امروز شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

گذری و نظری هفته / طنز سیاسی اجتماعی به قلم مسعود کلاهی

کد خبر: 3548
زمان انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۲ بعد از ظهر -
77 بازدید

گذری و نظری هفته / طنز سیاسی اجتماعی به قلم مسعود کلاهی

  • مهربان همچون طالبان!!

پس از مسلط شدن گروه طالبان بر کشور افغانستان و به قدرت رسیدن آنها،واکنش ها نسبت به این موضوع در ایران متفاوت بود. برخی رفتارهای غیر انسانی و وحشیانه آنها را محکوم و حکومت را حق مردم واقعی افغانستان می‌دانند. برخی نیز اعتقاد دارند که طالبان تغییر کرده و مهربان شده است. موضوعی که در رفتار ها و خشونت های آنها به هیچ وجه مشاهده نمی شود و سلب آزادی از زنان و قوانین سختگیرانه آنها نشان می دهد که تغییری در طالبان ایجاد نشده و شاید هم بدتر شده است. از این رو بعضی از نمایندگان مجلس،سیاسیون و رسانه ها از جمله حسین شریعتمداری کیهان همچنان بر دفاع از طالبان مصمم هستند و اعتقاد دارم منتقدین این گروه علی الخصوص اصلاح طلبان درصورت دلسوزی،به افغانستان بروند و در مقابل طالبان ایستادگی کنند. حاج حسین شریعتمداری جوری اصلاح طلبان را دعوت به جنگ بر علیه طالبان می کند که انگار در زمان جنگ ۳۳ روزه غزه بر علیه رژیم صهیونیستی فرمانده گردان کیهانیون بوده و با همین گردان در آمریکا نیز برعلیه پلیس آمریکا و ظلم به جورج فلوید لشکرکشی کرده است. همچنین در سوریه و عراق و لبنان با لشگر کیهانیون در صف مقدم مبارزه بوده و به تنهایی کار را پیش می برده است. اصلاً هم نیاز به هیچ گونه حمایت دیپلماتیک در عرصه‌های بین المللی نمی باشد و هر کس قصد حمایت را دارد باید با تفنگ به منطقه اعزام گردد!! در موقع اعزام هم میتواند با بردن چند عدد روزنامه کیهان کار اطلاع رسانی را انجام داده و به دیگر کشورها بفهماند در ایران برخی رسانه ها چگونه خط و خطوط را تعیین می کنند!!

 

البته تیم های اعزامی باید مراقب جنگ های تن به تن و ملاقات با همراهان خود باشند وگرنه پرونده آنها به عنوان جاسوس به دست حاج حسین رسیده و از همه چیز مطلع خواهد بود.

 

نمایندگان مجلس در صحبت های حمایتی خود مراقب باشند با توجه به چند اظهار نظر گروه طالبان نسبت به ایران، در آینده دچار چرخش ۱۸۰ درجه ای نشوند چون ممکن است دچار پارگی تسمه تایم شده و برای دوره های بعدی امکان حضور در مجلس متخصصان از آنها سلب گردد!

 

 

  • شروع طوفانی برخی وزرا

با گرفتن رای اعتماد وزرای دولت سیزدهم و شروع به کار آنها، برخی وزرا کار خود را طوفانی آغاز کرده‌اند و با روشهای جدید مدیریتی تحولی را در وزارتخانه خود ایجاد کرده اند. اولین تحول را وزیر ارتباطات ایجاد و با به روز رسانی ارتباط مردم و وزیر از طریق پیامک نشان داد که به عقب برنمیگردیم و مستقیم به صفحه قبل می رویم!!

از آنجایی که آقای وزیر وقتی برای گشتن در فضای مجازی ندارند و احتمالاً اعتقادی هم در این موضوع برایشان وجود ندارد، از مردم خواستند درخواست هایشان را از طریق پیامک ارسال کنند تاهم چیزی گیر اپراتور ها بیاید و هم خاطرات گذشته دوباره زنده گردد. بدین شکل هم آقای وزیر ، وقت پیدا می کنند تا پیامک ها را نگاه کنند و هم از لحاظ اقتصادی درآمد این وزارتخانه ارتقا می یابد. اصلاً چه معنی میدهد که وزیر ارتباطات،ارتباطش را از طریق فضای مجازی با مردم برقرار و خود را درگیر توییتر، تلگرام، واتساپ و اینستاگرام کند!! البته وزیر پیشنهاد داده کسانی که بتوانند از طریق کفتر پیامهای خود را به وزارت رسانند به عنوان پیام رسان برتر انتخاب و جایزه نفیسی به آنها تعلق می گیرد. همچنین شنیده شده آقای وزیر در یکی از جلسات هیئت دولت که نتوانسته شرکت کند از طریق دود سفید سلامت خود را به اطلاع رئیس جمهور رسانده و با مقطع کردن دود ها زمان جلسه بعدی را اطلاع رسانی کرده است.

اما این آغاز به کار طرح وزرا به وزارت نیرو هم رسید و در طرحی ضربتی و نوآورانه از مردم درخواست شد برای نزول باران دعا کنند و کلیپش را به وزارتخانه بفرستند!! در این روش اعلام شده که کاملاً هم با وزارت نیرو مرتبط است بسیاری از کارشناسان حوزه آب و کارشناسان مدیریت منابع آبی و فرهنگسازان صرفه جویی در آب و ناظران بر متخلفین برداشت آب به صورت غیرمجاز از وزارتخانه بازنشسته شده اند و احتمالاً وزیر تشخیص داده است که با حضور این افراد اتفاق خاصی نخواهد افتاد و باید با تغییر روش مدیریتی تحول آبی را در کشور ایجاد کرد!!

 

  • رها و آزاد همچون گمرک

نایب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی اعلام داشته هیچ کسی در این عالم نمیداند چقدر کالا در گمرک رسوب کرده است و کسانی که متولی هستند نسبت به اینکه چه کالاهایی وارد،خارج و در انبارها وجود دارد پاسخ ندارند.

البته ایشان سعی کردن که با ادبیات یک مسئول و محترمانه موضوع را عنوان کند وگرنه خلاصه آن میشود« گمرک ایران هیچ در و پیکری ندارد»!!

به نظر می رسد گمرک هم یکی از جاهایی است که هیچکس اطلاعات دقیقی از آن ندارد و نیازی هم به داشتن اطلاعات دیگران نیست! و دلیلی هم ندارد که بدانیم ورود و خروج کالا در گمرک چقدر است و مسئولان ذیربط پاسخ بدهند!! مگر به مردم ارتباطی دارد که در گمرک چه می گذرد و چه کالاهایی وارد می شود؟مگر به مردم ارتباطی دارد که کدام کالاها در کمترین زمان ترخیص می گردند و کدام کالاها و با چه اهدافی باید آنجا بمانند؟مگر تعرفه اخذ شده از هر کالا به مردم ارتباطی دارد که بدانند؟و مگر رسوب کالاها به کسی در این عالم ارتباط دارد که سوالی در این رابطه مطرح شود؟ اصلا گمرک آن قدر شلوغ است و انبار های مختلف پر از لوازم مختلف است که خود مسئولان انبار نیز حال و حوصله بررسی آن را ندارند و قطعاً مردم حوصله دانستن این که در آنجا چه خبر است را نداشته و به همین منظور مسئولان نمی خواهند باعث آزرده خاطر شدن مردم و درگیری ذهنی نابجای آنها گردند و به تنهایی این همه سختی و پیچیدگی کار را تحمل می کنند!!

 

  • استانداری و بازگشت به تنظیمات کارخانه!

استاندار سمنان که در این روزها بیشتر به یک سخنگو تبدیل شده و هر روز آمار کرونا را اعلام می نماید، پیرامون موضوع آب به این نتیجه رسیده است که یکی از مهم ترین مسائل استان کمبود آب است و باید از دیگر استان‌ها و مناطق تامین گردد. موضوعی که سالهاست دغدغه اول مردم استان است و در این مدت نیز به لطف مسئولان اقدام عاجلی در رابطه با آن صورت نپذیرفت.

از دوستان اطلاع رسانی در استانداری خواهشمندیم زودتر با مراجعه به استاندار به ایشان یادآوری کنند در روزهای پایانی دولت هستیم و صحبت های اخیر در مورد تامین آب مربوط به سخنرانی های روزهای ابتدایه دولت و حضور ایشان است!! به نظر سخنرانی ها به روز رسانی شده و دوباره به تنظیمات کارخانه برگشته است. البته شاید هم استاندار عزیز خیال کرده در دولت جدید به تازگی به استانداری رسیده و مدت زیادی نیست که اتوبوس مدیریتی خود را پارک کرده است، در حالیکه باید یادآور شد که این روزها زمان روشن کردن اتوبوس و بازگشت به شهر و دیار خود است تا همراه با شایستگان مدیریتی جای دیگر را برای خود دست و پا کرد!!

 

  • تعطیلی بیمارستان مهدیشهر

با افتتاح بیمارستان جدید مهدیشهر، بیمارستان ۱۵ خرداد این شهر به حالت تعطیل درآمد و تمامی نیروها و پرسنل آن به بیمارستان جدید منتقل شدند. به شکلی که بیمارستان قدیم همچون مراکز پلمپ شده تبدیل شده است و گویی سالهاست در این مکان هیچکس وجود نداشته. کاش مسئولان برای خاطره بازی مهدی شهریها و رفع نیازهای اولیه حداقل مرکز تزریقات آنرا تعطیل نمی‌کردند و این بیمارستان را در حد آمپول زنی نگه می داشتند!! یا حداقل به مرکزی تخصصی در مورد یکی از بیماری ها مبدل می شد و اینگونه این مکان بلا استفاده نمی ماند!! البته شاید هم مسئولان به دلیل خاطرات بدی که در این بیمارستان برای برخی ساخته بودند خواستند تا این مرکز تعطیل گردد که می تواند روش مبتکرانه برای دوران بی امکاناتی باشد! شاید هم بیمارستان ۱۵ خرداد در حال آماده سازی برای نسل‌های بعدی است تا پیک های ۱۵۵۵ و ۱۵۵۶ را در این بیمارستان بگذرانند و به دلیل منع تردد به شهرهای دیگر مجبور به حضور در دیگر بیمارستان ها نشوند. شاید هم برای آیندگان به موزه ی عبرت تبدیل گردد تا بدانند سرنوشت کسانی که بدون هماهنگی دچار بیماری می شوند چگونه بوده است!!!

اشتراک گذاری