‌ها کارمند و بازنشسته پرداخت می‌کنند؟! آیا به‌راستی آنان نمی‌دانند که اگر همان ۲۵میلیون تومان معادل قیمت یک سکه را هم برای کارکنان زیرمجموعۀ خود عیدی در نظر بگیرند، بازهم باتوجه‌به تورم و گرانیِ آجیل و میوه و لباس و…، اگر فردی عیالوار باشد، دچار مشکل می‌شود؟ مضافاً اینکه جسته‌وگریخته از دریافتی ده‌هامیلیونی همین آقایان پرده‌برداری می‌شود! مردم این تبعیض و بی‌عدالتی را چگونه باید تحمل کنند؟
در پایان، نگارنده از همین تصمیم‌گیران درخواست می‌کند اندکی تصمیم‌هایتان برپایۀ عقل و منطق و به‌ویژه عدالت باشد؛ به‌طوری‌که به‌جای پاداش و عیدی پایان سال، سرافکندگی تقسیم نکنید و این در زمانی است که این دولت ادعا داشت مردمی‌ترین دولت روی کرۀ زمین است.

با یک محاسبۀ سرانگشتی، درمی‌یابیم فقط تفاوت قیمت یک اتومبیل پراید در سال جاری لااقل نیم قرن اهدایی دولت بابت عیدی به زیرمجموعۀ خود است! خدا را گواه می‌گیریم که تقریر این‌گونه مطالب از روی دل‌سوزی است و پیشنهاد و راهکار و هشداری است تا مبادا اعتماد مردم به نظام و حاکمیت خدشه‌دار شود و عملکرد بد و تصمیمات غلط باعث شود مردم از نظام گریزان شوند؛ به‌ویژه حال که پیشوند آن «جمهوری اسلامی» است، نباید طوری شود که خدای‌ناکرده برخی به‌خاطر بی‌مبالاتی شما تصمیم‌گیرندگان، ار دین و ایمان گریزان شوند

یا خدای‌ناکرده طوری شود

که مردم در انتخابات با دل‌سردی شرکت کنند و مقبولیت و مشروعیت دولتمردان و نمایندگان مجلس در ابهام قرار گیرد؛ بنابراین، مردم باید از شما راضی باشند تا خداوند سبحان نیز از شما راضی باشد. در آن صورت است که هیچ ضدانقلاب خارج‌نشینی به خود اجازه نخواهد داد برای تصمیم‌گیری دربارۀ مردم، جلسه برگزار کند.

اشتراک گذاری