امروز دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت روز به قلم سید رضا هاشمی؛

جامعه پر از تناقض و ظلم به تفکر

ساختار رفتاري یک نهاد حاکم در حکومت یا یک فرد ذی نفوذ یا یک سازمان و يا حكمران يك كشور با کنکاش در تناقضات رفتاري و گرفتن نتایج متناقض از اهداف تعیین شده ناشي از رفتارهای موضوع مورد مطالعه قابل بررسی و ارزیابی است
کد خبر: 25832
زمان انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۰ بعد از ظهر -
3350 بازدید

یادداشت روز به قلم سید رضا هاشمی؛

جامعه پر از تناقض و ظلم به تفکر

حکومت اگر روش و سیاق منظمی در ایجاد انضباط اجتماعی نداشته باشد، هرنهاد یا قدرتی در جامعه خود را مسئول فرهنگی و تنظیم کننده مقررات اجتماعی تلقی می کند و بعضی اقدامات را مخالف با قانون و عرف و شرع تلقی می کند و همان عمل مذموم از نظر یک گروه توسط گروهی دیگر نکته ای صحیح و منطقی و اخلاقی و قابل پذیرش و حتی قابل تشویق محاسبه می گردد و این می شود جامعه ای پر از تناقض که اختلافات را لاینحل رها می کند و عرف حاکم در روابط اجتماعی نیز متشتت و مختلف خواهد بود.
ساختار رفتاری یک نهاد حاکم در حکومت یا یک فرد ذی نفوذ یا یک سازمان و یا حکمران یک کشور با کنکاش در تناقضات رفتاری و گرفتن نتایج متناقض از اهداف تعیین شده ناشی از رفتارهای موضوع مورد مطالعه قابل بررسی و ارزیابی است. رفتارهای متناقض در نظام حکمرانی ما آن قدر زیاد است، که تقریباً تبدیل به عادت و عرف شده و موجب عدم حکومت عرفی منطقی و قانونی و صحیح در روابط اجتماعی شده است. بی تردید بخش زیادی از مشکلات اجتماعی و حتی سیاسی فعلی کشور ناشی از همین رفتارها و اقدامات تناقض آمیز است. در زیر، بنا بر مشت نمونه خروار، به تعدادی از این تناقضات بدون هیچ توضیح اضافه ای می پردازیم. در حالی که شبکه های اجتماعی پرطرفدار مثل تلگرام و فیس بوک و توییتر و شبکه ایکس در ایران فیلتر هستند، اما تقریبا همه مسئولان کشور آشکارا و بدون کمترین شرمندگی در آنها حضور دارند و تناقض بدتر اینکه با علم به بی فایده بودن مطلق فیلترینگ، اما همچنان رفع آن یکی از خطوط قرمز محسوب می شود.
یا اینکه، ایران دارنده چهارمین ذخائر نفت و‌ دومین ذخائر گاز جهان است، اما در سالهای گذشته در زمستان کمبود گاز و در تابستان کمبود برق داشته و از سال گذشته همزمان با کمبود هر دو مواجه شده است.
در عرصه حجاب اگر آن دختر مرحوم در مرکز پلیس، با همان لباسی که برای بدحجابی دستگیر شد، در راهپیمایی شرکت می کرد یا برای رای دادن می رفت، نه تنها کسی با او کار نداشت، حتی در مصاحبه های تلویزیونی هم نشان داده می شد و مورد تکریم هم قرار می گرفت.
یا مثلا وقتی در دولت قبل، تصمیم به احیای برجام گرفته شد، یکی از سرسخترین مخالفان خونی برجام، بعد از دولت روحانی مامور احیای آن شد. با نام های خیابان‌ها و نام گذاری خیابان‌ها هم جالب است نام گذاری خیابان ها و میادین به نام قاتل و مقتول، مثل ستارخان و شیخ فضل الله از عجیب ترین تناقضات عالم بشریت است.
در عرصه بین الملل هم تناقض در اقدامات موجب حیرت است. مثلا قیام مردم در همه کشورهای عربی علیه دیکتاتورهای مادام العمر عرب، مثل مبارک، بن علی، علی صالح، قذافی و غیره بیداری اسلامی نام گذاری شد، اما وقتی همان قیام با همان ماهیت به بشار اسد رسید، شد توطئه استکبار جهانی. کشور ما تنها کشور دنیاست که تعداد فرودگاه های آن از هواپیماهای مسافربری در حال پروازش بیشتر است. در کشور ما به لحاظ بلاتکلیفی در تصمیم سازی های منطقی و عدم انسجام مقررات حاکم، زنان مجازند ترکِ موتور سوارِ مرد حتی نامحرم سوار شوند، اما مجاز نیستند به تنهایی موتور سیکلت برانند.
قصد داشتیم در کشور با برنامه هسته ای گام بزرگی در تامین انرژی برق برداریم، اما این برنامه نه تنها منجر به تولید بیشتر برق نشد، بماند که تبعات آن، ما را دچار کمبود شدید برق هم کرد.
در نظام تصمیم ساز ما، تشکیلات عریض و طویلی با بودجه سالانه ده ها میلیارد تومانی، به نام مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی داریم، اما به اقلیت های مذهبی اجازه فعالیت گسترده و وسیع را نمی دهیم.
موقعیت جغرافیایی ایران بر سر چهار راه جهانی قرار دارد؛ اما در عصر اوج گیری تجارت جهانی، یک کریدور بین المللی تجارت از ایرانِ بزرگ عبور نمی کند.
مدیران کشور و مسئولین حاکم در کشور همیشه مدعی هستند که ایران یکی از کشورهای پیشرو در تولید علم و فن آوری است؛ اما عمداً یکی از کُندترین شبکه های اینترنت جهان را برای مردم ایجاد کردیم.
مسئولین قانون تصویب می کنند و وام می دهند و تشویق می کنند برای افزایش جمعیت و سالانه ده ها هزار میلیارد تومن خرج می کنیم، اما نسبت به موج مهاجرت جوانان بی‌خیال هستیم. صندوق توسعه ملی را بر مبنای بخشی از درآمد نفت تاسیس کردیم که انحصاراً منابع آن به بخش خصوصی تخصیص داده شود، اما سه چهارم آن، بدون بازگشت به صندوق، نصیب بخش دولتی می شود.
اصول مترقی در قانون اسای داریم، ولی در رفتار چنان عمل کردیم که چند اصل محدود از قانون اساسی را مهم تر و بزرگ تر از چارچوب اصلی آنها کرده و بسیاری از اصول دیگر آن را کاملاً متروکه گذاشتیم.

 

برای بررسی علت سقوط هلیکوپتر رییس جمهور تیم تخصصی و فنی تشکیل می دهیم، بعد یک مقام عالیرتبه نظامی – سیاسی اعلام می کند، شهادت ٨ نفر در این حادثه و همزمان پیدا شدن یک طوفان سهمگین در مشهد را فقط عرفای بزرگ می توانند توضیح دهند و به عبارتی نطفه حادثه با رمز و رازی عمیق در کائنات بسته شده، تشخیص کم و کیف آن هم صرفاً در حوزه استحفاظی عُرفاست، نه متخصصین هوانوردی.
از این نوع تناقضات می توان ده ها مورد دیگر را ذکر کرد. کثرت، انباشت و عدم رفع اینها، موجب مشوش شدن ذهن مردم در احترام به عدالت حاکمان خواهد شد و نهایتاً کار را به جایی خواهد رساند که مردم نمی دانند به کدام روش و سیاق عمل کنند و احترام بگذارند و نهایتا عدالت در رفتار حاکمان زیر سوال خواهد رفت.

اشتراک گذاری
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *