امروز یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳

ریشه کنی خط فقر هم شوخی بود

کد خبر: 14520
زمان انتشار: ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۲ بعد از ظهر -
205 بازدید

یادداشت روز به قلم مسعود کلاهی؛

ریشه کنی خط فقر هم شوخی بود

 

حدود یک سال پیش بود که رییس جمهور دستور ریشه کنی فقر مطلق را صادر کرد تا در سال ۱۴۰۱ نشانی از فقر در کشور نباشد. دستوری عجیب که از روز اول هم کسی آن را جدی نگرفت. اما به راستی در یک سال گذشته چه قدر در جهت ریشه کنی فقر مطلق گام برداشته شده و موفقیت حاصل شده است؟

 

برای فهم این موضوع اول باید بدانیم منظور از خط فقر و فقر مطلق چیست. خط فقر میزان درآمدی است که شخص بتواند از طریق آن نیازهای اساسی مادی خود را تأمین کند و درآمدی پایین تر از آن فقیر به شمار می رود. و اگر این فقر منحصرا به وضعیت افراد اشاره داشته باشد و هیچ گونه مقایسه ای در جامعه در آن نباشد، فقر مطلق محسوب می گردد.

 

سال گذشته و در همین روزها قیمت دلار در بازار آزاد در محدوده ۲۶ هزار تومان نوسان داشت و امروز با رکورد شکنی ۶۰ هزار تومانی، در محدوده ۵۰ هزار تومانی قرار دارد. سکه بهار آزادی نیز از قیمت حدود ۱۲ میلیون تومانی به محدوده ۲۸ میلیونی رسیده است. در مورد کالاهای اساسی نیز وضعیت خیلی متفاوت نیست. قیمت گوشت گوسفندی ۱۷۰ هزار تومانی امروز قیمت ۵۰۰ هزاری را به خود می بیند و برنج ۶۰ هزار تومانی به ۱۱۰ هزار تومان رسیده است. روغن سرخ کردنی ۱/۵ لیتری نیز از حدود ۲۹ هزار تومان به ۱۰۵ هزار تومان رسیده است. قیمت خودرو نیز در یک سال گذشته همچون دیگر کالاها بوده و رشدی بیش از صد در صدی را به همراه داشته است.

آمارهای رسمی نیز چنین موضوعی را نشان می دهد و در بخش های مختلف گویای فقیر تر شدن جامعه است. تورم مسکن در بهمن ماه سال جاری نسبت به بهمن ماه سال گذشته از افزایش ۴۱/۷ درصد حکایت دارد و در بخش اجاره بها نیز طبق اعلام مرکز آمار شاخص قیمت ماهیانه، نقطه به نقطه در بهمن ماه ۱۴۰۱ به ۴۱/۶ درصد رسید.

نرخ تورم سالانه مواد غذایی هم بر اساس اعلام مرکز آمار در بهمن ماه ۱۴۰۱ برای خانوارهای کشور به ۴۷/۷ درصد و نرخ تورم نقطه‌ای به عدد ۵۳/۴ درصد رسیده است؛ یعنی خانوارهای کشور به‌طورمیانگین ۵٣/۴ درصد بیشتر از بهمن ۱۴۰۰ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کرده‌اند.

در مورد عدد خط فقر نیز اعداد مختلفی بیان می گردد و برای سال ۱۴۰۱ از ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومان را بیان کرده اند. اما به نظر رقم ۱۵ تا ۱۸ میلیون تومان رقمی نزدیک تر به واقعیت است. عددی که در سال گذشته حدود ۱۰ میلیون تومان بوده است و علاوه بر وعده، فقط رشد این عدد به جامانده از دولت است. وعده هایی از جنس ساخت یک میلیون خانه در سال، رشد سرمایه گذاری، کاهش تورم و بیکاری، ثبات قیمت ها، بالا بودن سطح رفاه و قطار رشد و توسعه و پیشرفت!

مشاهدات عینی نیز وضعیتی بدتر از آمار را نشان می دهد. افت شدید فروش صنوف مختلف، کسادی بازار و خلوتی مغازه ها و دست های خالی شهروندان حاضر در بازار واقعیتی است که نمی توان انکار کرد و وضعیت درآمدی خانوارها را بیشتر نشان می دهد. منتقدین مدیریت کشور امروزه تمام قد و با تمام نیروهای مدعی در میدان حاضر هستند و نتیجه آن بالا رفتن تعداد افراد حاضر در زیر خط فقر بوده است. امروزه نه از برنامه چند هزار صفحه ای خبری است و نه امیدی به تعاملات جهانی.

دو مقوله ای که ناگزیر باید به آن سمت رویم تا در عمل مردم را از فقر خارج کنیم. مدیریت علمی، کارشناسانه و درست به همراه ارتباط و تعامل با دنیا می تواند معیشت خانوارها را تغییر و اتفاقات مثبتی را به همراه داشته باشد. به شرطی که اراده ای در این راستا وجود داشته باشد و به جای شوخی با مردم در دستورهای غیرقابل باور و وعده های دست نیافتنی، تفکرات اشتباه کنار گذاشته شود و بر مبنای کارشناسی، رفاه و پیشرفت و معیشت جامعه در اولویت قرار گیرد.

 

اشتراک گذاری