امروز شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

خانواده گریزی ، معضلی که نباید آن را نادیده گرفت

کد خبر: 5851
زمان انتشار: ۲۶ دی ۱۴۰۰ - ۱۷:۳۰ بعد از ظهر -
41 بازدید

گزارش روز (گزارشگر: مائده شریفی)

خانواده گریزی ، معضلی که نباید آن را نادیده گرفت

 

جامعه ایران به‌واسطه تحولات ساختاری و ارزشی در دو دهه اخیر، تغییرات گسترده‌ای را در حوزه خانواده تجربه کرده است. تبیین‌های نظری متنوعی در مورد علل تغییر در خانواده ارائه شده است. برخی از آن‌ها بر نقش تغییرات فرهنگی نظیر رشد فردگرایی تأکید کرده‌اند. با رشد فردگرایی، تأکید بر هویت فردی و شخصیت مستقل، مبنای تنظیم روابط اجتماعی می‌شود. فرار از منزل نیز از پدیده‌های ناهنجار دیگر اجتماعی است که برابر برخی برآوردها در چند ساله اخیر افزایش یافته و مسلما پیامدهای منفی این پدیده شوم نیز در درجه اول متوجه خانواده‌ها و در درجه دوم متوجه جامعه می‌باشد. همه این موارد تاکیدی بر پدیده شوم خانواده گزیری نسل جدید دارد که می تواند آینده ناخوشی را برای همه ما در بر داشته باشد.

 

محمد عبدوس با بیان اینکه مدت‎هاست پدیده خانه‎گریزی جوانان به یکی از آسیب‎های اجتماعی مهم در کشور تبدیل شده است، گفت: پدیده شوم خانه‌گریزی را باید جدی گرفت.

 

وی با اشاره به اینکه ترک خانه و خانواده، از جمله رفتارهای ناسازگارانه‎ای است که در وهله اول فرد خانه‎گریز را دچار مشکل می‎کند، افزود: پدیده شوم خانه‌گریزی با توجه به پیامدهای اجتماعی که در سطح کلان در خانواده و جامعه ایجاد می‏‌کند، باید مورد بررسی دقیق و کارشناسانه از سوی متولیان امر قرار گیرد.

این فعال اجتماعی با یادآوری اینکه ترک خانه در اصل نوعی واکنش است که از دیرباز توسط برخی از انسان‏های نازسازگار رخ داده است، تصریح کرد: خانه‏‌گریزی بعضاً به علت شرایط بد محیط زندگی خانه، محیط کار و غیره به عنوان یک مکانیزم دفاعی به منظور تغییر وضعیت و یافتن شرایط بهتر انجام می‌شود، در حالی که یافتن امنیت و آسایش در خیابان‎ها و مکان‎های دیگر سرابی بیش نیست.

عبدوس با تأکید بر اینکه شرایط خانوادگی ازعوامل تشدید کننده فرار از خانه است، ادامه داد: شکاف بین نسل‎ها، کم‌توجهی به مسایل تربیتی و پرورشی فرزندان، اعتیاد والدین، خشونت والدین، تبعیض، سخت‌گیری و آزادی‎های افراطی، هم‌دل نبودن والدین باهم، ازدواج‎های تحمیلی و بالاخره بهره نبردن از آموزه‎های دینی، ازعوامل زمینه‎ساز خانه‎گریزی نزد جوانان است.

محمد عبدوس همچنین در ادامه از منظر اجتماعی نیز پدیده خانه‎گریزی را مورد کنکاش قرار داد و یادآور شد: به سربردن جوانان در عصر انفورماتیک به تعریفی دیگر گذار از جامعه سنتی به مدرن می‎تواند موجب افزایش ناهنجاری‎های اخلاقی و مدگرایی و ایجاد بحران هویت در جوانان باشد. افرادی که ترک خانه می‎کنند به علت نبود نهادهای حمایتی مسئول در دام‎های هولناک گرفتار می‌شوند و عاقبت شومی در انتظارشان است.

وی تصریح کرد: در کشور ما برای دختران، زنان و حتی مردان، نهادی اجتماعی و حمایتی وجود ندارد که در صورت گریز از خانه از آنان حمایت کرده و زیر نظر مشاوران مشکل آنان را حل و به آغوش خانواده برگردانیده شوند. این افراد معمولا مورد سوء استفاده قرار می‎گیرند. این افراد در اصل به علت گرفتار شدن در دام‎های متعدد اعتیاد، دیگر روی بازگشت به خانه و آغوش خانواده را ندارند، در حالی که مجرم نبوده و قربانیان خانه و اجتماع هستند.

این فعال اجتماعی با بیان اینکه خانواده هسته اصلی هر جامعه‎ را تشکیل می‎دهد و در صورت نابسامان بودن خانواده، پدیده‎های مخربی سر راه افراد خانواده به وجود می‎آید، افزود: پس باید از نابسامانی‎ خانواده با درایت و هوشیاری جلوگیری کرد. از سخت‎گیری‎های افراطی حذر کرد، رابطه سالم را در خانواده نهادینه کرد، از تبعیض بین فرزندان خودداری و همراه و همدل بودن با فرزندان، شناخت و آگاهی از روحیات جوانان و مهم‌تر از همه با ترویج عقاید دینی و مذهبی و درونی کردن آن، جوانان را از پدیده‎هایی که با آسیب‏‎های اجتماعی همراه است، حفظ کنیم.

عبدوس در آخر سخنان خود خاطرنشان کرد: در موفقیت یا عدم موفقیت فرزندان، والدین نقش اساسی دارند و درک مسئولیت حفاظت آنان از گزینه‎های اجتماعی، از وظایف اصلی والدین است، بنابراین باید بکوشیم که خانه را برای فرزندان خود به مکانی امن تبدیل کنیم.

سمیه سالاریان نیز با اشاره به اینکه بحث خانواده گریزی یک معضل اجتماعی است گفت: آمارها نشان دهنده افزایش این آسیب است. البته که این مسئله در تمامی کشورها رایج است. اما اهمیت این موضوع آنجاست که باید ببینیم چه می‌شود که یک فرد امن‌ترین فضا را که خانه است رها می‌کند و فرار می‌کند. البته در نوجوانان و دختران این آمار بیشتر است.

سالاریان در ادامه اظهار داشت: ازدواج گریزی دریچه دیگری است که باید در آسیب خانه و خانواده گریزی بدان پرداخته شود. در این خصوص باید رابطه فرد و فرهنگ با همدیگر بررسی شود. در گذشته فرهنگ بر فردیت اولویت داشت اما امروز فردیت بر فرهنگ اولویت پیدا کرده که می‌تواند ازدواج سفید را انتخاب کند. این نتیجه چنین تغییری است.

پس از این سمیه سالاریان، در پاسخ به این سوال که چرا انسان‌ها از جامعه فراری شده‌اند و دیگر نیازی به جمعی زندگی کردن ندارند؟، گفت: اگر این مسئله را از بعد نیاز بررسی کنیم متوجه می‌شویم که انسان اساساً یک موجود اجتماعی خلق شده است. حتی انسان امروزی نیز اجتماعی است اما نوع برآورده کردن نیازهایش متفاوت شده است. در گذشته خانواده‌ها گسترده بودند و ارتباطات گسترده بود اما آرام آرام به سمت خانواده‌های تک هسته‌ای رفتیم. بنابراین نوع روابط تغییر کرده است. امروز خانواده‌ها باید سعی کنند که ارتباطات را تقویت کنند تا گرفتار مسئله‌ای چون خانواده گریزی نشوند. البته که خانواده گریزی علل متفاوتی دارد. پس باید دو مسئله مهم بررسی شود. اول اینکه فرد خانواده گریز از نظر روحی و روانی آیا دچار مشکلاتی است و دوم اینکه میزان فشارهای خانوادگی چقدراست؟

وی در ادامه با اشاره به موضوع طلاق عاطفی اظهار داشت: انسان موجودی است که به جمع علاقه مند است اما چرا یک ارتباط که در جمع است به چنین جایگاهی می‌رسد؟ خانواده یک نهاد عاطفی است، و باید بررسی کنیم که چه باید کنیم امروز خانواده یک مکان امن باشد؟ خانواده خود در تولید یک خانواده امن نقش دارد. وقتی فرزند طلاق عاطفی را در خانواده مشاهده می‌کند دیگر علاقه‌ای به تشکیل زندگی نخواهد داشت.

این شهروند با تاکید بر جایگاه خانواده ادامه داد: خانواده نقش به سزایی در تربیت فرزندان دارد. نباید این اشتباه شود که مدرسه نقش تربیتی خانواده را ایفا می‌کند بلکه این خود خانواده است که باید اصول تربیتی را پیاده سازی کند. در دوره نوجوانی تمایل به استقلال طلبی بیشتر است زیرا نوجوانان در این دوره در حال فاصله گرفتن از دوران کودکی هستند و به دوران بزرگسالی نزدیک می‌شوند که کاملاً طبیعی است. اینجا خانواده اگر افراطی رفتار نکند و نوجوان را در تصمیمات شرکت دهد و اعتماد به نفسش را افزایش دهد می‌تواند فضایی را ایجاد کند که نوجوان حس استقلال طلبی را داشته باشد. اما چه می‌شود این نوجوان به خانواده گریزی روی می‌آورد؟ یکی از علل این است که ساختار خانواده به نحوی است که فشارها را بیش از حد توانایی‌های او ایجاد کرده و او را نپذیرفته، در نتیجه این نوجوان ناچار به فرار می‌شود. از سوی دیگر خانواده‌هایی که عواطف سطح پایین دارند، مشغله فراوان دارند و همچنین آزادی‌های فراوان دارند فرزندانشان دچار آسیب خانواده گریزی می‌شوند.

سمیه سالار در ادامه افزود: ازدواج‌های اجباری که هنوز هم وجود دارند از علل خانواده گریزی نوجوانان است. وقتی دو نفر همدیگر را نمی‌خواهند چطور در عصر ارتباطات می‌توانند کنار یکدیگر زندگی کنند. در این زمانه افراد دیگر آگاه شده‌اند و وقتی می‌خواهند تن به ازدواج اجباری ندهند خانواده گریزی را انتخاب می‌کنند.

وی تاکید داشت: در گذشته و سنت‌های ما به فردی بالغ گفته می‌شد که دارای فرزند بود. یعنی حتی فردی که دارای فرزند نبود با عناوین دیگری خوانده می‌شد. اما امروزه دیگر این ارزش‌ها جایگاهی ندارند. در زمانه‌ای خانواده‌ها پدرسالار بودند و همه مسائل با نظر پدر انجام می‌شد. اما امروز نیاز است که پدر به فرزندان حق رأی بدهد، حق نظر بدهد، حق انتخاب بدهد. امروز نیاز است پدر و مادری در خانواده حضور داشته باشند که فرزندانی را تربیت کنند که پدر و مادر را به عنوان بهترین مشاور انتخاب کنند. برای رسیدن به چنین خانواده‌هایی باید از خانواده آغاز کنیم. باید پدر و مادرانی داشته باشیم که بتوانند با دنیای امروز زندگی کنند و انطباق پیدا کنند. آنجاست که فرزندان پدر و مادر را به عنوان دوست و تکیه گاه انتخاب می‌کنند.

علاوه بر این، این شهروند با اشاره به شکل دیگری از خانواده گریزی که فرزند در خانواده است اما هیچ ارتباطی ندارد و هیچ دوستی ندارد، گفت: باید دید در خانواده آیا نحوه برقراری ارتباطات صحیح است یا خیر؟ البته برخی افراد هستند که دچار اختلال‌های شخصیتی هستند که مستثنی هستند. اما افرادی که دچار اختلال نیستند را باید بررسی کرد که چه شده که فرزند در خانه است اما حاضر به ارتباط گرفتن نیست؟ این فرزند ممکن است دچار تبعیض شده باشد یا اینکه دائماً زیر فشار انتقاد و مقایسه شدن است. بطور کلی این فرزندان دچار بحران ارتباط‌گیری می‌شوند. البته که برقراری رابطه پدران و مادران نیز اثرگذار است. بچه‌های امروزی بسیار هوشیار و کنجکاوتر هستند. این بچه‌ها خیلی از مسائل را درباره والدین می‌دانند اما بیان نمی‌کنند. به عنوان مثال بچه‌ها زمانی که می‌بینند والدین آنها دچار بی صداقتی و بی مهری هستند رغبتی به ارتباط‌گیری با آنها ندارند. بنابراین این فرزند علاقه‌ای به ارتباط‌گیری با دنیای اطرافش را نخواهد داشت. این همان اهمیت مهارت گفتگوی خانواده را نشان می‌دهد.

سالاریان در آخر سخنان خود درباره راهکارهای پیشگیری از بروز چنین آسیبی گفت: خانواده باید فشارها را بر فرزندان کاهش دهد. باید توقعات از فرزندان را پایین آورد. خانواده‌ها باید فرزندان خود را به خوبی بشناسند و بر اساس توانایی و حد آنها انتظار داشته باشند. نه تنها خانواده که سیستم آموزشی نیز باید از هر دانش آموزی بر اساس توانایی‌هایش انتظار داشته باشد. اینکه بچه‌ها را به رقابت تشویق می‌کنیم باعث می‌شود دچار سرخوردگی شوند. بچه در قدم اول خانواده گریز می‌شود و در نهایت حتی جامعه گریز می‌شود و به فضای مجازی روی می‌آورد. اینکه امروز افراد در فضای مجازی به دنبال شخصیت سازی هستند به همین دلایل است. باید به فرزندان راه‌های به موفقیت رسیدن را نشان داد نه اینکه راه‌های نرفته خودمان را توقع داشته باشیم آنها بروند! فرزندان امروز نیاز به شناخته شدن دارند تا درک شوند و دیده شوند.

فریبرز غایبی دیگر صاحب نظری بود که در این‌باره توضیح داد: علل و عوامل مختلفی در ایجاد پدیده خانواده‌گریزی، بخصوص در نسل جدید مطرح می‌شود که شاید بتوان گفت یکی از مهم‌ترین آنها فاصله و گسست میان نسل‌هاست، به این معنی که متاسفانه برخی پدر و مادرها با فرزندانشان هیچ اشتراک فکری، کلامی و نقطه مشترکی که بتواند آنها را به هم نزدیک و متصل کند، ندارند و همین وضع موجب می‌شود پدیده خانواده‌گریزی از طرف جوانان و نوجوانان بیشتر اتفاق بیفتد.

وی در ادامه گفت: امروزه وجود مشکلاتی مانند فقر، رفتار نامناسب والدین، نابسامانی خانواده، تبعیض، سختگیری یا آزادی بیش از حد پدر و مادر، خشونت و مواردی از این دست می‌تواند جوانان را به سمت گریز از خانواده سوق دهد. شاید حتی ببنیم که پدر و مادر می‌گویند هر چیزی که او خواسته، برایش فراهم کرده‌اند. هر طور خواسته با او کنار آمده‌اند، اما هنوز هیچ علاقه‌ای به حضور در خانه ندارد. آنها به اشتباه فکر می‌کنند تامین نیازهای مادی فرزندشان کافی است و دیگر لازم نیست کاری برایش انجام دهند اما علل متعددی وجود دارد که می‌تواند موجب بروز این مشکل شود و بچه‌ها را از محیط خانه و خانواده دور ‌کند.

غایبی با اشاره به این‌که عوامل متعددی در این زمینه نقش دارد، خاطرنشان می‌کند: شاید بتوان گفت یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث بی‌علاقگی بچه‌ها نسبت به خانه می‌شود، جذاب نبودن محیط خانه و خانواده برای آنهاست. البته ایجاد جذابیت و علاقه نسبت به فضای خانه، کار چندان سختی هم نیست و اگر پدر و مادر بخواهند، مسلما می‌توانند به این هدف دست یابند.

این صاحب نظر در این‌باره تاکید داشت: اولین و مهم‌ترین نکته‌ای که برای جذاب‌تر کردن محیط خانه باید در نظر داشت، کمک گرفتن از صحبت و مهارت گفتگو در خانه است. البته این گفتگو هم باید به معنای استفاده از مهارت گفت‌وگو باشد، نه فقط حرف زدن که در آن صورت روش بسیار مناسبی است برای نزدیک‌تر کردن تمام اعضای خانواده به یکدیگر و بویژه نزدیک‌تر شدن بزرگ‌ترها و جوانان.

وی برنامه‌ریزی برای داشتن تفریحات دسته‌جمعی را یکی از روش‌های موثر برای برطرف کردن فاصله میان جوانان و بزرگ‌ترها دانست و ابراز نمود: بر این اساس اگر خانواده‌ها بتوانند از همان دوران کودکی فرزندان‌شان، تفریحاتی برنامه‌ریزی‌شده و هدف دار در نظر بگیرند، مانع بروز بسیاری از این مشکلات خواهند شد.

غایبی تصریح نمود: شرایط اجتماعی و خطراتی که ممکن است جوانان را تهدید کند، باعث می‌شود بعضی وقت‌ها پدر و مادر از روش‌هایی کمک بگیرند که شاید از نظر جوانان خیلی مناسب و خوشایند نباشد و نتیجه‌ای برعکس بدهد. به عنوان نمونه نصیحت کردن و پند دادن همیشگی و دائمی می‌تواند جوانان را خسته و بی‌حوصله کند و به همین دلیل است که توصیه می کنند، این روش را خیلی به کار نگیرید زیرا نصیحت مستمر پس از گذشت مدتی، کارایی‌اش را از دست می‌دهد و از طرف دیگر، این روش موجب می‌شود فرزند از مواجهه با بزرگ‌ترها اجتناب کند. در نتیجه تلاش خواهد کرد تا جایی که برایش ممکن است از ارتباط فیزیکی با اعضای خانواده و حضور داشتن در کنار آنها پرهیز کند و با این کار از اندرزهای تکراری و خسته‌کننده در امان باشد.

وی در آخر گفت: اگر کودکی به هر دلیل از خانواده‌گریزان باشد و نخواهد در محیط خانه حضور یابد، می‌توان از طریق تغییر نگرش به او کمک کرد تا نگاهش نسبت به والدین، خانواده و خانه تغییر کند و پس از آن هم می‌توان به کمک رفتاردرمانی نوع رفتارش را طوری اصلاح کرد که او بیشتر به خانواده نزدیک شود. در حالی که متاسفانه برخی والدین زمانی که بچه‌ها فقط حضور فیزیکی دارند چندان به این موضوع اهمیت نمی‌دهند و آن را مشکلی جدی به حساب نمی‌آورند. زمانی که جوانی به این مرحله می‌رسد و از خانه فرار می‌کند برخلاف آنچه فکر می‌کرده، نه تنها به جایی بهتر و امن‌تر نمی‌رود که حتی با مشکلاتی بسیار بزرگ‌تر و جدی‌تر روبه‌رو خواهد شد. به همین دلیل متخصصان می‌گویند پدر و مادر باید فضایی امن و دوست‌داشتنی برای فرزندان‌شان فراهم کنند تا آنها نیز از آسیب‌های اجتماعی در امان بمانند.

زهرا علیزاده در خصوص اهمیت خانواده اظهار کرد: خانواده اولین مکانی است که افراد از آنجا زندگی خود را شروع می‌کنند و شالوده شخصیتشان شکل می‌گیرد و همه ما می‌دانیم که خانواده تاثیر شگرفی در سرنوشت و آینده ما دارد. اما ما در سال‌های اخیر دیده ایم که اعضای خانواده به دلایل مختلفی از هم دورتر شده‌اند و وقت کمی را با هم می‌گذرانند به طوریکه روز به روز زمانیکه اعضای خانواده در طول روز با هم سپری می‌کنند کم و کمتر می‌شود. یکی از عواملی که با احساس شادی در افراد ارتباط مستقیمی دارد داشتن ارتباط صمیمی خانوادگی است و زمانی که افراد بتوانند روابط خوب و پویا با اعضای خانواده خود داشته باشند سلامت روان بیشتر و بهتری خواهند داشت. لذا در این باره باید گفت داشتن روابط غنی در بین اعضای خانواده به آن‌ها کمک می‌کند در محیطی که کاملا امن و قابل اعتماد است بتوانند راجع به مشکلات و احساساتشان صحبت کنند و راهنمایی و کمک دریافت کنند.

وی اضافه کرد: برای اینکه بتوانیم روابط اعضای خانواده را بهتر کنیم در ابتدا باید بدانیم که چه دلایلی باعث این مسئله شده است تا بتوانیم با توجه به آن اقدامات لازم و موثر را انجام دهیم. مهمترین دلیلی که می‌توان گفت باعث دورشدن بیشتر اعضای خانواده از همدیگر شده است، عدم توانایی برای ایجاد و برقراری یک رابطه موثر است به عنوان مثال افراد نمی‌دانند چطور به‌همدیگر فعالانه گوش کنند و چگونه همدلی داشته باشند.

این کارشناس با بیان اینکه دلیل دیگر پیشرفت تکنولوژی و افزایش جذابیت‌های شبکه‌های اجتماعی است افزود: این موارد باعث شده افراد وقت خیلی زیادی را در طول روز صرف استفاده از آن‌ها بکنند و متوجه نیستند که چطور ساعت‌ها وقت خود را هدر می‌دهند و بدون هدف به استفاده از اپلیکیشن‌های مختلف می‌گذرانند.

علیزاده در ادامه درباره مشکلات اقتصادی گفت: مشکلات اقتصادی که مردم امروز دارند و ساعت‌های طولانی کار کردن والدین و استرسی که هرروز پدر‌ها و مادر‌ها متحمل می‌شوند برای اینکه بتوانند مایحتاج اصلی خانواده خود را فراهم کنند باعث شده است که اعضای خانواده روز به روز از هم دورتر شوند.

این روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه این روز‌ها کانون گرم خانواده به سردی کشیده شده است ادامه داد: رسم و رسوم پسندیده روز به روز به دست فراموشی سپرده می‌شوند و این روز‌ها گوشی تلفن همراه هوشمند، تبلت، بازی‌های کامپیوتری و تماشای بیش از حد سریال‌های بی پایان، چون لشکری بی رحم به خانواده‌ها حمله ور شده اند و این پایگاه امن و ایمن را با صدمات جبران ناپذیری مواجه نموده اند.

وی درباره راهکار برای نزدیک شدن روابط اعضای خانواده گفت: باید سعی کرد که زمان مناسبی را جهت انجام اعمال مشترک در نظر گرفت زیرابه عنوان مثال تماشای مشترک یک سریال و بحث در مورد محتوای آن می‌تواند اعضای خانواده را به یکدیگر نزدیک‌تر کند. ما می‌توانیم از نوجوان خود صمیمانه خواهش کنیم تا در این مدت گوشی اش را کنار بگذارد همچنین می توانیم برنامه‌ای را با نظرسنجی از تمام اعضا تنظیم کرده و در آن زمان با رفتن به شهربازی، سینما، پارک و… می‌توان اوقات خوشی را برای اعضای خانواده رقم بزنیم.

علیزاده در آخر با اشاره به اینکه والدین می‌توانند با افزایش مهارت‌هایشان در درک و همدلی کردن با فرزندانشان، احساسات آن‌ها را درک کنند اضافه کرد: این مسئله باعث ایجاد گرمی و صمیمیت بیشتر در بین اعضا خانواده شوند و مسلما ایجاد چنین جوی باعث می‌شود که فرزندان تمایل بیشتری به گذراندن وقت با پدر و مادر خود داشته باشند. همچنین والدین باید بدانند که به همان اندازه که به برطرف کردن نیاز‌های مادی خانواده اهمیت می‌دهند بهتر است که به برطرف کردن نیاز‌های عاطفی خانواده اهمیت بدهند تا بتوانند از آسیب‌های احتمالی در آینده که ممکن است خانواده آن‌ها را تهدید کند پیشگیری کنند.

اشتراک گذاری