امروز شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳

از سوریه علوی تا سوریه اموی؛ چرا و چگونه؟!!

کد خبر: 23990
زمان انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۴ بعد از ظهر -
139 بازدید

یادداشت روز به قلم رحمان سعادت؛

از سوریه علوی تا سوریه اموی؛ چرا و چگونه؟!!

تا یک ماه پیش علویون به رهبری بشار اسد در سوریه حاکم بودند و امروز طرفداران بنی امیه در شهرهای سوریه و در خیابان های دمشق رجز می خوانند. واقعیت این است که بعد سالیان طولانی در منطقه و در سوریه با ابتکارات حافظ اسد (پدر بشار) فضایی ایجاد شد که شیعیان در این منطقه فرصت طلایی پیدا کنند تا نمونه یک حکومت علوی را به نمایش بگذارند. اما این فرصت با حکمرانی اشتباه به قهقرا سوق پیدا کرد و فرصت از دست رفت.
از نظر جمعیت شناسی، علویان تقریبا ۱۵ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل می دهند و عمدتا در منطقه بندر لاذقیه و طرطوس سوریه زندگی می کنند. علیرغم جمعیت کم اما با توجه خوشنامی علویان در یک قرن گذشته و هوش و سیاست ورزی حافظ، این گروه توانستند قدرت را ۵۰ سال پیش در دست بگیرند. این در حالی بود که شام در زمان صدر اسلام توسط معاویه و امویان مرکز توسعه جهان اسلام شد و از سوریه اسلام به سمت اروپا به ویژه منطقه بالکان و اسپانیا گسترش یافت. به نوعی بنی امیه جدید بعد از اسلام، شام (سوریه فعلی) را مرکز حکومت قرار دادند. معاویه بعد از جریان حکمیت به ناحق حکومت مسلمانان را به دست گرفت. سپس با ساختن مسجد سبز، بنی امیه را دایه دار اسلام معرفی کرد. اکنون بعد ۱۴۰۰ سال و بعد از سقوط بشار اسد، امویان به دنبال احیای عصر و خلافت امویان هستند.
این در حالی است که در شمال سوریه استان های حسکه و ادلب، به نوعی پایگاه نو عثمانیان به رهبری اردوغان هستند. در حال حاضر علویان و امویان و عثمانیان در تقابل با همدیگر قرار گرفتند. یعنی اینکه نزاع بین مدعیان حکومت، کشور سوریه را بحرانی تر خواهد کرد‌. سقوط بشار اسد به معنی از بین رفتن علویان نیست، بلکه به این مفهوم است علویان در حال حاضر قدرت را در اختیار ندارند. اما به عنوان گروه اپوزسیون حتما نقش ایفا خواهند کرد. جایگاه و پایگاه علویان به عنوان بخشی از مردم سوریه چنان محکم است که گروه مسلح حاکم حاضر نتوانستد به اماکن مذهبی شیعه اهانتی بکنند. در اینکه علویان و شیعه ها در آینده سیاسی سوریه نقش آفرینی خواهند کرد شکی نیست و دور از انتظار نخواهد بود. ولی سوال اینست که چرا بعد نیم قرن علویان فرصت حکمرانی شایسته را از دست دادند؟ البته پاسخ تا حدودی روشن است. اصل داستان دوری حکومت از مردم است. هر حکومتی اگر از مردم دور شود، نمی تواند در روزهای سخت منتظر حمایت از سوی مردم باشد؛ حتی اگر به اسم افراد مقدس حکومت کند. به نظر می رسد حکومت اسد، هم به سوریه ضرر رساند و هم به نوعی به حاکمیت علوی. آنچه ما در نهج البلاغه از سبک حکومت حضرت علی شنیدیم با آنچه در دوران اسدها رخ داد، فاصله زیادی داشت. این روزها رییس جمهور پزشکیان در صحبت های خود به نهج البلاغه ارجاع می دهد و معتقد است که اگر به معنی واقعی به گفتار مولا عمل کنیم، مردم و کشور در مقابل توطئه های کشورهای متخاصم بیمه خواهند شد. پزشکیان می گوید اگر حب دنیا در ما اثر کند از سیره علوی دور خواهیم شد. به نظر می رسید که بشار اسد در سال های اخیر، زندگی مبتنی بر جاذبه دنیوی برای خود و خانواده و اطرافیان رقم زده بود و این باعث خطا و خسران شد. امام خمینی بارها فرموده بودند که “حب دنیا راس کل خطیه” و این بد روزگار است که تعدادی به اسم اسلام و سیره علوی به گونه ای دیگر عمل می کنند. اتفاقات اخیر سوریه بایستی برای مدیران کشور تجربه باشد. کشور ایران که نمونه بارز حکومت علوی است باید شیوه حکمرانی علوی را در عمل پیاده کند تا هم از ایران و هم اسلام و شیعه به عنوان نمونه و شایسته در حوزه مدیریت دولتی به دنیا معرفی شود.

 
 
 

اشتراک گذاری