امروز چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳

معیار رأی و نظر اکثر مردم است!

کد خبر: 24353
زمان انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۵ بعد از ظهر -
32 بازدید

یادداشت روز به قلم ابوالقاسم کواکبیان؛

معیار رأی و نظر اکثر مردم است!

دنیای سیاست پیچیدگی خاص خود را دارد و تشخیص سره از ناسره برای مردم مشکل است؛ برای مثال، از سویی، بن‌سلمان مسلمان اهل سنت و حاکم سرزمین‌های مقدس به ترامپ مسیحی شراب‌خوار و قمارباز قول می‌دهد ششصدمیلیارد دلار پول مسلمانان را در آمریکا سرمایه‌گذاری کند و از سویی دیگر، پزشکیان شیعه و دوستدار مولای متقیان علی(ع) با پوتین کمونیست و ویسکی‌خور قرارداد بیست‌سالۀ راهبردی در کشور روسیه را منعقد می‌کند و جالب‌تر اینکه قرار است ترامپ مسیحی به‌زودی با پوتین مذاکره کنند و تصمیم‌هایی برای بهبود رابطۀ بین خود اتخاذ کنند.
از طرفی مدتی است در کشور ما گفتمان غالبِ سیاستمدارانْ مذاکره با آمریکاست؛ البته خوانندگان گرامی نیک می‌دانند مذاکره به‌معنای گفت‌وگو بین سران است و ممکن است به قبول یا رد پیشنهادهای هریک از طرفین منجر شود؛ بنابراین نه بحث قول سرمایه‌گذاری است و نه بحث قرارداد بیست‌سالۀ راهبردی؛ بلکه بحث این است که شاید بتوان کشور را از تحریم‌های ظالمانه نجات داد و گشایشی در اقتصاد متورم ایجاد کرد؛ لذا برای مذاکره با آمریکا بسیاری از سیاستمداران فعلی و قبلی کشورمان پیشنهاد مذاکره می‌دهند؛ برای مثال، آقای علی مطهری که فرزند آیت‌الله مرتضی مطهری است و پدرشان یکی از بنیان‌گذاران جمهوری اسلامی بوده و چندین جلد کتاب مهم و راهگشا را به رشتۀ تحریر درآورده، می‌گوید: «عقل سلیم حکم می‌کند که با آمریکا مذاکرات مستقیم داشته باشیم و اتفاقاً از وجود آقای ظریف استفاده کنیم.» و منطق او این است که حال که جان بولتون و برخی دولتمردان آمریکا در دولت جدید آمریکا نقشی ندارند و مهلت قطعنامۀ ۲۲۳۱ در مهر سال آینده به پایان می‌رسد، ایران، البته بااقتدار، با آمریکا مذاکره کند.
از طرفی دیگر، امام‌جمعۀ موقت تهران که از اهالی استان ماست و ازقضا همشهری ما نیز می‎باشد، می‌گوید: «تا مردم هستند، برخی آرزوی مذاکره با آمریکا را به گور خواهند برد.» لذا به‌شدت مخالف گفت‌وگو با آمریکاست؛ البته معلوم نیست او از کدام مردم سخن می‌گوید!
دراین‌میان، هیچ‌کس از قریب نودمیلیون نفر انسانی که صاحب اصلی کشور هستند، سؤال نمی‌کند کدام مسیر درست است. آیا باید تا ظهور امام‌زمان(عج) با تنگی معیشت زندگی کنند تاحدی‌که سیب‌زمینی را که خوراک غالب آنان است، کیلویی شصت‌هزار تومان خریداری کنند و گوشت و میوه برای کودکانشان غذای لاکچری و دست‌نیافتنی محسوب شود یا اینکه اگر راهی وجود دارد که موجب رفاه و آسایش مردم بشود، آن را انتخاب کنیم؟
به‌راستی آیا مردم باید تابع سخنان آقای صدیقی، دیگر امام‌جمعۀ موقت باشند که حرف و حدیث دربارۀ ایشان در زمینۀ باغ ازگل مطرح بود یا پیرو سیاستمداران پاک‌دست و دل‌سوز و مسلمان این مرزوبوم باشند که توسعه و پیشرفت ایران‌زمین برایشان مثل نفس‌کشیدن مهم و حیاتی است؟ به‌راستی سفر وزیر خارجۀ کشورمان به افغانستان و دیدار با زورگویان طالبانی که بدون اینکه مردم در انتخاب آنان نقشی داشته باشند، بر مسند هستند، برای کشور ما مهم‌تر است یا سعی‌وکوشش برای برداشتن تحریم‌های کمرشکن؟!
آیا آقای شریعتمداریِ روزنامه‌نگار حق دارد به رئیس‌جمهور منتخب مردم کشورمان توهین کند که: «شما چه‌کاره هستید که بحث مذاکره را پیش می‌کشید؛ مگر شما صاحب ایران هستید؟» صاحب این قلم از شما سؤال می‌کند: «مگر شما صاحب ایران هستید که دولتمردان را از مذاکره منع می‌کنید؟ پس مردم دراین‌میان چه نقشی دارند؟!»
جالب است همه ازجانب مردم سخن می‌گویند! به‌هرحال، همین مردم هرچند فقط نیمی از آنان رأی دادند، رئیس‌جمهور انتخاب کردند و به‌طور قطع سخنان و وعده‌های او بی‌تأثیر نبوده است تا تعداد بیشتری از مردم پای صندوق‌های رأی بیایند.
به‌هرروی، نگارنده از همۀ آنانی که خود را صاحب‌نظر می‌دانند و تریبونی در دست دارند، تقاضا دارد هم عقل و هم انسانیت حکم می‌کند به فکر رفاه جامعه باشید و به‌ویژه کسانی که خود را مسلمان‌تر از سایر مسلمانان می‌دانند، باید به فکر ولی‌نعمتان خود باشند و طبق فرامین مترقی اسلام در پی توسعۀ کشور و نهایتاً بسط دین مبین اسلام باشند. در حال حاضر، این میسر نیست مگر با گفت‌وگو و مذاکره؛ کما اینکه در طی این ۴۵ سال برخی از دولتمردان ما نتوانستند برای مردممان توسعۀ همه‌جانبه به ارمغان بیاورند.

 
 
 

اشتراک گذاری