سازمان تامین اجتماعی؛ مرغ عزا وعروسی؟!

یادداشت روز به قلم جواد میرحاج؛

سازمان تامین اجتماعی؛ مرغ عزا وعروسی؟!

هفته ای که در ان بسر میبریم بنام تامین اجتماعی نامگذاری شده است
بهمین مناسبت برنامه های متنوعی هم از طرف مدیران ودست اندرکاران سازمان تامین اجتماعی اجرا ویا در حال اجرا شدن است

سازمان مذکور بزرگترین نهاد بیمه گر کشور است که حدود نیمی از جمعیت کشور را تحت پوشش دارد

متاسفانه بواسطه برخی سیاست ها وتصمیم گیری های نادرست این صندوق پرعایله این روزها با مشکلات عدیده روبروست
واقعیت ان است که برخی از بزرگترین مشکلات وچالشهای این نهاد بزرگ بیمه ای از انجا اعاز شد که عده ای از تصمیم گیران تصور کردند این صندوق بین النسلی باید متکفل سیستم گسترده تامین اجتماعی در سراسر کشور باشد واز انجا که در دهه های شصت وهفتاد به سبب جوانی جمعیت مال واموالی هم در این مجموعه ذخیره شده بود دولتها بطور معمول این صندوق را بعنوان قلک! فرض کرده وبا کمال تاسف در پاره ای موارد مدیرانی را بر سر این مجموعه گماردند که با الفبای فعالیت این سازمان اشنا نبودند در بزرگترین چالش ایجاد شده گروههای زیادی را بر سر سفره این نهاد مهمان کردند با این توجیه که انها بیمه شوند ودولت حق بیمه سهم کارفرما را بپردازد
اما زهی تاسف که هرروز بر تکالیف ناخواسته این سازمان افزوده شد! درحالی که مدام برمیزان بدهی دولتها به تامین اجتماعی اضافه میگردید این صندوق که تمام مایملک ان حق الناس بوده وازمحل حق بیمه ها سرپا شده بود هر روز حال وروزش بدتر شد وگفته میشود در حال حاضر دولت بیش از یک هزار همت به تامین اجتماعی بدهکار است
مسولان این مجموعه هم که دستشان به جایی نمیرسد متناوبا از میزان خدمات قانونی به عایله شان میکاهند
نمونه بارز این کاستن عدم پرداخت افزایش دستمزد بازنشستگان فرودین سالجاری است که با گذشت چهار ماه از سال هنوز پرداخت نشده است
البته اگر بخواهم نمونه هایی از کم کردن خدمات بنویسم مثنوی هفتاد من! خواهد شد!
القصه انچه این روزها سازمان تامین اجتماعی بعنوان یک صندوق غیر دولتی وبین النسلی با ان روبروست این است که بخاطر سیاستهای نابجای اعمال شده بران ؛ این صندوق با ناترازی های خطرناک روبروست وعلی رغم اعلام خطر وهشدار مکرر اگاهان این حوزه؛ متاسفانه تصمیمات سازنده ای برای تعیین اینده ای روشن اعمال نمیشود یکی از بزرگترین ضرورت ها در این حوزه پرداخت حد اقل بخشی از بدهی دولت به این سازمان است تا شاید قسمتی از مشکلات حل گردد.
شور بختانه این روزها دست اندر کاران نه تنها کمکی نمیکنند بلکه دست به حرکتی بسیار خطر ناک زده اند وانهم جدا سازی بانک رفاه کارگران از این مجموعه است
این بانک که اساسا با سرمایه های سازمان تامین اجتماعی شکل گرفته وابدا نمیتوان انرا جزو سرمایه های همگانی فرض نمود میتواند کمک حال این نهاد بزرگ بیمه گر باشد
امااینکه کدام شیر پاک خورده ای انرا جزو اموال دولت محسوب کرده وسعی در به حراج گذاشتن ان دارد خطایی نابخشودنی است !

مخلص کلام اینکه حکایت رنج اور حیف ومیل اموال کارگران وبیمه شدگان از زمانی اغاز شد که عده ای از مسولان نا اگاه صندوق حاصل از اندوخته های قشر کارگر را با بیت المال اشتباه گرفته!! وبه مثابه مرغ عزا وعروسی سرش را بریده اند!
این روزها که بنام هفته تامین اجتماعی نام دارد فرصت مناسبی است تا این واقعیت در بین مردم وبخصوص برخی مسولان تبیین شود که صندوق مذکور اگرچه خیلی بزرگ به نظر میرسد اما صاحب دارد صاحبانش بیمه شدگان وکارگران وباز نشستگان هستند ونباید بیش از این در اداره اش دخالت بیجا بعمل اید

نمایندگان کارگران وصاحبان حق در این مجموعه مکرر گفته اند که یکی از راههای نجات این سازمان اداره ی ان بصورت سه جانبه گرایی( کارگر ؛ کارفرما؛ دولت) است ویقینا خروج مدیریت ان از ید دولت در ساماندهی اموراتش کمک بزرگی خواهد کرد

مخلص کلام اینکه اداره ی امور این سازمان با عایله ای حدود نصف جمعیت کشور نمیتواند خارج از قانون ومستندات و به تعبیری دلبخواهی وسلیقه ای صورت پذیرد چرا که خدای ناخواسته در صورت وقوع بحران در این مجموعه دولت وحاکمیت با لشگرهایی از گرسنگان ! روبرو شده ومهار چنین اسیب های اجتماعی تقریبا غیر ممکن خواهد بود

payamgooyesemnan