امروز شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

مردم از بیکاری رنج می برند

کد خبر: 4683
زمان انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۱ بعد از ظهر -
134 بازدید

گزارش روز (گزارشگر : مائده شریفی)

مردم از بیکاری رنج می برند

 

اشتغال همیشه به عنوان یکی از موضوعات مهم اجتماعی در نظر گرفته شده است. دلیل اساسی که آن را بسیار مهم می کند این است که تنها بر توسعه اقتصادی جامعه تأثیر نمی گذارد بلکه بر پایداری جامعه نیز تأثیر می گذارد. اشتغال تعیین می کند که جامعه چگونه باشد، چگونه رشد می کند. همچنین بر نحوه تعریف افراد از خود تأثیر می گذارد. تصور کنید اگر تعداد زیادی از افراد بیکار هستند، عواقب آن باید به شدت فاجعه بار باشد. اگرچه این ترس به نظر ترس بی اساس می رسد، اما اگر به موقع به آن نپردازیم ممکن است به واقعیت تبدیل شود. بیکاری عامل اصلی در تعیین میزان سلامت اقتصاد است. اگر اقتصاد بهره وری را به حداکثر برساند، همه با مزدی مشخص استخدام می شوند. یک فرد بیکار هم بی حاصل است و هم منابع جامعه را از بین می برد. با این حال، در حالی که بیکاری یک آمار اساسی به نظر می رسد، تعداد بدون شغل به کسانی که دارای شغل هستند تقسیم می شود، مسئله هر چیز دیگری است. بیکاری آماری قدرتمند است که سیاست دولت و تصمیمات شخصی را شکل می دهد.

 

عطیه برزگر یکی افرادی بود که در این باره عنوان نمود: بیکاری یکی از بزرگترین معضلاتی است که توازن و تعادل جامعه را به هم می‌ریزد و باعث ایجاد بحران‌های متعدد در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، روانی و سیاسی می‌شود. بیکاری در واقع عامل اصلی معضلات و ناهنجاری‌ های‌ اجتماعی است و حل آن بسیاری از مشکلات اجتماعی، روانی، اقتصادی جامعه را برطرف می‌کند.

 

وی در ادامه سخنان خود خاطر نشان نمود: تاثیرات سوء بیکاری را می‌توان از دیدگاه های مختلف بررسی کرد. بیکاری مهمترین علت افزایش بزهکاری‌های اجتماعی است و ارتباط افزایش بیکاری با افزایش بزهکار در جامعه مدت‌ها است که ثابت شده است.کاهش روابط اجتماعی و سست شدن پیوند فرد با پیکره اجتماع از دیگر آثار سوء بیکاری است. اجتماعی که در آن بیکاری ریشه دوانیده باشد، به سرعت شاهد کاهش جریان‌های اجتماعی مثبت خواهد بود و مباحثی هم چون سازگاری، همکاری، توافق در مقابل تعارض و مخالفت رنگ می‌بازد.

برزگر همچنین تصریح نمود: در چنین شرایطی نیازهای فردی و خانوادگی فرد مغفول می‌ماند و او برای برآورده کردن نیازهای خود به هر وسیله‌ای متوسل می‌شود. در جامعه متعادل نیروی کار متخصص در جای خود مشغول است، همه مردم نیازهای یکدیگر را برآورده می‌کنند، اما بیکاری در جامعه خلأ بزرگی ایجاد و توسعه شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی را با مشکل روبرو می‌کند.

وی اذعان داشت: اولین تاثیر بیکاری، کاهش درآمد است و کاهش درآمد نه فقط یک فرد و یک خانواده، بلکه کل جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در جامعه‌ای که عرضه و تقاضا متعادل نباشد، رونق اقتصادی به چشم نمی‌خورد و واسطه‌گری و دلالی و روی آوردن به مشاغل کاذب و فساد، افزایش پیدا می‌کند. لذا با این دیدگاه باید گفت کاهش توسعه اقتصادی و کاهش رفاه اجتماعی از دیگر تبعات سوء بیکاری در عرصه‌ی اجتماع است و اقشار فقیر که نیازمند کمک‌رسانی از سوی نهادهای حمایتی هستند بیش از گذشته در تنگنا قرار می‌گیرند.

این شهروند در ادامه سخنان خود گفت: بیکاری باعث می شود جوانان برای تامین زندگی خود مرتکب بزه و کارهای خلاف شوند. آنچه برایند تجربه است این است که بیش از نصف افرادی که مبتلا به بزهکاری شده اند، افراد بیکار بوده اند و یا حداکثر عمر خود را به صورت فصلی کار کرده و مرتب تغییر شغل داده اند.

وی اظهار نمود: بیکاری چه این‌که به‌خاطر فراهم نبودن زمینه کار باشد و یا به خاطر عدم تلاش خود فرد، در هر دو صورت باعث می‌شود که فرد مورد سرزنش اطرافیان به‌خصوص خانواده قرار گیرد و یا حداقل اطرافیان توجه لازم را نسبت به فرد بیکار نداشته باشند، در این صورت، فرد احساس بی‌ارزشی می‌کند و این موضوع یقینا باعث ناهنجاری های اجتماعی خواهد شد که در کالبد اجتماع تاثیر بدی خواهد داشت

برزگر همچنین تاکید نمود: استان سمنان و یا بهتر بخواهیم بگوییم تمام کشورمان اقتصادی درون زا می خواهد، اقتصادی که بر پایه توانمندی ها و ظرفیت های درست پایه گذاری شده باشد، بارها از سوی تریبون های مختلف بر ظرفیت های مختلف کشورمان مانور داده شده است و اکنون این دولت جدید است که باید برای پرورش این ظرفیت ها به میدان بیاید.

این شهروند در آخر سخنان خود افزود: دولتی که قرار است به عنوان بزرگترین قدرت اجرایی پای کار بیاید باید در زمینه جذب سرمایه گذاری خارجی و فراهم کردن ظرفیت های رقابتی در کشور در مقایسه حداقلی با کشورهای همسایه وارد عمل بشود و برای هدایت سرمایه گذاران به کشور برنامه داشته باشد.

صادق اکبری دیگر صاحب نظری بود که از بیکاری به عنوان عامل اصلی در تعیین میزان سلامت اقتصاد یاد کرد و در این خصوص تاکید کرد: متاسفانه این روزها شاهدیم که در جامعه ما بیکاری بیداد می‌کند و بدون تعارف باید گفت که عدم اشتغال در جوانان و با این معضل بزرگی که دست و پنجه نرم می‌کنند، دچار بحران شده‌اند و نیز روند افزایشی داشته است، به هیچ عنوان به نفع جامعه و سایر طبقات اجتماعی و جامعه مدنی نخواهد بود.

اکبری در ادامه افزود : یکی از این عواقب که اکنون در جامعه مشاهده می‌کنیم، کاهش ازدواج یا افزایش سن ازدواج یا ازدواج منجر به طلاق است، لذا درخواهیم یافت که اشتغال به کار و ازدواج، با یکدیگر ارتباطی بسیار نزدیک دارند و بسیار حایز اهمیت است. چرا باید جوان ما بیکار بماند یا به شغل‌های کاذب که هیچ امنیت شغلی هم در آنها نیست روی آورد؟ چرا باید جوان ما هیچ پشتوانه شغلی و مالی‌ای در یک جامعه که شکل برابری و یکسان بودن را در ظاهر خود دارد، نداشته باشد؟در حقیقت اصل این معضل به کم‌لطفی برخی گروه‌ها و نهادهای مسئول و برخی روشنفکران و حتی اصحاب فرهنگ و هنر جامعه نیز برمی‌گردد که از آنها انتظار مساعدت و همکاری می‌رود.

وی همچنین بیان داشت: خدا می‌داند که چقدر جوان ما باید در این معضل بزرگ آسیب ببیند یا به دیگران و به اجتماع خسارت وارد کند، زیرا وقتی بیکاری بر شانه‌های جوانان ما سنگینی کند برخی از آنها به اشتباه در راه‌هایی می‌افتند که عاقبتی جز تباهی و ناکجاآباد نخواهد داشت؛ اعتیاد و دزدی و گاهی هم خودکشی از آثار همین بیکاری است که فاجعه بزرگی را ایجاد خواهد کرد و بر این اساس معضل بیکاری باعث شده که ازدواج را هم به چالش خود بکشاند و در این زمینه آن را هم درگیر کند.

اکبری تصریح کرد: مسلم است زمانی که فردی در سن معمول و معقول ازدواج قرار می‌گیرد، برای تامین نیازهای روحی و عاطفی و غریزی و در کل، تشکیل خانواده باید ازدواج کند و صاحب فرزند شود و سرنوشتی زیبا را برای خود رقم بزند، اما می‌بینیم که نبود اشتغال به کار این فرصت را از جوانان گرفته و نمی‌گذارد تحقق پیدا کند؛ باری؛ بیکاری جلوی ازدواج را هم گرفته است تا آنجایی که یکی از مهم‌ترین شروط خانم‌ها برای آقایان در امر ازدواج، اشتغال به کار است که اولویت دارد، یعنی داشتن یک سقف بالای سر، آنقدر مهم نیست که داشتن کار با درآمد مناسب مهم است.

صادق اکبری توضیح داد: در این اوضاع پی می‌بریم که اگر کار با حقوق خوب نباشد، نمی‌توان ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد . البته ریشه این مشکل، اقتصادی است و کار هم به اقتصاد جامعه برمی‌گردد و همان‌طور که قبلا هم گفتم برخی نهادها و نیز گروه‌های مرفه جامعه باید تلاش کنند تا این وضعیت وخیم بیکاری را در جامعه بهبود بخشند و کمی هم به فکر آینده نسل جوان‌مان باشند که سن ازدواج‌شان افزایش یافته و به طرف پیری زودرس کشیده می‌شوند.

اکبری در آخر سخنان خود اشاره داشت: در نتیجه با تاکید بر الگوی اسلامی ایرانی می توان ازطریق اقتصادمقاومتی، اشتغال زایی، افزایش ارتباط بین صنعت و دانشگاه، افزایش خلاقیت و کارآفرینی در جوانان افزایش امیدواری اجتماعی و جذب و مشارکت اجتماعی آن ها در توسعه جامعه و جوان گرا نمودن جامعه به تعبیری اعتماد به سپردن مسئولیت به جوانان از این انحرافات و بی سازمانی اجتماعی در جامعه کاست.

ناهید شحنه نیز در این باره عنوان کرد: برای اکثر مردم، بیکاری وضعیت خوشایندی نیست. بیکاری را نمی توان به آسانی تعریف کرد. معنای آن فاقد کار بودن است، اما کار به معنای کارمزدی و کار در شغلی شناخته شده است. کار از ویژگی های نوع انسان محسوب می شود و به همین جهت ارزش آن را دارد که دقیقا مورد مطالعه قرار گیرد. کار مخرج مشترک و شرط هر نوع زندگی انسانی در جامعه است.

شحنه همچنین اشاره کرد: فاقد کار بودن هنگامی که شخص به آن نیاز دارد و نداشتن منابع لازم برای گذراندن یک زندگی رضایت بخش، علاوه بر سختی مادی رنج روحی به همراه می آورد. باید قبول کرد تجربه بیکاری برای کسانی که به داشتن شغل ثابت و مطمئن عادت کرده اند می تواند بسیار ناراحت کننده باشد. بدیهی است مستقیم ترین نتیجه آن از دست دادن درآمد است. در جوامع امروزی داشتن شغل برای حفظ عزت نفس فرد مهم است حتی در مواردی که شرایط کار نسبتا ناخوشایند و وظایف مربوطه کسل کننده است کار معمولا عنصر تشکیل دهنده ای در ترکیب روانی مردم و دور فعالیت های روزانه آنها است.

وی افزود: درحال حاضر بیکاری به بحران تبدیل شده است، آن هم در ایرانی که سرشار از منابع طبیعی و نیروی انسانی است. به عقیده بنده وقتی در جامعه ای بیکاری وجود دارد به این مفهوم است که بین امور و فعالیت ها ، هماهنگی و روابط درست برقرار نیست و روابط و مناسبات اقتصادی آن نادرست و الگوی بهره برداری از منابع و امکاناتش غیرکارآمد است.

وی با تاکید به این مطلب که بیکاری در حالت کلی و به ویژه بیکاری جوانان ، مشکل عمده بیشتر جوامع است ادامه داد: پدیده های گوناگونی مثل اعتیاد، خلاف کاری، قانون ستیزی، هنجارشکنی در ارتباط تنگاتنگی با بیکاری و فقر و محرومیت هستند و جملگی حاکی از وجود کاستی ها و نارسایی هایی ژرف و عمیق و فراگیر در کارکردهای اقتصادی و اجتماعی کشور است و چنانچه اصلاح نشود، ایران را نیز مانند بسیاری دیگر از کشورهایی که از این موضوع رنج می برند در آینده ای نه چندان دور، آبستن بحران و مضیقه های زیستی گسترده ای خواهد کرد.

ناهید شحنه تصریح کرد: بیکاری موجود به طور کامل معلول اوضاع اقتصادی ایران و ساختار کلی آن است که ناشی از عدم تعادل کارکردی و عدم تطبیق مهارت ها و تخصص های ضعیف بخش های وسیعی از شاغلان کشور با نیازها و ضرورت های اساسی بخش های رو به رشد اقتصادی بوده است. نوسانات تولید، رشد جمعیت، تغییر در ساخت و روش های تولید، عقب ماندگی اقتصادی، قانون عرضه و تقاضا، مدیران نالایق، بروکراسی نفس گیر و خفه کننده، فساد بخش های اداری، وجود قوانین مخل سرمایه گذاری تولید، فقدان امنیت برای سرمایه و سرمایه گذاری، فرار مداوم نیروی انسانی نخبه و سرمایه های فیزیکی، ناهماهنگی بین دستگاه های اداری، اجرایی، افزایش رقابت های بین المللی در صنایعی که پیشرفت روزافزونی دارند، وجود کسادی اقتصادی جهانی، ابداع و نوآوری ها که به کاهش سطح مهارت ها منجر می شود.

وی در تاکید بر اینکه تعمیم آثار تکنولوژی جدید بر سطح اشتغال امر دشواری است گفت: از یک سو صنایع جدید که به سرعت رشد می کند بر محور صنایع الکترونیکی استوار است که ظاهرا اشتغال های تازه ای ایجاد می کند و درآمد را افزایش می دهد و از سوی دیگر، استفاده از تکنولوژی اطلاعات در جهت جانشین شدن سرمایه به جای کار است همه دست به دست هم می دهد تا بر شدت حجم بیکاری بیافزایند و از آنجا که اثرات منفی پدیده بیکاری بسیار عمیق است استمرار چنین مساله ای بر بعد و حیات اجتماعی جامعه اثرات مخربی می گذارد.

شحنه همچنین اذعان داشت: نباید فراموش کنیم یک فرد بیکار یا نامطمئن از تداوم اشتغال خود، به طور غریزی مصرف کننده خوبی نخواهد بود، چون ناچار خواهد بود هزینه های مصرفی خود را در سطح حداقل ممکن نگاه دارد، یا از پس انداز و سرمایه گذاری خود چشم پوشی کند، و این رفتارها همه به زیان نظام تولیدی و اقتصاد کشور تمام خواهد شد.

وی در آخر سخنان خود گفت: سیاست ها باید معطوف باشند به سرمایه گذاری های مؤثر در تحکیم و افزایش بهره وری، و همچنین استقرار صنایع کارگر طلب به قصد ایجاد امکانات اشتغال برای کارگران نیمه ماهر و بدون مهارت در مناطق شهری و روستایی. در ادامه نباید فراموش کنیم که تقویت و تحکیم سرمایه انسانی گروه های فقیر جامعه از طریق دستیابی بهتر و بیشتر و آسانتر آنها به آموزش، مهارت های فنی و حرفه ای و مراقبت های درمانی و بهداشتی، بهبودبخشیدن به زیرساخت های مادی، دسترسی آسان به اعتبارات و ایجاد تورهایی ایمنی اجتماعی، از جمله سیاست گذاری هایی محسوب می شوند که برای تضمین اشتغال لازم هستند.

ناصر قربانی جامعه شناس و از اساتید دانشگاهی به عنوان کارشناس در این زمینه اشاره کرد: بیکاری در کشور های مختلف با توجه به نوع فرهنگ و حتی شرایط اقلیمی و اوضاع سیاسی و اجتماعی از علل خاصی ناشی می شود و گاه از عوامل مشترک پیروی می کند. به عقیده بنده عامل اصلی ۷۰قریب به درصد از ناهنجاری های جامعه ناشی از بیکاری است، زیرا اشتغال می تواند از بروز بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی جلوگیری کند. همه انسان ها به طور غریزی از بیکاری دائم رنج می برند و فراغت بیش از حد را کسل کننده می دانند. به عبارت دیگر لذت فراغت بدون کار و اشتغال قابل سنجش نیست.

این جامعه شناس در ادامه گفت: پدیده بیکاری تا آن زمان که به شکل بسیط و پراکنده در حاشیه جوامع حضور دارد خطری جدی متوجه امنیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه نیست ولی اگر پدیده یاد شده کم اهمیت تلقی شود، همین موضوع به ظاهر ساده، به تدریج سلامت و امنیت آن جامعه را در معرض خطری جدی قرار خواهد داد.

وی افزود: به هر حال کارکردن و داشتن شغل از ضروریات فردی و اجتماعی است . هر انسانی سر انجام باید عهده دار شغلی شود و به وسیله آن زندگی خویش را اداره و به جامعه خود خدمت کند. دوام یک جامعه به میزان کار افراد آن بستگی دارد و جوامعی پیشرفت می کنند که افراد آن در اشتغال کارآمدترند و سر انجام هر فردی با توجه به رغبت ها و استعدادهای خود و نیازهای جامعه ، شغل مناسبی را برمی گزیند.

قربانی خاطر نشان کرد: وقتی که به جوامع پیشرفته دنیا بنگریم، صرف نظر از میزان پیشرفت صنعتی و توسعه یافتگی و بزرگ و کوچک بودن، با دقت در آمار اشتغال و بیکاری آنها در می یابیم آن کشورهایی که نرخ بیکاری آنها در مقایسه با سایر کشورها پائین تر است، شاخص عدالت اجتماعی در آنها بالاتر بوده و فقر چهره پنهان تری دارد. ریشه کن کردن فقر و پایان بخشیدن به دور باطل و تسلسل این پدیده در خانواده های فقیر، جز با فراهم نمودن فرصت های شغلی متناسب با توانمندیهای فکری و یدی آنها امکان پذیر نیست. فقر زدائی جامعه جز با محوری کردن اشتغال امکان پذیر نخواهد بود. محوری نمودن اشتغال در گروه برنامه ریزی کلان دستگاه های مختلف و بصورت مشارکتی عملی خواهد بود.

این استاد دانشگاه تصریح نمود: برای ایجاد اشتغال و مقابله با رشد نرخ بیکاری علی رغم اینکه وضعیت های سیاسی و اجتماعی و امثالهم کشورهای مبتلا به با یکدیگر متفاوت است و این عوامل چگونگی مهار بیکاری در آن کشورها را از یکدیگر متمایز می کند ولی در تمام کشورهایی که با بیکاری گریبانگیرند، باید سرمایه گذاری و تولید افزایش یابد و برای افزایش تولید باید زمینه مصرف در داخل و صادرات به خارج فراهم شود و برای این منظور کیفیت و کمیت محصولات و خدمات بسیار مهم است. از سوی دیگر آموزش های لازم قبل از مقاطع آموزش عالی یا همان دانشگاه ها و در حین تحصیل در مقاطع دانشگاهی باید با بازار کار مطابق گردند و همانطور که می دانیم معضل و پدیده بیکاری از عوامل مولد مشکلات اجتماعی و غیره است که تقلیل آن و رسیدن به نرخ بیکاری طبیعی، جامعه را از گزند بسیاری از معضلات دیگر مصون خواهد داشت.

وی توصیه نمود: تلاش مضاعف دستگاه های نظارتی برای مقابله با پدیده های شومی همچون قاچاق، تشدید مجازات‌ها با وضع قوانین مرتبط با تخلفات اقتصادی از سوی مجلس شورای اسلامی، هدفمند کردن آموزش ها در دو حوزه وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، جلوگیری از جذب دانشجو فراتر از نیاز جامعه، ارائه تسهیلات کم سود و… از نمونه اقداماتی است که هر یک به نوعی تعدیل‌کننده این مشکل عمیق خواهند بود.

وی با اشاره به ضرورت بهره گیری حداکثری از ظرفیت اشتغال، فضای مجازی و مشاغل نوین مرتبط با این حوزه، بیان می‌کند: توجه هر چه بیشتر به مشاغل پاره وقت از دیگر ضروریاتی است که در صورت عملیاتی شدن آن، می‌توان ضریب حصول موفقیت ها در مقابله با بیکاری را تقویت کند و همچنین تلاش برای توسعه مشاغل خانگی بخصوص صنایع دستی به عنوان فعالیت هایی که با حداقل سرمایه درآمدزایی قابل توجهی در پی خواهد داشت، از دیگر تدابیری است که با اتکای به آن می توان به این مشکل غلبه کرد.

قربانی در آخر سخنان خود گفت: فارغ از اظهار نظرهای داخلی  و نظریه پردازی کارشناسان و صاحب نظران حوزه اقتصادی و اجتماعی کشور، آمارهای جهانی اعلام شده نیز مبنی بر شرایط سخت و بحرانی اشتغال در ایران است. با مبنا قرار دادن اطلاعات و داده های منعکس شده از سوی کارشناسان سازمان جهانی کار و رییس مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار، این واقعیت قطعی می شود که بیکاری جوانان در کشور شرایط بحرانی را تجربه می کند و خروج از آن نیز بدون لحاظ کردن مدیریت صحیح بحران و هم افزایی و همگرایی بین دستگاهی میسر نخواهد شد.

اشتراک گذاری