- تعدادی از وزیران دولت، استاندار سمنان و … آمدند و رفتند و هیچ اتفاقی رخ نداد!!
- برگزاری اجلاس علمی شهرهای اتحادیه راه ابریشم در سمنان
- احداث ۱۹ هزار واحد مسکونی در طرح نهضت ملی مسکن در سمنان!
- ۴۷ کشته و زخمی در تصادفات جادهای استان طی هفته گذشته
- درباره توان باروری «آذر» و «توران» باید یکسال صبر کرد!
- حسرت تامین آب استان های همجوار و ناامیدی از مسئولان استان
- با ائمه جمعه استان سمنان در نماز جمعه این هفته ۱۰ آذر ۱۴۰۲
- یک فوتی در واژگونی پژو در محور معلمان_طرود
- آزادی ۹۸ نفر از زندانیهای استان سمنان
- اگر همه اصلاحطلبان تائید صلاحیت شوند، مشارکت تا ۳۰ درصد افزایش پیدا خواهد کرد!
خرافات و نقش ماندگار آن در جامعه امروز
گزارش روز (گزارشگر : مائده شریفی)
خرافات و نقش ماندگار آن در جامعه امروز
یکی از معضلات همیشگی جوامع، وجود خرافه و اعتقاد به آن است. عوامل و زمینه های خرافه گرایی در همه کشورها، آیین ها و دین ها وجود دارد و بمانند پوستینی وارونه در پی تحریف واقعیت اند. نحله های خرافه پرستی یکی پس از دیگری رشد یافته و هر روز عده ای زیادی از مردم ناآگاه از جمله مردم ایران را جذب خود می کند.
خرافه را معمولا معادل ‘ترس از پدیده ای که نسبت به آن جهل داریم’، تعریف کرده اند. بسیاری از مردم از روی ساده لوحی و عدم اعتماد بنفس و نیز عدم ایمان به قدرت لایزال خداوند ، در توجیه شکست ها ، عقب ماندن ها ، از دست دادن ها و به دست نیاوردن ها ، به تأثیر امور خرافی همچون نحوست روز یا ماهی خاص، دخالت اجنه و ارواح، و طلسم باور کرده، و از این رو برای رفع این موانع به افراد سودجویی که با شگردهای متعدد اقدام به فریب ایشان می کنند، مراجعه می نمایند.
محمد حامدی یکی از افرادی بود که در این باره عنوان نمود: خرافه، امری می باشد که در برابر علم قرار دارد، چون علم متکی بر شواهد و دلایل است و یکی از ویژگی های خرافه این است که شواهد و دلایل و مستندی ندارد ، یعنی باوری است بدون بنیاد. و علم است که تفسیرهای خرافی از معنای جهان را کنار می زند و در یک کلام باید بگوییم خرافه یعنی جهل.
وی در خصوص هدف از ترویج خرافات در جامعه افزود: در بسیاری از افراد هدف از ترویج خرافه ، یکی خودنمایی و دیگری عقب نگه داشتن جامعه برای رسیدن به منفعت شخص یا گروهی خاص است. یعنی برای اینکه خودشان را مطرح کنند به تبلیغ عرفان های فاسد و خرافه روی می آورند. استاد دانشگاهی که می رود و جلوی یک آدم بیسواد زانو می زند برای مطرح شدن خودش این کار را می کند. و همان طور که گفتم همه خرافه پرستی ها از روی نیاز نیست بلکه از روی زیاده خواهی و جاه پرستی است.
حامدی تصریح کرد: غربی ها با امکاناتی که ادبیات ، رسانه ها ، رمان ها ، و تئاترها دارند به جنگ خرافه رفتند و از آنجا غیر مستقیم روی ذهن مردم اثر گذاشتند. ما باید از این روش ها استفاده کنیم ما امکانات زیادی داریم . من با اینکه چشمم بسیار ناراحت است اما گاهی اوقات برخی سریال ها را می بینم و متوجه می شوم که برای مردم سرگرم کننده است اما متأسفانه فاقد ایده و گاه حتی ضد ایده هستند و بنا براین بی فایده اند.
این شهروند تاکید نمود: البته جامعه غرب هنوز هم سرشار از تفکر خرافه ایست اما بسیار کمتر نسبت به گذشته اش شده است. گاهی در برخی امور ما از آنها کامل تریم . مثلا شما فیلم های غربی را که می بینید هنوز برخی حیوانات عظیم الجثه یا آدم آهنی در کنار آدمها، اموری را در دست دارند ، این به همان پس زمینه ذهن خرافی شان باز می گردد. در صورتی که اکثر زنان و مردان بالغ کشور ما صحنه های آدم آهنی و این قبیل چیزها برایشان کسل کننده و ابلهانه می نماید.
محمد حامدی همچنین خاطر نشان کرد: اسلام به ما اعلام کرده است که یک ساعت اندیشیدن بهتر از هفتاد سال عبادت است. یعنی اسلام می گوید متفکر می خواهم ویک آدم به خاک بیافت صرفا نمی خواهم. اگر به خاک بیافتد، اول باید عقلش را درست کند و بعد بگوید ارزش پرستش چیست که قطعا این موضوع را عقل ما تعیین می کند.
وی بیان داشت: ما بیش از هر چیز باید به مردم اطلاع رسانی کنیم و سطح آگاهی و شناخت جامعه را بالا ببریم و قبل از همه باید نشان دهیم که خودمان اهل خرافه نیستیم. چون برخی افراد وقتی می بینند همه چیز دارند، از لحاظ ثروت، خانه راحت، شأن اجتماعی و غیره ، در صدد ارتباط با امور مخفی و ماورائی بر می آیند، یعنی زیاده خواهی و جاه طلبی شان آنها را به فکر شفای بیماران و اموری از این قبیل می اندازد. در واقع تلاش می کنند که به مانند فردی که قادر به برآوردن تمام حوائج دیگران است، جلوه کند. پس بنابراین علاوه بر جهل و ناامیدی وشکست ، زیاده خواهی نیز عاملی از عوامل خرافه گرایی است.
حامدی در آخر توضیح داد: اگر بشر اندکی واقع بین باشد روابط علّی و معلولی حوادث و قضایای عالم را درک می کند، می فهمد که مسأله شانس و بخت یک خیال است و عقل آن را به رسمیت نمی شناسد. کسی ذاتاً خوشبخت یا بدبخت نیست. گلیم بخت هیچکس نه چنان سفید بافته شده که قابل سیاه شدن نباشد و نه چنان سیاه که قابل سفید شدن نباشد، گلیم بخت هر کس همان صفحه روح و آیینه ی قلب خود اوست این صفحه هم قابل سفید شدن است و هم قابل سیاه شدن، علم و معرفت، ایمان و تقوا، اعتماد به نفس، مداومت بر عمل صالح، هم نشینی با نیکان این صفحه را سفید می کند و جهل، خرافات، تعصبات و فسق و فجور و مصاحبت با ناصالحان آن را سیاه و تاریک می سازد.
سمیه مهرانی یکی دیگر از صاحب نظرانی بود که در این خصوص توضیح داد: افراد مضطرب و نگران، افرادی که مهارت حل مسأله ندارند و اغلب زنان و افراد کم برخوردار جامعه گروه درگیر با خرافات هستند؛ این در حالی می باشد که اگر پایههای اعتقادی به خدا ضعیف شود، مردم به بندههای خدا مراجعه میکنند.
وی اظهار کرد: افرادی که مهارت حل مسأله ندارند و نمیتوانند آن را به شکل دقیق حل کنند به خرافات روی میآورند؛ این در حالیست که گسترش مراکز مشاوره، در حل معضل خرافه تاثیرگذار است، زیرا اگر مراکز مشاوره در جامعه افزایش یابد و افراد به روش علمی به حل مشکل بپردازند مثلا برای حل مسایل زناشویی به جای دعانویس به مراکز مشاوره مراجعه کنند بسیاری از مشکلات حل میشود.
مهرانی اذعان داشت: به عقیده من افرادی که مضطرب و نگران هستند عقاید خرافی را راحتتر قبول میکنند؛ از سویی عقاید خرافی نقش منفی در زندگی مردم دارد و ترس از خرافات نیز موجب تنش میشود. به طور کل وجود خرافات و برخی باورهای غیرمنطقی حربه و فرصتی برای دشمنان و فرقههای جهل است و سبب انحراف برخی از مردم میشود.
این شهروند همچنین در ادامه سخنانش گفت: متاسفانه هیچ نهادی در جامعه مسئولیت برخورد با این افراد را بر عهده نمیگیرد و این افراد راحت در خیابان و اماکن فرهنگی نشستهاند و حتی برای سحر و جادوی خود قیمت تعیین کردهاند. خرافه دینی حتی میتواند منجر به آشوب شود و در صورت عدم کنترل مشکلات بزرگی را در پی خواهد داشت که در این زمینه عالمان دینی و رسانهها باید با هماهنگی در جهت زدودن ساحت دین از خرافه گام بردارند.
وی با بیان اینکه فالگیریهای اینترنتی نوع دیگری از این خرافات است تاکید داشت: متاسفانه این موضوع طرفداران زیادی هم پیدا کرده که سبب میشود بسیاری از زندگیها با اظهارنظرهای بیجا و حرفهای بیاساس از هم بپاشد. همچنین ما باید به دنبال تقویت اعتقادات خود، معرفت طلبی، افزایش سطح آگاهی و اتکا به خداوند، قرآن و ائمه اطهار(ع) باشیم تا از گرایش به انحراف در امان باشیم.
مهرانی گفت: باید توجه داشت که گرهگشایی با توسل به ادعیه سفارش شده که منافاتی با منابع فقهی و مسایل شرعی ندارد اما کسب درآمد از طریق دعانویسی مورد تایید دین نیست و نباید این موضوع زمینهای برای کسب درآمد برخی فرصتطلبان و سو استفاده از اعتقاد مردم باشد. یقینا رویکرد هر چه بیشتر به دین، مهمترین لازمه جامعه است که این امر در مبارزه با معضلاتی مانند خرافه تاثیرگذار خواهد بود.
این شهروند تصریح نمود: بهترین راه حل برای جلوگیری از این معضل را شناخت احکام اسلامی، پیروی و تبعیت از ائمه جمعه و علمای آگاهی مانند رهبر معظم انقلاب، مراجع تقلید و طلاب حوزههای علمیه دانست و از دیگر راههای آگاهیبخشی و افزایش معرفت دینی مردم جامعه، استفاده از ظرفیت رسانهها است.
وی اظهار کرد: مروجان خرافه در جامعه باید بدانند از روی جهل آنها بسیاری از رسانههای دنیا در حال سوءاستفاده و بدنام کردن دین و تبلیغ علیه مسلمانان هستند. خرافه، دعانویسی و اعتقاد به نیروهای بی اساس، فقط نشان از ضعف و فرار از مشکلات است و آیه شریفه ” الا بذکر ا… تطمئن القلوب” یادآور آن است که هیچ دستی بالاتر از دست خداوند نیست.
وی در آخر سخنان خود نیز تاکید کرد: بنابراین لزوم مبارزه با خرافهگرایی در روزگار ما اصلی تردیدناپذیر است. در این مسیر ابتدا باید معنای خرافه را بهدرستی شناخت و در عین حال در مسیر نفی خرافه، کرامات، امور خارقالعاده غیبی و معنویتگرایی را نفی نکرد. البته این مسئله لزوم حذف خرافات از جامعه را نفی نمیکند و لذا تمام نهادهای فرهنگی و آموزشی کشور برای ریشهکن کردن خرافات در دین رسالت عظیمی را بر دوش دارند و کوتاهی در این زمینه قطعاً خسارات جبرانناپذیری را به اجتماع و دین وارد خواهد ساخت.
عباس قنبری نیز در این باره خاطرنشان کرد: خرافهگرایی یا خرافه پرستی معمولا زمانی به وجود میآید که منشا و علت یک رفتار یا عملی ناشناخته است و از آنجاییکه رابطه علت و معلولی، یک اصل مورد قبول در بین همهی انسان ها می باشد، لذا عدهای برای برخی رویدادها، علتسازی کرده و رفتار مورد نظر را معلول یک امر غیبی، ماورایی و یا موهوم میدانند.
قنبری با تاکید بر اینکه خرافهگرایی معلول جهل آدمی است، افزود: در برخی مواقع، عدهای از افراد سودجو برای سوء استفاده کردن از مردم، موارد موهومی را به آنها القا کرده و به دنبال تحقق اهداف خود هستند؛ گاهی نیز تکرار یک عمل یا گفتار در چند دوره و نسل، باور غلطی را در ذهن مردم ایجاد میکند و تقلیدی کورکورانه را به دنبال دارد. در این مواقع، ممکن است، رفتاری خاص در زمانی مشخص و بنابر دلایلی انجام شده باشد اما با گذر زمان، علت اصلی آن رفتار، فراموش شده و صرفا به یک عادت تبدیل شده باشد لذا انسان خرافهگرا دلیلی غیرمنطقی برای آن میتراشد و باوری غلط را در ذهن خود پرورش میدهد.
عباس قنبری با اشاره به اعتقاد برخی افراد به مقوله شانس، گفت: عدهای از مردم که حوصله تحقیق یا علتیابی را ندارند و یا در پی یک آرزو یا خواستهای هستند اما برای رسیدن به آن، تنبلی رفتاری دارند، موهوماتی از قبیل شانس، رمالی و پناه بردن به ارواح و جن را در ذهن خود ساخته و موفقیت دیگران را فقط نوعی شانس یا جادو میدانند.
این صاحب نظر با بیان اینکه شانس، یک تعریف منطقی دارد، خاطرنشان کرد: شانس عبارت است از محل تلاقی آگاهی و آمادگی؛ اگر انسان نسبت به رفتاری، آگاهی لازم را داشته باشد و در عین حال، آمادگی دریافت اطلاعات و امکانات لازم را به دست آورد، معمولا به خواسته خود میرسد؛ ولی متاسفانه در برخی موارد، خود فرد یا دیگران بدون دقت به اینکه موفقیت مورد نظر نتیجه آگاهی و آمادگی اولیه بوده است، آن را به شانس ربط میدهند.
وی در ادامه اظهار داشت: خرافهگرایی به این دلیل در افراد ایجاد میشود که انسانها به جای تحقیق و پژوهش برای یافتن دلیل و تفکر برای حل مسئله، خودشان را اسیر یک جواب و علت غیرمنطقی میکنند. علتهای غیرمنطقی از آن جهت که قابل شناخت نیستند، انسانهای خرافهگرا را مقهور و مطیع رفتاری خاص کرده و آنها را فاقد قدرت اراده و تغییر میکند بطوری که این افراد به جمود فکری گرفتار میشوند.
این شهروند تصریح کرد: برخی از انسانهای سودجو با پیشنهادهای غیرمنطقی، غیرانسانی و حتی غیر اخلاقی راهکارهایی خلاف واقع به افراد خرافهگرا میدهند و آسیبهای جدی و جبران ناپذیری را سبب میشوند. لذا باید باور کنیم که هر کس چیزی دارد، کاری کرده است که دارد و هر کس چیزی ندارد، کاری نکرده است که ندارد و باور کنیم که همه چیز و هر رفتاری علتی منطقی دارد که باید جستجو شود.
وی با ذکر مثالی عنوان کرد: عطسه حالتی است که به دلایلی از جمله تحریک مژههای بینی و دستگاه تنفسی به وجود میآید و عواملی چون سرماخوردگی یا حساسیت میتواند عامل این رفتار باشد ولی متاسفانه عدهای آن را به فال بد گرفته و حامل یک پیام منفی میدانند که البته علمای دینی برای مبارزه با این تفکر سفارش کردهاند به شخصی که عطسه میکند بگویید “عافیت باشد” و برای او سلامتی بخواهید.
قنبری با تاکید براینکه ذهنیت بد همچون آهنربا و مغناطیس میتواند جاذب بدی ها باشد، توضیح داد: تصور منفی، سعی و تلاش آدمی را برای انجام فعالیت کاهش میدهد و طبیعی است که اگر رفتاری حساب شده انجام نشود پیامد حساب شدهای هم نخواهد داشت به همین خاطر گفته میشود که فکر شکست، عامل شکست است چراکه اقدامات لازم متوقف میشود و نهایتا نتیجه مورد نظر به دست نمیآید.
عباس قنبری در آخر ابراز نمود: متأسفانه بخشی از خرافهها با نیت خاصی از کشورهای غربی به کشور ما منتقل شدهاند که کارکرد سیاسی دارند. مسئولان فرهنگی باید در این زمینه هوشیار باشند و بهموقع این توطئهها را خنثی کنند. خرافه از مظاهر فساد است و لذا باید با آن مبارزه کرد و به اصلاح آن پرداخت. خرافه بیماریای است که بر تن جامعه عارض میشود و مصلح، طبیبی است که به معالجه بیماری میپردازد. در این راستا دستگاههای فرهنگی کشور و مراکز آموزشی جامعه و حوزههای علمیه وظیفه دارند که اولاً خرافهها را از دین بزدایند و دین حقیقی را در معرض دید و فکر مخاطبان خود قرار دهند و ثانیاً با بهرهگیری از الزامات جدید، تصویری را از دین ارائه دهند که در مقابل گزارههای نوین، صامت و ساکت نباشد. این دو مهم البته نیازمند جهد فراوان است.
المیرا کاشی روانشناس بالینی به عنوان کارشناس در این خصوص اظهار داشت: خرافه به عنوان یک پدیده اجتماعی همواره در طول تاریخ با بشر همراه بوده و این روزها در ظاهر متحول و مدرن شده است مانند سقوط شهاب سنگ و تحقق آرزوها، لمس چوب به منظور دستیابی به آرمان ها، یونجه چهار برگ و گشودن بخت و اقبال و نحسی شکسته شدن آئینه و شیشه، نحسی عدد ۱۳ و تقدس عدد هفت. اما این خرافه پرستی به سبب عدم آگاهی و جهل، تقلید کوکورانه از سنن پیشینیان، ضعف ایمان و اعتقاد، تنبلی و کاهلی، عدم توانمندی، کاهش اضطراب و هیجان، کسب آرامش و دستیابی به اهداف و خواست ها بروز می کند و موجب کاهش اعتماد به نفس، خودبینی و خودباوری، عدم درک نقاط قوت و ضعف و اختلال در عزم و اراده و کسب موفقیت میشود.
وی ادامه داد: باید قبول کنیم که این موضوع بازار کار فالگیران، رمالان و دعانویسان را رونق میبخشد و آدمی را برای دستیابی به پیشرفت در انتظار بخت و طالع قرار می دهد. این آسیب اجتماعی که در سطح جامعه هم بی شک با توسعه ایستایی و سکون پیشرفت کشور را تحت تاثیر قرار می دهد، گاه گریبانگیر جوانان، روشنفکران و فرهیختگان نیز می شود؛ آسیبی که به طور حتم با تقویت ایمان، فرهنگ و دانش بشری کاهش می یابد.
این روانشناس همچنین در این باره گفت: تکرار مداوم این اقدام که به منظور کاهش و رفع اضطراب انجام می پذیرد به تدریج و با گذشت زمان به باور و اعتقاد آدمی تبدیل می شود. به عنوان مثال انتخاب عدد هفت در قرعه کشی به عنوان عدد مقدس که در برخی از جوامع رایج است به سبب کاهش هیجان و اضطراب است. در حقیقت آدمی برای دستیابی به آرامش نیازمند یک قدرت ماوراءالطبیعی است و این هدف با بهره گیری از رمل، اسطرلاب و خرافه محقق می شود.
کاشی با بیان اینکه اعتقاد به وهم و خرافه گاه در قشر جوان و فرهیخته نیز مشاهده می شود، افزود: ظاهر خرافات به تدریج متحول شد؛ به عنوان مثال اعتقاد به دعانویسان به منظور پیش بینی برخی مباحث به اعتقاد به فال قهوه و تاروت تغییر شکل داد. به عبارت دیگر ظاهر این باور متحول و مدرن شد؛ اما اعتقاد به افسانه و خرافه از بین نرفت. البته گاه برخی عالمان نجوم و مفسران دینی نیز به سبب تعابیر اشتباه و افراطی دین و همچنین علم نجوم و ستاره شناسی گرفتار موهومات می شوند. یکی از مهمترین آثار و تبعات مخرب اعتقاد به خرافه تضعیف باورها، هنجارها و عملکردهای اجتماعی است که بی شک مانع توسعه و پیشرفت یک جامعه هستند. این آسیب همچنین در سطح فردی و اجتماعی موجب توقف و رکود می شود زیرا آدمی برای دستیابی به اهداف و خواست ها وابسته به زمان معین توسط فال گیران است.
این کارشناس تاکید نمود: عملکرد اجتماعی بشر آینده وی را رقم می زند؛ بنابراین از طریق اقدامات آدمی فرصت پیش بینی در خصوص برخی از مباحث فراهم می شود؛ اما این پیش بینی با بهره گیری از فال و اسطرلاب مقدور نیست. بنابراین باید گفت که گفتگو و پیش بینی در رابطه با آینده از طرف بزرگان دین و عارفان به حقیقت بینی و نه پیشگویی تعبیر می شود.
المیرا کاشی در رابطه با خرافه زدایی افزود: موثرترین روش به منظور کاهش و رفع خرافه پرستی در یک جامعه ایجاد بصیرت و اصلاح مباحث اعتقادی است. به عبارت دیگر ایجاد بصیرت و بهره گیری از قوه عقل و منطق به منظور استنباط احکام و مباحث دینی و مذهبی سبب کاهش و رفع این آسیب اجتماعی است.
وی با بیان این که دین اسلام دین عقل و فهم و تفکر است در آخر گفت: رواج خرافه پرستی و باور به آن ناشی از عدم پذیرش فهم و تفکر و در حقیقت عدم پذیرش دین است. بنابراین باید مردم را دعوت به تفکر و اندیشه کرد در غیر این صورت زمینه به منظور رواج خرافه پرستی فراهم می شود.
- ضریب ۶۵ درصدی هتلینگ در استان طی تعطیلات نوروزی
- پرداخت ۳۱۰ میلیارد تومان ماهانه مستمری بیمهشدگان تامین اجتماعی در سال ۱۴۰۱
- خانوادههای پرجمعیت استان سمنان زمین ۲۰۰ متری دریافت میکنند
- دریافت اجباری وجه از اولیاء دانش آموزان قانونی نیست!
- با ائمه جمعه استان سمنان در نماز جمعه این هفته ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
- ضرورت تسریع در تهیه طرح جامع ترافیک شهر سمنان
- از دنا پلاس تا فیدلیتی و دیگنیتی!!
- صندلیهای خالی دانشگاهها ریشه در بیکاری تحصیلکردهها دارد!
- عملکرد شوراهای اسلامی در بوته نقد !
- ثبت ۳۵۰ هزار تردد در محورهای استان سمنان