امروز پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲

فکری به حال مردم کنید، گرانی توان مردم را بریده است

کد خبر: 3883
زمان انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۸ بعد از ظهر -
11 بازدید

گزارش روز (گزارشگر : سلماز عرب عامری)

فکری به حال مردم کنید، گرانی توان مردم را بریده است

 

اقتصاد کشور از یک تورم بسیار بالا رنج می‌برد و یکی از اصلی‌ترین چالش‌های پیش روی دولت جدید است. سوال اصلی این است که این تورم از کجا ناشی می‌شود و دولت جدید برای رفع آن چه اقداماتی می‌تواند انجام دهد.

 

یکی از معدود شاخص‌های اقتصادی کلان که به صورت مستقیم از وضعیت معیشت مردم حکایت دارد، نرخ تورم است. تورم، چه به صورت سالانه باشد و چه به شکل نقطه به نقطه یا ماهانه به ما می‌گوید مردم بابت اقلام و کالاهای مصرفی خود هر سال و هر ماه چه مقدار پول بیشتری باید نسبت به سال و ماه قبل از آن بپردازند.

 

امروز موضوع گرانی و تورم مطلبی نیست که شخصی از آن خبر نداشته باشد، حتی مرفهین بی درد هم از وضعیت گرانی فعلی باخبر هستند و اصولا از آنجا که همه ما روزانه با موضوع اقتصاد و بازار سرو کار داریم با گرانی های موجود در جامعه هم آشنا هستیم.

هرچند تورم و گرانی تفاوت‌هایی دارند، اما مردم در زندگی روزمره خود تورم را همان گرانی می‌دانند. گرانی بر ابعاد مختلف زندگی فرهنگی و اجتماعی مردم اثر می‌گذارد. نه تنها خورد و خوراک، مسکن پوشاک و به طور کلی کیفیت زندگی مردم را متأثر می‌کند، بلکه مصرف فرهنگی و رفتارهای فراغتی و تفریحی مردم را هم تغییر می‌دهد. گستردگی و اهمیت پیامدهای تورم بر کسی پوشیده نیست و آیت الله رئیسی، رئیس جمهور جدید نیز هم در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری و هم در جریان مراسم تحلیف در مجلس شورای اسلامی بر حل مشکل تورم تأکید کرد.

تورم یک پدیده نامطلوب اقتصادی محسوب می شود. زیرا این پدیده موجب کاهش مطلوبیت درآمد یک مصرف کننده یا خانوار می گردد و مطلوبیتی را که یک خانوار از خرج کردن بخشی از درآمد پولی ثابت خود بدست می آورد در اثر تورم کاهش می یابد.

در فرهنگهای عامیانه اصطلاحاتی مانند پولها و درآمدها بی برکت شده ، ارزشی ندارد و غیره مطرح می گردد، در حالی که این اتفاق ناشی از همان اثرات جریان تورمی است که بر زندگی یک جامعه سایه افکنده و اگر تداوم یابد منجر به شکاف طبقاتی می شود.

مشکلات تورمی وقتی شروع به نشان دادن خود می‌کنند که افزایش تورم با افزایش درآمد مردم متناسب نباشد. اگر درآمدها به اندازه‌ی افزایش قیمت کالا و خدمات بالا نرود، کم‌کم قدرت خرید مردم کاهش می‌یابد. نتیجه‌ی این اتفاق کاهش رشد اقتصادی و بروز رکود است. افزایش بیش از اندازه‌ی تورم علاوه بر کاهش قدرت خرید، می‌تواند پس‌انداز و برنامه‌ریزی ما برای آینده را نیز تحت تاثیر قرار دهد.

گرانی زخمی است که سال هاست بر پیکر جامعه ما زده شده و متاسفانه روز بروز هم این زخم بیشتر و بیشتر می شود، به نحوی که جسم جامعه را رنجور و رنجورتر نموده است، روزگاری شده که فکر و ذکر مردم همه اش مسئله گرانی هاست و مردم با همین واژه ها شب و روز را سر می کنند، گرانی از یک طرف و گرانفروشی هم از طرف دیگر، البته چاره ای هم نیست.

طبیعت جسمی بشر به گونه ای است که ناچار می باشد برای زنده ماندن و زندگی کردن غذا و خوراک به دست آورد و ناچار است برای تامین آن به بازار و مغازه ها برود و ناچار است تا کار و فعالیت نموده و براساس مزد و درآمدش خریدی کند و خود و خانواده اش را سیر نماید.

اما چه کنیم که هر روز کالایی گران می شود، یک روز نوبت گوشت است، روز دیگر نوبت مرغ ، یک روز نوبت میوه است و روز دیگر نوبت شیر و لبنیات و بعد نوبت خواربار و روز دیگر نوبت گرانی و افزایش سرسام آور مسکن و کالاهای خانه و همینطور قصه و غصه گرانی ها ادامه دارد، برخی نرخ ها و قیمت ها اصلا تصاعدی بالا می رود، یک روز مسئله طلاست، یک روز مسئله ارز است، و هر روز یک موضوع در اقتصاد ما مطرح و به چالش تبدیل می شود.

معلوم نیست بر سر اقتصاد کشور چه آمده است، واقعا آیا دست هایی پنهان در کار است، آیا این گرانی ها نتیجه تحریم هاست، آیا گرانی ها امواج و انعکاس بحران مالی و اقتصادی جهانی است، آیا فرصت طلبان اقتصادی با فهمیدن خلاهای اقتصادی و به خاطر حفظ و افزایش منافعشان گرانی را دامن می زنند و یا عدم اطلاع و عدم توانمندی دولتمردان این شرایط را ایجاد نموده است، آیا گرانی ها نشان دهنده ضعف در دستگاه های نظارتی بازار است و یا این شرایط بد اقتصادی نتیجه کفران نعمت های الهی است و صدها پرسش دیگر.

در گزارش اقتصادی امروز به همین موضوع و گرانی بی حد و مرزی که توان مردم را بریده پرداخته و نظر چند تن از کارشناسان و شهروندان را در این خصوص جویا شدیم که در ذیل از منظرتان می گذرد؛

آرزو مشتاق که سال‌هاست به همراه همسر خود به فروش پوشاک مشغول است از کاهش زیاد فروش خود از سال گذشته تا کنون گلایه می کند و می افزاید: بالا رفتن جهشی قیمت ها قدرت مصرف کننده ها را کاهش داده به طوری‌که فروش ما نسبت به سال گذشته نصف شده است.و بیماری کرونا هم مزید بر علت شده است.

وی افزود: فروش ما بیشتر در تعطیلات عید یا تعطیلات چند روزه و حتی محرم بسیار زیاد بود اما در این یکی دو سال در در تعطیلات نوروز ومحرم، میزان فروش بسیار کاهش داشته است.

وی تصریح می کند: کاهش فروش و افزایش قیمت ها باعث شده بسیاری از هزینه های شخصی خود را حذف کنیم. به عنوان مثال در استفاده از اقلام خوراکی گزینشی عمل می کنیم و امکان نام نویسی مجدد فرزندم در مدرسه ای که سال گذشته تحصیل می کرد هم وجود نداشت. ضمن اینکه برای تمدید قرارداد اجاره منزل در سال جاری با افزایش شوکه کننده ای مواجهه شدیم. تورم بر زندگی، شغل و روان همه افراد تاثیرات نامناسب زیادی گذاشته و می تواند باعث بروز افسردگی و پایین آمدن روحیه مردم در مواجهه با مشکلات شود.

یکی از اقتصاددانان هم در این خصوص گفت:  بحران معیشت کنونی ناشی از سیاست‌های چهار دهه حاکمیت اقتصاد دولتی در اقتصاد کل کشور است. تمام سیاستهای پولی، مالی و ارزی دولت به نحوی بوده که تمام متغیرهای کلان اقتصادی را در وضعیت بدی قرار داده است.

شریعتی افزود: بی‌توجهی به علم اقتصاد و منطق اقتصادی در تصمیم‌گیری‌ها باعث شده که اقتصاد ما در رتبه‌بندیِ اقتصاد کشورهای جهان در رده‌های بسیار پایینی قرار گیرد.

وی ادامه داد: در حکومتهای دمکراتیک که امروزه همه‌ی حکومت‌ها خود را به آن متصف می‌کنند، مردم بخشی از حقوق طبیعی خود را در اختیار دولت قرار می‌دهند با این هدف که دولت از حقوق ذاتی و فطری آنان در برابر ناقضین این حقوق صیانت کند. یعنی در برابر حمله‌ی بیگانگان از آن‌ها و حدود و ثغور کشورشان دفاع کند، در برابر بیماری‌ها آن‌ها را مورد حمایت قرار دهد، رفاه و آسایش مردم را تامین کند و همچنین شرایطی را برای فعالیت اقتصادی ایجاد کند تا زمینه برای رشدِ بخش خصوصیِ واقعی مهیا شود. از این منظر رشد اقتصادی و به تبع آن شغل ایجاد خواهد شد و دولت در ایجاد درآمد برای مردم نقشی سازنده دارد. اما متاسفانه در کشور ما با وجود انتخابات، که یکی از مولفه‌های حکومت دموکراتیک است، تفکر دموکراتیک حاکم نیست و در عرصه‌ی اقتصاد با یک اقتصاد متمرکز دولتی مواجهیم که متاسفانه به سبب نفس دولتی بودن در تأمین رفاه و آسایش مردم فاقد توانایی لازم است.

این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: در حال حاضر مسئله‌ی اصلی مردم معیشت است. در قانون اساسی در اصول ۲۷ تا ۳۱ بر تامین معیشت و آموزش و بهداشت و ایجاد زمینه مسکن دار شدن مردم تاکید شده و اجرای آن را به دولت‌ها تکلیف نموده اما متاسفانه امروز بسیاری از مردم در زیرخط فقر هستند و تورمِ بی‌سابقه‌ای در کشور شکل گرفته و کثیری از آحاد جامعه نه تنها از غمِ بی‌مسکنی بلکه از فقر و ناتوانی در تأمین معیشت خود نیز در رنجند.

وی در خصوص فرق بین گرانی و تورم گفت: مردم این دو را یکی می‌دانند اما اینطور نیست؛ تورم درواقع افزایش سطح عمومی قیمتهاست در حالیکه گرانی، به قدرت خرید مردم برمی‌گردد. ممکن است در کشورری تورم ۴۰درصد باشد اما قدرت خرید مردم برای پوشش هزینه‌ها کافی باشد. از طرفی ممکن است در یک اقتصاد هم شاهد نرخ تورم بالا و هم کاهش قدرت خرید مردم باشیم، این چیزی است که ما در کشورمان با آن مواجهیم.

این کارشناس اقتصادی گفت: تورم درواقع مقایسه‌ی سطح قیمتهای فعلی و گذشته است، در حالیکه گرانی از مقایسه‌ی سطح قیمت‌ها با سطح درآمدها به دست می‌آید. برای محاسبه‌ی نرخ تورم یک قاعده‌ی کلی وجود دارد که معدل قیمت مصرف‌کننده همه کالاها را محاسبه و اعلام می‌کنند. که به آن CPI یا شاخص قیمت مصرف کننده می‌گویند، گاهی اوقات حتی شیب تورم کاهشی می‌شود اما مردم آن را احساس نمی‌کنند چون قیمت‌ها گران است.

وی در خصوص عواملی که باعث افزایش نرخ تورم می‌شود، گفت: عوامل گوناگونی وجود دارد؛ تورم ریشه‌ی پولی دارد و از سیاستهای پولی بانک مرکزی سرچشمه می‌گیرد و همواره در نوسان است. تامین مالی بودجه از طریق استقراض از بانک مرکزی و برداشت از حساب ذخیره‌ی ارزی در تمام این سال‌ها وجود داشته و هر سال هم وضعیت بدتر شده است. نتیجه‌ی این استقراض، افزایش بدهی خالص دولت به بانک مرکزی و در نتیجه افزایش پایه پولی و در نهایت افزایش نقدینگی است.

پیوندی جوان هم استانی دیگری هم با بیان اینکه فشار اقتصادی ناشی از تورم و رکود بر شانه‌های مردم سنگینی می‌کند، اظهار کرد: سال گذشته قیمت دلار روزانه افزایش پیدا میکرد و هر جا برای خرید مراجعه میکردیم بحث افزایش قیمت دلار و تاثیر آن بر قیمت ها بود و ما هم به عنوان مصرف کننده با این حرفها توجیه می شدیم اما امروز قیمت دلار و ارز حدود دو ماهی ست که تقریبا به ثبات رسیده و نوسان آن بسیار کم شده است ولی همچنان که برای خرید مراجعه می کنیم شاهد افزایش بی رویه قیمت کالاهای اساسی به ویژه موادغذایی هستیم که واقعا نمی دانم این افزایش دیگر به چه بهانه ایست.

وی افزود: متاسفانه این تورم و افزایش قمیت ها از زمانم دولت احمدی نژاد بر کشور سایه انداخته و روز به روز پررنگ تر می شود و در دولت دوازدهم دیگر به حد اعلا رسیده و گوش شنوایی هم برای شنیدن و لمس مشکلات نیست.

وی در پایان گفت: امیدوارم خدا به مردم مظاوم ایران کمک کند تا هر چه زودتر از این گرفتاری ها رهایی یابند.

یکی از بازاریان شهرستان شاهرود که نخواست نامش فاش شود با نقد بر دولت، همه این‌ها را حاصل بی تدبیری دولت می‌داند می‌گوید: به نظر شما بانک مرکزی نمی‌تواند و این قدرت را ندارد تا دلار را به مثلاً ۷ هزار تومان برگرداند؟

دلار را خود دولت گران کرد تا هزینه‌های خود را تأمین کند، بشکه‌ای ۳ هزار تومان کجا و بشکه‌ای ۱۴ هزار تومان کجا، الان مانند ۴۰ سال پیش نیست که مردم بی‌سواد باشند، همه سواد دانشگاهی دارند، خیلی‌ها هم علوم سیاسی خوانده‌اند و به‌واسطه فضاهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی آمار و اطلاعات مردم در ارتباط با امورات کشور بالا رفته و از کوچک‌ترین اتفاقات آگاهند.

وی می‌گوید: مردم می‌دانند هر کدام از وزرا نمایندگان و مسؤولان در کجا خانه دارند و زن و بچه‌شان در خارج از کشور در چه وضعیتی هستند و اینکه شاید خانه‌شان قیمت حقوق یک ماه کل کارگران کشور باشد، اگر گرانی است و اگر تحریم هستیم همه آن را لمس کنند، اگر اینگونه باشد تحمل آن به مراتب سخت‌تر از این وضعیت کنونی نیست، گرانی به اقشار متوسط فشار زیادی آورده است اما فاصله طبقاتی مردم و مسؤولان زیاد است.

سالار هم در خصوص موضوع گزارش گفت: گرانی حاصل یک اقتصادِ ناسالم و مرتبط با سیاستهای مالی دولت است. افزایش واسطه‌ها و احتکار و فساد یکی از عوامل گران شدنِ تولیدات است. همچنین افزایش سود بازرگانی و گمرکی مواد خام، ماشین‌آلات تولیدی و کشاورزی از دیگر عوامل گرانی است. بخش واقعی اقتصاد به علت ناتوانی در به‌روز کردن ماشین‌آلاتِ کهنه، مجبور است از همان ماشین‌های مستهلک شده قدیمی استفاده کند که کاهش بهره‌وری را در پی دارد.

وی به دیگر عوامل گرانی اشاره کرد و گفت: افزایش هزینه‌های مالی هم مسئله‌ی دیگری است؛ در کشور ما تسهیلات تولیدی یا با قیمت بالا به تولید کنندگان واقعی داده می‌شود و یا اصلا داده نمی‌شود. تسهیلات، بیشتر در اختیار بنگاه‌های صاحب رانت و مرتبط با نهادهای قدرت و بانک‌ها قرار می‌گیرد. در واقع به جای اینکه سپرده‌های مردم مصروف اعطای تسهیلات به بخش‌های مولد اقتصاد شود تا تولید جان بگیرد، با بهره‌های کم در اختیار عده‌ای خاص قرار می‌گیرد. در مقابل، تولیدکننده‌ی واقعی از دریافت تسهیلات بانکی حتی برای تأمین کمبود سرمایه‌ی در گردش هم محروم می‌ماند.

این کارشناس اقتصادی همچنین نبود نیروی کار متخصص و تکنولوژی روز را از دیگر عوامل افزایش قیمت تولیدات دانست و گفت: در کشورهای پیشرفته ممکن است هزار قطعه را در چند دقیقه تولید کنند اما در ایران به دلیل به‌کارگیریِ شیوهای تولید سنتی، ممکن است ساعت‌ها برای تولید همان تعداد قطعه زمان صرف شود.

وی ادامه داد: عدم تخصیص یارانه به تولید عامل دیگر گرانی است؛ ما به جای اینکه یارانه را به تولید بدهیم به مصرف‌کننده می‌دهیم. دولت باید یارانه‌ی مصرفی را از بسیاری از دهک‌ها حذف کند و در ازاء آن بهره‌ی تسهیلات تولیدی به بانک پرداخت کند، بدین مفهوم که بهره‌ی تسهیلات تولیدکننده را دولت به عنوان یارانه تولید بپردازد.

این کارشناس اقتصادی افزود: مالیات به جای اینکه از این نهادها گرفته شود از اقشار آسیب‌پذیر گرفته می‌شود؛ حقوق‌بگیران قبل از آنکه رنگ حقوق را ببینیند مالیات خود را باید پرداخت کنند.

سالار با بیان اینکه این عوامل باعث افزایش فشار هزینه‌ی تولید و در نهایت افزایش قیمت کالاها می‌شود، گفت: با توجه به سیستم دلال‌مآبانه و فسادآلودی که سالهاست وجود دارد، کالا با قیمت بالا به دست مصرف‌کننده می‌رسد و لذا قدرت خرید مصرف‌کننده را کاهش می‌دهد. به همین دلیل است که بخش بزرگی از جامعه قادر به تأمین نیازهای مبرم خویش نیستند.

قیومی خانم میانسالی هم می گوید: کسی از نخوردن نمرده است. کم جان می شویم اما طاقت ما زیاد شده است. وقتی قدرت خرید نداریم چکار کنیم.

او که خانه دار است با انتقاد از افزایش قیمت ها می گوید: الان دیگر در کشور صحبت قشر متوسط و فقیر و دارا نیست. همه مردم به سختی امورات خود را می گذرانند. مگر درآمدها چقدر است که هر روز نرخ ها را بالا می برند. شب می خوابیم صبح یه قیمت جدید می دهند.

این بانو از این گله مند است که چرا با وجود اینکه مردم از وضع پیش آمده انتقادی می کنند و چرا مسئولین برای صدای مردم ارزشی قائل نمی شوند.

وی در پایان گفت: خیلی چیزها را نمی شود گفت. مردم با سیلی صورت خود را سرخ می کنند. همین شما خبرنگارها شب ها سری به محله ها بزنید، ببینید که برخی روزی خود را از سطل های زباله دنبال می کنند. شرم دارد.

مژگان یکی دیگر از هم استانی ها درباره تاثیر تورم در قدرت خرید خود می گوید: تورم زیاد باعث شده بعضی از محصولات را از سبد خرید حذف کنم. مثلا خرید لبنیات که یکی از اقلام خوراکی ضروری است را کاهش داده ام زیرا افزایش قیمت بالایی داشته است. با توجه به بالا رفتن اجاره مسکن، خرید کتاب را از ماهیانه به دو ماه یکبار تقلیل داده ام.

این بانوی روانشناس به کاهش مراجعه کنندگان خود اشاره می کند و می گوید: قبل از بروز این تورم سنگین تعداد مراجعه کنندگانم برای دریافت مشاوره بیشتر بود اما در حالی که افراد در برآوردن نیازهای اولیه خود دچار مشکل هستند، بالطبع حذف ویزیت مشاور جزو اولین اقدامات آنها خواهد بود.

وی در پایان گفت: تورم و میزان تاثیرگذاری آن بر زندگی افراد جامعه تنها بُعد اقتصادی را دربرنمی گیرد بلکه آثارروحی و روانی آن روز به روز در حال افزایش است. تورم و کم شدن ارزش پول همان طور که قدرت خرید مردم را کاهش می دهد، سلامت روح و آرامش روانی را هم بر هم می ریزد.

هم استانی دیگری هم  گفت: کنترل نرخ تورم و همچنین کاهش گرانی یکی از بزرگترین چالش‌های دولت است که باید با اقتدار آن را دنبال کند. فشار کرونا نیز پا بر گلوی جامعه گذاشته و معلوم نیست دولت چه برنامه‌ای برای حل این مشکلات دارد. هر روز یک وعده می‌شنویم؛ به طور مثال دولت وعده‌ی ایجاد سالی یک میلیون مسکن را داده اما آیا این کار شدنی است؟ اگر انجام نشد چه کسی پاسخگوست؟

پیوندی تصریح کرد: دولت باید تا آنجا که می‌تواند در جهت تامین معیشت و رفاه مردم کار کند. یکی از مهم‌ترین وظایف دولت‌ها تامین رفاه مردم است؛ یعنی دولت باید به معیشت، تحصیل، بیمه، آموزش و بهداشت مردم توجه کند و کاری کند تا امید به زندگی بالا رود. دولت باید از حقوق مالی و جانی مردم حمایت کند. اینها وظایف اصلی دولت است که در قانون اساسی نیز به آن اشاره شده است.

وی در خصوص کمک به اقشار ضعیف جامعه گفت: اقشار ضعیف باید شناسایی شوند و به آن‌ها یارانه‌ی کالایی تعلق گیرد اما باید مراقب فساد حاصل از تخصیص یارانه جنسی و کوپن فروشی دلالان هم باشیم.

وی بر اقدامات اساسی‌تر برای از بین بردن مشکلات معیشتی مردم تاکید کرد و گفت: باید تمهیداتی برای بالا بردن ارزش پول ملی اندیشیده شود که برای این کار باید رشد اقتصادی و افزایش تولید اتفاق بیفتد.

وی تصریح کرد: رشد اقتصادی نیازمند مدیریت دانایی محور است. از طرفی برای حرکت در مسیر رشد اقتصادی نیاز به سرمایه‌گذاری داریم؛ ما باید بستر مناسب را برای سرمایه‌گذار داخلی و خارجی فراهم کنیم.

وی در پایان با بیان اینکه بعضا دولت‌ها به رفاه مردم توجهی نکرده‌اند، گفت: در عجبم که چرا اولویتهای دولت مسائل دیگری هستند و دولت به وظایف اصلی خود که اولویت آن تأمین رفاه مردم است توجهی نمی‌کند. شوربختانه بسیاری از کارگران حقوق چند ماه خود را دریافت نکرده‌اند، اینها فاجعه است. چرا کارگری که دو شیفته کار می‌کند باید دست خالی به خانه برود؟ رفع این وضعیت مسلتزم تغییرات بنیادین در ساختار اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی است. بدون این تغییر و تحول نمی‌توان آینده کشور را ساخت.

موسوی جوان دانشجویی هم گفت: این اتفاقات در کشور از گرانی و تورم و افزایش دلار از عدم ناتوانی در نظارت نیست، در عرض چند ماه چند مواد غذایی که مورد نیاز و از اصلی‌ترین موارد در سبد غذایی مردم است، گران می‌شود، یک برهه پیاز، یک برهه رب گوجه‌فرنگی یک برهه لبنیات و همینطور بحران ادامه دارد، آیا هدف این چیزی جز عصبانی‌کردن مردم نیست؟ در همه دولت‌ها افزایش قیمت وجود داشته اما در جایی متوقف می‌شود این گرانی افسارگسیخته به نظرم اصلاً اتفاقی نیست و افکار را به سمت اینکه افرادی برای ناامید کردن مردم از مسؤولان و البته از نظام نقشه کشیده‌اند، می‌برد.

وی در ادامه در پاسخ به سؤالی که آیا مردم در گرانی‌ها نقشی ندارند، می‌گوید: مردم وقتی می‌بینند که ارزش سرمایه‌ای که دارند با سو مدیریت ها روزبه‌روز کمتر می‌شود، به‌دنبال افزایش آن هستند و البته ناچارند، آیا چاره دیگری دارند؟

این هم استانی ادامه داد: کسی شاید ۳۰ سال زحمت کشیده است و مثلاً بازنشسته شده و ۱۰۰ میلیون گرفته وقتی با ۱۰۰ میلیون در حدود دو سه سال قبل می‌توانست سه خودرو بخرد اما الان حتی نمی‌تواند یک خورود بخرد، معلوم است که به‌دنبال افزایش سرمایه خود می‌رود، شب می‌خوابد صبح روز بعد از ارزش پولش کم شده، پس برای بالا بردن ارزش پول خود به خرید و فروش خودرو و یا هرچیز دیگری روی می‌آورد، وقتی ثباتی در بازار وجود ندارد و سرمایه فرد در حال تحلیل است چه کاری باید انجام دهد؟

اشتراک گذاری