امروز یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳
آقای فرماندار مهدیشهر مسئول امنیت شهرستان شما هستید!

چرا پاسخگوی افکار عمومی نیستید؟!

شامگاه پنجشنبه ۲۹ تیر گروهی از گردشگران در منطقه ییلاقی و کوهستانی اوپرت در مرز استان‌های سمنان و مازندران، هدف حمله گروهی ناشناس قرار گرفته‌اند.
کد خبر: 16638
زمان انتشار: ۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۸ بعد از ظهر -
419 بازدید

آقای فرماندار مهدیشهر مسئول امنیت شهرستان شما هستید!

چرا پاسخگوی افکار عمومی نیستید؟!

به گزارش روزنامه هم میهن؛ شامگاه پنجشنبه ۲۹ تیر گروهی از گردشگران در منطقه ییلاقی و کوهستانی اوپرت در مرز استان‌های سمنان و مازندران، هدف حمله گروهی ناشناس قرار گرفته‌اند.

 

طبق آنچه کاربران نوشته‌اند حمله‌کنندگان  مجهز به سلاح گرم و شوکر بوده‌اند و گفته‌اند این حمله به‌دلیل «طبیعت‌گردی در شب سوم ماه محرم» رخ می‌دهد.

 

تصاویر و روایت‌هایی که از سوی چند تن از این گردشگران در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، نشان می‌دهد چندین نفر بر اثر این حمله که ساعت یک بامداد انجام شده دچار جراحت و کبودی شده‌اند.

 

بنا بر نوشته یکی از این گردشگران، یکی از افرادی که آن‌ها را کتک می‌زده، گفته: «ما با داعشی‌ها و جنگیدیم و شکست‌شان دادیم، حالا حریف شما نشویم؟»

تصاویری هم از اعزام مجروحان این واقعه با آمبولانس به بیمارستان منتشر شده است. گردشگران همچنین تصاویری از تخریب چادرها و وسایل خود منتشر کرده‌اند.

اما پس از گذشت ۹روز، هنوز هیچ مسئولی درباره اتفاق رخ‌داده اظهارنظری نکرده و مدیرکل گردشگری سمنان می‌گوید که هنوز گزارشی به آنها نداده‌اند.

پس از گذشت ۹روز از حادثه بامداد ۳۰ تیر «اوپرت» هنوز هیچ مسئول و مقامی درباره حادثه توضیحی نداده و هیچ ارگانی هم ماجرا را به گردن نگرفته است. حالا آنچه مانده چندنفر از مصدومان این حادثه‌اند که در اثر ضربات باتوم و قنداق اسلحه‌، آسیب دیده‌اند و میان تماس‌هایی که با شماره‌های خصوصی با آنها گرفته می‌شود در تلاش‌ برای پیگیری و اعلام شکایت‌اند؛ هیچ‌کس اما همکاری نمی‌کند.

ماجرای اتفاقی که در بامداد ۳۰ تیرماه در منطقه ییلاقی «اوپرت»، جایی میان دو استان سمنان و مازندران رخ داد، در شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای داشت.

تصاویر و ویدئوهای منتشرشده، سوالات بسیاری را ایجاد کرد، بی‌آنکه یک نفر از مسئولان پاسخی بدهد یا خبر از پیگیری ماجرا دهد. ۹ روز گذشته و حالا امیر کرم‌زاده، مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان سمنان، توپ را به زمین فرماندار مهدی‌شهر می‌اندازد و به هم‌میهن می‌گوید: «اوپرت منطقه گردشگری ما نیست که مجوزی به آن داده باشیم، یک منطقه عمومی است. ما در مراکزی که تحت کنترل خودمان است دخالت داریم.» کرم‌زاده درباره ماجرای آن‌شب می‌گوید که براساس شنیده‌ها، آنهایی که آن شب در اوپرت بودند، به‌صورت شخصی رفته بودند و در قالب تور گردشگری نبودند: «ما ماجرا را پیگیری کردیم و در حال بررسی هستیم هنوز اما پاسخ مستندی به ما نداده‌اند. ما خواسته‌ایم گزارشی به ما بدهند چون تبعاتش ممکن است شامل ما هم بشود، بنابراین لازم‌است گزارشی به ما بدهند که چه مشکلی پیش آمده، چطور شروع شده و به کجا ختم شده است. به‌هرحال اتفاق به شکلی که در رسانه‌ها منعکس شده، رخ نداده. تمام موارد در حال بررسی است.» بااین‌همه اما او تاکید می‌کند که فرماندار شهرستان مهدی‌شهر به‌عنوان رئیس شورای تامین شهرستان باید در این زمینه صحبت کند.

بعد از بررسی‌ها، ایشان اظهارنظرشان را اعلام می‌کند: «اگر این اتفاق داخل تاسیسات گردشگری ما بود، من پاسخگو بودم اما چون منطقه عمومی است، فرماندار باید توضیح بدهد.»  کرم‌زاده در پاسخ به این سوال که قبلاً هم چنین اتفاقاتی در منطقه رخ داده، می‌گوید که اصلا اینطور نبوده و تابه‌حال چنین چیزی نداشته‌ایم.

اما روایت‌های زیادی از شب حادثه می‌شود؛ پنجشنبه شب ۲۹ تیرماه که چندین ساعت سخت و دلهره‌آور را برای مسافرانش ثبت کرد. خبرش اما از ساعت‌های اولیه جمعه، سی‌ام تیرماه به‌گوش رسید. آنطور که در ساعت‌های اولیه روز جمعه از شب حادثه روایت شد، نشان می‌داد که حدود ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه بامداد جمعه، گردشگرانی که در بخش‌های مختلف این منطقه ییلاقی کمپ کرده بودند، مورد ضرب‌وشتم گروهی ناشناس قرار گرفته بودند؛ گروهی که لباس یکی از ارگان‌ها را به تن داشتند و صورت‌شان را با کلاه‌هایی که روی بینی و چشم سوراخ دارد، پوشانده بودند. آنها اسلحه، باتوم و شوکر داشتند و با ماشین‌های هایلوکس به‌سمت مسافران رفته بودند. خبرها حکایت از مصدومیت بدنی تعدادی از این گردشگران داشت.

آنطور که از شب حادثه روایت می‌شود، غروب پنجشنبه ۲۹تیرماه، عده‌ای در منطقه حاضر می‌شوند و به گردشگران تذکر حجاب می‌دهند، تاکیدشان هم بر صدای موسیقی بود. چند ساعتی نگذشته بود که همان گروه این‌بار مسلح به ارتفاعات اوپرت می‌روند.

آنها دنبال هلی‌شات، مشروبات الکلی و موادمخدر بودند، گوشی‌ها را چک کرده، کارت ملی و مدارک شناسایی افراد را با خود برده و از اتفاق رخ‌داده عکس و فیلم تهیه کردند. مشخصات افراد را هم صورت‌جلسه کرده و به آنها اعلام کردند برای گرفتن مدارک‌شان به پایگاه سپاه مهدی‌شهر مراجعه کنند.

تصاویر منتشرشده از شب حادثه نشان می‌دهد که در اثر اتفاق رخ‌داده، تعدادی از چادرها پاره شده، وسایل پراکنده و شکسته شده و افرادی هم مصدوم شده‌اند.

روزهای اول حادثه، مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان سمنان اعلام کرد که این ماجرا در حال بررسی است و تا قبل از کامل‌نشدن اطلاعات دراین‌باره صحبت نخواهد کرد. ۹روز گذشته و هنوز اطلاعات تکمیل نشده است. ازآن‌طرف مصطفی فاطمی، مدیرکل توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی یک‌روز پس از حادثه به روزنامه «پیام ما»‌ گفته بود که قرار است درباره ماجرای رخ‌داده برای گردشگران‌ ییلاق «اوپرت»، مسئولان استانی پاسخگو باشند و وزارتخانه دراین‌باره اظهارنظری نخواهد کرد.

یکی از مصدوم‌شده‌های این اتفاق اما مرد جوانی است که سابقه گردشگری فراوانی دارد. او تمایلی به آوردن نامش در گزارش ندارد و می‌گوید که پیگیر حقوقی ماجراست.

او در فضای مجازی نسبت به اتفاقی که رخ‌داده، اطلاع‌رسانی کرده و به هم‌میهن می‌گوید که تا همین حالا هم خیلی برایش دردسر شده و تماس‌هایی با او داشته‌اند. او ماجرای آن‌شب را روایت می‌کند: «آن‌شب ما خواب بودیم، دوساعتی می‌شد که کمپ را تعطیل کرده بودیم و در چادر بودیم که یکهو متوجه شدیم افرادی وارد کمپ شدند و با سروصدا و شلیک تیرهوایی، همه ما را از داخل چادرها بیرون کشیدند. در ادامه هم تا جایی که می‌توانستند ما را کتک زدند و فریاد می‌زدند که شب سوم محرم آمده‌اید تفریح؟ مدام می‌پرسیدند که مشروب خورده‌اید؟ اعتراف کنید که مشروب خورده‌اید. ما در جواب می‌گفتیم نه و باز هم ما را می‌زدند. تمام وسایل ما را از داخل چادرها بیرون ریختند. با باتوم و شوکر می‌زدند. یکی از آنها با قنداق اسلحه به سینه یکی از دوستان‌مان زد و با باتوم و شوکر به کمر من. آنقدر ضربه سنگین بود که عصب‌های کمرم آسیب دیده و یک‌هفته است نمی‌توانم روی پاهایم بایستم. بقیه را هم با باتوم می‌زدند.»

او می‌گوید زمانی که چیزی از داخل کمپ‌ها پیدا نکردند، وسایل را خراب کردند، چادرها را پاره کرده و رفتند. خیلی خسارت وارد کردند: «تعداد مصدومان زیاد بود، دو نفر از کمپ ما بدحال شدند. من هم از کمر آسیب دیدم و به‌محض رسیدن به تهران به بیمارستان رفتم. آنقدر همه را ترساندند که کسی جرأت نمی‌کند حرفی بزند. همان‌شب مدارک شناسایی برخی از افراد را بردند و گفتند برای پیگیری باید به پایگاه سپاه مهدی‌شهر برویم. حالا هم به بچه‌ها گفته‌اند چون موضوع را رسانه‌ای کرده‌اید، مدارک را به شما پس نمی‌دهیم.»

این گردشگر از رسانه‌ها می‌خواهد که کنارش باشند تا بتواند حقش را بگیرد: «ما واقعاً بی‌گناه مورد اذیت و آزار قرار گرفتیم، کار خلافی نکرده بودیم، نه مشروب داشتیم، نه بزن و برقصی. هنوز بعضی از مسافران تحت‌تاثیر شوک واردشده آن‌شب، دچار کابوس‌اند و حال روحی‌شان بد است.»

او این پرسش را مطرح می‌کند که کدام ارگان یا سازمانی مجوز دارد اینطور با افراد بی‌گناه برخورد کند، با چه مجوزی؟ حتی اگر مجوز داشته باشند چرا اینطور برخورد کردند. آنها باید سراغ کسی بروند که تخلف کرده است، اگر مامورند، به‌عنوان ضابط برخورد کنند، نمی‌شود هم ضابط بود، هم قاضی و هم مجری: «هشت‌روز است نمی‌توانم راه بروم. اعصاب کمرم به‌شدت آسیب دیده، درد زیادی تحمل کرده‌ام، نمی‌توانم تکان بخورم، ساده‌ترین کارها را به تنهایی نمی‌توانم انجام بدهم. قوی‌ترین مسکن‌ها را به من زده‌اند، مثل مورفین.»

او اما تنها روایتگر آن‌شب حادثه نیست. گردشگر دیگری هم که نامش محفوظ است، به هم‌میهن می‌گوید، در منطقه دیگری از اوپرت کمپ کرده بودند و با این نیروهای ناشناس مواجه شدند: «به‌تازگی به کمپ رسیده و مشغول تدارک شام بودیم که ناگهان با ورود ناگهانی نیروهای ناشناس مواجه شدیم. آنها کلاهی روی صورت کشیده بودند که تنها روی چشم‌ها و بینی‌ سوراخ داشت. اسلحه، باتوم و شوکر داشتند و به‌محض ورود به کمپ‌شان، مردها را روی شکم خوابانده و زن‌ها را به داخل چادر بردند.» او تاکید می‌کند که تمام این اتفاقات مربوط به گروه آنهاست و از آنچه برای دیگران اتفاق افتاده، بی‌خبر است: «کمپ‌ها با فاصله حدود یک‌کیلومتر  قرار گرفته بودند و اینطور نبود که ما از وضعیت کمپ‌های دیگر باخبر شویم. ما چون دیر از تهران حرکت کردیم، دیر هم به محل رسیدیم. مسیری را به‌دلیل سختی راه، با نیسان بالا رفتیم و بعد هم نیسان رفت تا ظهر فردایش که سراغ‌مان بیاید. هوا بسیار سرد بود و ازنظر حجاب، باید بگویم که بیشتر خانم‌ها حجاب داشتند. چون اساسا هوا سرد بود و پوشش خوبی داشتند.»

او می‌گوید که در حال گرم‌کردن آش دوغ بودیم و جوجه کباب می‌کردیم، نه بزن‌و‌برقصی داشتیم، نه مشروبی. در همان حین صدای دادوفریاد و تیراندازی شنیدیم اما فکر کردیم مراسمی در حال برگزاری است.

کمی نگذشته بود که دیدیم  یک‌عده با نور به سمت ما می‌‌آیند. ظاهراً ماشین‌های‌شان آن بالا بود. ما با دیدن‌شان شوکه شدیم، واقعا نمی‌دانستیم اینها چه کسانی هستند، با شوکر آمدند سمت ما و تیرهوایی می‌زدند. یکی از آنها دیگ آش ما را با یک لگد به زمین انداخت و تا جوجه‌های‌مان را دید، گفت مشروب‌تان کو؟ ما اصلاً مشروب نداشتیم. اینقدر ترسیده بودیم که کسی حرف نمی‌زد. او ادامه می‌دهد: «وقتی روی شکم ما را خواباندند، دیگر نتوانستیم چیزی ببینیم. اما متوجه شدیم که یکی از بچه‌ها را بد زدند، البته منجر به شکستگی نشد. یکی روی من نشسته بود و نمی‌گذاشت تکان بخورم. حالا شما من را ببینید من یک آدم بسیار لاغری هستم. از ترس می‌لرزیدیم.» به گفته او تمام مشخصات آنها را صورت‌جلسه کردند و از یکی از بچه‌ها که به‌شدت کتک خورده بود، فیلم گرفتند.  چادر را هم با شوکر پاره کردند، در صورت‌جلسه نوشتند که گل، مشروب و بی‌سیم پیدا کرده‌اند: «ما به‌صورت تور سفر نکرده بودیم، یک گروه شخصی بودیم و اصلاً نیازی به بی‌سیم نداشتیم. ۲۰دقیقه در این شرایط بودیم و بعد رفتند.

دوست‌مان که کتک خورده بود تا صبح ناله می‌کرد، از چندجا دچار کبودی و کوفتگی شده بود. صبح که شد به‌سمت کمپ بالایی رفتیم، دیدیم کارت ملی‌ها آنجاست، برداشتیم و در مسیر برگشت، یک خانواده سه‌نفره را دیدیم که گفتند همین اتفاق برای‌شان افتاده. درحالی‌که آنها کمپ هم نکرده بودند.» او می‌گوید بعد از رسانه‌ای‌شدن ماجرا، دوبار با پرایوت نامبر با او تماس گرفتند. آن‌موقع در دسترس نبوده و تماس‌ها بی‌پاسخ مانده است: «همان‌جا هم که بودیم به ما گفتند برای گرفتن مدارک‌مان تا ۵ روز مهلت داریم تا خودمان را به پایگاه مهدی‌شهر معرفی کنیم. همان‌جا که بودند به ما گفتند باز هم می‌آیید اینجا؟ بروید برای دوستان‌تان تعریف کنید.»

امید یکی از مسافران دیگری است که آن‌شب در ارتفاع دیگری در اوپرت کمپ کرده بود، او به هم‌میهن می‌گوید که در خواب بود که صدای جیغ و فریاد و شلیک شنید و بیدار شد. حدود ساعت ۱۲ و ۳۰دقیقه بود: «ما ۳۰۰-۲۰۰ متر پایین‌تر از آن منطقه که گفته می‌شود با آنها برخورد شده، فاصله داشتیم. ساعت ۹ خوابیدم و ساعت ۱۲:۳۰ با صدای تیراندازی بیدار شدم. فکر کردم درگیری میان محیط‌بان‌ها با شکارچیان است. صدای زنان را هم شنیدیم که فکر کردیم مشغول شادی هستند. بعد از آن باز هم صدای تیراندازی شنیدیم. آن‌شب باد و باران شدیدی بود. محلی‌ها به‌سمت ما آمدند و گفتند که ظاهرا بالا درگیری شده است، ما در مسیر همان‌ها قرار داشتیم و قطعا ماشین‌های‌شان از کنار ما گذشته بودند. ولی کمپ ما خاموش بود. ما حدود ۱۵چادر بودیم.»

به گفته او برای رسیدن به اوپرت، باید وارد سمنان شد، بعد وارد سنگسر شد و بعد به‌سمت شهمیرزاد رفت. وارد جاده دامغان شد و بعد به‌ سمت اوپرت و قله آن رفت. گروهی که گفته می‌شود با آنها برخورد شده، کمپ‌های روی قله بودند: «کسانی که اهل کمپ هستند در منطقه پایین‌تری قرار می‌گیرند، البته کل منطقه فاصله زیادی با خانه‌ها دارد و صدایی به آنها نمی‌رسد.» امید می‌گوید، ظاهرا یکی از کمپ‌ها تخلفی کرده بود اما با همه برخورد کردند: «به‌طورکلی اوپرت تبدیل به منطقه پرحاشیه‌ای شده و خیلی از لیدرها دیگر به آن منطقه تور نمی‌برند. معمولا این اتفاقات آنجا می‌افتد، اما هیچ‌وقت به این‌شدت نبوده است.»

سیاوش پیمانی، راهنما و کارشناس گردشگری است، او سال‌ها به منطقه اوپرت سفر داشته و گردشگران زیادی را به آنجا برده. پیمانی در هفته گذشته ازطریق یکی از همکارانش که توری به اوپرت داشته، از ماجرا باخبر شده و به هم‌میهن می‌گوید: «از یکی، دو ماه اخیر هرکسی که به منطقه اوپرت رفته، می‌گوید به آنها تذکر لسانی داده ‌و گفته‌اند که اینجا نیایید. همه اینها در شرایطی است که منطقه اوپرت زیرنظر اداره کل منابع‌طبیعی استان است و ارتباطی به اراضی سپاه ندارد و حتی به آن مناطق هم مشرف نیست. آنها حساسیت زیادی روی هلی‌شات‌ها دارند که برخی از گردشگران با خود همراه دارند.» یکی از همکاران این کارشناس گردشگری هم در قالب گروه ۲۰نفره‌، در همان تاریخی که حادثه رخ‌ داده، در اوپرت حضور داشته است. او روایت می‌کند که اولین گروهی که افراد ناشناس به آنها رسیده‌اند، آنها بودند. لیدر یک دختر جوان بوده که به‌سرعت مجوزهای لازم را ارائه می‌دهد و وقتی آنها ظاهر مسافران را می‌بینند، به سمت کمپ دیگری می‌روند. او می‌گوید که با کمپ‌های دیگر اما برخوردهایی صورت گرفته است.

بااین‌همه او که سال‌هاست در حوزه گردشگری فعالیت می‌کند و تورهای بسیاری را در قالب آژانس‌های رسمی و شناخته‌شده برگزار کرده، به برخوردهای سلیقه‌ای با گردشگران در مناطق مختلف کشور اشاره می‌کند و می‌گوید: «پس از فروکش کردن کرونا، گردشگری هم استارت دوباره‌ای خورد و پس از آن شاهد بودیم که در هر منطقه، برخوردهای سلیقه‌ای با گردشگران می‌شود، حتی زمانی‌که لیدرها مجوزهای مورد نیاز از میراث فرهنگی را داشتند و از وزارت اطلاعات و… استعلام‌های لازم صورت گرفته و راهنما و آژانس مربوطه احراز هویت شده‌اند. دراین‌شرایط باز هم گاهی می‌بینیم که مثلا امام‌جمعه یک شهر، به‌طور ناگهانی دستور می‌دهد که نباید توریست وارد فلان منطقه شود. گاهی این برخوردها ازسوی راهنمایی و رانندگی می‌شود و بارها اتفاق افتاده که کل اتوبوس و گردشگران را از راهی که آمده بودند، بازگردانده‌اند. یک‌بار نیروی انتظامی برخورد می‌کند، یک‌بار پلیس یگان و یک‌بار هم سپاه. هر بخشی  به‌طور جداگانه برخورد می‌کند.» به گفته او، اینطور به‌نظر می‌رسد که بعضی‌ها با گردشگری و شادی مسافران مخالف‌اند. البته همه اینها در شرایطی است که الگوی رفتاری گردشگران هم تغییر کرده و مدل سفر کردن‌شان متفاوت شده. حالا بیشتر تمایل دارند به‌صورت آفرود یا با ماشین‌های شخصی سفر کنند. همه دنبال منطقه بکری‌اند، می‌خواهند از شهر دور باشند و در جایی باشند که کسی آنها را نبیند. منطقه اوپرت هم چنین شرایطی را دارد و بکر به‌شمار می‌رود. به‌همین‌دلیل مقصد مناسبی برای کمپ آخر هفته است.

منبع: هم میهن

مطالبی که در بالا خواندید گزارشی بود از رسانه کشوری هم‌میهن که به صورت جزئی به بیان بخش‌های کوچکی از این فاجعه بزرگ پرداخته است.

البته عمق این فاجعه به قدری زیاد بود که تقریبا در طی این ۹ روز تمامی رسانه‌های محلی و کشوری به آن اشاره داشتند اما دریغ از یک پاسخ از سوی مسئول تامین امنیت شهرستان مهدیشهر و استان سمنان!!

تعدادی از اهالی روستاهای مجاور منطقه گردشگری اوپرت که از طرق مختلف با حضور گردشگران امرارمعاش می‌کردند و به قول خودشان تازه به نان و نوایی رسیده بودند نیز با ارسال متنی به پایگاه خبری پیام گوی سمنان از نهادهای متولی خواهش کرده بودند که مانع حضور گردشگران در این مناطق نشوند تا در شرایط سخت اقتصادی که دولت سیزهم بوجود آورده، دچار بحران مالی نشوند!

اما گویا باید این روزها به فرماندار مهدیشهر که به تازگی سمت رییس هیئت وزنه‌برداری استان را هم متقبل شده است یادآوری کرد که مسئول تامین امنیت شهرستان شما هستید؛ آقای فرماندار لطفا پاسخگوی افکار عمومی باشید!!

در این بین یکی از رسانه‌های محلی نیز مدعی مصاحبه با گلرو نماینده سمنان، مهدیشهر و سرخه پیرامون اتفاقات اوپرت شده است که در آن گلرو قول پیگیری جدی حوادث رخ داده را به آنها داده است که تاکنون گزارشی از پیگیری این نماینده مجلس منتشر نشده است.

چندی پیش نیز یکی از شهروندان مهدیشهری با ارسال پیامی به پایگاه خبری پیام گوی سمنان از ایجاد پست ایست بازرسی در ورودی شهر مهدیشهر گلایه کرده بود و می‌گفت در شرایطی که جو شهر و کشور آرام است چرا با ایجاد ایست بازرسی جوری شرایط را وانمود می‌کنید که مهدیشهر دچار ناامنی است و برای مخاطبان تداعی می‌کنید که حکومت نظامی در این شهر برقرار است؟!

این شهروند در ادامه خواستار آن شده بود در شرایطی که هیچکدام از شهرهای استان سمنان، حتی مرکز استان که از نظر امنیتی مهمترین نقطه استان است در ورودی شهرها ایست بازرسی ندارند، فرماندار مهدیشهر دستور دهد تا ایست بازرسی‌های وروردی مهدیشهر را جمع‌آوری نمایند!!

باید منتظر ماند و دید بعد از شاهکارهای عجیب و بی سابقه‌ای نظیر استعفای دسته جمعی اعضای شورای بزرگترین و پرجمعیت‌ترین روستای این شهرستان، دریافت حکم انفصال استاندار سمنان با شکایت پیرمرد کمرودی از توابع شهرستان مهدیشهر و … در طی ایامی که مجتبی اقوامی‌پناه سکاندار فرماندار مهدیشهر بوده است، آیا ماجرای فاجعه اپرت هم برگ زرین دیگری در کارنامه او خواهد بود؟

لازم به ذکر است مجتبی اقوامی‌پناه چندی پیش معتمدین و موثرین شهرستان مهدیشهر را در سالن اجتماعات فرمانداری دور هم جمع کرده بود و به ارائه گزارش اقدامات خود پرداخت که موجب اعتراض بسیاری از فعالین سیاسی، اجتماعی این شهرستان شد و در فضای مجازی برخی نوشته بودند: شما چکار کرده‌اید؟! بخشی از فعالیت‌های عنوان شده حاصل زحمات و پیگیری مسئولین سابق و بخش دیگر آن در حوزه پیگیری مساعدت نماینده مجلس است. با گذشت بیش از ۹ ماه از تصدی فرمانداری، مردم فهیم و موثرین همچنان منتظر ارائه برنامه راهبردی و عملیاتی از سوی شما هستند.

از سوی دیگر شایعاتی توسط برخی فعالین سیاسی مهدیشهر مطرح است که اقوامی پناه تمایلی برای ماندن در فرمانداری مهدیشهر ندارد و به خاطر همین هنوز پست مدیرکلی دفتر جذب را برای خود نگه داشته است تا مجددا به استانداری سمنان برگردد!!

در نهایت باید باز هم از استاندار سمنان پرسید آیا همچنان که پیش‌تر گفته بود، مسئولیت کلیه انتصابات را گردن خواهد گرفت و تحت هیچ فشاری برای انتصابات نیست؟!

آیا مسئولیت این فاجعه ملی که شاهکار مدیران منتصب وی است را خواهد پذیرفت یا خیر؟

محمدرضا هاشمی استاندار سمنان که پیش‌تر عنوان کرده بود استان سمنان هیچ مشکل امنیتی ندارد آیا با اینگونه اقدامات که موجب هزینه‌تراشی امنیتی برای استان خواهد شد برخورد جدی خواهد نمود؟ یا حتی کمتر از آن شجاعت لازم برای اعلام اسامی عاملان این رفتار غیرقانونی با مردم را خواهد داشت؟

پایگاه خبری پیامگوی سمنان در راستای شفاف سازی و تنویر افکار عمومی آمادگی انتشار پاسخ مسئولان برای پایان یافتن این شایعات پس از ۹ روز را دارد و بدیهی است عدم پاسخگویی به منزله تائید همه این شایعات خواهد بود.

اشتراک گذاری
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *