امروز شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
یادداشت روز به قلم روح اله ساعدی؛

معلم و فرسنگ ها فاصله تا تکریم واقعی!

فردا دوازدهم اردیبهشت ماه و بالتبع هفته ای که در آن قرار داریم به میمنت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری، روز گرامیداشت مقام معلم نامیده شده است. روزی برای تجلیل از جایگاه همه آنها که درهای دانش را به روی تک تک آحاد شهروندان هم استانی گشوده اند و آنان را با دنیای اطرافشان آشنا کرده اند، و چه زیبا مولا امیرالمومنین علی(ع) در عبارتی کوتاه، اهمیت این کار را یادآور شده اند، آنجا که می فرمایند؛ ”هرکس مرا حرفی بیاموزد، مرا بنده خود کرده است.“
کد خبر: 14878
زمان انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۹ بعد از ظهر -
163 بازدید

یادداشت روز به قلم روح اله ساعدی؛

معلم و فرسنگ ها فاصله تا تکریم واقعی!

فردا دوازدهم اردیبهشت ماه و بالتبع هفته ای که در آن قرار داریم به میمنت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری، روز گرامیداشت مقام معلم نامیده شده است. روزی برای تجلیل از جایگاه همه آنها که درهای دانش را به روی تک تک آحاد شهروندان هم استانی گشوده اند و آنان را با دنیای اطرافشان آشنا کرده اند، و چه زیبا مولا امیرالمومنین علی(ع) در عبارتی کوتاه، اهمیت این کار را یادآور شده اند، آنجا که می فرمایند؛ ”هرکس مرا حرفی بیاموزد، مرا بنده خود کرده است.“

 

اگر بر عبارت های کلیشه ای و تکراری همچون ”معلم شمعی است که خود می سوزد تا دنیا را روشن کند“، یا ”معلم راهنمای خوبی ها و نیکی ها و هدایتگر و بیدار کننده است“ و یا“ معلمی، شغل انبیاست“ و… چشم بپوشیم، الحق والانصاف نمی توانیم نقش معلم های جامعه را در جهت دهی جریان فکری و زندگی همگان نادیده بگیریم و به جرأت می توان گفت؛ اگر الان در نقش مدیر یک مجموعه ایفای وظیفه می کنیم، یک پیمانکار قابل هستیم، کارآفرینی را خوب می دانیم، معلمی شایسته هستیم، پدر یا مادری نیکو هستیم، وجدان کاری به ما اجازه تخطی در حوزه ای که هستیم را نمی دهد و… و خوب بلدیم گلیم خود را از دریای مشکلات بیرون بکشیم، متأثر از همان روزهایی است که در محضر اساتیدمان، خوب شاگردی کرده ایم. و خیلی بعید است که خاطرات دوران تحصیل خود را فراموش کرده باشیم و از معلمانی که در محضرشان درس آموخته ایم، چیزی به خاطر نداشته باشیم. گواه این مطلب هم همین حرف هایی است که در مرور خاطرات دورهمی ها گفته می شود و چه جالب اینکه اغلب هم به این عبارت ختم می شود؛ ”یادش بخیر، چه دورانی بود!“

 

همین چند وقت پیش در یک جمع خانوادگی، گفتگوها به مرور خاطره های دوران دانش آموزی و تفاوت نسل های قبلی و بچه های امروزی در شاگردی کردن و تکریم معلم و نوع درس آموختن و تأدیب در محضر استاد رسید! یک نفر که خود در این وادی مویی سپید کرده و هوای کلاس را از همان کودکی تاکنون تنفس نموده، می گفت؛ قدر و منزلت معلم ها زمانی دچار خدشه شد که صحبت از معیشت و توان مالی شان، نقل محفل هر کوی و بَرزن شد.‌

 

واقعیت هم چنین است. به راستی شان و منزلت مقام معلم زمانی تضعیف شد که آمار زیاد جمعیت معلمان، علت عدم رسیدگی به شرایط شان عنوان گردید، که زیادی انگاشته شدند. سیاست و حکمت کار را نمی دانیم ولی همه حوزه ها، چراغ خاموش کارهایشان را پیش می برند و اگر رفاهیات یا کمک معیشتی خاصی به هر مناسبت به کارکنان آنان اختصاص می یابد، هیچ کس متوجه نمی شود ولی در آموزش و پرورش، خیلی وعده هایی که هنوز تا اجرای کامل آن فاصله دارد، رسانه ای می شود! مثال همین طرح رتبه بندی یا پرداخت معوقات و یا… همین معوقاتی که چند وقت پیش اطلاع رسانی شد، مربوط به حق الزحمه تصحیح اوراق امتحانی سال گذشته است و آنهایی که نمی دانند، تصورشان بر این است که این معوقات، میلیونی است! حال آن که اینطور نیست. معضل دیگر ساختار آموزش و پرورش، نیروی خرید خدمات در این سازمان است که مشغول به کار شدند و مدت هاست بدون حقوق و دستمزد، چشم انتظار نیم نگاهی از بالادست ها می باشند. نکته دیگر رتبه بندی معلمان است که این را آخرین امید فرهنگیان به بهبود شرایط عنوان کرده اند و جامعه فرهنگیان و معلمان امیدوارند با اصلاحاتی که سرپرست فعلی وزارتخانه وعده کرده، امیدها زنده شود و مشکلات پایان سال گذشته تکرار نشود.

نکته پایانی اینکه می گویند در مثل مناقشه نیست! اما مقایسه این قشر که همه آحاد شهروندان مدیون آنها هستیم و در دین مبین اسلام به جایگاه شان و منزلت معلم تأکید ویژه ای هم شده است، با دیگر همترازان شان در سایر دستگاه ها و حتی کشورها، می تواند سندی بر مظلومیت آنان باشد و گواهی بر این واقعیت تلخ که جامعه کنونی تا تکریم واقعی مقام و منزلت معلم، فرسنگها فاصله داریم!

 

اشتراک گذاری
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *