امروز جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت روز به قلم سید رضا هاشمی؛

اقتدار نظامی، سیاسی و اقتصادی!

قبل از رفع و حل هر مشکل و مانع ابتدا باید آن مشکل را شناخت و تحلیل کرد و پیرامون آن مشورت کرد و بهترین راه حل را برگزید. به بیان دیگر باید در بررسی معضلات و اقدام به راه حل مناسب انعطاف داشت.
کد خبر: 19314
زمان انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۲ - ۲۲:۵۰ بعد از ظهر -
493 بازدید

یادداشت روز به قلم سید رضا هاشمی؛

اقتدار نظامی، سیاسی و اقتصادی!

قبل از رفع و حل هر مشکل و مانع ابتدا باید آن مشکل را شناخت و تحلیل کرد و پیرامون آن مشورت کرد و بهترین راه حل را برگزید. به بیان دیگر باید در بررسی معضلات و اقدام به راه حل مناسب انعطاف داشت.
در نظام سیاسی ایران مشکلاتی وجود دارد که مانع حضور شهروندان در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است یعنی طراحی دیپلماسی داخلی کشور به نحوی چیده شده است که تنها عده ای خاص با شرایط خاص و علاقمندی های خاص امکان حضور در عرصه های سیاسی را داشته باشند. هر کس ساکت تر باشد نقد کمتری داشته باشد به مسئولین عالی رتبه نگاه تقدس مآبانه داشته باشد با قوای نظامی و دست به اسلحه که در عرصه سیاست فعالند نزدیکتر باشد امامان جمعه از او راضی باشند امکان سیاست ورزی عملی و فعالانه را خواهد داشت. همین نگاه بسیاری از علاقمندان به ایران و جمهوری اسلامی را از حضور در عالم سیاست محروم می کند.
تا زمانی که تصمیم گیری سیاسی و اقتصادی کشور در دست نظامیان باشد کشور رشد نخواهد کرد زیرا نظامی ها بر اساس یک خط فکری خاص و بدون انعطاف حرکت می کنند و این روش برای جنگ و پاسداری از حریم کشور مناسب و لازم است؛ اما در تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی نیازمند خطوط فکری متفاوت و انعطاف پذیری بسیار زیادی هستیم.
هیچ کشوری را پیدا نمی کنید که سیاست و اقتصاد در دست نظامیان آن کشور باشد و آن کشور رشد قابل توجهی داشته باشد.
زمانی که قرار باشد کسی فرماندار باشد باید نظامیان تاییدش کنند یا استاندار خود را نظامی بداند یا یک کارشناس یا مدیری ساده برای انتصابش خود را مدیون و مرهون تایید نظامیان بداند. چنین مسئولینی حتی اگر نظامی نباشند ولی چاره ای ندارند که مطیع نظامیان باشند تا در قدرت بمانند.
از جمله موانع در رشد و توسعه کشور رویکرد تخاصم به جای تعامل جهت حل مشکلات کشور است. ما در ایران رویکرد متفاوتی نسبت به مساله ها و مشکلات نسبت به سایر جهان داریم. وقتی ما با یک مشکل مواجه می شویم، مشورت می کنیم. اگر امکان حل مشکل و مسأله به نفع ما باشد تمام تلاش خود را می کنیم و فاتحانه سرود پیروزی می خوانیم. ولی اگر متوجه شویم و در مشاوره ها هم به این نتیجه برسیم که طرف مقابل برنده خواهد شد باز هم مبارزه می کنیم و مشکل را با طرف مقابل با راه حل های مسالمت حل نمی کنیم و الباقی وقتمان را نیز بیشتر صرف جنگیدن با کسی که در نهایت برنده خواهد بود، می کنیم ولی آشتی نمی کنیم و حاضریم هزینه های گزاف بر مردم بار کنیم ولی بجنگیم و به جنگیدنمان افتخار کنیم.
چون راهکارها را به نظامیان سپردیم و نظامیان اهل جنگیدن هستند نه مصالحه و مذاکره.
وقتی با یک مسأله مواجه می شویم، مشورت می کنیم اگر نتیجه این شود که پیروز مذاکره و حل مساله نخواهید بود و برنده نهایی طرف مقابل خواهد بود، به جای اینکه با طرف مقابل، مشکل را با مسالمت حل کنیم بر باورهای اعتقادی خویش پا می فشاریم و با زور و پول و اعتقاد و نسل در نسل به مبارزه با طرف مقابل بازی می پردازیم و برای همین همیشه تعداد مشکلات روز به روز بیشتر از تعداد راه حل های موجود است.
در نظام های حکومتی که باورها یا اعتقادی خاص و محکمی در اداره امور دارند، کار سیاست را به سیاستمداران می سپارند و کار نظامی گری را به نظامیان.
قطعا اختلاط مدیران سیاست و مدیران نظامی یک در هم آمیختگی ناموزونی را فراهم می کند که امکان اصلاح امور را دشوارتر خواهد ساخت و بدترین نقاط آنجاست که نظامیان بر عرصه ها و شرکتها و کمپانی های اقتصادی نیز حاکم‌ شوند. حل مشکلات اقتصادی نیازمند راهکارهای علمی اقتصادی است. ناتوانی در اتخاذ راهکارهای اقتصادی مناسب موجب بی انضباطی و زایش مشکلات مضاعف اقتصادی خواهد شد. به عنوان مثال اگر تولید و صادرات و واردات یک محصول استراتژیک را به کسانی بسپارید که سابقه اقتصادی علمی مناسبی ندارند یا نظامیان را بر بنگاههای اقتصادی عظیم حاکم کنید، قطعا اقتصاد اوضاع خوبی نخواهد داشت. نگارنده ضمن ارج نهادن به خدمات نظامیان توصیه مشفقانه دارد که بنگاههای اقتصادی را در حوزه های مختلف از نظامیان بستانند و نظامیان در پادگانها به وظایف ذاتی خویش مشغول شوند تا هم اقتدار نظامی کشور حفظ شود و هم اقتدار سیاسی و اقتصادی.

 

اشتراک گذاری
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *