امروز شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

ضرورت های اجتماعی توجه به سالمندان

کد خبر: 5035
زمان انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۰ - ۲۰:۰۱ بعد از ظهر -
70 بازدید

گزارش روز (گزارشگر: مائده شریفی)

ضرورت های اجتماعی توجه به سالمندان

 

سالمندی یکی از مراحل بحرانی زندگی انسان‌ها است که مشکلات فراوانی را در پی دارد. سالمندان با مشکلات بسیاری چون مشکلات شخصی، روان‌شناختی، اجتماعی و غیره دست و پنجه نرم می‌کنند. سالمندان از لحاظ روحی بسیار آسیب‌پذیر هستند و از آن جایی که گاهی حتی برای انجام کارهای شخصی‌شان نیازمند کمک فرد دیگری هستند، حساس و زودرنج می‌شوند. در جامعه پیشرفته امروزی برای هر یک از این مسائل راه حل‌هایی وجود دارد که با تحقیقات و بررسی‌ها و آگاه سازی عمومی می‌شود به آن‌ها دست یافت و وضعیت زندگی سالمندان را بهبود بخشید. با آموزش‌های لازم به افراد جامعه و بیدارسازی اذهان تا حدودی این مشکلات برطرف می‌شود. این مشکلات نیازمند سیاست‌گذاری و برنامه ریزی‌های دقیق و صحیح در جامعه است. امروزه حرکت جوامع به سوی سالمندی است و تا چند سال آینده اکثر جمعیت جهان را سالمندان تشکیل خواهند داد. در این میان جامعه علاوه بر معضل پیری جمعیت، نگران بحران‌ها و محیا نبودن برای پذیرش این حجم از سالمندی است. باورهای نادرستی که در جامعه نسبت به سالمندی وجود دارد، می‌تواند آثار مخربی بر روان سالمندان و خود جامعه بر جای بگذارد. باید دید جامعه، نهادهای مربوطه، جامعه شناسان و روان‌شناسان چه تدبیری برای این روند جامعه دارند.

 

میلاد اعرابی یکی از شهروندان سمنانی در این خصوص اذعان داشت: امروزه جامعه به سمت سالمندی حرکت می‌کند پس باید در برنامه ‌ریزی ‌ها آماده و محیای این پدیده باشیم.

 

وی افزود: ما به نوعی در حال گذر از جوانی جمعیت هستیم. جوانی جمعیت پتانسیل‌های قوی برای پیشرفت جامعه دارد چرا که یک سری نیروهای فعال و مولد در جامعه وجود دارد که در هر زمینه‌ای می‌توان از آن‌ها استفاده کرد اما وقتی که جامعه به طرف سالمندی حرکت می‌کند، یعنی در هرم جمعیتی گستردگی پایین هرم کمتر می‌شود و هرچه بالاتر می‌رویم، وسعت می‌یابد، در این زمان، کل سبک زندگی‌ در جامعه متحول می‌شود و برای این سبک زندگی متحول شده در زمینه‌های مختلف چون طب سالمندی از همین حالا باید برنامه‌ریزی خاصی داشته باشیم و اگر نتوانیم برای این مرحله خود را آماده کنیم، با مشکلات عدیده‌ای در ارتباط با زندگی سالمندی رو به رو خواهیم شد.

اعرابی همچنین گفت: هر دوره‌ای از زندگی، سبک خاص خود را دارد. آن چیزی که بیست یا سی سال پیش از سالمند برداشت می‌شد، امروزه دیگر بدان شکل نیست. بنابراین ما در ارتباط با سبک زندگی سالمندی باید امکانات متناسب آن دوره را در جامعه ایجاد کنیم.

وی ادامه داد: علاوه بر نیاز به امکاناتی در زمینه طب سالمند، در ارتباط با امکانات شهری و امکانات ورزشی هم باید یک سری تحولات و زمینه‌هایی ایجاد کنیم. این که در هر شهر چندین استادیوم ورزشی و زمین های چمن مصنوعی داشته باشیم، پاسخگوی نیاز ورزشی سالمندان نیست. برای این دوره و این افراد این امکانات نیاز نیست و نمی‌توانند از آن استفاده کنند بنابراین امکانات ورزشی بایستی متناسب با این سنین باشد. به بحث عبور و مرور این افراد در سطح شهر هم باید توجه شود.

اعرابی بیان داشت: در کل باید تمام تلاش خود را بکنیم تا سطح کیفیت سالمندان افزایش پیدا کند. هر چه ما در توجه به آن‌ها اهمال کنیم، به همان میزان هزینه‌های جامعه بالا خواهد رفت. برای این که هزینه‌های جامعه توسط سالمندان بالا نرود، می‌توانیم از آن‌ها به بهترین نحو استفاده کنیم. باید امکانات مختص این قشر را ایجاد کنیم و همیشه آنان را شاداب و سرزنده نگه داریم که هرچه آن‌ها را شاداب‌تر نگه داریم و کیفیت زندگی‌شان بالاتر باشد، به همان میزان هزینه‌هایی که از بابت سالمندی جمعیت بر جامعه تحمیل می‌شود، کمتر خواهد شد.

وی مطرح کرد: کشورهای پیشرفته از مدتی قبل وارد این دوران شده‌اند بنابراین امکانات بهتر و بیشتری برای دوران سالمندی دارند و ما نیز باید در جهت بالا بردن کیفیت زندگی سالمندان و شاداب‌سازی آن‌ها برنامه‌های خاصی داشته باشیم.

این شهروند همچنین خاطر نشان کرد: بی توجهی به سالمندان بزرگترین خشونت است. مثلا در دوران کرونا در همه جا گفته می‌شد کرونا بیشتر سنین بالا را درگیر کرده و می‌کشد و مدام روی آن تاکید می‌کردیم. این نوع رفتارها روحیه آن‌ها را تضعیف می‌کند بنابراین در جامعه باید نوع برخورد و نوع رفتار خود با آن‌ها را اصلاح کرده و باید برای آن‌ها جایگاه تعریف کنیم. هرچند که در دین مبین اسلام جایگاه آنان حفظ شده‌است اما با گذشت زمان، به این مسئله کم توجه شده‌ایم

اعرابی یادآور شد: سالمندان منابع بزرگ ذخایر اطلاعات و تجارب زندگی هستند و تجارب زیستی‌شان می‌تواند بسیاری از مشکلات‌مان را حل کند. علم، تنها، علمی که در کتاب‌ها نوشته شده‌است، نیست؛ علم شفاهی یا ادبیات شفاهی که در سینه آن‌ها است می‌تواند به ما کمک بسیاری داشته باشد.

وی در آخر سخنان خود گفت: بهتر است اتاق‌های فکر یا یک نوعی از اتاق ایجاد شود تا سالمندان در آن خاطرات و تجارب خود را تعریف کنند و این‌ها برای نسل‌های بعدی باقی بماند. بسیار خوب می‌شد اگر در این شرایط که در مهدکودک‌ها فضای خوبی ایجاد شده، هفته‌ای یک بار سالمند موفقی را بیاورند تا برای بچه‌ها از خاطرات و تجارب خود بگوید و بچه ها نیز علاوه بر یادگیری این تجارب، نظرشان متوجه این قشر از جامعه هم شود.

فاطمه همتی یکی دیگر از شهروندان با اشاره به اهمیت دوران سالمندی اظهار نمود: با توجه به اینکه کشور ما امروز جز کشورهای جوان دنیاست و در سال‌های آتی بیشترین درصد نسبی سالمندان را خواهیم داشت پس لازم است از هم اکنون برای سلامت جسم و روان دوران سالمندی تدابیری بیندیشیم. سالخوردگی مرحله نهایی رشد برای معنا بخشیدن و بازنگری سال‌های گذشته از زندگی است آنچه اهمیت دارد فرد سالخورده محصول زندگی خود را در وجود فرزندان و روابطی که با دیگران دارد جستجو می‌کند.

وی یادآور شد: خدمات و تلاش‌های گذشته سالمندان سبب می‌شود زندگی خود را معنادار ببینند، این افراد در گذشته از جایگاه اجتماعی و خانوادگی برخوردار بوده‌اند و در حال حاضر رابطه با فرزندان و اطرافیان سبب می‌شود به جای حس ناامیدی، حس کمال داشته باشند. در کشور ما فرهنگ احترام به سالمندان از دیرباز مورد توجه بوده است اما متأسفانه در سال‌های اخیر تا حدودی رنگ باخته است، رفتارهایی که حاکی از بی‌احترامی باشد احساسات ناخوشایند دوران سالمندی را افزایش می‌دهد احساساتی مانند تنهایی، طرد شدن، احساس اندوه به خاطر توجه نداشتن فرزندان و اطرافیان که عمری برای تأمین آسایش و رفاه آنان تلاش کرده‌اند افراد مسن را آزار می‌دهد و یاس و ناامیدی، اضطراب و نگرانی و بیهوده بودن را تجربه می‌کنند، سالمندی تنها یک مسئله جسمی نیست بلکه یک عارضه روانی و اجتماعی است.

همتی توضیح داد: متأسفانه در دنیای کنونی افراد مایل نیستند با سالمندان زندگی کنند که علت این موضوع تغییر در ملاک ارزش‌ها و سبک زندگی است جایگزین شدن فرهنگ نادرست مراحم نبودن سالمندان و اینکه مانعی برای خوش‌گذرانی تلقی شوند در رواج بی‌حرمتی مؤثر است. رفتار فرزندان در این جریان بی تأثیر نیست و این امر نیازمند آموزش غیرمستقیم است چرا که نوه‌ها رفتار والدین‌شان را یاد می‌گیرند و در زمان سالمندی همان رفتار را با پدر و مادرشان تکرار می‌کنند بنابراین پرستاری، مراقبت و رعایت ادب و احترام می‌تواند در آینده بازخوردهای درستی به همراه داشته باشد و از بی‌احترامی جلوگیری کند.

این شهروند در ادامه توضیحات خود بیان داشت: دوران سالمندی دوران تثبیت خلقیات است، پس تغییر رفتار و اخلاق فردی در این دوران تقریباً بعید است، راهکاری که در این زمان فرزندان و مراقبان باید انجام دهند این است که از تنش دوری کنند و اصرار به ثابت کردن موضوعی نداشته باشند. بسیاری از سالمندان در دوران کهولت بهانه‌گیر و زودرنج می‌شوند و حساسیت بیشتری نسبت به مسائل پیرامون خود نشان می‌دهند بنابراین اطرافیان فشار روانی بیشتری را تجربه می‌کنند زیرا هر روز تحلیل رفتن فرد سالمند را شاهد هستند.

وی تصریح نمود: ناآگاهی در مورد چگونگی تعامل با سالمندان مشکلات را دو چندان می‌کند. شناخت بیشتر از این دوران و دریافت آموزش‌های لازم و کافی سبب می‌شود سلامت روانی اطرافیان حفظ شود و رضایت بیشتری داشته باشند و به فرد سالمند هم کمک می‌شود که بتواند در کمال آرامش و بدون دغدغه این دوران را طی کند.

همتی در آخر سخنان خود تاکید کرد: به دید بنده سالمندان ترحم نمی‌خواهند و تنها احترام را طلب می‌کنند بنابراین آموزش و مهارت‌های لازم برای برخورد با سالمندان تنها برای افراد خانواده نیست بلکه تمام آحاد مردم باید آموزش ببینند، تا مشکلات کمتر شود.

وحید احسانی دیگر صاحب نظری بود که در این باره اذعان داشت: عصر مدرنیته پدیده‌های بیشماری با خود به همراه دارد که برخی زندگی را آسان کرده و رفاه بیشتری به ارمغان آورده است اما تمام دستاوردها کمک کننده نیست، فردگرایی از تبعات این عصر است که حمایت اجتماعی را کاهش می‌دهد، وقتی حمایت اجتماعی رنگ ببازد همبستگی اجتماعی هم کاهش می‌یابد. فرد سالخورده احساسات متعدد و ناگواری را تجربه می‌کند، حس ناامیدی، افسردگی، نداشتن امید به زندگی و مشکلات ناشی از بیماری رنج سالمندان را دو چندان می‌کند، این احساسات به نسل پیش سالمندی هم منتقل می‌شود و نگرانی از فرارسیدن دوران سالخوردگی را برای این نسل ایجاد می‌کند.

وی یادآور شد: ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی به علت تغییر سبک زندگی، سالمندان را به سوی زندگی در تنهایی سوق داده است، سالمندان سرمایه‌های عاطفی و اجتماعی هستند، در واقع ریشه‌های سنت‌ها و باورها هستند و می‌توانند این موضوعات را به نسل‌های بعدی منتقل کنند و روابط عاطفی خوبی با نسل آینده داشته باشند وقتی این ارتباط وجود داشته باشد شکاف نسلی ایجاد نمی‌شود.

احسانی همچنین گفت: متأسفانه زمانی که سالمند طرد می‌شود و به تنهایی گرایش پیدا می‌کند شکاف نسلی اتفاق می‌افتد و این سرمایه عظیم از دست می‌رود و الگویی که برای شکل‌گیری باورهای یک جامعه و ریشه‌های هویتی و اصالتی محسوب می‌شود به دست فراموشی سپرده می‌شود بنابراین با دنیای جدیدی روبه‌رو می‌شویم که آسایش قوی دارد اما از آرامش ضعیفی برخوردار است، در واقع سالمندان نمادی از آرامش در زندگی هستند که متأسفانه هر روز بیشتر از آنها فاصله گرفته می‌شود.

وی همچنین در ادامه سخنان خود تصریح نمود: برای رفع نیازهای سالمندان به ساختار، قوانین و اطلاعات و آمار مناسب تر نیازمندیم. از میان اقدامات فراوانی که در این رابطه لازم است، بیشتر از همه چیز به فرهنگ سازی محتاج هستیم. فرهنگ سازی در این زمینه همانند سایر موضوعات اجتماعی می تواند آثار درازمدت و دیرپایی به همراه داشته باشد. فرهنگ سازی در همه عرصه های اجتماعی اعم از مدارس، دانشگاه ها، رسانه ها، تبلیغات شهری و غیره می بایست دنبال شود. هرچند که فرهنگ اسلامی ما و میراث فرهنگی کهنی که از آن برخورداریم وظایف و مسئولیت هایی را تبیین کرده است، اما واقعا این موضوع به عنوان یک موضوع فراگیر تبدیل نشده است.

احسانی تاکید کرد: آگاهی بخشی هم برای سالمندان و هم به جامعه می تواند در ایجاد شرایط مناسب برای سالمندان موثر واقع شود. نقش آگاهی سازی را بایستی جدی تر گرفت و آن را به صورت حرفه ای و تخصصی اجرا کرد. تغییر در نگرش و دیدگاه ها و کنار زدن تفکرات قالبی و بعضا منفی در پرتو آگاهی بخشی درست و موثر پدید می آید.

احسانی توضیح داد: مناسب سازی اجتماع برای دوستدار سالمند شدن از مواردی است که بایستی مورد توجه قرار گیرد. شهرها و معابر عمومی در این زمینه دارای ضعف های بسیاری هستند. در این زمینه یکی از الزامات داشتن مبلمان مناسب شهری است. به صورتی که سالمندان به راحتی بتوانند از فضای اجتماعی استفاده کنند. تفکر کسب سود حداکثری در ساخت و سازهای شهری در موارد زیادی موجب قربانی شدن رفاه شهروندان گردیده است. معابر نامناسب، فضاهای ناهمگون و تراکم بیش از حد بناها که عرصه ای برای نفس کشیدن باقی نمی گذارد، نه تنها مناسب زندگی سالمندی نیست، بلکه برای جوانان و کودکان نیز دشوار است.

وی در آخر سخنان خود اظهار داشت: همه مسائل مربوط به سالمندی را نمی توان از یک ستاد یا یک شورا یا هر تشکیلات دیگری انتظار داشت. انسجام، همگرایی و هماهنگی همه دستگاه های مسئول می تواند این موضوع را سامانی مناسب بخشد. پرداختن به این موضوع مانند هر پدیده اجتماعی دیگر زمانی موفق خواهد شد که به یک برنامه اجتماعی تبدیل شود که همه دستگاه ها را در یک نظم تعریف شده و مشخص به کار وادارد. بیش از هرچیز در این زمنیه بر نقش فرهنگ و آگاهی رسانی باید تاکید شود. اگر آگاهی رسانی و فرهنگ سازی به درستی صورت گیرد بسیاری از اتفاقات خوب دیگر آسان تر رخ خواهند داد.

سولماز جعفری جامعه شناس و مدرس دانشگاه نیز در این خصوص گفت: سالمندی سرنوشتی است که تمامی افراد بشر از هرگروه و هر نژاد و فرهنگی آن را تجربه می کند و برخورداری مناسب و استفاده درست از این دوران نقش بسزایی در سلامت روان سالمند و دیگر گروه های سنی را به دنبال خواهد داشت.

وی در ادامه بیان نمود: این موضوع به دلیل تغییرات سریع در سبک وشیوه زندگی در قرن معاصر بوجود آمده است چرا که تغییرات از خانواده گسترده به شیوه زندگی کنونی موجب گردیده است تا این گروه از جامعه دچار مشکلات وآسیب ها یی در حوزه سلامت روان گردد اگر دوره سالمندی با سلامت ورفاه توام گردد دوران بسیار خوش زندگی است وعلاوه برآن می تواند نقش به سزایی در تامین سلامت سایر گروه های سنی در جامعه داشته باشد اما اگر این دوره با فقر، بیماری و مشکلات روانی اجتماعی همراه گردد نیز می تواند آسیب های جبران ناپذیری در سطح جامعه و سایر گروه های سنی ایجاد کند. نقش هایی که افراد در طول دوران زندگی ومتناسب با مراحل رشد می پذیرند می تواند در تامین سلامت روانی فرد موثر باشد گاهی این نقش ها با تغییرات سن دست خوش تغییر می گردند.

این استاد دانشگاه در ادامه با تاکید بر این مطلب که سالمندان پاسدار ارزش ها و حافظ سنت های اصیل و ارزیاب فرهنگ ومیراث اجتماعی هستند گفت: آنان با معاشرت و انس با نسل جدید می کوشند مفهوم زندگی را برای آن ها روشن کنند و مراقب باشند لغزش وخطایی از ایشان سرنزند. اما اگر این موضوع به خوبی برای سایر گروه های سنی از قبیل نوجوانان وجوانان تبیین نگردد منجر به افزایش فاصله نسل ها شده و گاهی به صورت بدبینی، تحقیر و گاه دشمنی در می آید و گاه موجب طغیان جوانان در مقابل سالمندان می گردد.

جعفری یادآور شد: نقش سالمندان درجامعه اگر به خوبی مدیریت گردد درحفظ و تامین بخشی از سلامت روان جامعه مفید ومطلوب خواهد بود. جامعه و نسل جوان، به هدایت وارشاد نیاز دارد تا بتواند درمسیر صحیح زندگی گام بردارد. سالمندان از این جهت که صاحب آگاهی و اطلاعات و تجربیات فراوانی هستند، می توانند باعث هدایت و ارشاد سایر گروه ها بالاخص جوانان ونوجوانان، گردند و جامعه ای را از سقوط درسراشیبی انحطاط وزوال حفظ کنند. سالمندان گنجینه هایی از تجربه های زندگی همراه دارند و می توانند برای نسل جوان، مشاور و راهنمایی خوبی باشند.

وی تاکید داشت: این گروه در تصمیم  گیری ها وحل مسائل و دشواری ها، ورزیده وبا تجربه شده اند و بکارگیری شیوه های موثر در حل مسئله می تواند درافزایش مهارت های زندگی سایر گروه های جامعه نقش یک الگو را بازی کند واین منجر به افزایش دانش و مهارت های زندگی سایر گروه های سنی می گردد که نهایتا منجر به افزایش سطح سلامت روانی جامعه می شود.

این جامعه شناس همچنین گفت: با توجه به اینکه سال های پیری را می توان سال های متانت وآرامش دانست و فرد سالمند در کنترل هیجانات خود مهارت لازم را کسب می نماید این موضوع هم نقش بسزایی درآموزش سایر افراد در کنترل هیجانات بالاخص هیجانات منفی مثل اندوه، خشم و اضطراب دارد و دیگران با الگوبرداری از این موضوع، مهارت های لازم را کسب می نمایند و در نهایت این موضوع هم در افزایش سطح سلامت روان جامعه وکاهش آسیب های روانی اجتماعی از قبیل خشونت، درگیری، افسردگی و اضطراب می شود. با توجه به اینکه در دوران سالمندی افزایش علاقه به برقراری روابط بسیار نزدیک با دوستان ایجاد می گردد، این پدیده موجب بروز ویژگی در این گروه از افراد می گردد که باعث می شود آنها نقش موثر و مطلوبی را در جامعه ایفا کنند. لذا با این دیدگاه می توان توجه به سالمندان را نیازی حیاتی برای بقای خود بدانیم و بدان بیش از پیش توجه کنیم.

وی خاطر نشان نمود: آنچه که دانش امروزی به آن توجه می کند تنها طولانی کردن دوران زندگی نیست بلکه بایستی توجه داشت که سال های اضافی عمر انسان در کمال آرامش و سلامت جسمی و روانی سپری شده و ضمن توجه به مسائل جسمی به جنبه های روحی و روانی افراد در سال های آخر عمر نیز توجه داشت.

جعفری در آخر سخنان خود گفت: آسیب شناسی در جامعه به یکدیگر پیوسته است و هر متغیر که دچار آسیب شود بر بخش‌های مختلف جامعه اثر می‌گذارد و راهکار رسیدگی به تمام این مشکلات انجام یک کار اساسی به صورت ترکیبی از کمیت و کیفیت است. از زمان حاضر، سالمندی باید به طور خاص مدنظر قرار بگیرد و برنامه کوتاه مدت، بلند مدت و میان مدت تدوین شود و آموزش نیز مورد توجه قرار بگیرد.

اشتراک گذاری