امروز سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

احزاب سیاسی و بنگاه های اقتصادی در سال ۱۴۰۰

کد خبر: 7145
زمان انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۷:۴۶ بعد از ظهر -
264 بازدید

یادداشت روز به قلم مهران سعادت؛

احزاب سیاسی و بنگاه های اقتصادی در سال ۱۴۰۰

 

یکی از شاخه های مهم علم توسعه و یکی از مکتب های مهم اقتصادی در دنیا نهادگرایان هستند. افراد شاخصی مانند تورستین وبلن، جان راجرز کامونز و داگلاس نورث پایه های توسعه را مبتنی بر نهادها اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می دانند و بر این باورند که  تشکیل و گسترش نهادها و همچنین ترمیم و بهبود آنها در جامعه مدرن مشهود و اجتناب ناپذیر است. در این میان احزاب سیاسی و بنگاهای اقتصادی دو ستون مهم برای توسعه است و عموما کشورهای پیشرفته هم از احزاب قوی، موثر و کارا برخوردار هستند و هم بنگاه و شرکت ها و کارخانه های بنام با اعتبار بالا در آن کشور ها وجود دارد و توسعه بر پایه نهاد ها در آنها بخوبی شکل گرفته است. مثلا کشور آلمان از احزاب ریشه داری مانند سوسیال دموکرات و دموکرات مسیحی برخوردار است که سرنوشت سیاسی کشور بوسیله احزاب تعیین می شود و بنگاهای اقتصادی همچون بنز، زیمنس، آدیداس و … از شرکت های اقتصادی مهم این کشور بشمار می رود که اقتصاد سیاسی آلمان را شکل دادند. ایران نیز در طول صد سال گذشته اقدام به تشکیل و گسترش نهادهای سیاسی و اقتصادی کرده است. اما هم احزاب سیاسی و شرکت ها و بنگاه های اقتصادی به لحاظ کیفیت توان بدوش کشیدن بار توسعه کشور را ندارند. در این نوشتار نگاهی به وضعیت، موقعیت و جایگاه احزاب و بنگاه های اقتصادی در ایران خواهیم داشت.

گرچه احزاب در ایران سابقه طولانی دارند اما هیچگاه نتوانستند جایگاه مناسبی در سیاست پیدا کنند و عملا تعیین کننده نبودند. اما واقعیت این است که کشور ایران نمی تواند بدون توجه به پیشرفت های دنیا در حوزه سیاسی عمل نماید بهر حال تحولات و توسعه سیاسی مبتنی بر احزاب در دنیا سبب شده که در ایران چنین گرایشی ایجاد شود و ایران نیز به صورت حداقلی در تشکیل و حضور احزاب مجوز هم لازم را ارئه نماید. شاید روزی فرا رسد که ما هم به تبعیت از کشور های دیگر تحولات سیاسی بویژه انتخاباتی را بر اساس احزاب ترسیم و هدایت نماییم. برخی از فعالین و روشنفکران بر این باورند که در دو دهه آینده احزاب به صورت گسترده در کشور در حوزه سیاسی موثر خواهند بود بنابراین بایستی از الان تمرین ها و زمینه های تحزب گرایی در ایران تقویت شود و هر چه فعالیت های حزبی زیاد باشد، رسیدن به حوزه سیاسی تحزب گرا سریعتر خواهد بود. به نظر می رسد هنوز با  شرایطی که احزاب میدان دار حوزه سیاست دار باشد فاصله داریم. بنابرین نیاز ها هست احزاب به عنوان مهمترین نهاد های سیاسی در جامعه سیاستی ترمیم، تقویت و با دانش سیاسی بروز شود. در سال ۱۴۰۰ انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و احزاب سیاسی عملا نتوانستند نقش مهمی در این ارتباط داشته باشند و بیشتر شخصیت ها بر اساس ویژگی های شخصی و فعالیت های گروه ها و مجامع غیر حزبی در انتخابات حضور داشتند و احزاب نتوانستند آرای مردم جلب و هدایت نمایند. این امر نشان می دهد که احزاب در کشور از اعتماد و اعتبار لازم سیاسی برای   مدیریت سیاسی برخودار نیستند و برای رسیدن به توسعه سیاسی مبتنی بر تحزب راه نسبتا طولانی باید طی شود.

آنچه مشاهده می شود این است که مردم نیز رغبت چندانی به این حوزه ندارد کمتر خانواده ای پیدا می شود که فرزندان خود را در این ارتباط و این موضوع پرورش بدهند. معتقدند این بخش خطرناک است و ممکن است فرزندان آنها آسیب ببیند. بنابراین وقتی آموزش جدید در این ارتباط نباشد عملا در آینده ما نمی توانیم سیاستمداران با تجربه باشیم که بتوانند به کشور خدمت نمایند. بیشتر سیاست ورزان کشور در ایران بر اساس اتفاق و یا شرایط خاص به وادی سیاست وارد شدند بنابراین ما کمتر سیاستمدارانی داریم که از دل حزب به جهان سیاست وارد شده باشند. آنهای که سودای سیاست و قدرت را دارند، ورود به مسیر را از کانال و مسیر سیاست نمی دانند و راه دیگر را انتخاب می کنند. این امر نشان می دهد که هنوز ما در مسیر توسعه سیاسی قرار نداریم. احزاب در فرایند توسعه وظیفه کادر سازی و آموزش های حزبی برای اعضاء خود و جامعه را دارد که نحو مطلوب و درست انجام نمی شود.

در بخش اقتصادی نیز کما و بیش همین وضعیت وجود دارد. اقتصاد ایران بیش از این که مبتنی بر نهاد ها و شرکت های اقتصادی باشد، بر اساس دلالی و سفته بازی عمل می نماید. عموما فعالین اقتصادی به جای افزایش کیفیت کالاها و خدمات بیشتر به دنبال فضای معاملاتی و استفاده از رانت های اقتصادی هستند. عموما درآمد های سرشار نفتی مانع از این شده که بنگاه های اقتصادی بر اساس سود واقعی و کیفیت محصولات تولیدی خود رشد پیدا نمایند .تقریبا کشور ما شرکت و کارخانه ای ندارد که در سطح جهانی به عنوان برند شناخته شده باشد. صنعت خودرو ما نه تنها در جهان بلکه در ایران نیز از اعتبار برخوردار نیست. ایران خودرو و سایپا به عنوان نماد نهادی های صنعتی و اقتصادی کشور  نتوانستند نهاد سازی و اعتماد سازی لازم را داشته باشند و این امر یعنی نهاد گرایی در ایران تجربه موفقی نبوده است. بنابراین در مجموع باید گفت نیاز هست در آستانه سال و قرن جدید فکر اساسی در ترمیم و توسعه کشور بر بنیان احزاب و شرکت ها کرد. تجربه جهانی نشان می دهد توسعه بر پایه نهادگرایی از دوام پایداری و کیفیت بیشتری برخوردار است. به نظر می رسد می توان در برنامه هفتم توسعه در بخش نهادگرایی، نهاد سازی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی  جزء محور های اساسی قرار داد.

اشتراک گذاری