امروز شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

معضل بی انگیزگی و روزمرگی در میان جوانان !

کد خبر: 6294
زمان انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۹ بعد از ظهر -
45 بازدید

گزارش روز (گزارشگر : مائده شریفی)

معضل بی انگیزگی و روزمرگی در میان جوانان !

 

دلایل فراوانی مانند ترس یا سختی کار پیش رویمان وجود دارند که باعث می‌شوند همه‌ی ما گاهی دچار بی‌ انگیزگی بشویم. انگیزه در خلاقیت، بهره‌وری و شادی ما نقش اصلی را بازی می‌کند. انگیزه محرک اقدام و عمل است. با انگیزه است که دست به کار می‌شویم و حرکت، رشد و تغییر می‌آفرینیم. احساس می‌کنیم مؤثر، ماهر و مهم هستیم. در نهایت تجربه‌ تغییراتی که در جهان اطرافمان ایجاد می‌کنیم به ما احساس قدرت می‌دهد و در زندگیمان به خلق بیشتر آنچه دوست داریم دست می‌زنیم.

 

این روزها در کنار مشکلات و دغدغه های عموم مردم و کنار مشکلات اجتماعی شاید صحبت کردن از امید و موفقیت قابل درک برای مردم نباشد ولی برای کنار آمدن با مشکلات باید یک محرک داشته باشد.محرکی با عنوان انگیزه!

 

حتی کسی که می‌گوید دیگر انگیزه خود را از دست داده است به عنوان یک رفتار این شخص باز هم انگیزه دارد اما به ظاهر انگیزه را در خود کشته است.

مهدی عرب یکی از افرادی بود که در این خصوص عنوان نمود: موفقیت نشدن  فرد در زندگی، نداشتن استعداد یا مهارت نیست، بلکه مهمترین چیزی که یک انسان در زندگی به آن نیاز دارد، داشتن انگیزه است. اگر شما فاقد انگیزه باشید پس از مدتی خسته شده و با بهانه‌های مختلف کارتان را رها خواهید کرد.

عرب یادآور شد: اگر انسانها تمام وقت خود را به کار طاقت فرسا اشتغال داشته باشند، باید یقین داشت که از قدرت تفکر، خلاقیت و نوآوری آنها به تدریج کاسته خواهد شد و به موجوداتی همچون پیچ و مهره تبدیل خواهد شد. ولی اگر در بین کار فراغتی باشد که انسان بتواند مقایسه ای بین خود و کارش و با نقشی که دارد و ارزش خود واندیشه وظیفه ای را که ایفا می کند، بپردازد خود را در مسیری قرار می دهد که لیاقتش را دارد و زندگی اش هدفدار و با برنامه شود و موقعیت را در آغوش می کشد.

وی در ادمه سخنانش گفت: اوقات فراغت جوانان به مشابه شمشیری دولبه است اگر از آن به طور اصولی استفاده شود نه تنها راهگشا است بلکه زندگانی با برنامه، منسجم و هدفدار پیش روی انسان قرار می دهد. اگر خدا ناکرده این اوقات گرانبها و سالم با برنامه های مقبول سپری نشود، زمینه های گرایش به فساد، تباهی و انحطاط جوانان را فراهم می آورد. جوانی که در ابتدای جوانی به بیراهه می رود. نه تنها جوانی و انرژی جسمی و روحی خود را به هدر می دهد، خود را به هلاکت، بدبختی، و فقر ممکن است گرفتار کند.

عرب همچنین تاکید نمود: غنی سازی اوقات فراغت را نباید به برنامه های محدودی خلاصه کرد و بسیار پر اهمیت است. پرکردن بهینه اوقات فراغت باید در دستور کار مجموعه های فرهنگی مانند مدارس و… باشد. ویژگی بارز اوقات فراغت آزادی انتخاب و نوع فعالیت است؛ اما والدین برای پر کردن اوقات فراغت فرزندشان پس از پایان پایه تحصیلی ، بدون توجه به علایق آنها را در کلاس های درسی، هنری، ورزشی، اردو و غیره ثبت نام می کنند که این خود باعث عدم استقبال نوجوانان و جوانان می شود. اگر فراغت زیرسلطه و عقیده افراد دیگری غیر از خود جوانان باشد، دیگر فراغت حساب نمی شود.

مهدی عرب تصریح کرد: نهاد خانواده در گذشته کارکرد موثرتری نسبت به امروز داشت. امروزه متاسفانه زبان گفتگو و تفاهم بین نوجوانان و والدین ضعیف شده و بین آنها پل ارتباطی به دلیل تفاوت های جدی بین دو نسل قدیم و جدید وجود ندارد. ریشه بحران هویت اجتماعی در جوانان را باید در دوران نوجوانی که دوران هویت یابی افراد است، جست وجو کرد. ایام فراغت از تحصیل جوانان و نوجوانان باید غنی سازی صورت گیرد تا از وقوع آسیب های اجتماعی جلوگیری شود. به همین جهت باید تفریحات سالم و امکانات لازم برای گذراندن و غنی سازی اوقات فراغت برای نوجوانان و جوانان صورت گیرد.

وی در آخر سخنان خویش اظهار داشت: تشویق نسل جوان به داشتن برنامه ای مفید و جامع که شامل ورزش و فعالیت های فیزیکی، کتابخوانی بر اساس یک سیر منظم مطالعاتی، جبران عقب افتادگی های احتمالی آموزشی، پرورش ذوق، هنر و سلیقه های متنوع، آموزش مهارت های زندگی اجتماعی، تعلیم دوره های مختلف زبان و رایانه، تقویت مبانی دینی و اخلاقی، مطالعه زندگی نامه الگو ها و پیشوایان الهی و سایر موارد مفید و ارزنده باشد، آنان را در تحقق زندگی متعادل و بالنده یاری خواهد نمود.

مریم همتی یکی دیگر از شهروندانی بود که در این خصوص گفت: متاسفانه ما جوانان در جامعه امروزی آن طور که باید و شاید مورد اعتماد نیستیم و این مساله سبب شده تا ظرفیت‌های خود را دست کم بگیریم؛ از طرفی کمبود شغل نیز مزید برعلت شده که جوان ما منزوی شوند، این خود پیامدهای زیادی دارد که مهم‌ترین آن افزایش سن ازدواج یا ازدواج‌های ناموفق است.

همتی اذعان داشت: شرایط امروز جامعه ما به گونه‌ای رقم خورده که متاسفانه جوانی که در خانواده‌ای متوسط زندگی می‌کند از تفریحات زیادی محروم است، اما مساله مهم‌تر عدم برنامه‌ریزی مسئولان برای ایجاد ساز وکارهای تفریحات غنی است به طور مثال من یک جوان سمنانی هستم و برای اوقات بیکاری خود نمی‌توانم هیچ برنامه‌ریزی خوبی داشته باشم زیرا هیچ تفریحی که بتوانم از آن لذت ببرم در شهرم وجود ندارد.

وی تاکید کرد: تفریحات بیش‌تر در اپلیکیشن‌های گوشی‌های همراه خلاصه می‌شود که آن هم تقریبا بیش‌تر از آن که یک تفریح باشد، یک فرار است از زندگی روزمره؛ دودگذرانی به معنای همنشینی دوستانه با سیگار و قلیان هم از ارکان تفریحات جوانان امروز است، البته جوانان امروز اقبال بیشتری به سینما و تئاتر و موسیقی دارند، به‌ نظرم کسی می‌تواند خوب تفریح کند که خوب از خودش کار کشیده باشد، کار کشیدن از خود به معنای دغدغه داشتن و تلاش کردن در آن راه است، اما در همه جای دنیا مکان‌های مختلفی برای تفریح جوانان وجود دارد که همه آن‌ها مهم و ضروری است؛ در جامعه ایران که تکلیفش با خیلی چیزها مشخص نیست و مانند آونگ در نوسان است، نیازهای اصلی بی‌اهمیت‌ترین نیازهاست.

همتی همچنین عنوان نمود: جوانان امروز در تنگناهای زیادی به سر می‌برند؛ از تفریحات اجتماعی گرفته تا اشتغال و ازدواج، هر اقدامی که سبب کاهش این معضلات شود ارزنده خواهد بود، جوان امروز مسوولیت‌پذیرتر است، منتهی در شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی موجود این مسوولیت‌پذیری به چشم نمی‌آید.

وی مشکل اصلی جوان امروز را عدم هویت، خودباوری همچنین عدم وجود امید برای آینده دانست و گفت: تصویر ناامیدکننده‌ای از آینده در ذهن اغلب جوانان وجود دارد؛ نسل قبل مسئولیت‌پذیرتر بود زیرا در برنامه سازی برای نسل جدید تاکنون ظرف مناسبی برای مسئولیت‌پذیری جوانان به وجود نیامده که خودشان را نشان دهند؛ در یک کلام باید گفت که حال جوان امروزی چندان مساعد نیست و نیازمند بهبود است.

همتی همچنین بیان کرد: هیچ چیز مانند داشتن هدف، به انسان انگیزه نمی‌دهد. اما اینکه هدف تا چه اندازه منطقی است و برای رسیدن به آن چه کارهایی لازم است انجام دهیم، در این راه بسیار مهم است. باید هدفی که مشخص و متناسب با امکانات، شرایط زندگی و علایق فراهم باشد تا جوان امروزی و قشر من و امثال من از این روزمرگی نجات پیدا کند.

وی در آخر سخنان خود اشاره داشت: یکی از مهمترین فاکتورهای افزایش انگیزه و هدفمندی، داشتن شغل یا فعالیتی است که متناسب با تمایلات ما باشد. این کار به افزایش اعتماد به نفس ما کمک می‌کند و اگر با درآمد همراه باشد، انگیزه ما را برای پیشرفت بیشتر خواهد کرد و یقینا می تواند نجات بخش جامعه جوان باشد.

محمد شاهی یکی دیگر از جوانانی بود که در این باره توضیح داد: یکی از مهم ترین مشکلاتی که بسیاری از ما در طول زندگی خود بارها و بارها با آن دست و پنجه نرم می کنیم و در نهایت هم باعث می شود از مسیر موفقیت و رسیدن به اهداف خود دورتر و دورتر شویم، بی انگیزگی است! گاهی اوقات در بالاترین درجه ممکن از انگیزه و انرژی قرار داریم و گاهی هم گویا ذره ای انگیزه در وجودمان قرار ندارد. متاسفانه رویکرد برنامه‌ریزی‌های ما به گونه‌ای است که منتظر می‌مانیم آسیب‌ها رخ دهند و بعد به آن بپردازیم و همین امر باعث شده جوانان ما درگیر آسیب‌هایی از جمله اعتیاد، خودکشی و … شوند.

شاهی همچنین یادآور شد: مشکل جوانان ما فقط پول نیست، فقط کار نیست، فقط ازدواج کردن نیست، دیده نمی‌شوند، شنیده نمی‌شوند و می‌خواهند خودشان را با دود، با صدای بلند آهنگ ماشین، با داد و دعوا و چاقو کشی، با دور دور کردن با ماشین‌های گران قیمت، با لباس‌های مارک و دوستی‌های مجازی و خیابانی نشان دهند.

وی تاکید کرد: خانواده‌ها باید از نصیحت جوانان خودداری کنند و آنها را ببینند، به حرفشان گوش دهند و با آنها حرف بزنند. جوان به دلیل ویژگی ذاتی دوران جوانی تمایل دارد با همسالان خود تعامل داشته باشد و مسائل خود را با آنها در میان بگذارد و وقتی که جوان رابطه خوبی با خانواده‌اش ندارد از همسالان خود راهنمایی می‌گیرد که معمولا دانش کافی ندارند و به همین دلیل راهنمایی‌های غلط دریافت می‌کند و به بی‌راهه کشیده می‌شود.

شاهی در ادامه سخنانش گفت: یادمان باشد این ۱۵ تا ۳۰ ساله‌ها قرار است فردا مدیرکل شوند، استاد دانشگاه و نماینده مجلس شوند، دکتر و مهندس شوند. اینها همان‌هایی هستند که باید حالا در آزمایشگاه‌ها و باشگاه‌ها و دانشگاه‌ها وقت بگذرانند، نه در خیابان و پارک و پارتی و قهوه‌خانه و کافه. کمی صدای جوانان را بشنویم، به داد دلشان برسیم، حال خیلی از جوان‌های امروز خوب نیست، آدم باید دلش برای جوان امروزی بسوزد چرا که روز مرگی زندگیش را دارد تباه می کند.

وی همچنین بیان نمود: مهمترین آرزوی هر جوان بالخص زمانی که فارغ التحصیل می شود اشتغال، ازدواج و مسکن است ولی خود شما بگویید چقدر این شرایط برای جوان امروز فراهم است؟ این روزها چه پسر و چه دختر برای انتخاب همسرش بخاطر اینکه بتواند بخشی از هزینه های زندگیش را همسر متحمل شود به دنبال فرد شاغل می گردد ولی در این وسط تکلیف افراد بیکار چیست؟ بنده بعد از حداقل ۵ سال درس خواندن مدرک را به قول دوستان قاب کرده و بالای شومینه گذاشته ام. بحث من بحث اشتغال نیست بحث من این است اگر ما جوانان آرزو و هدفی هم که داشته باشیم با این شرایط موجود دست نیافتنی بوده و در واقع تصمیم می گیریم این آرزو را در نطفه خفه کنیم.

شاهی ابراز کرد: به عنوان یک جوان باید بگویم کشور ما به خصوص شهر سمنان، از لحاظ اماکن تفریحی، فرصت‌های شغلی، امکان استفاده از خلاقیت‌های ذهنی و حتی امکان استفاده از معدود پتانسیل موجود برای یک جوان، شرایط خوبی ندارد که دلیل عمده‌ عدم توجه به نسل جوان است.

محمد شاهی اضافه کرد: بیشتر جوانان ایرانی امید زیادی به ادامه‌ زندگی ندارند و این یک موضوع طبیعی شده است در صورتی که انسان هر از گاهی نیاز دارد تا خودش را از مشغله‌های زندگی خارج کند تا کمی آرام شود اما چنین شرایطی برای یک جوان ایرانی مهیا نیست، چون یک روز کار نکردن برای او برابر با نداشتن پول است. جوان ایرانی روز را مثل یک ربات کار می‌کند و شب می‌خوابد تا فردا بتواند باز به همان شکل کار کندو این یکی درد بسیار بزرگ است، شاید مهم‌ترین نیاز من جوان، امنیت اقتصادی و اجتماعی است که متأسفانه آن را نداریم.

وی در آخر سخنان خود گفت: بهره گیری از ظرفیت جوانان بیش از آنکه بر عهده جوانان و خانواده‌های آنان باشد، بر دوش حاکمیت و دولت بوده و توجه جدی بر امور جوانان از مهم‌ترین وظایف حاکمیتی است. اما ناامیدی و فقدان هرگونه چشم‌انداز در بین جوانان باعث شده تا شاهد فردگرایی و دوری‌گزینی آنان از جامعه باشیم.

بهناز صداقت مشاور خانواده به عنوان کارشناس در این خصوص ابراز داشت: وقتی فردی کاری را انجام می دهد که برایش کم اهمیت است و انگیزه ای برای انجام دادن آن ندارد و در ضمن از آن کار، هدفی را هم دنبال نمی کند و تاثیری در رسیدن او به اهداف و خواسته هایش در زندگی ندارد، ممکن است به مرور زمان دچار روزمرگی شود و این روزمرگی، کم کم روی عملکرد و کارش تاثیر منفی می گذارد. احساس روزمرگی در کار می تواند از عوامل مختلفی سرچشمه بگیرد؛ عوامل شخصیتی، اهداف و انگیزه های فرد در زندگی، توانایی ها و ناتوانایی ها فرد یا شرایط حاکم بر محیط کار و غیره.

صداقت یادآور شد: موضوع جوانان باید از امور حاشیه‌ای به امور زیربنایی ارتقا پیدا کند اما متأسفانه جایگاه خاص جوانان در نظام مدیریت و سیاستگذاری کشور تزلزل شدیدی دارد و در عمل آنچه را که باید ببینیم مشاهده نمی کنیم و این یک واقعیت غیرقابل انکار است. برای نمونه یکی از مشکلات موجود، جزیره‌ای عمل کردن دولت‌ها است. واقعیت ساختار نظام سیاسی کشور این است که هر دولتی صرفاً به دنبال برنامه‌های خود بوده و با توجه به اینکه این برنامه‌های جامع در خصوص ساماندهی امور جوان طی سال‌های گذشته به واسطه‌ دولت‌های پیشین تصویب شده، با روی کار آمدن دولت‌های بعدی این اسناد مورد توجه قرار نگرفتند. یک نگرانی که در این راستا وجود دارد این است که دولت‌های آینده نیز اقدامات کنونی را مجدداً نادیده گرفته و به دنبال شروعی از نو باشند که این مسئله با توجه وضعیت ناامید کننده و چشم اندازی موجود در بین نسل جوان، به یک آسیب تبدیل می‌گردد.

وی در ادامه اذعان نمود: فراغت، مستلزم زمان لازم است و همه یکسان از این مسئله برخوردار نیستند؛ جوان‌های حاشیه به یک اندازه از سبک زندگیشان لذت نمی‌برند. برای برخی از آنها لذت به معنای مهارت‌اندوزی با قابلیت فروش در بازار است، برای برخی نیز فراغت به معنای تفریح است. نگاه من خیلی به قضیه لذت، منفی نیست، هر چند امکان دارد که نکات مخرب و منفی هم داشته باشد. من فکر می‌کنم نشانه‌هایی وجود دارد که در آن، اخلاق لذت جدید، نافی اخلاق مسئولیت و تعهد نیست به شرطی که محدودیت‌های ساختاری عملا به کنار گذاشته شدن جوان‌ها نینجامد.

این کارشناس اشاره داشت: جوان‌ها هر چه که باشند نموداری از آینده هستند. آنها سبک‌های مختلف زیستن و نگاه کردن به زندگی را تولید می‌کنند. به ما می‌گویند که تا بیست سال دیگر آدم‌ها چه شکلی به زندگی نگاه می‌کنند، چه چیز‌هایی خوشحالشان می‌کند، برایشان چه چیز‌های دیگری اهمیت ندارد و دوست دارند فرزندانشان را چطور و با چه ارزش‌هایی بزرگ کنند. جوان‌های عجیب و غریب امروزی دنیای عادی سال‌های بعد را می‌سازند. آماده شدن برای کنش با آدم‌های دنیای آینده نیازمند شناخت آنها از الان است. حال اگر امروز آنها را دچار روزمرگی کنیم و هیجانات آنها را به خاطر خودمان خفه کنیم نسل بعد اتفاقات خوبی را نخواهد دید!

صداقت با تاکید بر اینکه مسئولان توجه کنند که نباید جوانان را به حال خودشان رها کنند و از ظرفیت آنان باید استفاده‌ خوبی شود و مورد اعتماد قرار گیرند  ادامه داد: اکثر نوجوانان و جوانان جامعه یک حالت رکود و بی حسی عاطفی پیدا کردند و اکثر افرادی شاغل در سازمان ها، بیمارستان ها، ادارات و سایر مراکز دچار یک نوع بی انگیزگی شده اند و از کاری که انجام می دهند نه رضایت شغلی دارند و نه انگیزه، البته جوانان بیشتر از قشر های دیگر به این بی انگیزگی دچار شده اند و افراد میانسال و مسن به دلیل انعطاف پذیری و نوع تربیت متفاوت کمتر دچار بی انگیزگی هستند، این در حالی است که نوجوانان و جوانان جامعه هدف مشخصی برای خود تعریف نکردند و در کارشان دچار یک نوع بی نظمی شده اند.

این مشاور خانواده همچنین در آخر تصریح کرد: نابسامانی و انواع معضلات اجتماعی نظیر بیکاری، تورم، دغدغه های مالی، عدم خودآگاهی و آموزش صحیح می تواند مهمترین دلایل بی هدفی و بی انگیزگی جوانان در جامعه باشد، متاسفانه سیستم آموزش و پرورش و همچنین دانشگاه ها طوری است که بی هدفی و بی انگیزگی را در بین جوانان تشویق می کنند، در واقع اگر بخواهیم به این موضوع واقع بینانه نگاه کنیم می توان پی برد که بیشتر فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشور ما در رشته خود مشغول به فعالیت نیستند که البته این بی انگیزگی در بین دختران بیشتر از پسران شیوع دارد، مجموعه این عوامل نیز همچنین بر بی انگیزگی افراد تاثیری منفی می گذارد، مشکلات اقتصادی هم در بی انگیزگی افراد جامعه نقش دارد در واقع درست است که پول خوشبختی نمی آورد اما نبودن آن می تواند بدبختی بیاورد، و بر اساس آموزه های دینی نیز هر کسی که معاش ندارد معاد نیز ندارد.

اشتراک گذاری