امروز یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت روز به قلم سید رضا هاشمی؛

ضرورت پوست اندازی سیاسی!

هر چند بسیاری در مقابل این پوست اندازی سیاسی مقاومت خواهند نمود؛ اما شرایط جهانی و تلاش برای بقا، اقتضای پوست اندازی سریع سیاسی را دارد.
کد خبر: 25376
زمان انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۹ بعد از ظهر -
248 بازدید

یادداشت روز به قلم سید رضا هاشمی؛

ضرورت پوست اندازی سیاسی!

در ابتدای انقلاب اسلامی در سال۵۷ همه میدان سیاست و جامعه، مملو بود از تنازع حق و باطل .

 

سیاستمداراران دیروز و حاکمان امروز می گفتند که «سیاست عرصه تحقق حق و شکست باطل است» و در این بین هرکسی از گمان خود حق را تعبیر و تفسیر می کرد. اسلام‌گرا و چپ و ناسیونالیست هر کدام زبانی برای بیان این سخن اختیار کرده بودند. اما امروز  با بالاتر رفتن سطح آگاهی های اجتماعی و سیاسی جامعه مشخص است این شعار دیگر دگرگون شده است و تبدیل شده به اینکه: «سیاست عرصه تامین منافع بر اساس منطق هزینه و فایده است». مساله پیش روی امروز حکمرانی در کشور برای ترسیم چشم‌انداز فردا، نحوه ی گذار از منطق پیشین به منطق پذیرفته شده امروز است. و در این زمینه سخنان رهبر انقلاب در باب مذاکره با آمریکا که چندی پیش فاقد فایده و …… بود و امروز با مثال های تاریخ اسلام از جمله صلح امام حسن (ع) قیاس می شود، نشان از این دارد که یک بار باید چالش‌های نظام مستقر را مورد بررسی قرار داد و یک بار، چالش‌ روبرو شدن با دنیا را با تعامل و مذاکره بررسی کرد.

تحولات منطقه  از لبنان و سوریه و عراق و یمن و عربستان و آذربایجان و ترکیه، همه میدان‌های نمایش مبارزه حق و باطل را از ید کسانی که دنیای سیاست را تنها سفید و سیاه و حق و باطل می دانستند، ربوده است. فشارهای نظامی، سیاسی و تحریم‌های شکننده در خارج و بحران اقتصادی و اجتماعی و معیشتی مردم در داخل، و از همه مهم‌تر فرسوده شدن شعارهای مرگ بر آمریکا و انگلیس و …..، نظام را رویاروی پذیرش منطق جدید در ضرورت تامین منافع مردم در سیاست عصر حاضر قرار داده است. اما زبان بعضی حاکمان که اتفاقا صاحب ساختارهای نهادهای اقتصادی سیاسی و اجتماعی هستند و چشم‌اندازهای ترسیم شده، گروه‌های ذی‌نفع این گروه از حاکمان، هنوز بر منطق تنازع حق و باطل ساخته شده‌اند و همین امر موجب تذکر رهبری شد که از گلایه باید پرهیز کرد. تردیدی نیست که هر چه پیش رفته‌ایم به دلیل پافشاری بر تنازع با کشورها و تقابل سیاستهای داخلی و حذف دلسوزان با اسامی فتنه گر و منحرف و دلواپس و تندرو و کندرو و اصلاح طلب و اصولگرا، بر خلاف نظام و منافع  آن عمل کرده ایم. و همین نکته دشواری نظام برای پذیرش شعار تعامل صحیح با دنیای امروز را دشوارتر می‌کند؛ چرا که اینک بخش مهمی از منافع تصمیم سازان زندگی در سایه تحریم بین المللی و مقاومت معنا می یابد و حتی حیات اقتصادی و سیاسی بسیاری از گروههای متصل به مرکز قدرت به تداوم زبان و ساختارهای نهادی پیشین وابسته است. اینان که منافع خود را در خطر می بینند، با صحبتهای رهبری به صلح امام حسن (ع) و …..به یک ریاکاری ساختاری دچار شده اند و ناچارند برای حفظ شعارهای سابق، در زبان از حق و باطل سخن گویند و اما در عمل چون نمی خواهند در ظاهر مقابل ولی امر بایستند، به مذاکره به عنوان فرصت یا مائده الهی متوجه می شود. گروه مزبور که ذیل آن قدرت و شوکتی که از تصمیم سازان اصلی و مرکز قدرت دارند و گروه فراوانی از نظام‌های منافع اقتصادی گسترده بهره دارند و بخش مهمی هم میان این همه تفاوت، حزب باد بودند و هستند و از همه دولت های مختلف بهره بردند و می‌برند. هر مذاکره یا شعار حق و باطلی را کمینگاه سود و منفعت و چریدن خود می بینند. باید تاکید کنیم در دنیای امروز دیگر موازین ایدئولوژیک، در سیاست حاکمان امروز عریان شدهاست؛ اما به همین سادگی نمی‌توان به این عریانی واضح خود اقرار کنند و لباسی بپوشد که مناسب وضعیت واقعی‌ دیروزشان و متناسب مجلس مذاکره امروزشان باشد. چرخش حاکمان  از روایت حق و باطل به روایت تامین منافع، می‌تواند ضرورت پوست اندازی سیاسی  را برای نظام سیاسی به همراه آورد.

باید دانست، تصور اینکه نظام مستقر از یک نظام ایدئولوژیک به یک نظام عرفی و متعارف بین المللی  تبدیل شود، دست کم در کوتاه مدت حتی با مذاکره با آمریکا و اروپا و عربستان و سوریه و …..ممکن نیست. همین نکته است که چشم‌انداز فردا را سخت ترمی‌کند و سایه ای مبهم بر اقتصاد، سیاست و اجتماع ایجاد می کند، امروز با ترامپ در حال مذاکره هستیم. تا این لحظه، ترامپ همانی است که به عنوان قاتل نماد مبارزه با باطل ـ  سردار قاسم سلیمانی- شناخته می‌شد و رد و بدل پیام و سخن با او محال شمرده می‌شد. هیات بلند پایه‌ای از سوی بن سلمان از ایران بازدید کردند و پیام‌هایی میان ما و او رد و بدل شد. از سرمایه‌گذاری آمریکا  در ایران سخن گفته می‌شود. سیاست سکوت حاکم شده و ائمه جمعه وادار شده‌اند تا از مذاکره با آمریکا حمایت کنند. حتی سرداران نظامی از تخت جمشید برای مردم پیام صلح و رفاه و همزیستی با دنیا می‌فرستند.

 

اصلاح طلبان و اعتدالیون و در راس آنان خاتمی و هاشمی رفسنجانی، بیش از دو دهه است، از ضرورت این چرخش سخن گفته بودند، و تحت انواع و اقسام فشارهای سیاسی قرار گرفته‌اند. برخی به خاطر همین توصیه‌ها، حرمت و احترام و آزادی خویش را داده‌اند. با آنها چه باید کرد؟ خطاب به آنها چه باید گفت؟

نظام سیاسی  مستقر در حبس و حصر و حاشیه با یک بحران دیگر مواجه است. قطع نظر از آنکه امروز  نامش را برانداز یا اصلاح طلب‌ بگذارند، در یک موضوع  با هم اشتراک نظر دارند و آن اینکه سیاست‌های سخت گیرانه گذشته را باید کنار گذاشت و کم و بیش به اصلاحات تن داد. و باید منطق حکومت سیاسی را بر اساس مصالح اقتصادی و منطق هزینه و فایده اقتصادی سیاسی در عرصه جهانی و خروج از تنگناهای اقتصادی سیاسی سامان داد و این مهم تنها با یک پوست اندازی سیاسی در کشور اتفاق خواهد افتاد. هر چند بسیاری در مقابل این پوست اندازی سیاسی مقاومت خواهند نمود؛ اما شرایط جهانی و تلاش برای بقا، اقتضای پوست اندازی سریع سیاسی را دارد.

 

اشتراک گذاری
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *