امروز پنجشنبه ۳ آبان ۱۴۰۳

جنگ اوکراین چالشی برای نظام صلح جهانی

کد خبر: 6968
زمان انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۱:۲۵ قبل از ظهر -
215 بازدید

یادداشت روز به قلم علی اکبر مختاری؛

جنگ اوکراین چالشی برای نظام صلح جهانی

 

از زمان آغاز تهاجم و حمله نظامی روسیه به اکراین بیش از یک هفته میگذرد و هر روز بر تلفات طرفین درگیر جنگ افزوده می شود. طبق آمارهای منتشر شده تعداد کشته ها از هر طرف نزدیک به ده هزار نفر رسیده است و زنها و کودکان بیشماری آواره و بی سرپرست شده اند و ابنیه و ساختار شهرهای اکراین همانند کشور سوریه در حال فروپاشی است. مسلما ادامه جنگ ویرانگر و زیانبار است. جنگ با خود خشونت و کشتار و آوارگی و حقارت و نفرت می آورد ونظم و آسایش و امنیت و زندگی را با خود می برد. درخواستها و گلایه های زلنسکی رئیس جمهور اکراین برای درگیر کردن کشورهای غربی و ناتو در مقابل تهاجم روسیه به جز بی رقبتی و بی اعتنایی غرب راه به جایی نبرده است. تنها امید برای زمینگیر کردن ماشین جنگی روسیه شدت گرفتن نظام تحریمها از سوی دولتها و سازمانهای بین المللی است تا جایی که فدراسیون بین المللی گربه، از شرکت دادن گربه های روسی در مسابقات ممانعت کرده است. به هرجهت غرب و ناتو برای جلوگیری از جنگی بزرگتر و ممانعت از تسری یافتن درگیری به طور مستقیم خود را با روسیه در گیر نمیکند و اکراین را به صبوری و مقاومت توصیه میکنند. در این بین وحدت و همبستگی که بین دولتها و مردم و سازمانهای غیر دولتی در سراسر دنیا بر علیه روسیه و در حمایت از مردم اکراین شکل گرفته است در جای خود پدیده ای نادر است. از سوی دیگر پوتین روشهای مختلف هزینه سازی برای غرب را با تهدیدات در استفاده از تسلیحات هسته ای و حمله به مراکز هسته ای اکراین و احتمال وقوع فاجعه اتمی و تهدیدات آلوده شدن محیط زیست را به اوج رسانده است. آژانس بین المللی انرژی اتمی پیش بینی کرده است چنانچه جنگ اتمی بین روسیه و ناتو آغاز شود بیش از نیم میلیارد نفر از جمعیت جهان کشته می شوند. با اخباری که از تهدیدات جنگ اکراین در رسانه ها منتشر می شود هراس عمومی همه جای جهان را فراگرفته است و سوالی که این روزها در اذهان مردم دنیا متبادر می شود اینکه نظام صلح و امنیت جهانی که بعد از جنگ دوم جهانی شکل گرفته چرا دیگر تعیین کنندگی و تامین کنندگی ندارد و با شرایط جدید منتظر چه مخاطراتی باید بود؟

 

بعد از جنگ جهانی دوم پنج قدرت جهانی یعنی آمریکا، روسیه، چین، انگلستان و فرانسه از اعضای ثابت شورای امنیت که از حق وتو برخوردارند در واقع مسئول حفظ صلح و امنیت جهان شدند تا با قدرت نظامی و توان و تسلیحات پیشرفته ای که دارند موجب بازدارندگی و مانع از جنگ و درگیری مستقیم بین نیروهای مهاجم و متخاصم شوند. ابتدای قرن بیست و یکم لشگرکشی به عراق و افغانستان با ایجاد ائتلاف بین کشورهای غربی برای از بین بردن سلاح های شیمیایی در عراق و حذف دیکتاتور عراق و همچنین مبارزه با نفوذ و گسترش ترویسم در افغانستان تهاجم و اشغال نظامی توسط این دولتها با توجیه کمک به صلح و امنیت خاورمیانه و جهان به وقوع پیوست. جدا از سرنوشت این لشگر کشی ها پس از آن به سبب بحرانها و هزینه ها و واکنش گروههای افراطی، سران کشورهای مهاجم تحت سرزنش قرار گرفتند و به طور کلی تهاجم نظامی و مستقیم امری غیر عقلانی و مذموم و غیر اخلاقی قلمداد شده است. اکنون تهاجم مستقیم روسیه به اکراین، بعنوان یکی از اعضای ثابت شورای امنیت سازمان به بهانه گسترش ناتو به شرق و احتمال تکرار همین شرایط برای دیگر عضو ثابت شورای امنیت یعنی حمله چین به تایوان پیامد های ناگواری برای صلح و امنیت جهانی دارد و شرایط روابط بین الملل را از حالت آنارشی به شرایط بی نظمی حاد سوق می دهد.

 

در این وضعیت نا امنی فزاینده باید برای افزایش صلح و امنیت و عدم بازگشت به دوران تاریک ناایمنی بشر چاره اندیشی شود و دولتها نسبت به بازنگری در ساختار نهاد ها و نظام بین المللی اهتمام ویژه ای داشته باشند. اکنون که متولیان امنیت جهانی خود اصول و قواعد صلح و امنیت را نقض میکنند یا در تقابل و رقابت با یکدیگر موجب تحریک نزاع و جنگ افروزری می شوند دیگر نظام های اقتدارگرا و گروههای افراطی را چگونه می شود کنترل کرد. تکثر قدرت و تعیین کنندگی همه دولتها در نظام بین المل و اصلاح ساختار امنیتی سازمان ملل به ویژه وزن دهی به مجمع عمومی سازمان به جای شورای امنیت و تشکیل شورای حل اختلاف برای پویای بیشتر سازمان ملل پیش از آغاز جنگ و تهاجم امری ضروری است. از موارد دیگر تقویت صلح و امنیت، توسعه نهادهای حقوقی بین الملی است. تشکیل مراجع قضایی بین المللی که از قرن بیستم آغاز و در دهه پایانی آن به اوج خود رسید، از اهمیت بسیار والایی در نیل به صلح جهانی برخوردارند.

نکته دیگر ترویج دموکراسی و تقویت نهاد های بین المللی مردم نهاد برای روشنگری و گذر از استبداد و دیکتاتوری است. یکی از مشکلات اساسی روسیه طولانی شدن مدت حکومت پوتین طی چند دهه و نقش وی بر سرنوشت روسیه است. تغییر قانون اساسی برای مادام العمر کردن حکومت خود نشان از زیاده خواهی یک فرد دیکتاتور ماب دارد.

گرچه به سبب سلطه ارزشهای غربی و تقسیم بندی شمال و جنوب، از هجوم دولتها به مردم بیگناه در خاورمیانه واکنش در خوری دیده نمی شود ولی در وقایع اخیر ابراز همدردی مردم جهان با آوارگان جنگ در اکراین و سرازیر شدن کمکهای انسان دوستانه مردم کشورهای مختلف نشان از تغییر شرایط و نقش پر رنگ مردم در رخداد های بین المللی دارد. رهایی از مصائبی که دولتها برای ملتها ایجاد کرده اند و بهره گیری از نیروهای دیگر در ایجاد نظم و آرامش در جهان نیازمند اصالت بخشیدن به رویکرد انسان محور یا مردم محور است در سال های اخیر با گسترش هرچه بیشتر کنوانسیون های قانون ساز بین المللی به این نتیجه می رسیم که به هرنسبت مقررات حقوق بشری و توجه به نقش انسان ها بیشتر باشد، دست یابی به صلح پایدار آسان تر میسر می گردد.

اشتراک گذاری