امروز شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳

تضییع حقوق نیروی کار؛ این بار کادر درمان!

کد خبر: 24005
زمان انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۸ بعد از ظهر -
357 بازدید

یادداشت روز به قلم جواد میرحاج؛

تضییع حقوق نیروی کار؛ این بار کادر درمان!

هفته گذشته شاهد نشر خبری مبنی بر اعتصاب تعدادی از پرستاران در برخی اماکن درمانی استان بودیم که اگر چه اساس و بنیان محکمی نداشت، اما موید این مطلب بود که اوضاع کادر درمان و پرستاران هم دست کمی از وضع سایر اقشار حقوق بگیر کم برخوردار ندارد و اگر رسیدگی جدی و عاجل به این معضل صورت نگیرد، سلامت بیماران به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت!

 

واقعیت آن است که این روزها به واسطه نابسامانی های موجود در عرصه بهداشت و درمان، اگر رنج بیماری درکنار مشقت نداری قرار گیرد، تکلیف بیمار و خانواده اش با کرام الکاتبین خواهد بود!

 

در همین حال وقتی می شنویم که در تعدادی از مطب ها و مراکز درمانی، دریافتی های خلاف قانون و عرف صورت می گیرد، نوعی دل چرکینی نسبت به برخی پزشکان در بین مردم رواج می یابد.

 

با ذکر مثالی به تبیین این پدیده خواهم پرداخت؛ یکی از آشنایان برایم تعریف کرد که برای معالجه بیماری، ناچار به مطب یکی از پزشکان معروف تهران مراجعه کردیم. از مبلغ زیر میزی که بالغ بر چند ده میلیون می شد و ناچار پرداختیم که بگدریم؛ ویزیت معمول رقمی مثلا سیصد هزار تومان میشد که برای پرداختش از کارت خوان خبری نبود وگفتند بروید پول نقد بیاورید. چون در حوالی مطب دستگاه خود پردازی یافت نشد! به توصیه اهالی مطب! به سوپر مارکت مجاور برای دریافت وجه مراجعه کردیم که در کمال ناباوری گفتند سیصد و پنجاه هزار تومان کارت بکشید تا ما سیصد تومان به شما بدهیم!

از این دست موارد را می شود درخیلی جاها مشاهده کرد ومتاسفانه چنین رفتاری عامه مردم را نسبت به کل کادر درمان بعضا بدبین میکند!

البته دراین نوشتار بنا ندارم منکر زحمات و تلاش های بسیاری از پزشکان و پرستاران با وجدان و نوع دوست شوم؛ اما باید بپذیریم که درمان هم درکشور تبدیل به کالای لوکس شده و اگر بی پول باشی، بدون تعارف سلامتی و جانت در خطر جدی خواهد بود!

مشکلی که این روزها در مراکز درمانی دولتی زیاد به چشم میخورد، به نوعی کم توجهی کادر درمان به مسایل روانی بیماران است. باز دوستی برایم گفت که طی دو سه روزی که در یکی از بیمارستان ها بستری بوده با انواع بی توجهی در ارایه خدمات بعضا ابتدایی مواجه شده است!

از آنجا که گفته شده اخلاق نیک و برخورد مناسب با بیمار، بخشی از درمان محسوب می شود؛ ولی متاسفانه به دلایلی شاهد بی انگیزه بودن برخی از کادر درمان هستیم که به هیچ وجه زیبنده یک جامعه اسلامی نیست.

وقتی این مطلب را با یکی از دوستان شاغل در کادر درمان دولتی در میان گذاشتم، در پاسخم گفت کلیه کادر درمان بزرگترین مرکز درمانی استان  از ابتدای سال تا کنون ریالی بابت اضافه کار و حق و حقوق جانبی دریافت نکرده اند.

وی با بیان این مطلب که دریافتی ماهانه بسیاری از پرستاران از حداقل حقوق قانون کار تجاوز نمیکند!گفت چه انتظاری از این قشر می توان داشت؟!

واقعیت ان است که بنده وبسیاری از فعالان امور کارگری سالهاست که نسبت به پایین بودن حقوق نیروی کار به صورت عام فریاد زده ایم و نوشته ایم، اما این دم گرم ظاهرا در آهن سرد حضرات تصمیم گیر اثری نداشته؛ تا اینکه این تضییع حقوق این روزها دامنه اش به کادر درمان سرایت کرده است! و آنچه از این بی توجهی حاصل می شود، تهدید جدی سلامت مردم است !

در حالی که به سبب نبود اهرم های نظارتی موثر در برخی اماکن درمانی، جفای بی حدی به مردم وارد می شود، اما در کمال تاسف در مراکز درمانی دولتی پزشکان و پرستاران وکادر درمان در محرومیتی آشکار به سر میبرند.

جای بسی تاسف دارد که با تمام ساز وکارهای موجود، هنوز خیلی از کسانی که درآمدشان نجومی است و پولشان با پارو بالا می رود، تقریبا هیچ مالیاتی نمی پردازند و در همین حال پزشکان و پرستاران شاغل در مراکز دولتی از کمترین معافیت در پرداخت مالیات برخوردارند!

مخلص کلام،  علی رغم تمام کمبودها هنوز هم عمده کادر درمان کشور اعم از پزشک و پرستار و نیروهای خدماتی، با جان و دل به خدمت مشعولند و بر مسولان فرض است تا با اتخاذ تصمیماتی جدی در رفع نیاز حداقلی این قشر بکوشند و با جلب رضایت نسبی این عزیزان، مانع از رنجش و کدورت خیل مردم گردند؛ چرا که در این مقوله با سلامت و جان مردم طرف هستیم و سلامت مردم کالایی نیست که اگر آسیب دید جایگزینی برایش یافت شود!

امروزه در بسیاری از جوامع توسعه یافته نیروی انسانی متخصص و توجه به آن در صدر اولویت ها جای دارد و حال که در حوزه بهداشت و درمان از کمترین نیروی متخصص برخورداریم، جلب رضایت این قشر باید از هر اولویتی بالاتر قرارگیرد !

چند روز قبل وقتی در یکی از گروه های مجازی، طی کلیپی مقایسه درآمد یک پزشک عمومی را با یک بانوی آرایشگر دیدم و تفاوتی چند صد برابری را مشاهده کردم، به شدت افسرده شدم.

و به این اندیشیدم که مهاجرت بخش زیادی از تحصیل کردگان حوزه بهداشت و درمان طی سال های گذشته از سر سیری و تفنن نبوده است!

اشتراک گذاری