امروز شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳

تحقق شعار نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی!!

کد خبر: 22601
زمان انتشار: ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۴ بعد از ظهر -
153 بازدید

یادداشت روز به قلم ابوالقاسم کواکبیان؛

تحقق شعار نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی!!

در زمان استقرار جمهوری اسلامی در کشور عزیزمان ایران، یکی از شعارهای محوری و اصلی در امور منوط به روابط خارجی شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بود که البته منظور و مفهوم این شعار از یک سو جلوگیری از دخالت ابرقدرت‌های شرق چون چین کمونیست و شوروی آن زمان (روسیه‌ی فعلی) و از سوی دیگر کشورهای غربی چون آمریکا و انگلیس بود. بدیهی است معنی و مفهوم این شعار خصومت یا جنگ و قطع رابطه‌ی تجاری و اقتصادی نبود؛ بلکه نمادی بود تا آنان نتوانند کشور ما را مستعمره‌ی خود دانسته و از رابطه‌ی ما سوء‌استفاده کنند و در امور کشور ما به‌خصوص در تمامیت ارضی‌مان دخالت کنند؛ ولی آرام‌آرام به‌ویژه بعد از ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، نگاه به شرق پررنگ شد و حتی ما با کشور چین و روسیه قراردادهایی طویل‌المدت امضا کردیم که خود جای بحث دارد.
بدیهی است نظر بنیان‌گذار جمهوری اسلامی این نبود که ما از دامن غرب رهایی پیدا کرده و گرفتار سلطه‌جویی و برتری‌طلبی شرق شویم که البته ازنظر تاریخی، حکومتگران روسیه بیشتر از آمریکا و انگلیس به سرزمینمان تعرض کرده‌اند و به‌طور کلی در طی جنگ‌های متعدد ایران و روس، حداقل بیش از دوسوم سرزمین فعلی از کشور ما جدا شده و به سرزمین روس ملحق شده است. روس‌ها همچنین طی عهدنامه‌های ننگین توانستند به مطامع خود برسند و تا آنجا که توانستند، از شاهان بی‌کفایت قاجار امتیاز گرفتند و با اینکه هم‌اکنون زمان صدساله‌ی آن عهدنامه‌های ننگین پایان یافته، بازپس‌گیری سرزمین‌های واگذارشده به‌دلیل تشکیل دولت‌های جدید امکان‌ناپذیر شده است؛ لذا همان گونه که رژیم غاصب اسرائیل در سرزمین فلسطین دولت تشکیل داده و هم‌اکنون چهارصدمیلیون نفر مردم عرب‌زبان طی سالیان متمادی نتوانستند خاک خود را پس بگیرند، دیگر بعید به نظر می‌رسد ما بتوانیم بخش اعظم خاک جداشده از ایران را پس بگیریم؛ کما اینکه مالکیت دریای خزر لااقل ۵۰درصد متعلق به ایران بود؛ ولی هم‌اکنون به کمتر از ۲۰درصد رسیده که باید دولتمردان ما آن را بازنگری کنند.
از طرفی، هم‌اکنون چاره‌ای نیست که ما با همین جغرافیای فعلی استقلال خود را حفظ و از منافع ملی خود دفاع کنیم؛ ولی بازهم هرازگاهی شیطنت‌هایی از سوی بلوک شرق و اذنابش علیه منافع ملی ما صورت می‌گیرد که نباید ازجانب مسئولان کشورمان نادیده گرفته شود و همان گونه که قریب نیم قرن است که با آمریکا خصومت داریم و به‌دلیل سلطه‌گری آنان، امکان برقراری رابطه فراهم نشده و آنان با ناجوانمردی تحریم‌های ظالمانه و کمرشکن علیه کشورمان برقرار کردند، روس‌ها نیز بیکار ننشسته بودند؛ چه زمانی که در جنگ هشت‌ساله سلاح‌های نظامی به صدام‌حسین فروختند و مردم ما با موشک‌ها و هواپیماهای روسی شهید می‌شدند و گفته شد قریب ۹۰درصد تجهیزات نظامی مورداستفاده‌ی عراق از کشور شورویِ آن زمان تأمین شده است و شوروی بزرگ‌ترین صادرکننده‌ی ادوات نظامی به عراق بوده است و چه زمانی که در مسئله‌ی هسته‌ای ایران موضع‌گیری کردند که هرچند آمریکا با اعمال فشارها و تهدیدها و تحریم‌ها سعی داشته و دارد که از دستیابی ایران به انرژی هسته‌ای جلوگیری کند، همین روسیه سر بزنگاه از حمایت ما دست برداشته و مهم برای آنان ضعیف نگهداشتن ایران در این زمینه بوده؛ لذا روسیه از روز نخست مخالف توافق هسته‌ای بوده است.
از سوی دیگر می‌توان به موضع روسیه در همراهی‌کردن با ادعای امارات مبنی بر مالکیت سه جزیره‌ی ایرانی اشاره کرد که از خطوط قرمز جمهوری اسلامی درخصوص حاکمیت بر این جزیره‌ها عبور کرد و به‌دلیل منافع ملی خود که از سوی امارات داشت، حمایت خود را از ادعای نادرست کشور امارات اعلام کرد و مالکیت ایران را از سه جزیره‌ی ایرانی زیر سؤال برد.
همچنین به‌تازگی کشور آذربایجان با همکاری ترکیه تصمیم دارد کریدوری درست کند که عملاً مرز ایران با ارمنستان را از بین خواهد برد که در اینجا نیز روسیه ایران را به آذربایجان فروخته و از آنان حمایت کرده است تا این منطقه‌ی جغرافیایی و تاریخی ارمنستان عملاً از آن دیار جدا شود و سود اصلی را در این ماجرا کشور ترکیه و آذربایجان خواهند برد و این‌گونه ایران بخش مهم تجاری این قسمت را از دست خواهد داد و به‌طور قطع باعث کاهش نفوذ ایران در منطقه خواهد بود.
در پایان، نگارنده از کسانی که از پوتین قدیس می‌سازند و اجازه‌ی هرگونه انتقادی از او را غرب‌گرایی می‌دانند، می‌خواهم از پوتین بپرسند چرا از تصمیم باکو برای ایجاد کریدور زنگزور حمایت می‌کند درصورتی‌که پرواضح است ایجاد این کریدورْ نوعی خفگی در ژئوپلتیک مرزهای شمالی ایران است و آیا بهتر نبود پوتین که خود را دوست ما جا زده است، از آنان حمایت نکند و مانع این کار شود؟ نتیجه اینکه هم چین و هم روسیه همچون آمریکا در پی منافع خود هستند.

 
 
 

اشتراک گذاری