امروز جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳

شادی از جامعه ایرانی رخت بر بسته است!

کد خبر: 22955
زمان انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۲ بعد از ظهر -
192 بازدید

یادداشت روز به قلم صدیقه رهایی؛

شادی از جامعه ایرانی رخت بر بسته است!

شماری از جامعه شناسان بر این باورند که جامعه ایران آن شادی گذشته را ندارد و از نبود بسترها و زمینه‌های لازم برای ابراز شادی به شکل جمعی و عمومی رنج می‌برد. به عبارت دیگر در جامعه شیوه‌های شناخته شده و متعارف کمتری برای شادی همگانی وجود دارد. در برخی موارد این شادی‌ها در تعارض با نظم و امنیت اجتماعی قرار می‌گیرد. کارشناسان می‌گویند شادی یک نوع نشاط درونی است که با رضایتمندی فرد در ارتباط است؛ اما آیا این روزها این نشاط درونی را که با رضایت فرد همراه باشد در جامعه می‌بینیم؟ هرچه رو به جلو حرکت می‌کنیم دیدن چهره‌های غمگین، افسرده و عصبانی عادی‌تر می‌شود. هر کس به دلیلی از ناتوانی در شاد بودن می‌گوید. ممکن نیست با کسی هم صحبت شوید که حسرت روزهای خوش گذشته را نداشته باشد. ناله‌های از ته دل که نشان می‌دهد شادی در گذشته‌ها جا مانده است! به جرات می‌توان گفت متاسفانه جامعه طی سال‌های گذشته با غم عجین شده است؛ در این سال‌ها آن گونه که باید و شاید به شادی بها داده نشده است؛ خصوصا در مورد شادی‌های نسل جوان نیز سختگیری‌های زیادی وجود داشته است. با این تفاسیر می‌توان گفت که غم و ماتم در جامعه امروز تبدیل به یک ارزش شده است. شاید اگر به تحلیل افراد در این خصوص نگاهی بیندازیم مشکلات اقتصادی و معیشت را مهمترین اصل در نبود شادی بنامند. اما این موضوع تنها مربوط به مسائل اقتصادی و معیشتی نمی‌شود؛ چرا که شادی و نشاط به نوعی یک پدیده چند بعدی است که باید از تمامی زوایا مورد بررسی قرار بگیرد. در این میان نقش تلویزیون به عنوان یک رسانه ی ملی نباید مورد غفلت واقع شود. تلویزیون به عنوان یک رسانه ی ملی وظیفه ی سنگینی را در این خصوص ایفا می‌کند. این روزها افراد یک خانواده برنامه مورد علاقه خود را از طریق قاب کوچک تلفن همراه می‌بینند و این یعنی تلویزیون در طول این سال‌ها در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است. این روزها تلویزیون با شبکه های متعددی که دارد تنها به تکرار برنامه هایی می پردازد که نقش موثری را در افسردگی جامعه ایفا می کند. جای خالی سریال های طنز و جایگزین شدن سریال های غم انگیز نمونه بارز این موضوع می باشد. متاسفانه در این سال‌ها تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی به خوبی رسالت خود را انجام نداده است. کجای این رسانه ملی، ملی است! به جرات می‌توان گفت این روزها رسانه ملی فقط صدای اندکی از جامعه می‌باشد و در این سال‌ها در مظان انتقادات فراوانی از لحاظ توجه به نیاز مخاطب و فاصله گرفتن از بیان حقایقی که جامعه با آن دست به گریبان است قرار گرفته است؛ از جمله مواردی که مورد انتقاد مردم است اینکه برنامه‌های طنز و شاد در این رسانه راکد مانده است. اینکه چرا یک رسانه ملی مخالف برنامه‌های شاد است خودش جای سوال دارد. آن چه این روزها از قاب تلویزیون دیده می شود موضوعاتی تکراری است که به نظر می رسد نیازی به این همه شبکه های مختلف نیست؛ چرا که یک موضوع در یک شبکه می گنجد. در حالی که امروز رسانه، آن هم رسانه ی قدرتمندی مانند تلویزیون که حرف اول را در فرهنگ سازی و ایجاد شادی و نشاط جامعه می زند در حال فرصت سوزی است نمی توان امیدی به شادی در جامعه داشت. شادی حلقه ی مفقود شده این روزهاست که با این شرایط نمی توان امیدی به بودنش داشت. لذا در وهله ی اول برای ایجاد شادی که بی تردید از مهم ترین اصل در زندگی سالم به شمار می رود، نقش مهم رسانه ی ملی نباید نادیده گرفته شود. باید شرایطی فراهم شود تا کسانی که سال هاست با سریال های طنز خود ساعات خوشی را برای مردم رقم می زدند بتوانند با فعالیت دوباره ی خود در ایجاد شادی نقش داشته باشند این روزها نباید منافع ملی را قربانی منافع شخصی کرد و در وهله ی دوم مدرسه که می تواند با ایجاد برنامه های شاد و مفرح در جهت شادی روح و روان کودکان تاثیر گذار باشد. یادمان باشد جامعه ای موفق است که شاد باشد. هر چه افراد شادتر باشند، امید و رسیدن به اهداف در جامعه پویاتر می شود.

 
 
 

اشتراک گذاری