امروز جمعه ۲۳ شهریور ۱۴۰۳

رواج بی بند و باری در جامعه

کد خبر: 5585
زمان انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۶ بعد از ظهر -
659 بازدید

گزارش روز (گزارشگر : مائده شریفی)

رواج بی بند و باری در جامعه

 

امروزه با توجه به زمینه های وسیع انحراف، به ویژه انحراف جنسی از طریق عواملی مانند تلویزیون، سینما، اینترنت و ماهواره و شدت تأثیرپذیری کودکان، نوجوانان و جوانان از این عوامل، ضرورت توجه به شیوه‌های کاربردی تربیت صحیح و عوامل پیشگیری از انحراف، بیشتر گردیده است. همچنین مراجعه به احادیث و تبیین شیوه‌های کاربردی که معلمان و مربیان آشنا به تعلیمات الهی و آگاه از جنبه‌های شناختی، عاطفی و رفتاری آدمی در دوره‌های مختلف رشد مطرح کرده‌اند، ضرورت بیشتری پیدا کرده است. از سوی دیگر، تربیت فرآیندی کلی و دارای جنبه‌های مختلف است؛ در تربیت باید همه جنبه‌های جسمی، روانی، اخلاقی، جنسی، اجتماعی و… مورد توجه قرار گیرد. هماهنگی بین این ابعاد و فراهم‌سازی زمینه‌های تربیتی در مراحل گوناگون؛ از یک سو، نیاز به کسب اطلاعات و آموزش و تجربه والدین، معلمان و مربیان دارد و از سوی دیگر، تربیت جنسی از سخت‌ترین و حساس‌ترین جنبه‌های تربیتی است که لازم است با ظرافت و تکنیک‌های ویژه، در مقاطع سنی مختلف، از سوی والدین و مربیان، پیگیری شود. تربیت جنسی علاوه بر رشد سالم و صحیح، از انحرافات و اختلالات و بیماری‌های جنسی پیشگیری می‌کند. همه اینها از ضرورت پرداختن به تربیت و آموزش جنسی، حکایت دارد.

 

مجید هاشمی یکی از افرادی بود که در این خصوص عنوان نمود: همانطور که در زندگی واقعی تجارب والدین در اموری مانند سفر، معاشرت با دیگران، خرید و … نسبت به فرزندان بیشتر است و می توانند راهنمایان خوبی برای آنان باشند، در فضای مجازی نیز سواد رسانه‌ای والدین نقش زیادی در نحوه استفاده نوجوانان و جوانان از شبکه‌های اجتماعی دارد.

 

وی ادامه داد: از آنجایی که شبکه های اجتماعی در فضای مجازی، محیط جدیدی است که والدین تجربه استفاده از آن را در دوره نوجوانی خود نداشتند به همین دلیل عدم دقت در نوع کاربری فرزندان ممکن است آسیب های جبران ناپذیری برای آنان ایجاد کند.

این کارشناس با بیان این که به طور کلی سواد رسانه ای به عنوان توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و ارزیابی محتوای رسانه ای تعریف شده است، تصریح کرد: سواد رسانه ای به دنبال آن است تا در فرد توانایی لازم برای استفاده از رسانه ها را آموزش دهد، به طوری که فرد بتواند ضمن درک و تحلیل و ارزیابی پیام های رسانه های مختلف پیام ها و برنامه های مثبت، مفید و سازنده را از پیام های منفی و بی محتوا تشخیص دهد. به این معنا که فرد آگاهانه در برابر رسانه ها قرار گیرد و توانایی دسترسی به پیام های مورد نظر خود از میان انبوه پیام تجزیه و تحلیل انتفادی، ارزیابی و ارسال پیام ها در انواع مختلف رسانه را پیدا کند.

هاشمی اذعان داشت: والدین در عین حال که باید خود نحوه استفاده از شبکه های اجتماعی را فراگیرند، باید استقلال و فرصت های یادگیری رسانه های الکترونیکی را برای فرزندان خود فراهم و در عین حال از آن ها در برابر مضرات اینترنت محافظت کنند. همچنین مهارت های والدین در استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی، می تواند موجب مدیریت بهتر والدین در کنترل و کاهش آسیب های وارد شده به فرزندان در فضای مجازی شود، از طرفی دوستی و رفاقت والدین با فرزندان باید به نحوی باشد که در جریان تمامی ارتباطات مجازی آن ها قرار بگیرند و حتی تا جایی که ممکن است زمانی که فرزندشان در فضای مجازی حضور دارد، در کنار او باشند.

این کارشناس مسائل اجتماعی خاطرنشان کرد: متاسفانه اتاق‌های دربسته این روزها به یکی از معضلات خانواده‌ها تبدیل شده است که نوجوانان و جوانان از آن به عنوان حریم خصوصی یاد می‌کنند و همین موضوع سبب می‌شود تا از پشت دربسته یک اتاق در نبود والدین درهای بسیاری در فضای مجازی به روی آن ها باز شود.

وی با اشاره به رهاشدگی فضای مجازی، گفت: والدین باید ضمن به رسمیت شناختن حریم خصوصی فرزندان خود، در طول روز چندین بار به آن ها سربزنند و احوالشان را جویا شوند و حتی زمانی را برای صحبت کردن با فرزندانشان اختصاص دهند، چراکه نوجوانان زمان زیادی از اوقات خود را با ارتباط اینترنتی می گذرانند و ممکن است از افسردگی، اضطراب و احساس تنهایی و انزوای اجتماعی رنج ببرند، یا حتی در دام خطرات جنسی و تهدید های سایبری بیفتند.

هاشمی در آخر تاکید کرد: والدین باید فرصتی را برای گفت و گو با فرزند خود اختصاص دهند و مستقیم یا غیر مستقیم وی را از این گونه خطرات آگاه سازند، آن ها می توانند با نوجوانان از تجربه خودشان در استفاده از اینترنت صحبت کنند، گفت و گو در باره استفاده صحیح، نه تنها به نوجوان اجازه می دهد رفتار مناسب را یاد بگیرد، بلکه او را تشویق می کند تا نحوه استفاده خود را با والدین در میان بگذارد. یادمان باشد وقتی نوجوان درباره چگونگی استفاده خود از فضای مجازی صحبت می کند، والدین می توانند به آنچه انجام می دهد دقت کنند و رفتارهایش را تصحیح کنند.

راضیه خراسانی یکی دیگر از صاحب نظرانی بود که با بیان اینکه عفاف و حجاب یک شان از شئون انسانی و یک امر فطری و درونی است، افزود: این موضوع لطیف در طول تاریخ فراز و نشیب های فراوانی طی کرده، گاهی بسیار جبارانه و با خشونت با آن برخورد شده و گاهی محترمانه و عفیفانه با حجاب برخورد کردند، مانند حجابی که با پیروزی انقلاب، زنان مسلمان ایران به سر نمودند.

خراسانی تصریح کرد: فرهنگ حجاب یک فضیلت بیرونی است و ریشه حجاب و پاکدامنی، حیاست که خداوند در وجود مردان و زنان قرار داده و عفاف و حجاب یکی از مقدس ترین باورهای اعتقادی همه ادیان آسمانی است و به ویژه در دین اسلام سفارش شده است.

این صاحب نظر با اشاره به اینکه حجاب نمادی بسیار روشن از ارزش های دینی و باورهای اعتقادی همه ملت هاست و همه ادیان الهی و حتی مکاتب بشری برای حیا و غیرت و حجاب ارزش و احترام ویژه قائل هستند گفت: همه احکام دینی فلسفه حکیمانه ای دارند که غایت همه آنها به سعادت و هدایت انسان ختم می شود و آرامش و سلامت فرد و خانواده را به دنبال دارد.

وی با تاکید بر اینکه نمی توانیم بگوییم حجاب مختص دین اسلام و فقط بانوان است، زیرا حجاب هم فرادینی و هم فراجنسیتی است افزود: شاید به دلیل تفاوت های فیزیولوژی و از حیث روانی، میزان حجاب در زنان بیشتر است اما یکسری احکامی خداوند برای مردان تعریف کرده که تاکید بیشتری شده و خداوند یک تعادلی در رعایت احکام برای زنان و مردان قرار داده است.

خراسانی با اشاره به اینکه این دستورات موجب رشد خانواده، امنیت اجتماعی و توسعه اقتصادی خواهد شد، اظهار کرد: اگر انسان به هویت ذاتی خود احترام گذاشته و به حکم عقل و دین پایبند باشد، حجاب نیز قبول و رعایت می شود.

این شهروند همچنین در ادامه سخنان خود بیان کرد: در ایام کنونی شاهد هستیم برای حفظ جان همه در مقابل ویروس کرونا، تبلیغات زیادی صورت می گیرد و همه فعالیت می کنند و سوال من به عنوان یک مادر این است آیا برای موضوعی مانند حیا، غیرت و حجاب که ریشه خیلی از مسائل اجتماعی و فرهنگی ماست، اینطور فرهنگسازی و اینقدر دغدغه مند تبلیغ کردیم و وقت گذاشتیم؟

وی با بیان اینکه اگر برای حجاب اینگونه فعالیت می شد، ویروس بداخلاقی و بی بند و باری که ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی و فروپاشی خانواده هاست را نداشتیم گفت: شبهات ذهنی دختران و پسرانمان را پاسخ نمی دهیم در حالی که اگر اقناع اندیشه صورت بگیرد به حجاب نیز گرایش پیدا می کنند. خانواده باید توجه داشته باشد دوران بلوغ جنسی حساس است و اگر مراقبت بیشتری برای سپری کردن این دوران باشد، شاهد امنیت خانواده و اجتماع خواهیم بود.

وی تصریح کرد: باید در شیوه های تربیتی و آموزش عفت و غیرت تجدیدنظر کنیم و دختران و پسران مطابق با ویژگی های فیزیولوژی و روانی تربیت شوند و نیازهای آنان شناسایی و مربیان به این نکات توجه کنند که نیاز کودک، نوجوان و جوان در شرایط و سنین مختلف چیست و چگونه برخورد کرد.

خراسانی در آخر صحبت های خود با اشاره به اینکه  عفاف و حجاب فقط یادآوری خوبی برای در خصوص این امر و همه مسئول هستیم و باید با استفاده از هنر، رسانه و… فرهنگ‌سازی و تبلیغ بیشتری با دقت صورت بگیرد اظهار کرد: حجاب امروز زنان مسلمان ایران ثمره خون هزاران شهید از جان گذشته است که بی توجهی به آن دامان زندگی همه ما را گرفته است و در صورت استمرار این موضوع نتایج ناخوشایند بیشتری جامعه به خود خواهد دید.

حسین رجبی نیز در این باره اظهار داشت: حجاب ابداع اسلام نیست بلکه در همه شرایع الهی بوده است منتهی متأسفانه به سبب اینکه ادیان الهی پیش از اسلام دچار تحریف و دگرگونی شد، خیلی از احکام و شرایع الهی در این ادیان مورد دگرگونی های عمیق قرار گرفت و حجاب هم یکی از آنها است. اگر ما امروز در دستگاه پاپ و یا دستگاه متولیان مذهب یهود می بینیم بانوان بدون حجاب حضور دارند دلیل بر این نیست که شریعت آنها حجاب نداشته اند بلکه به خاطر تغییر و تحولی که در آیین است این طور عمل می کنند، به طور مثال حرام بودن شراب و شراب خواری در همه شرایع الهی بوده است ولی امروزه می بینیم در مذهب مسیح یک آداب مسیحی به نام نان و شراب وجود دارد که پدر روحانی نان را در شراب می‌زند و در دهان مؤمنین قرار می دهد و این امر به عنوان یکی از آداب مذهبی مسیحیت مرسوم شده است که این امر تحریف شده است.

وی اظهار داشت: حتی قبل تر از اسلام در ایران به خصوص برای طبقات برتر جامعه، حجاب بانوان یک اصل بود و چادر به شکل امروز و برخلاف تصور بسیاری که آن را ابداع اسلام می دانند و متعلق به زمان مسلمان شدن ایرانیان از طرف اعراب فرض می کنند، چادر جز فرهنگ ایرانی بوده است و عرب ها چادر نداشتند در واقع ایرانی ها برای حفظ نوامیس خود از نگاه نامحرمان و به زعم آنها ناپاکان، پوششی که سر تا پای آنها را فرامی گرفت می پوشیدند. اما با ورود اسلام به ایران مسلمانان چادر ایرانی را مناسب تر از حجاب عربی تشخیص دادند. در مجموع تمدن های شرقی در قیاس با تمدن های غرب به مسئله حجاب توجه ویژه ای داشتند.

رجبی با اشاره به اینکه هیچ چیز بدتر از بی عفتی نیست، بیان داشت: اگر خانواده ها به درستی عفت را برای فرزندان خود تشریح کنند مطمئنا می تواند نتیجه بهتری را به ارمغان آورد و با کارهای فرهنگی بهتر می توان بر روی جوانان و نوجوانان تاثیر گذاشت و به اهداف مورد نیاز دست پیدا کرد.

این کارشناس همچنین تأکید کرد: پرداختن به موضوع حجاب و فرهنگسازی این مقوله نیازمند برنامه ریزی و انجام امور راهبردی است چرا که در غیر این صورت در فعالیت‌های خود دچار تکرار شده و نمی توانیم عفاف گرایی را هر چه بیشتر در جامعه اسلامی توسعه و گسترش دهیم.

وی یادآور شد: پوشش و حجاب نه تنها باعث سلامت اخلاقی جامعه و پایبندی به هنجارهای دینی می‌ شود بلکه زمینه بروز و شکل‌گیری بزهکاری ها را در جامعه به حداقل می‌ رساند و رسانه ها باید با ساخت برنامه‌ های فاخر و ارزشی، دینی و با استفاده از کارشناسان مجرب زمینه خودآگاهی جوانان را نسبت به مسئله مهم عفاف و حجاب و الگو برداری از سیره ائمه معصومین(ع) را در جامعه بیان کنند.

رجبی توضیح داد: امروز کم کم احترام و ارزش انسانی از بین رفته و شرافت و حس همدوستی از جامعه مسلمانان سلب شده است. فساد و بی بندو باری و ارتکاب انواع گناهان کبیره در لایه مختلف اجتماع جزء زندگی روز مره مردم شده و تهمت، غیبت، فحاشی و ناسزاگویی نمک مجلس جوانان گردیده است.

وی در آخر نیز یاد آور شد: امروزه در میان جوانان و نوجوانان جان و مال و آبروی انسان ها احترام ندارد و اکثراً در مادیات دنیا غرق هستند و اصل خود را که همان خلیفه خدا در روی زمین بودن است و باید کار خدایی انجام دهند فراموش کرده اند.

فاطمه جهان یکی دیگر از صاحب نظرانی بود که در این خصوص اشاره نمود: بنیان خانواده، جوانان و ایمان، ارزش های اسلامی، جامعه هدف جنگ نرم دشمن است، دشمنی که با جنگ و سلاح و خونریزی نتوانست بر ایران غلبه کند، اکنون یک شبه می خواهد با زدودن ایمان مردم این سرزمین، سرنگونش کند. رواج فساد و روابط نامشروع در بین جوانان که سرمایه های ملی این کشور هستند، روز به روز از طریق نرم افزارهای گوناگون افزایش یافته و دختر یا پسر جوانی که در معرض این گروه ها قرار دارد، خواسته و یا شاید ناخواسته قدم در وادی بی بند و باری جنسی می گذارد و رفته رفته از ارزش های اسلامی دور می شود.

این کارشناس ارشد جامعه شناسی تصریح کرد: مادری که دخترش را در دامن عفاف و حیای خود تربیت کرده، نمی داند که دخترش در یک شب تبدیل به یک کالای جنسی می شود که در این گروه ها دینش را به حراج گذاشته است. گاهی اوقات سر موضوعی کوچک موجی از بی اخلاقی ها راه می افتد که مسئولین فقط نظاره گر آن هستند در حالی که خیلی از کشورها برای این گونه مسائل ستاد بحران مجازی تشکیل داده اند.

وی توضیح داد: هرچند جامعه کنونی ما از نظر معیارهای اصلی اسلامی که برای یک جامعه دینی مطلوب و ایده ال در نظر گرفته شده، دارای کاستی ها و ضعف های مهمی است اما اگر بخواهیم نگرش خوبی نسبت به جامعه جوان و نوجوان خود داشته باشیم تنها می توانیم با فرهنگ سازی درست و اساسی جلوی این بی بند و باری ها را بگیریم.

جهان در ادامه نیز گفت: درک جوان از جمله مسائلی است که لازم است در مورد جوانان رعایت شود. به دلیل آنکه جوان خود را در این سنین غریب و تنها می بیند، اغلب سعی می کند علیه سنت ها و آداب و رسوم قیام نماید، همچنین از والدین خود و جامعه کناره گیری می کند و فقط با همسالان خود تماس می گیرد. در چنین حالتی، جوان به یک یا چند راهنما نیاز دارد تا او را درک کرده و محرم اسرار و همراز او گردند.

وی در ادامه تاکید کرد: حال اگر کسی نباشد که به درد دل های جوان گوش فرا دهد و یا احیاناً پدر و مادر در مقابل تفکرات او واکنش شدیدی از خود نشان دهند، روشن است که جوان دیگر والدین را محرم اسرار خود نمی داند و مسائل خصوصی را با آنان در میان نمی گذارد. پس باید با جوان همراز بود و به او گفت که ما تو را درک می کنیم و می توانی مشکلات و ناراحتی های خود را با ما در میان بگذاری. وقتی جوان احساس کرد که حرف هایش خریدار دارد، آنها را با پدر و مادر در میان خواهد گذاشت. در غیر این صورت، او احساس تنهایی می کند و تعادل روانی خود را از دست می دهد. حال اگر جوانی به هر دلیلی احساس کند درک نمی شود و خود را در سطح خانه یا جامعه بیگانه ببیند، علیه تفکر، مذهب و یا نحوه پوشیدن لباس بزرگ سالان طغیان می کند و این مسئله را به شکل های گوناگون از جمله پوشیدن لباس هایی با نماد غربی بروز می دهد.

این کارشناس تصریح نمود: دوران نوجوانی و جوانی مهم ترین دوران زندگانی انسان محسوب می شود. در این دوران تحولات عظیمی در درون فرد روی می دهد. او در مرز بلوغ و نوجوانی از طفیلی بودن می رنجد و می خواهد به خود متکی گردد، نیروی عاطفی در او افزایش می یابد و در عالم دوستی، افراد را عاشقانه دوست دارد و در عالم قهر و نزاع، تا مرز انتقام پیش می رود. در این سنین، افراط و تندروی، غرور، خودشناسی، تردید، اضطراب، خیالات، تهور، استدلال قوی و هوش در بالاترین درجه خود قرار دارد و استعدادها به اوج می رسد. از این رو، فرصت بوجود آمده یک فرصت طلایی است به دلیل اینکه ترقی انسان در این سن شکل می گیرد و انحطاط و سقوط نیز در همین سن به وقوع خواهد پیوست.

وی با بیان اینکه ما نباید حتی دین را به جوان و نوجوان تحمیل کنیم و باید استدلال درست را از دین به این قشر آموزش دهیم ادامه داد: جوان به دلیل توانمندی های ذهنی خود، دین صرفاً تقلیدی را برنمی تابد. او باورهای دینی را که از دوران کودکی به صورت تقلیدی به او القا شده، کنار می زند و می خواهد دینی را بپذیرد که با سطح تفکر او متناسب باشد. اما بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می شود برایش قانع کننده نیست. از سوی دیگر، جوان می خواهد همه آموزه های دینی را با عقل خود بسنجد. او فکر می کند اگر آموزه های دینی در قالب های فکری او بگنجد صحیح است، وگرنه درست نیست و باید کنار گذاشته شود. این عوامل موجب می شود هویت دینی جوان به خوبی شکل نگیرد و دچار بحران شناختی نسبت به این آموزه ها شود و راه نجات از این بحران را گریز از دین بداند.

جهان در آخر نیز توضیح داد: جوانان با مشاهده کسانی که قول و عملشان یکی نیست و در عین حال، دعوت به دین داری می کنند، از خود می پرسند: اگر اسلام خوب و ارزشمند است، چرا مدعیان آن بدان عمل نمی کنند؟ آنها می گویند: چرا این مدعیان دین فقط ما را به عمل به دستورات دینی توصیه می کنند، حال آنکه خودشان فرسنگ ها با دین و احکام دینی فاصله دارند؟ جوان چون هنوز از پختگی لازم در مورد دین برخوردار نیست و به آن حد از شناخت و عرفان مذهبی نرسیده است تا لغزش افراد را به حساب خود آنها بگذارد نه دین و مذهبشان، به محض دیدن خلاف و اشتباه در اعمال الگوها و کسانی که به طرف دین دعوت می کنند، آن را به حساب دین و اخلاق و فضیلت می گذارد و از این رو، تمام دیدگاه ها و آرزوهایش به یکباره فرو ریخته، نسبت به همه چیز بدبین می شود. در این باره می توان گفت که الگوهای زنده و مشهور باید در مورد هدایت نسل نو احساس مسئولیت و مواظبت بیشتری کنند و از سوی دیگر، به نسل جوان اصالت دین منهای افراد تفهیم گردد تا با فرو ریختن و یا ریزش یک الگو، جوان این را به حساب فرو ریختن دین و اخلاق نگذارد.

اشتراک گذاری