امروز سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت روز به قلم ابوالقاسم کواکبیان؛

لیاقت مردم موحد ایران بهشت برین است!

قریب ده ماه از شروع کار دولت چهاردهم گذشته؛ ولی متأسفانه آن‌گونه که مردم منتظر تغییرات سیاسی، اجتماعی و به‌ویژه اقتصادی بودند، تغییری اتفاق نیفتاد
کد خبر: 25716
زمان انتشار: ۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۱۸ بعد از ظهر -
151 بازدید

یادداشت روز به قلم ابوالقاسم کواکبیان؛

لیاقت مردم موحد ایران بهشت برین است!

قریب ده ماه از شروع کار دولت چهاردهم گذشته؛ ولی متأسفانه آن‌گونه که مردم منتظر تغییرات سیاسی، اجتماعی و به‌ویژه اقتصادی بودند، تغییری اتفاق نیفتاد. مردمی که چشم‌به‌راه بهترشدن وضعیت معیشتی بودند و توقع داشتند کنترل ویژه‌ای بر بازار باشد و خواستار ثبات قیمت‌ها برای ارزاق عمومی بودند، نه‌تنها شاهد ثبات در بازار نبودند، بلکه دریافتند بعضاً قیمت‌ها یله و رها شده و کنترلی بر قیمت کالاهای مصرفی‌شان وجود ندارد؛ به‌طوری‌که هم‌اکنون قیمت تعدادی از اقلام مثل برنج و حبوبات، بیش‌از دوبرابر شده؛ البته درخصوص سایر مایحتاج نیز گرانی امان مردم را بریده است!
آن روزی که قرار شد دولت وفاق در مصدر امور قرار بگیرد، گمان بر این بود که این وفاق و همدلی می‌تواند رفاه و آسایش همه‌ی آحاد مردم را به ارمغان بیاورد؛ ولی شوربختانه برخی وفاق را نادیده گرفتند و ما شاهد کارشکنی و افتراق بودیم و حتی در زمینه‌ی مذاکره با آمریکا خواهان تعامل نبودند و مدام در تریبون‌های مختلف مخالفت خود را اعلام می‌کردند و هم‌اکنون نیز چندان مایل به نتیجه‌ی مثبت مذاکره نیستند.
دراین‌میان، رئیس‌جمهورمان که پزشکی حاذق و جراحی زبده است، حتی در اوج مسئولیت‌های متعدد، قلب دو تن از هم‌وطنانمان را در بیمارستان آیت‌الله مدنی تبریز جراحی کرد؛ به‌طوری‌که یک مرد ۴۶ساله و یک بانوی ۳۶ساله توانستند سلامت خود را بازیابند؛ ولی انتظار مردم از رئیس‌جمهورشان این بود که بتواند جراحی اقتصادی کند تا میلیون‌ها نفر از شر بیماری فقر نجات یابند و با اندک درآمد خود بتوانند با تغذیه‌ی سالم و زندگی توأم با آرامش، قلبی سالم داشته باشند و به جراحی نیازی پیدا نکنند. از طرفی هم‌اکنون ده‌ها جراح زبده‌ی قلب در کشور وجود دارند که اگر درست عمل کنند، شاهد مرگ‌ومیر در این زمینه نخواهیم بود.
آقای رئیس‌جمهور، اگر شما به‌جای وفاق، از هم‌فکران خود در مصادر امور استفاده می‌کردید، به‌طور قطع نتیجه‌ی بهتری برای مردم رقم می‌خورد. شما از همان کسانی که به آن‌ها انتقاد داشتید، به‌عنوان وزیر و سفیر و مدیر استفاده کردید و همکارانی را به کار گماردید که حداقل باید گفت در امور کشورداری تجربه‌ی کافی ندارند. شما از اول گفتید من به هیچ حزبی وابسته نیستم؛ ولی ای‌کاش لااقل برای اداره‌ی کشور از احزاب ریشه‌دار با معلومات سیاسی‌اجتماعی کمک می‌گرفتید. به‌یقین کار احزاب فقط این نبود که در انتخاب‌شدن به شما کمک کنند و شما سعی کردید به‌جز تعدادی معدود، همان مدیرانی را به کار بگیرید که همان تفکر سابق را داشتند و نتیجه‌ی کارشان برای مردم محرز و مشخص بود!
در اینجا به خداوند سبحان سوگند یاد می‌کنم که مردم خوب و صبوری داریم؛ چون هم در زمستان برای کمبود برق و گاز یاریگر دولت بودندو هم در تابستان؛ لذا این مردم لیاقت مدیرانی باکفایت‌تر را دارند. صحیح نیست برای هر موضوعی مردم را نصیحت کنیم یا اگر مشکل برق داریم، از مردم بخواهیم صرفه‌جویی کنند و حتی کارخانجات بزرگ را به تعطیلی بکشانیم و از کارفرمایان بخواهیم با نصب ژنراتور و تهیه‌ی گازوییل آزاد، به کار خود ادامه دهند یا اگر در تحریم اقتصادی هستیم، به فکر راه‌حلی برای خروج از این بن‌بست نباشیم و تحریم را نوعی غنیمت قلمداد کنیم یا درحالی‌که جوانان تحصیلکرده‌ی ما بیکار هستند، به بومی‌شدن علم افتخار کنیم یا اگر اعضای خانواده‌ها دچار سوءتغذیه هستند، آن‌ها را از همان اندک گوشتی که با ارز ترجیحی می‌خریدند، مأیوس کنیم یا اگر قرار بود مذاکرات گره‌گشای زندگی مردم باشد، آن را فرسایشی کنیم و روزبه‌روز مردم را در خوف و رجا نگه داریم!
خلاصه، حق مردم ما این است در این دنیا برایشان نمونه‌ای از زندگی بهشتی فراهم کنیم نه آنکه جهنم را شبیه‌سازی کنیم. همه‌ی انبیا و اولیا و اوصیا و امامان معصوم(ع) و حتی خداوند سبحان دوست دارند ابناء بشر به بهشت جاویدان برسند.
چگونه است که ما ایرانیان شیعه و پیرو امامان معصوم(ع) باید کالاهای خود را به ارزان‌ترین قیمت به کشورهای کمونیستی بفروشیم و از آن سو از چین و روسیه اجناس بنجل بخریم؟! قطعاً ما مستحق زندگی مادی و معنوی بهتری هستیم.
به‌راستی اگر بر این سیاق پیش برویم، چه چشم‌انداز مثبتی برای بهترزیستن نسل آینده متصور هستید؟ آیا امیدی هست که اختلاس، ارتشا و فامیل‌گماری در کشور ما ریشه‌کن شود؟ آیا دفع نابسامانی‌هایی اجتماعی چون دزدی، تکدی‌گری، اعتیاد، کارتن‌خوابی، طلاق، کثرت زندانیان، حضور میلیون‌ها اتباع بیگانه و بیکاری جوانان ایرانی، به‌سرعت در دستور کار دولتمردان قرار می‌گیرد؟ آیا مجلس ما به‌غیر از طرح‌های دست‌وپاگیر، چند طرح جانانه برای زیباترکردن زندگی حال و آینده‌ی مردم این کشور در برنامه‌ی خود دارد؟ آیا دولتمردان ما به‌جز تخصیص وام ازدواج، به فکر فراهم‌آوردن زمینه‌های ازدواج آسان اعم از تسهیل اشتغال و تهیه‌ی مسکن برای جوانان این کشور هستند؟ اگر چنین باشد، لازم نیست بیش‌از این جهنم را به چشم ببینیم؛ بلکه در همین جهان می‌توانیم اندکی از کیفیت بهشت را احساس کنیم.

 

اشتراک گذاری
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *