گشودن دروازه ای جدید، برای رهایی از تاریکی!

گزارشی از یک مرکز ترک اعتیاد و واحد تولیدی که بهبودیافتگان مواد مخدر آن را اداره می‌کنند…

گشودن دروازه ای جدید، برای رهایی از تاریکی!

اشاره:
اعتیاد، گردابی است که نه تنها فرد معتاد، بلکه خانواده و هست و نیستش را با خود به درون می کشد؛ بلایی خانمان‌سوز که اثرات زیان بار اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی مهمی بر جامعه دارد.متاسفانه اعتیاد سن و جنس و غنی و فقیر نمی شناسد و قربانیانی اش را از هر طیفی که کمی سهل انگاری کرده و آن را شوخی بپندارد، می گیرد. متاسفانه در حال حاضر و حتی در این شرایط سخت اقتصادی و کرونایی، بخشی از جامعه اعم از زنان و کودکان، دانش آموزان و دانشگاهیان و حتی کارمندان در دام این معضل گرفتار شده‌اند که آثار آن به وضوح در حوزه‌های مختلف اجتماعی مشهود است. اعتیاد به مواد مخدر با مسائل روانی و جسمی همراه است و فرد به دلیل ابتلا به بیماری اعتیاد، اراده خود را از دست داده و باوجود آگاهی از پیامدهای زیان‌بار مواد مخدر یا رفتار اعتیادآور، همچنان به آن ادامه می دهد.برای پیشگیری از اعتیاد و نیز استمرار ترک آن و به قولی تداوم پاک ماندن و عاری از مصرف مواد، از سال ها پیش انجمنی به نام “انجمن معتادان گمنام”، متشکل از بهبودیافتگان این بیماری در دنیا و متعاقب آن در ایران نیز تشکیل شده است که هدفش خدمت به معتادان برای ترک و پاک ماندن است. به دنبال این انجمن ها، موسسات مختلف ترک اعتیاد نیز در سراسر کشور و استان سمنان دایر و راه اندازی شد، که هدف آنها نجات معتادان از دام اعتیاد به کمک روش های نوین و دوره های بازتوانی ۲۱ تا ۲۸ روزه گردید.سوژه گزارش سرویس اجتماعی روزنامه پیام استان به همراه همکار مطبوعاتی و عکاس سابق روزنامه؛ بازدید و گزارش از یک مرکز ترک اعتیاد متفاوت و خاص تر در شهرستان مهدیشهر استان سمنان است،که دروازه ای جدیدی به روی نجات یافتگان از اعتیاد با ایجاد شغل و حمایت معنوی و مالی گشوده است.

حال و هوای دلنشین واحد تولیدی که نجات یافتن از اعتیاد آنرا اداره می کنند…

کارگران اینجا مسئول واحد تولیدی را ممد آقا، حاج محمد، داش ممد، منجی، اسطوره، و… صدا می‌کنند؛ مردی که به گفته خودشان آنها را از منجلاب اعتیاد بیرون کشیده، ترک‌شان داده و مشغول‌شان کرده به کاری که از آن لذت می‌برند.معتادانی که تا چندی پیش حتی کارتن‌خواب بودند و یا از خانه طرد شده، و از شدت اعتیاد روی پایشان بند نبودند حالا نه اعتیاد دارند نه بیکارند! بیشترشان درآمدی دارندو این را با ذوق و شوق تعریف می‌کنند. «حاج رضا مرادی»، مسئول یک واحد تولیدی در شهرستان مهدیشهر است که با حمایت یکی از بزرگترین خیرین این سرزمین که حالا خارج از کشور سکونت دارد، از همان ابتدای راه‌اندازی این واحدهای تولیدی در کنار مرکز ترک اعتیاد،موسسه نیکوکاری، کارگاه چرخ خیاطی، مرکز معاینه فنی و از همه مهمتر زیر نظر مجموعه شرکت غرب استیل مهدیشهر،از میان معتادان بهبودیافته و خانواده های آنان بخشی از نیروهای کارش را انتخاب می کند. جالب اینکه مسئول اداره بخشی از این موارد ذکر شده، که همراه گزارش سرویس اجتماعی روزنامه پیام استان است، به گفته خودش او هم یک روز تجربه تلخ اعتیاد را حس کرده، و حالا چیزی شبیه به معجزه او را از زندگی فلاکت‌بارش نجات داده است. او اکنون به خوبی با این نسل نجات یافته از دام اعتیاد ارتباط می گیرد. او وقتی پاک شد، به کمک یک تیم درمانی، اعم از کارشناسان حوزه روانشناسی،جامعه شناسی، و …و از همه مهمتر عنایت و حمایت “حاجی گلستانی” در کنار مرکز ترک اعتیاد، از درون یک کارخانه قدیمی در مهدیشهر یک کارگاه تولیدی مونتاژ لباسشویی و گاز رومیزی و کارگاه خیاطی ویژه بانوان را در مهدیشهر روبه‌راه کرده اند، و به خودشان قول دادند تا جایی که توان دارند، دست معتادان و خانواده های آنان را با تلاش و خلاقیت فکری و ذهنی مجموعه خود بگیرند. در یک ظهر تابستانی برای تهیه گزارش راهی شهرستان مهدیشهر شدیم.

آدرس سرراست است. مهدیشهر، شهرک انقلاب، بلوار فاز ۲؛ تابلویش هم کاملاً مشخص است؛ کارخانه قدیمی دیروز(شرکت آدین صنعت قدیر مهدیشهر) که تبدیل به کارخانه متروکه شده بود، حالا امروز به کارگاه تولیدی مونتاژ لباسشویی و گاز رومیزی از مجموعه شرکت غرب استیل مهدیشهر؛ با هدف صیانت از بهبود یافتگان و خانواده‌های آسیب دیده از اعتیاد و توانمند سازی آنان مبدل گردیده است. وارد حیاط این واحد تولیدی می‌شویم. یک کامیونت در حال تخلیه ی مقواها است و کارگرانی که این مقواها را جابه جا می کنند. متعجب از حضورمان می شوند. وقتی می‌گوییم خبرنگار هستیم، خودشان را آماده گفتگو می کنند. از آن طرف وارد سالن کارگاه می شویم.

آقا رضا مرادی حقیقی یا به قول بچه‌های کارخانه “حاج رضا” مردی میانسال، خوش اخلاق، قد بلند با موهای مشکی و لهجه شیرین سنگسری است. همراه با او و توضیحات ارائه شده وارد کارگاهی می شویم که اینجا دیگر گواهی عدم سوء پیشینه، نداشتن سابقه زندان یا عدم اعتیاد از شروط اصلی استخدام نیست.”حاج رضا” بسیار خوش برخورد و با دقت، مراحل مونتاژ لباسشویی و گاز رومیزی را توضیح می دهد که چگونه این کارگران نجات یافته از اعتیاد پس از ارائه آموزش آنها را مونتاژ،بسته بندی و در نهایت وارد بازار می نماید. بویژه سفارش برخی شرکت ها از جمله غرب استیل و مکث الکترونیک سمنان را تهیه و ارسال می کنند. “حاج رضا” ما را به قسمت های مختلف کارگاه می برد.کارگاهی که صدای دستگاهها و تجهیزات از درون آن به گوش می رسد وکارگران با اشتیاق در حال فعالیت هستند. به گفته “حاج رضا” هنر این کارگران نجات یافته از اعتیاد این است که با فکر و ایده جدید خود، کالاهای سفارشی را مونتاژ و در اندازه‌های مختلف بسته به سفارش مشتری تولید می‌کنند،تا با منبع درآمدی که بدست می آورند، امنیت عاطفی،اجتماعی و اقتصادی آنها تا حدودی تامین شود. نکته جالب سخنان “حاج رضا” اینکه در آینده قرار است،کالای هود آشپزخانه نیز در این کارگاه توسط این افراد نجات یافته از دام اعتیاد مونتاژ شود،که به نوعی در منازل این افراد بعنوان سمبل امید از آن یادآوری گردد. “حاج رضا” می گوید هر چند کرونا سبب شده که بدلیل اهمیت سلامت کارگران خاص این مجموعه، تا حدودی از فعالیت کارگاه و تعداد کارگران کاسته شود،اما تمام تلاشها بر این است که فعالیت این مجموعه هرگز تعطیل نشود. در بازدید از قسمت های مختلف این کارگاه متن بزرگی بر روی دیوار که به آنان امید می دهد، توجه ها را به خود جلب می کند. با بازدید از مکان آموزش و اتاقی ساده و با امکانات مناسب برای افرادی که به هر دلیل از خانه طرد می شوند، بازدید از این واحد تولیدی را به اتمام رسانده و به سوی کارگاه خیاطی بانوان در داخل شهر مهدیشهر حرکت می کنیم.

استشمام بوی مهر و مهربانی از تار و پود نخ های کارگاه خیاطی!

ساختمانی اجاره ای و سه طبقه با عنوان خانه اشتغال بانوان که در هر طبقه آن یک نوع فعالیت خیرخواهانه در آن انجام می شود، و بوی مهر ‌و مهربانی؛ از پله های طبقات آن به مشام می رسد. طبقه اول این ساختمان، واحد کارگاه خیاطی که زنان سرپرست خانوار و بویژه زنان افراد معتادی که در کمپ ترک اعتیاد این مجموعه حضور دارند، در حال فعالیت و حرفه خیاطی هستند و انواع لباس ها را با زبان محلی بنام “پوشش تن” را می دوزند. آنها سفارش لباسکار از شرکت غرب استیل، مکث الکتریک و حتی شرکت ایران خودرو در آینده نزدیک را دارند. اینجا زنان تلاشگری هستند، که بوی مهر و مهربانی را از تار و پود چرخ خیاطی و دارهای قالی به دیگران هدیه می دهند. بانوانی از اهالی شهرستان مهدیشهر که با ایجاد حتی کارگاه یا دار قالی در منزل در جهت دوخت وتعمیر لباس و بافت فرش برای نیازمندان و بازار فروش، مشغول به خدمت هستند.سرپرست مهدیشهری این کارگاه، که چندین سال است در فعالیت های خیرخواهانه حضور دارد؛ می گوید:” با توجه به اینکه در کار خیاطی بسیار حرفه ای است، تصمیم گرفته با کمک موسسه خیریه امیر سامان گلستانی در راستای خدمت به مردم نیازمند تلاش کند.”
این بانوی با همت مهدیشهری،به کمک موسسه نیکوکاری امیر سامان گلستانی چرخ های خیاطی را مستقر کرده و با همراهی دیگر زنان نیازمند و آسیب پذیر جامعه اقدام به دوخت و دوز کرده است؛ و حتی به دلیل اینکه مشتریان زیادی هم دارند، اما اولویت خود را توجه به نیازمندان و انجام امور خیریه مورد هدف این موسسه می دانند.
این بانوی هنرمند مهدیشهری مهم ترین هدف خود را رضایت خداوند می داند و می گوید:” با حمایت های موسسه نیکوکاری و حتی خیرین، در جهت انجام سفارشات برای نیازمندان هم در تلاش هستیم.مثلا برای نوعروسان فاقد درآمد و نیازمندان واقعی، سفارش می دوزیم و تعمیرات لباس مشتریان بی بضاعت و جامعه هدف این موسسه و مرکز ترک اعتیاد را برعهده داریم.”
این بانوی هنرمند و خیر مهدیشهری، گره گشایی از امور خیر را عاملی مهم در برکت زندگی اش و مجموعه شرکت غرب استیل می داند و بر این باور است در هر کجا که در کنار این موسسه برای نیازمندان قدمی برداشته است، مشکلاتش حل شده و خدایی هست که بهترین ها را در مسیر زندگی او قرار دهد.
این بانوی خیر مهدیشهری، یکی از اهداف مهم خود و دست اندرکاران این مجموعه را، ایجاد کارگاهی بزرگ برای اشتغال زایی ویژه افراد نیازمند می داند. به ویژه برای بانوان سرپرست خانواری که با مشکلات زیادی مواجه هستند، که می توانند با آموزش و کار خیاطی بسیاری از مشکلات زندگی شان را رفع کنند.

به گفته این سرپرست کارگاه خیاطی وابسته به موسسه نیکوکاری امیر سامان گلستانی،در صورتی که مسئولان امر حمایت های لازم را داشته باشند می توانند امکانات لازم برای ایجاد کارگاهی مجهزتر و بزرگتر را فراهم کنند.به هر حال فرهنگ نوع‌دوستی و دستگیری از نیازمندان از جمله اهداف این موسسه و مرکز نیکوکاری است،که در این زمینه نیز قدم‌های ارزشمندی در حد توان خود برداشته است.

“حاج رضا مرادی” بزرگترین مشکلات اقشار نیازمند را فقدان شغل می داند و بر این باور است با آموزش حرفه های مختلف و پرداخت وام اشتغال می توان در این رابطه مشکلات زیادی را در مسیر افراد نجات یافته از اعتیاد و خانواده آنان برداشت. بازدید از طبقات دیگر این ساختمان نیکوکاری و اشتغال شهرستان مهدیشهر با مشاهده اتاق های مواد اولیه تولید این کارگاه مانند نخ و پشم برای فرش دستباف و محلی سنگسر و … و نیز مشاهده محل نگهداری مواد اولیه بسته های نیکوکاری موسسه امیر سامان گلستانی ادامه پیدا می کند و “حاج رضا مرادی” در ادامه گزارش می گوید: “یکی از همسایگان، نیازمندی را معرفی کرد که همسرش در زندان است و ما توانستیم در حد توان خود از طریق انجام برخی از سفارشات، کمک های مالی به این خانواده داشته باشیم.”

وی در ادامه با اشاره به سالگرد درگذشت فرزند “حاج آقا گلستانی” و تاکید بر تهیه ۱۷۵۰ بسته کالاهای اساسی به قیمت هر بسته ۷۰۰ هزار تومان، برای نیازمندان در اواسط و اواخر شهریورماه می گوید:”در این شهرستان، خانواده های زیادی هستند که نیاز به همراهی و همدلی و کمک مالی دارند و اگر بتوان این کمک ها را تجمیع کرد و خیرین بیشتری پای کار بیایند و هر کس در این شرایط با شیوع کرونا، خود را مسئول بداند بسیاری از مشکلات حل می شود و می توانیم بدترین بحران را پشت سر بگذاریم.”
در ادامه این بازدید،از بانوی خیر و سرپرست خلاق خانه اشتغال مهدیشهر که حمایت از تولید داخلی و اشتغال بانوان را سرلوحه کار خود قرار داده بود، خداحافظی نموده و به سمت کمپ‌ترک اعتیاد موسسه آوای آرامش می رویم.

کمپ ترک اعتیادی متفاوت!

قبل از حضور در کمپ از مرکز معاینه فنی خودروهای سبک، که از واحدهای زیرمجموعه موسسه خیریه آوای آرامش شهرستان مهدیشهر وابسته به بنیاد نیکوکاری امیر سامان گلستانی است، و همه درآمد حاصل آن صرف مرکز ترک اعتیاد می شود، بازدید می کنیم. سپس وارد مرکز ترک اعتیاد در کمپی متفاوت در بهترین نقطه شهر مهدیشهر می شویم. این کمپ معروف به موسسه آوای آرامش توانسته با تجهیزات ورزشی، رفاهی، روش‌های نوین درمانی و همچنین بهره مندی از متخصصان مجرب سوابق و نتایج درخشانی را در درمان اعتیاد و اختلالات ناشی از آن کسب کند. در ورودی مجموعه با برخی از امکانات ورزشی از جمله تردمیل، و… مواجه می شویم.سپس وارد دفتر کمپ شده و به سراغ کادر درمانی، مراقبتی و برخی از بیماران این مجموعه رفته که در ادامه صحبت‌های آنها را می‌خوانید:

منصورصمدیان مدیر داخلی کمپ در خصوص فعالیت های این مرکز گفت: “موسسه آوای آرامش یک مرکز اقامتی جهت درمان و ترک اعتیاد است که چند سالی از فعالیت آن میگذرد و همانند سایر مراکز اقامتی تحت پوشش بهزیستی است. این مرکز از ویژگی‌ها و امکانات ویژه‌ای شامل روش‌های نوین درمانی، آموزش‌ها، مشاوره‌های تخصصی و … برخوردار است.”

وی در رابطه با این امتیازات افزود:” پایه و اساس این مرکز اقامتی بر اساس درمان، پیشگیری، توانمندسازی اشتغال بهبود یافتگان از اعتیاد و ارائه کار مناسب به این عزیران است؛ به این گونه که این دوستان توسط یک گروه همتا و همدرد سرویس دهی و مشاوره می‌شوند. این مرکز درمانی علاوه بر سیستم نوین درمانی تمرکز ویژه ای بر روی مشاوره دارد.”

مدیر این مرکز ادامه داد: “شیوه درمان در این مرکز با درمان کلینیکی تفاوت دارد؛ در این شیوه بیماران وارد یک پروسه درمانی شده و نزدیک به یک ماه در آن اقامت خواهند داشت که نه تنها از طریق دارو درمان نمی‌شوند بلکه کلاس‌های روانشناختی، کارگاه ها و مشاوره های روحی روانی و… رکن اصلی روش درمانی آن است.”

وی در خصوص اینکه این مرکز درمانی مختص قشر بومی منطقه هست یا خیر، توضیح داد: “به طور کلی مرکز ترک اعتیادی که در هر منطقه تاسیس می شود به منظور پوشش دهی ساکنان و بومی‌های آن منطقه است، اما این ظرفیت وجود دارد که از سراسر استان، به این یک مرکز درمانی مراجعه می کنند و منعی در این رابطه وجود ندارد.”

از دیگر درمانگران این مرکز “حاج رضا مرادی” یاریگر گزارش جذاب ماست. وی از اهداف و انگیزه‌های تاسیس کمپ فوق گفت:” اساس تاسیس این مرکز به همراه امکانات رفاهی بسیار خوب و همچنین بهره مندی از کارگاه ها و جلسات مشاوره تخصصی و… نتیجه فکر و کوشش کسانی است که در این مسیر رنجش هایی را متحمل شدند و تلاش کردند علاوه بر ازبین بردن درد درمان، دردهای روحی روانی بیماران را نیز به طور کامل از بین ببرند.”

“حاج رضا مرادی” ادامه داد: این مجموعه متشکل از کادر مالی، اداری، خدماتی، متخصصان اعتیاد، مددکار، روانکاو، متخصصان اختلالات وسواسی، اختلالات جنسی و … است و به گونه ای طراحی شده که بر اساس نیاز هر شخص در طول فرآیند درمان، متخصصان مجربی جهت رسیدگی به این بیماران وجود دارد.

مرادی با بیان اینکه درمان اعتیاد یک درمان کاملا ارادی است، افزود: “در مواردی که افراد به اصرار خانواده ها مراجعه کرده‌اند، احتمال درمان کاهش می‌یابد، اینجا جایی است که به اهداف شخصی که با اراده خود آمده رنگ و بوی تحقق می‌بخشد، بنابراین اگر درمان خودمحور نباشد و یا به عبارتی، دیگرمحور باشد یقینا شکست خواهد خورد.”

آقای مرادی در ادامه این گزارش با اشاره به فرآیند شکل گیری موضوع اعتیاد در جامعه بویژه در بین نسل جدید و جوان یادآور شد:” هدف از معرفی این مرکز و خدمات ارائه شده در این کمپ این است که ابتدا آسیب اعتیاد را به طور کامل معرفی کنیم، و سپس به خانواده ها در زمینه گسترش آسیب اجتماعی اعتیاد در بین فرزندان هشدار جدی بدهیم که سن اعتیاد کاهش یافته و به مرز ۱۲ تا ۱۳ سال رسیده است و این یک فاجعه است و در نهایت جهت کمک به معتادان، خانواده های آنان و در راستای توانمند سازی این قشر آسیب پذیر با کمک خیرین و نیکوکاران اقدامی مثبت انجام دهیم، تا آنان به سمت و سوی این بلای خانمانسوز گرایش پیدا نکنند.”

در ادامه به پیشنهاد مسئولین کمپ پای گفتگوی چند جوان معتاد و در حال بهبودی در این مرکز ترک اعتیاد نشستیم…. دیدن این جوانان جویا نام این خطه که هر کدام دارای استعدادها و خلاقیت های گوناگون در زمینه های مثبت زندگی هستند، و حالا بر حسب بی تدبیری و تقدیر روزگار به این حال و روز افتادند، خود حکایتی مفصل است!

یکی از آنان که جوان ۱۹ ساله ای است و دو مرتبه ای می شود که به این کمپ ها مراجعه کرده با ما هم کلام می شود…

او می‌گوید « حدود ده سال است که به دلیل برخی مشکلات خانوادگی معتاد شده ام و از سیگار، نوشیدن عرق، تریاک و شیره و … شروع کردم.کاری نداشتم و در کنار خانواده، مواد هم مصرف می‌کردم اما اصلا آنان اهمیت نمی‌دادند. خدا رو شکر که الان دارم پاک می شوم و “حاج رضا” هوای ما را دارد.»

این جوان در حال ترک اعتیاد مثل برخی معتادان، نقش خانواده را در این زمینه بسیار تاثیر گذار می داند و می گوید:” انگار نه انگار که اعتیاد من، برای خانواده اهمیت داشت، اما با صحبت ها و مشاوره ای که با آنان از طریق این مرکز شد، آنان متحول شدند و خودشان اصرار کردند که من به این کمپ مراجعه کنم.”

او درباره اعتیادش و چطور شد سر از اینجا درآورده، می‌گوید:” در برخی شب ها به دلیل اعتیاد فراوان، کارتن‌خواب بودم. یک شب حاج رضا با چند نفر اومدن و گفتن می‌خوای ترک کنی بعد بهت کار هم بدیم؟ گفتم از خدامه! بعدش حاج رضا با خانواده ام صحبت کرد و با هزینه موسسه من را اینجا و به کمپ آورد و بعد از اینکه ترک کردم و پاک شدم، می خواهم به مجموعه واحد تولیدی وابسته به این مرکز بروم.”

گفتگو را با جوان دیگر از در حال بهبود یافته این مرکز ادامه می دهیم. جوانی ۱۸ یا ۱۹ ساله و خوش تیپ که غبار اعتیاد چهره او را کمی پیر نشان می دهد.

-چند سال اعتیاد داشتی؟

این جوان می گوید:” حدود هشت سال هروئین، شیشه و متادون مصرف می‌کردم. چند دوره کمپ بودم. روزی “حاج رضا” از من پرسید می‌توانی ترک کنی و به زندگی برگردی و کار خوب داشته باشی، حقوق ثابت داشته باشی. گفتم آره…”
او ادامه می دهد:”متاسفانه رفیق ناباب و دوستی با جنس مخالف من را به این حال و روز کشاند. ضمن اینکه با توجه به اینکه بر روی کامیون پدرم کار می کنم، مجبور شدم در روی این کار به مصرف مواد مخدر روی آورم.” ” حاج رضا” درباره آدم‌های اینجا برایمان می‌گوید: «بچه‌هایی داشتیم که در نقاطی از شهر سمنان و مهدیشهر و در پارک ها کارتن‌خواب بودند. اما به اتفاق چند تا از بچه‌ها رفتیم به سراغ آنها، و باهاشون صحبت کردیم که آیا تمایل به ترک دارید؟! به آنها گفتیم بعد از ترک بهتون کار می‌دیم. چند نفری‌شون قبول کردن و آنها را در کمپ برای پاک شدن حتی با کمک خیرین و حمایت های موسسه نیکوکاری امیر سامان گلستانی ثبت نام کردیم. بعد از ترک یک دوره آموزش در واحدهای تولیدی دیدند و پس از قبولی در این آموزش ها جذب کار شدند. تعدادی از این عزیزان به خانواده هاشون وصل شدند، و چند تایی هم که متأهل بودن و به‌خاطر مواد مخدر خانواده‌هاشون اونا رو طرد کرده‌بود، آنان را به خانواده‌شون وصلشون کردیم و آنها را حمایت مالی و حتی توانمند نمودیم‌. این جوانان هم جزو افرادی هستند که قراره وصل بشه به خانواده‌ هاشون البته به شرطی که پاک بشوند که این نیاز به کمی زمان دارد.”

پاکی و کار به ما امید می‌دهد

در این کمپ از هر جوانی که سؤال کردیم، و اول از کارشان پرسیدیم هر چهار نفر نداشتن یک شغل آبرومندانه را عاملی در جهت گرایش به مواد مخدر دانستند. با جوان دیگری در این مرکز کمپ اعتیاد که حدود ۱۸ سال بیشتر ندارد،هم کلام می شویم.

-چند وقته اینجایی؟

حدود ده روزی میشه اینجام.

-چند سال مصرف‌کننده بودی؟حدود ۶ سال مصرف‌کننده بودم.

خانواده داری؟

بله و آنها مرا پذیرش کردند.

مدرک تحصیلی؟ دیپلم ریاضی

چرا درس را ادامه ندادی؟ علاقه ای نداشتم

-از کارت برامون بگو؟
_بیکار و نداشتن شغل مرا کلافه کرده بود.

اینجا چطور جاییه؟
_اینجا خیلی خوبه.”حاج رضا” و آقای صمدیان حواسشون به ماها هست. هم ورزش می کنیم و هم مشاوره و کلاس های ترک اعتیاد طبق برنامه جدید که جذابیت دارد

مواد مخدر چی مصرف می کردی؟ اول کار هروئین بود، اما بعدا گرایش به سوی مواد مخدر صنعتی آوردم و نهایتا قرص مصرف می‌کردم.

چی شد که تصمیم گرفتی ترک کنی؟ یک روز با خانواده بر سر پول مواد مخدر درگیر شدم و دیوانه وار به محتویات باارزش یک خودرو دستبرد زدم. اما بعدا پشیمان شده، و از خودم بدم آمد و بالاخره تصمیم گرفتم، استارت پاکی رو بزنم، و با کمک خانواده به این مرکز ترک اعتیاد آمدم.

با جوان دیگری که وی نیز حدود ۲۰ سال دارد،و به گفته خودش در دوران تحصیل و زمانی که دندانش درد گرفته برای آرام کردن دردش از تریاک استفاده کرده و ناخواسته کم کم به سمت مصرف رفته است، هم کلام می شویم. این جوان نیز فقر و بی پولی، عدم درک خانواده، کنجکاوی و لذت طلبی،عدم داشتن سرگرمی سالم، غرور کاذب و رفیق ناباب را از عوامل گرایش خود به اعتیاد می داند.

پایان هم کلام شدن ما در این گزارش با یک جوان ۳۴ ساله از جوانان هم استانی است که با جستجو در اینترنت این مرکز ترک اعتیاد و کمپ را مناسب جهت ترک اعتیاد خود دانسته است. با همراهی “حاج رضا” با او هم کلام می شویم. وی از شغل و حرفه خود که یک فنی کار تعمیرات رایانه در یکی از شهرهای استان است می گوید و از درآمد آن راضی است. این جوان هم استانی در پاسخ به سوال ما که چطور شد که به دام اعتیاد افتاد می گوید:” قبل از متاهلی، در زمان تحصیل خونه مجردی داشتیم و کسی بالاسرمان نبود، در ابتدا سیگاری و تریاک می‌کشیدم. وقتی برای ازدواج آزمایش دادم تازه فهمیدم ای بابا معتاد شدم ولی باز بی‌خیال از همه چیز مصرفم رو ادامه دادم. خدا بهم همان ابتدای ازدواج فرزند داد. ولی اون زمان به جای ترک رفتم سراغ کراک. به‌خاطر مصرف مواد از کار و حرفه ام بیزار شدم. کم کم زندگیم روبه زوال رفت. چندبار برای ترک رفتم ولی آشنایی با انجمن معتادان گمنام نداشتم. دوباره شروع به مصرف کردم تا اینکه زندگیم به بن‌بست رسید. همسرم اینبار اراده کرد و حتی تهدید که باید ترک کنم وگرنه از من با سه فرزند جدا می شود. بالاخره شرایط سخت بود از خانه پدری که آنجا سکونت دارم بیرون زدم. مغازه را قفل کردم و هر چند دیگر آن بنیه را نداشتم، حتی به لحاظ مالی هم در مضیقه بودم. اما همسرم به کمک این موسسه و مرکز ترک اعتیاد نجات داد و با تمام سختی ها به اینجا آمدم و واقعا راضی هستم و الان ۲۱ روز است، لب به مواد مخدر نزدم، تا ان شاء الله پاک شوم.”

_ممکنه باز هم سراغ مواد بروی؟ و چطور این سختی ها را تحمل کردی؟

این جوان خنده‌ای از سر خجالت می‌زند و می‌گوید: “گذران عمر بود دیگه. یک روز جایی خوابیده‌بودم بنده خدایی اومد و گفت نمی‌خوای ترک کنی. قرار بود کمپ دیگه‌ای برم ولی دست روزگار دست منو تو دست”حاج رضا” و این مرکز گذاشت. می‌دونید برای یک معتاد، کار نقش بزرگی داره. وقتی ترک می‌کنی اگه کار نداشته‌باشی ذهن دوباره درگیر مصرف مواد می‌شه، فشار مالی و مشکلات پشت بندش میاد. بهترین راه برای فرار از مشکلات توجیه مصرف مواده. واسه همین بهبودیافته‌ای که مشغول کار بشه دیگه سراغ مواد نمی‌ره! من هم سعی می کنم که در جواب تشکر زحمتکشان این مجموعه دیگر به سراغ مواد مخدر تحت هیچ شرایطی نروم.”

با این جوان و دیگر جوانان این مرکز که حالا قصد دارند، تصمیم جدی در زندگی خود بگیرند خداحافظی می کنیم و برایشان در این مسیر از خداوند توفیق و کمک می خواهیم. جنبه مثبت داستان و این گزارش این هست که خود آقای”حاج رضا مرادی” رأس کار است و به نوعی همدرد آنهاست؛ یعنی آنها را درک می‌کند. وقتی یک روز حالشان بد باشد، “حاج رضا” می آید و حالشان رو می‌پرسد. اگر مشکل مالی داشته باشند، سعی می کند با کمک خیرین حل کند. خلاصه اینکه جایی برای دغدغه فکری برای بیماران و پذیرفته شدگان این موسسه ترک اعتیاد به کمک دیگر همکارانش و در راس آن با حمایت های معنوی و مالی “حاج آقا گلستانی” نمی‌ گذارد که یک درصد وسوسه بشوند و سراغ مواد مخدر دوباره بروند.”

ملاقات ما با کارگران واحد تولیدی، خیاطی و جوانان حاضر در کمپ پایان یافته است. بهبود یافته‌هایی که حالا برای معتادان داخل پارک های شهر سمنان و مهدیشهر و… حکم قهرمان را دارند. آنها همان معتاد بهبود یافته از اعتیاد و کارتن‌خوابی هستند که سال‌ها مواد کشیدند، هروئین، کراک، تریاک، شیشه، قرص روان گردان و حتی متادون مصرف کرده اند.این جوانان و کارگران آینده، با “حاج رضا” از حال و هوای‌شان می‌گویند و به قول خودشان رها می‌شوند و انرژی مثبت می‌گیرند و در آخر با خواندن دعا و آغوش گرفتن همدیگر سرخوش می‌شوند.

به هر این چهارشنبه شهریورماه ۱۴۰۰ را با هیچی عوض نمی‌کنیم، حتی اگر به ما تور آنتالیا هم بدهند، با این نیمروز تابستانی قبول نمی‌کنیم شاید درک نکنید، ولی برای جامعه خبرنگاری این بازدید چند ساعته یک سوژه ناب اجتماعی بود. خورشید از ظهر گذشته و وقت بازگشت به سمنان است. با استقبال گرم مجموعه و” حاج رضا” علی رغم محدویت های کرونایی و تردد بین شهری مواجه می شویم و از او و همراهان تشکر می کنیم. البته آنها گلایه ها هم داشتند. گلایه از برخی متولیان امر و مسئولیتی که باید پا کار باشند، اما سربزنگاه، از مسئولیت شانه خالی می کنند. از اینکه در استان یک مرکز و درمانگاه تخصصی ترک اعتیاد وجود ندارد و ظرفیت های این موسسه آوای آرامش با اهداف و برنامه های توانمند سازی با هدف کمک به افراد نیازمند کمی نادیده گرفته می شود و برخی امتیازات به دیگر نقاط استان به واسطه برخی روابط می رود. از سنگ اندازی برخی دستگاهها که نمی گذارند، زمین ۳۶۰۰ متری ورودی مهدیشهر جنب مجموعه شرکت غرب استیل برای کارهای خیریه آزاد شود.از اینکه هنوز هزینه های نگهداری معتادان متجاهر در طرح ایام نوروز امسال را به مرکز ترک اعتیاد و کمپ با افزایش روزافزون هزینه ها پرداخت نکردند. از اینکه همچنان ۷۰ کارتن خواب در شهر سمنان رها هستند، و متولی برای نگهداری و جمع آوری آنان وجود ندارد. از اینکه مرکز جامع ترک اعتیاد که هم مجموعه ای از ایجاد اشتغال و کمپ ترک اعتیاد است، به جای مرکز استان و مهدیشهر، به شهری دیگری مجوز داده شد. و یا اینکه کمپ ترک اعتیاد خواهران با توجه به افزایش تعداد معتادان در بین زنان و بویژه دختران جوان، در مرکز استان وجود ندارد؟!

و پیام مهم این گزارش…

پس از سالها حالا که طیف فکری و سیاسی چند نهاد مهم و حساس کشور شامل دولت، شورای مبارزه با مواد مخدر،مجلس شورای اسلامی ، شهرداری، شورای شهر، به همراه قوه قضائیه کاملا یکدست شده است، مسئولین تو را به خدا فکری به حال افزایش اعتیاد در جامعه بنمایید و خانواده ها تو را به خدا مواظب فرزندان خود باشید تا در دام اعتیاد گرفتار نشوند!

چرا که متاسفانه افزایش گرایش نوجوانان و جوانان به مصرف موادمخدر طی سالهای اخیر به دلایل مختلفی چون در دسترس بودن موادمخدر در محلات مختلف و ارزانی آن نسبت به تفریحات سالم و … از عمده‌ترین دلایل روی آوردن نوجوانان و جوانان به مصرف مواد در شهرهای استان سمنان محسوب می‌شود.بر اساس آخرین آمار رسمی، نرخ اعتیاد در میان دانش آموزان که بخش قابل توجهی از آنها، در گروه سنی نوجوانان قرار می‌گیرند بیش از ۲ درصد مجموع معتادان و مصرف کنندگان موادمخدر در کشور است. بد نیست بدانید که آمار دانش‌آموزان معتاد در ۹ استان کشور بالاتر از نرخ کشوری است و همچنین نرخ شیوع مصرف موادمخدر در دانش‌آموزان دوره دوم متوسطه و هنرستان در استان‌های تهران، خراسان جنوبی، فارس، سمنان، البرز، خوزستان، کرمان، خراسان رضوی و کرمانشاه از نرخ میانگین کشوری بالاتر است!
در دسترس بودن، تقلید و تایید طلبی، عمده‌ترین دلایل گرایش نوجوانان و جوانان به موادمخدر است. جوانان به سرعت از رفتارها و حرکات دیگران حتی به صورت نمادین و ظاهری هم که شده تقلید می‌کنند و به شدت تشنه و نیازمند تایید دیگران هستند. بحث و کل کل نوجوانان در جمع‌های همسن و سالی که حاضر می‌شوند بیشتر بخاطر این است که خودی نشان بدهند و ابراز وجود کنند و گاهی برای اینکه مورد تشویق دیگران قرار بگیرند و توجه شان را به خود جلب کنند، رفتارهای پر خطری چون مصرف موادمخدر را در پیش می‌گیرند. علت دیگر گرایش نوجوانان و جوانان به موادمخدر را وجود والدین معتاد و همچنین در دسترس بودن و قیمت پایین آن است که در گفتگو با برخی از جوانان این مرکز ترک اعتیاد هم بدان اشاره شد. متاسفانه در جامعه کنونی، ثبت نام در یک باشگاه ورزشی پیچ و خم های پیچیده بیشتری نسبت به پیدا کردن سریع یک فروشنده موادمخدر دارد. در حال حاضر اکثر شهرهای استان پر آسیب شده اند، که مسئولین امر و همچنین مدیران ارشد استان باید برای کاهش معضلات اجتماعی از جمله مهار اعتیاد تا بیشتر از این دیر نشده، گام و قدم اساسی بردارند.

?️گزارش و عکس از:( سید منصور عمادی _ روح اله ساعدی)

payamgooyesemnan