امروز چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳
یادداشت روز به قلم جواد میرحاج؛

نقدی بر تراژدی اندوهبار فوتبالمان!

امروزه ورزش فوتبال تقریبا بخشی از زندگی اغلب جوامع بشری به حساب میاید وکمتر کشور وجامعه ای از تاثیرات آن بی بهره مانده است!
کد خبر: 18644
زمان انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۲ - ۱۹:۲۵ بعد از ظهر -
360 بازدید

یادداشت روز به قلم جواد میرحاج؛

نقدی بر تراژدی اندوهبار فوتبالمان!

امروزه ورزش فوتبال تقریبا بخشی از زندگی اغلب جوامع بشری به حساب میاید وکمتر کشور وجامعه ای از تاثیرات آن بی بهره مانده است!
به طوری که باید برایش سیاست و اقتصادی مجزا تعریف کرد تا جایی که در آمدهای حاصل از این ورزش به ارقام نجومی رسیده و برخی از فوتبالیست ها برای خودشان به سلاطینی قدر قدرت تبدیل شده اند!
به کله گنده های این ورزش کاری ندارم که دولت ها وحکومت ها برای قدومشان فرش قرمز میگسترند وچه بسا ارزشهای کهن خود را به پای آنان قربانی میکنند، گواه این مدعا فیلمی از گردش روزانه رونالدو و همسرش در یکی از بازارهای عربستان بود کانهو این دو، نه در عربستان مهد اسلام که گویا در اروپای پر از کفر و الحاد قدم میزدند و صدها نفر عکاس و فیلم بردار از پس و پیش زوایای حرکات مختلف آنان را به تصویر میکشیدند!
از آنها بگذریم که گفته اند ( دست ما کوتاه وخرما بر نخیل)
اما در همین فوتبال پیزوری!! خودمان جوانکی را مقابل چشمان میلیونها بیننده آوردند و او هم با لبخندی ملیح از اتومبیل صد میلیادری اش گفت! درحالی که در همین مملکت هزاران نفر برای سد جوع تا کمر در مزبله ها غرق شده اند!
نمیدانم اگر تشعشع معجزه فوتبال بر امثال آن جوانک نمیتابید وی الان در کدام شرکت و کارخانه مجبور به گذران زندگی با ماهی هفت، هشت میلیون تومان بود؟!
القصه حکایت غریبی است این فوتبال اما در مملکت ما که به قول سیاسیون همه چیزش باید به هم بیاید داستان فوتبال بسی عجیب وغریب تر است!
انچه باعث نوشتن این سطور شد ماجرای بازنده کردن تیم اصفهانی در مقابل تیم عربی بود!
در این نوشتار خیلی کاری به قوانین و مقررات فیفا و فوتبال ندارم اما اینکه همه آن قوانین میتواند در سیطره ی نفوذ پول وثروت اعراب به بازیچه تبدیل شود شکی ندارم!
روی سخنم با مسولان و دست اندر کارانی است که با ندانم کاری باعث وارد شدن آسیب‌های جدی نه تنها به فوتبال بلکه به ارزشهایمان شدند!
بنده علی رغم نقد جدی به عملکرد برخی از مدعیان جانبداری از سردار سلیمانی بارها نوشته ام که برای شهدا به ویژه آن بزرگ مرد جهاد وشهادت از صمیم قلب احترام قایلم و او را به عنوان سرباز جاودان وطن تحسین میکنم
و در این ماجرا که نصب تندیس وسردیس آن شهید بزرگوار بهانه ای شد تا هر گونه توهینی به ما و فوتبالمان روا دارند هیچ گاه مسببان این واقعه را نمی بخشم؛ چرا که آنان خوب میدانستند که چنین حرکاتی عواقب مناسبی برایمان در پی نخواهد داشت !
گفته شده بعد از رفتن آن تیم عربی کل دستگاه دیپلماسی و وزیر خارجه کشورمان به تکاپو افتادند تا یک جوری قضیه را حل کنند که متاسفانه نه تنها کاری از پیش نبردند، در کمال نا باوری تیم ما هم بازنده اعلام شد !
حالا این پرسش به طور جدی از دست اندر کاران مطرح است ‌که با توهینی که به ما و در وطنمان شد! جا داشت که همه وزارت خارجه بسیج شوند؟!
اصلا مگر فوتبال ما چقدر میارزد که ابتدا با ندانم کاری موجبات توهین اجنبی با ارزشهایمان را فراهم کرده تازه بعد از آن هم دنبال رفع و رجوعش باشیم!
ممکن است برخی از خوانندگان گرامی این متن با بنده هم عقیده نباشند اما به جرات عرض میکنم تمام فوتبال ما انقدر نمی ارزد که این همه توهین را تحمل کنیم
به نظرم بعد از ترک بی ادبانه ی تیم عربی جا داشت دستگاه ورزش و سیاست خارجی یکجا همه این بازیها را تحریم کرده تا اینگونه با وقاحت هرچه اهانت بود را در حق ما به عمل نیاورند!
واقعیت آن است که با توان و استعداد بالفعلی که در فوتبالمان دیده میشود در صورت ادامه روند فعلی هم فوتبال را باخته و هم ارزشهایمان را لگد مال کرده ایم !
شاید برخی دوستان بگویند که در صورت مقابله به مثل در برابر توهینها ممکن است فوتبالمان را تعلیق کنند وقس علیهذا!
جسارتا به عنوان یک ایرانی معتقد به ارزشها و خون شهدا به خصوص سردار سلیمانی باید بگویم که فوتبالمان واقعا این همه ارزش ندارد!
پس ای مسولان و دست اندر کاران به خود آیید تا همه ارزشهایمان پایمال مطامع سیاسی نشده است.

 
 
 

اشتراک گذاری
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *