گذری و نظری هفته / طنز سیاسی اجتماعی به قلم مسعود کلاهی

هجرت آبی یا مدیریتی!

هجرت آبی یا مدیریتی!

معاونت عمرانی استاندار سمنان با اشاره به اقلیم خشک سمنان، احداث سد فینسک را یک ضرورت دانسته و در ادامه اعلام داشته اگر تا ۱۰ سال آینده اقدامی برای انتقال آبهای سطحی صورت نگیرد، قطعاً ناگزیر به جابجایی جمعیت خواهیم بود.

نکته تاثر برانگیز که نشان می دهد آینده سختی را در استان سمنان پیش رو خواهیم داشت. البته با توجه به همین نکته بسیاری از شهروندان کمال همکاری را در این زمینه داشته و آرام آرام، مقدمات مهاجرت خود و دیگران را فراهم کرده اند. به شکلی که سنگ اندازی ها و کارشکنی ها و عدم حمایت های کافی باعث شده بسیاری از مدیران موفق، سرمایه گذاران و انسانهای تاثیر گذار از این استان خارج شوند تا بتوانند مراحل پیشرفت خود را در جای دیگر ادامه دهند. روندی که خودمهاجرتی را از استان سمنان آغاز کرده و اگر با همین فرمان حرکت کنیم، خود به خود تا ده سال آینده کسی هم باقی نمی ماند که دغدغه آب را داشته باشد! البته بسیاری از مهمانان استان، که گاها با اتوبوس مدیریتی وارد شده اند و برخی از آنها جا خوش کرده اند، باید نگران کمبود آب طی سال های آینده باشند چون بعید می دانم در شهرها و استان های دیگر جایی برای آنها پیدا شود تا شایستگی‌های ژنتیکی خود را به نمایش بگذارند.

تفاهمی که مصوبه نمی‌خواهد!

نماینده سمنان، مهدی شهر و سرخه در مجلس شورای اسلامی اعلام داشت تفاهمنامه ۲۵ ساله ایران و چین نیاز به تصویب مجلس ندارد چون در قالب تفاهمنامه به امضا رسیده است و زمینه ها و رویکرد همکاری بین ایران و چین را طی ۲۵ سال آینده مشخص می‌کند و قراردادی در کار نیست. نکته‌ی بسیار آموزنده برای تحلیل گران و حقوقی ها و سیاستمداران تا بدانند معنای تفاهم نامه و قرارداد چقدر متفاوت است است و در چه صورت میتوان اسم آن را تفاهم نامه نامید. مثلاً اگر در قبال ارسال پسته های خندان ایران خودرو چینی دریافت کنیم در قالب تفاهم نامه است و هیچ قرارداد در کار نیست. و یا اگر در قبال ارسال نفت به چین جنس های درجه چندم را دریافت کنیم در قالب تفاهم نامه است و شامل قرارداد نمی گردد. و یا اگر قایق های چینی در آبهای خلیج فارس مشغول ماهیگیری باشند و یا با ایجاد مزرعه بیت کوین از برق ارزان قیمت استفاده کنند، در قالب تفاهم نامه است و قراردادی در کار نیست! منطقی هم است که بابت این چیزهای پیش پا افتاده قراردادی منعقد نگردد و بی جهت وقت گرانبهای مجلسیان به هدر نرود. مجلسی که کارهای مهم تر از جمله طرح صیانت از فضای مجازی و محدود کردن اینترنت را دارد و برخی از نمایندگان در خصوص انتصابات در استانهای خود، مشغول بوده و وقت کار های دیگر را ندارند!

بابای پولدار و سرباز اختیاری

با آزاد شدن مجدد خرید سربازی و تعیین قیمت آن از ۲۵۰ میلیون تومان به بالا، فصل جدیدی از آقازادگی در سربازی نیز شروع شد. بدین شکل کرد هر کس توان پرداخت هزینه سربازی را دارد، نیازی به خدمت در این عرصه نداشته و کسانی که توان مالی مناسب ندارند، باید دوران مرد شدن و تربیت و نظم را بگذرانند.یعنی تا دیروز سربازی برای همه پسرها اجباری بود و از امروز برای پسرهایی که بابای پولدار ندارند، اجباری شد!! اصلا از اول هم باید نظم و ترتیب و مرد شدن را برای کسانی می گذاشتند که از لحاظ مالی در وضعیت مناسب نیستند تا با حضور در دوران سربازی همه آموزه ها را یاد بگیرند، وگرنه که جوانان با توان مالی بالای خانواده، از ژن های خوب هستند و نیازی به یادگیری و آموزش ندارند‌!

آقازاده های پولدار با توجه به اینکه از همان دوران طفولیت در مدارس غیرانتفاعی آنچنانی،با بهترین امکانات و در ادامه ماشین های لوکس خارجی و سفرهای خارجی متعدد همراه هستند، دوران مرد شدن و نظم و انضباط را کاملاً چشیده‌اند و به لطف پدر، دین خود را نسبت به کشور ادا کرده اند. در ادامه هم با نرفتن به سربازی، احتمالاً خدمات شایسته تری را ارائه می دهند و با حضور در پست ها و شغل هایی که از قبل برای آنها در نظر گرفته شده است، بیش از پیش خوب بودن ژن خود را به ما اثبات می کنند!

با طرح جدید ایده محسن رضایی از کاندیداهای همیشه حاضر در صحنه نیز، تا حدودی عملیاتی می گردد و راه پول درآوردن از سربازها باز می شود. البته یک تفاوت کوچک دارد که در آن طرح اولیه قرار بود محسن رضایی از سربازان آمریکایی دلار بگیرد، ولی الان از سربازهای خودی این درآمد را به دست می آورد. مهم پول درآوردن از دوران سربازی است و بقیه را نباید خیلی گیر داد!

درآمدش هم خدا رو شکر خوبه و تحصیل کرده هاش بیشتر درآمد داره.حتی این دو سال سربازی از دیه کامل ۴۸۰ میلیونی درآمد بیشتری داره و ۶۰۰ میلیونی آب میخوره!

حالا اینکه روزی چند و کیلویی چند حساب شده رو کار نداریم ولی احتمالا ژن های خوب بیشتر تاثیر را در این تصمیم داشتند!

فوتبالی برای خودنمایی!!

دیدار تیم های ایران و عراق که با برد ملی پوشان کشورمان به پایان رسید باعث شد تا سریعترین صعود را به جام جهانی داشته باشیم و جشن حضور در جام جهانی قطر را با هم جشن بگیریم. هر چند که ما به این گونه صعود ها عادت نداریم و تا جانمان به لبمان نرسد نمیتوانیم مزه جام جهانی را به خوبی بچشیم.اما این صعود بی حاشیه هم نبود و با حضور بانوان کشور برگزار شد.بانوانی که میگویند هیچ گونه گزینشی در آنها نبوده و با توجه به چهره هایی که در ورزشگاه دیدیم کاملا حرفشان را باور می کنیم! اما نکته قابل توجه جایگاهی بود که برای بانوان در نظر گرفته شده بود! جایگاهی پشت دروازه شرقی ورزشگاه که کمترین دامنه دید را برای تماشاگر به وجود می آورد.اما این جایگاه به نظر مناسب نبوده و نتوانسته هیجانات بانوان را کنترل کند و خاطر تعدادی را مکدر کرده است. مسئولان ورزشگاه و وزارت ورزش توجه داشته باشند که زین پس با کشیدن دیوارهای فولادی و نصب صداگیر و ایجاد موانع دو و میدانی اجازه هیچ گونه هیجان را به بانوان ندهند و خدای نکرده در صورت بروز هیجان توسط عده ای، ذره ای از آن به بیرون درز پیدا نکند.بانوان هم با توجه به نصب دیوارهای فولادی در دور تا دور خودشان می توانند از طریق تلویزیون داخل ورزشگاه بازی را مشاهده کنند.

از دیگر حواشی این مسابقه سیلی خوردن وزیر ورزش و جوانان در ورزشگاه بود. سیلی که در اعتراض به وضعیت نابسامان یکی از باشگاه‌های پرطرفدار پایتخت زده شد و وزارت را شوکه کرد. البته وزیر ورزش و جوانان با متانت اعلام کرد که این فرد تماشاگرا نما بوده و هیچ ارتباطی به باشگاه پرطرفدار پایتخت ندارد، که با توجه به عملکرد فوق العاده فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش طی ماه های اخیر و حذف تیم های ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا و دهها پرونده و شاکی برای استقلال و پرسپولیس و دیگر تیم ها، حتماً حرف وزیر درست بوده و هیچ طرفداری با این عملکرد فوق‌العاده این اقدام را انجام نمی‌دهد.

از دیگر اتفاقات این مسابقه، نان و آبی بود که برای برخی از مسئولان داشت. به شکلی که کسانی که ماهها و سالها فرصت دیده شدن نداشتند به یکباره برای خودنمایی ظهور پیدا کردند و با پیام‌های تبریک و شادباش، خودی نشان دادند. از وزیر و استاندار و مدیر کل گرفته تا شهرداران و شورایی ها و مدیران اسبق و کاندیداهای آتی و کلی آدم های با ربط و بی ربط و چشم عقابی و چشم تار، همگی این صعود را به ملت شریف تبریک گفتند و خود را بادی انداختند!

ما هم بدون این که این پیروزی را تبریک بگوییم از بازیکنان فوتبال سپاسگذاریم که برای لحظاتی شادی را به ما هدیه دادند

payamgooyesemnan