امروز سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

بالغ بر ۶۰ درصد بانوان شاغل کشور در بخش خدمات حضور دارند

کد خبر: 10219
زمان انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۰ بعد از ظهر -
299 بازدید

گزارش روز (گزارشگر : سلماز عرب عامری)

بالغ بر ۶۰ درصد بانوان شاغل کشور در بخش خدمات حضور دارند

 

بانوانی که بررسی ها نشان می دهد بالغ بر ۶۰ درصد بانوان شاغل کشور در بخش خدمات حضور دارند. جمعیت این گروه از زنان بالغ بر ۲ میلیون ۲۰۰ هزار نفر برآورد شده است. نرخ بیکاری زنان در بهار امسال ۱۶.۵ درصد به ثبت رسیده که نسبت فصل مشابه در سال گذشته نیم درصد افزایش یافته است. به بیان دیگر در بهار سال جاری بالغ بر ۱۶ درصد از بانوانی که متقاضی و جویای کار بوده اند، نتوانستند شغلی برای خود پیدا کنند، این در حالیست که نرخ بیکاری مردان در همین فصل ۷.۸ است، بر این اساس میزان بیکاری در زنان بیش از دو برابری بیکاری در مردان است. همچنین تعداد زنان بیکار کشور در فصل گذشته بالغ بر ۷۰۸ هزار نفر بوده. نرخ مشارکت زنان نیز در بهار امسال تنها حدود  ۱۳.۸ درصد بوده، همین شاخص برای مردان ۶۸ درصد برآورد شده است.

کل جمعیت شاغل زن در کشور ۳ میلیون و ۶۸۱ هزار نفر تخمین زده شده است که از این تعداد بالغ بر ۶۰ درصد در بخش خدمات مشغول به کار هستند، به عبارتی تعداد شاغلین زن در بخش خدمات بالغ بر ۲ میلیون و ۲۱۴ هزار نفر است. سهم زنان از کل تعداد شاغلین بخش خدمات در بهار سال ۱۴۰۱ حدود ۱۸.۴ درصد برآورد شده، در میان سه بخش خدمات، کشاورزی و صنعت این بیشتر سهم بانوان از تعداد شاغلین است. همان گونه که در سطور بالاتر نیز گفته شد، بخش خدمات در اشتغال بانوان نیز اثر بالایی دارد. لازم به ذکر است از نظر اشتغال زایی بخش خدمات مهم ترین بخش است، حدودی نیمی از شاغلین کل در این بخش کار می کنند. همچنین رشد مناسب اقتصادی رقم خورده در گروه خدمات باعث شده تا حدود نیم میلیون نفر به تعداد شاغلین بخش در بهار امسال نسبت به بهار ۱۴۰۰ افزوده شده است.

همچنین بررسی ها نشان می دهد از ۳ میلیون و ۷۸۲ هزار نفر شاغل در بخش کشاورزی حدود ۱۶.۱ درصد سهم بانوان و ۸۳.۹ درصد نیز سهم آقایان است. از کل تعداد شاغلین بخش صنعت ۸۸.۹ درصد سهم مردان و ۱۱.۱ درصد از شاغلین این بخش نیز سهم زنان است. با توجه به ماهیت بخش صنعت، در میان سه بخش اصلی اقتصاد، بیشترین سهم مردان از افراد شاغل در همین گروه رقم خورده است

با توجه به موارد مطرح شده این سوال به وجود می اید که چرا زنان تن به کار خدمات می‌دهند و چه مواردی باعث می شود تا این افراد به کارهای خدماتی روی آورند؟ مسلما مشکلات اقتصادی زندگی و نبود پشتوانه ای محکم باعث شده تا تعداد قابل توجهی از زنان برای کار های خدماتی پیش قدم شوند

اکنون هزاران زن در سطح کشور و صدها زن در استان سمنان به سبب فوت یا از کارافتادگی شوهر مجبورند بار زندگی را یک تنه بر دوش بکشند.

زنانی که انجام برخی کارها از تن رنجور و ظریفشان خارج است ولی سختی امرار معاش آنها را وادار به انجام آن کرده است.

انجام کارهای خدماتی در مدارس، منازل و ادارات که از توان زنان نیز خارج است بیشترین شغلی است که آنان به آن روی می آورند.

با وجود اینکه برخی از این زنان بی سرپرست تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار داشته ولی در برخی مواقع به سبب ناتوانی و یا اعتیاد شوهر هیچ نهادی از آنها حمایت نمی کند.

در گزارش اقتصادی امروز به همین مساله پرداخته ‌نظر چند تن از کارشناسان و بانوان را جویا شدیم که در ذیل از منظرتان می گذرد؛

ترابی بانوی روانشناس در خصوص موضوع گزارش ما کفت: یک از مسایلی که در اینجا شایسته است مورد توجه قرار بگیرد، انگیزه اشتغال است. با وجود این که تأمین نیازهای معیشتی خانواده همواره اصلی­ترین انگیزه اشتغال خواه مردان و خواه زنان بوده است، اما در واقع انگیزه­های دیگری در اشتغال زنان موثر است.

وی افزود: بر پایه تجارب مشاوره­ای و پژوهش­های انجام شده، علل و انگیزه­های مختلفی باعث می­شود تا بانوان به فعالیت­های بیرون از منزل روی بیاورند، از جمله نیاز مالی و فشار اقتصادی عده­ای از خانم­ها، برای حلّ بخشی از مشکلات اقتصادی خانواده مجبور به کار می­شوند. به نظر می­رسد اوضاع نامناسب اقتصادی در دهه­های اخیر در کشورهایی مثل ایران که با بالا رفتن سطح انتظارات رفاهی همراه بوده، در سال­های گذشته بیشترین تأثیر را در روی آوردن زنان به بازار کار داشته است.

وی افزود: گروهی دیگر، به منظور افزایش تعامل اجتماعی، کسب تجربه، به دست آوردن موفقیت­های بیشتر، افزایش اعتماد به نفس و خودباوری به فعالیت­های بیرون از منزل روی می­آورند. این گروه بر این باورند که مهم­ترین یا تنها راه پیشرفت و موفقیت در زندگی، در بیرون از منزل و اشتغال است.

ترابی تصریح کرد: گروهی از زنان نیز به جهت تجربه­های تلخی که در زمینه وابستگی مالی مادر، دوستان و نردیکانشان به مردها داشتند یا برای تأمین ایمنی آینده خود و خانواده، به اشتغال روی می­آورند.

این بانوی روانشناس افزود: : عدّه­ای هم کار و فعالیت در خانه را نشانه ناتوانی یا حقارت زن می­دانند. به همین جهت با کار در بیرون از خانه، سعی در رهایی از این احساس حقارت دارند. این افراد با نگاه به زندگی­های ناموفق پیرامون خود و فشارها و تلخی­هایی که زنان در این خانواده­ها متحمل می­شوند، بدون توجه به ریشه­های واقعی این ناکامی­ها، خانه­داری زنان را عامل بدبختی و اشتغال را تنها راه رهایی از این مشکلات می­دانند.

وی ادامه داد: همچنین گروهی از دختران و حتی خانم­های متأهل به ویژه در آغازین روزهای زندگی مشترکشان، به دلیل فراغت زیاد در منزل و برای فرار از تنهایی و پیامدهای آن، با کار و فعالیت­های بیرون از منزل خود را سرگرم می­کنند

ترابی گفت: در برخی از خانواده­ها و محیط­ها که بیشتر زنان در بیرون از منزل کار می­کنند، دختران پس از پایان یافتن تحصیلات و به پیروی از بقیه، در بیرون از منزل مشغول به کار می­شوند تا به قول معروف از قافله عقب نمانند.

وی ادامه داد: گروهی نیز، به تقلید از کشورهای غربی و تحت تأثیر اندیشه­های فمینیستی که به تساوی همه جانبه حقوق زنان و مردان معتقدند و در راستای برقراری این تساوی، به رقابت با مردان در صحنه­های گوناگون زندگی از جمله رقابت در بازار کسب و کار برخاسته­اند.

این روانشناس اضافه کرد: خانم­هایی نیز به دلیل اشتغال به تحصیل و ناکارآمدی تربیت خانواده و یا عوامل دیگر، به خاطر این که از کودکی با مهارت­های زندگی مثل همسرداری، خانه­داری، کدبانویی، آشپزی و … آشنا نشده­اند با فعالیت­های خارج از منزل سعی می­کنند از زیر بار این مسئولیت­ها شانه خالی کنند.

وی اذعان داشت: برخی از بانوان متعهد نیز بر اساس احساس مسئولیت و به منظور خدمت­رسانی و رهایی کشور از وابستگی به بیگانگان، برخی از کارها را به عهده می­گیرند.

سمانه ـ ت‌ یکی از زنانی است که به علت ناتوانی شوهر مجبور شده برای گذران زندگی در یکی از دفاتر خصوصی سمنان کارهای خدماتی انجام دهد.

وی دارای دو فرزند دختر و یک فرزند پسر بوده و ماهیانه

یک میلیون و پانصد هزار تومان بابت کاری که انجام می دهد دریافت می کند.

وی می گوید: متاسفانه نوع نگاه جامعه به یک زن تنها و به عنوان سرپرست خانوار منفی است.

می افزود: به دلیل اینکه تحصیلات ندارم و محتاج هستم مجبورم تن به کار خدمات دهم.

وی از سختی کار خود گلایه دارد و می‌گوید: محل کار من یک ساختمان سه طبقه لیت با حدود ۱۵ نفر نیرو و من از صبح تا ساعت ۴ عصر باید به نظافت و ارائه خدمات بپردازم و روزی گاها بالای ۱۰-۱۵ بار پله ها را بالا و پایین می کنم و این شرایط برای من بسیار سخت است اما به خاطر گذران زندگی مجبور به این کار هستم.

 

ساناز کلانتری روانشناس دیگری هم گفت: سرپرست خانوار بودن، زنان را به دلیل تبعیض‌های مضاعف در معرض انواع آسیب‌ها و مسائل اجتماعی قرار می‌دهد.

زن بودن سرپرست خانوار احتمال قرارگرفتن در دایره فقر مطلق را نسبت به مردان سرپرست خانوار افزایش می‌دهد و خود فقر چرخه آسیب‌ها و مشکلات را بازتولید می‌کند.

وی افزود: زنان سرپرست خانوار متحمل فشارهای زیادی در جامعه هستند و این فشارها ضمن این که بر کارکرد اجتماعی و اقتصادی آنها تاثیر می‌گذارد، بر کیفیت و رضایت‌مندی آنان از زندگی تاثیر می‌گذارد و آن را با افت مواجه می‌کند.

وی ادامه داد: بنابراین، آنچنان که واضح است، افزایش زنانه‌شدن آسیب‌های اجتماعی بی‌ارتباط با وضعیت زنان نیست. زیرا مسائل و مشکلات مالی، بر عهده گرفتن نقش‌های مضاعف, احساس یاس و سرخوردگی و از دست رفتن اعتماد به نفس آنان و گوشه نشینی و در نهایت عدم توانایی آنان بر کنترل صحیح  زندگی و فرزندان، چرخه آسیب‌های اجتماعی را در میان این قشر از جامعه بازتولید می‌کند.

کلانتری ادامه داد: امروزه نیز به رغم حمایت‌های دولت و ارگان‌هایی مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی از زنان سرپرست خانوار، همواره شاهد هستیم تعداد کثیری از این زنان با وضعیت نامناسبی در زمینه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و روانی رو به رو هستند و به کارهایی همچون خدماتی روی می آورند که هر کدام از این جنبه‌ها خود در بروز آسیب‌ها نقش حیاتی دارند و لازم است با در نظر گرفتن این ابعاد سیاستگذاری‌های کارشناسانه انجام شود

یک کارشناس اجتماعی هم در خصوص موضوع گزارش ما گفت: متاسفانه به رغم اینکه این زنان در پی کسب لقمه نان حلالی بوده ولی در بسیاری مواقع مورد سوء استفاده قرار می گیرند.

شهناز تیموری معتقد است: از طرفی در بسیاری موارد مشاهده شده فرزندان این خانواده ها به سبب فقر و سختی معیشت دچار سوء تغذیه و افت شدید تحصیلی می شوند.

وی اضافه کرد: این در حالیست که این بچه ها نیز در معرض آسیبهای اجتماعی نیز قرار داشته و آینده شان تضمینی ندارد.

تیموری از مسوولان خواست با فرهنگ سازی و توجه ویژه به زنان خودسرپرست زمینه های اشتغال را برای آنان فراهم کنند تا به خاطر نیاز مالی مجبور به انجام کارهای خدمتگذاری که توهین و تحقیر به همراه دارد، نشوند.

آرزو ـ ر یکی دیگر از این زنان سرپرست خانوار که به سبب زندان افتادن شوهرش مجبور شده به علت نبود حمایت مالی مناسب از سوی دولت برای امرار معاش در یک مدرسه به عنوان خدمتکار فعالیت کند.

وی ادامه داد: زنان خودسرپرست علاوه بر نداشتن پشتوانه مالی، جایگاه اجتماعی متزلزلی دارند.

وی گفت: انجام کارهای خدماتی بسیار سخت است ولی برای گذران زندگی مجبور به انجام آن است.

وی گفت: نگرش منفی جامعه نسبت به زنان خودسرپرست، عدم اعتماد و عدم پذیرش از سوی برخی افراد از جمله مهمترین مشکلات ما محسوب می  شود.

این بانوی میانسال تصریح کرد: کار در مدرسه با وجود بچه ها به دلیل شیطنت سخت تر از مکان های دیگر است.

وی افزود: من پیش از این کار خدمات در یک دفتر خصوصی را انجام میدادم آنجا فعالیتم کمتر بود ولی حقوقم بسیار ناچیز بود به همین دلیل به اینجا آمدم و اینجا سختی کارم چندین برابر شده ولی حقوقم کمی بیشتر است با این همه چون محتاج هستم اینجا را ترجیح دادم.

این بانوی هم استانی با وجود اینکه سه فرزند دارد گفت: درآمدم از اینجا تنها در حد سیر کردن شکم خود و فرزندانم است در حالی که قصد داشتم پول پس انداز کنم و بدهکاری همسرم را بپردازم تا بتوانم زندکی خود را نجات دهم.

کارشناس دیگری هم گفت: نگرش سنتی جامعه اکنون برای زنان خود سرپرستی که به دلیل نبود اشتغال دولتی و امکانات محدود تنها برای تامین معاش خانواده پنهان از دید آشنایان و مردم کار می کنند، مساله ساز شده و آنان را در معرض اتهام ناعادلانه قرار می دهد.

راضیه نجفی افزود: زنان خودسرپرست در جامعه روحیه اعتماد به نفس نداشته و به علت برخورد نامناسب افراد در بیشتر مواقع دچار سختی هستند.

این کارشناس اجتماعی، تغییر فرهنک و نوع نگرش مردم با اطلاع رسانی و آموزش را در ایجاد نگاه واقع بینانه نسبت به زنان تلاشگر خودسرپرست موثر دانست.

وی ادامه داد: وارد شدن زن در جامعه به عنوان سرپرست خانوار با توجه به روحیه عاطفی زنان موجب تحقیر او می شود.

وی بیان کرد: با اینکه این افراد به شغلهای آبرومندی روی می آورند ولی کار کردن این زنان در بیرون از خانه با توجه به روحیه حساس زنان موجب فشار روحی و جسمی آنان خواهد شد.

وی گفت: در صورتی که این افراد مورد حمایتهای جدی و مالی دولت قرار نگیرند مشکلات و آسیبهای بسیاری در جامعه بوجود می آید.

نجفی گفت: باید با فرهنک سازی و برنامه ریزی مناسب هم نوع نگاه به این افراد بررسی شود و هم با فراهم کردن زمینه اشتغال، مشکل مالی آنان را برطرف کرد.

سکینه م هم گفت: در مدت بیماری شوهرم با کمکهای مردم زندگی را سپری کردم و در این مدت رنج فراوانی را متحمل شدم.

وی گفت: متاسفانه بعداز گذشت چند ماه به علت نداشتن خرج درمان کلیه های شوهرم از کار افتاد و او برای همیشه زمین گیر شد.

وی که داری دو فرزند دختر و یک فرزند پسر است می گوید: پس از قطع امید از شوهر به علت بالا بودن هزینه زندگی مجبور به انجام کارهای خدماتی در منازل و برخی ادارات شده ام.

سکینه افزود: واقعا کار خدمات برای زنان بسیار سخت است به خصوص که برخی از افراد انتظاراتی بیشتر از حد توان دارند و من هن به دلیل احتیاجم مجبورم تا هر کاری انجام دهم و همین آخر باعث شده تا شب ها از درد کمر و پا نتوانم به راحتی استراحت کنم.

آمنه ـ م یکی دیگر از این زنان سرپرست خانوار است که پس از تصادف و از کارافتادگی شوهرش یک تنه بار تامین معاش خانواده هفت نفره را به دوش می کشد.

وی گفت: الان پنج سال است که شوهرش در کارخانه به دلیل برخورد با دستگاه از کار افتاده شده و اکنون حتی از سیر کردن شکم شش بچه قد نیم قد خود عاجز مانده است.

وی افزود: شوهرم به علت از کارافتادگی توان فعالیت کردن ندارد و من مجبور هستم با دستفروشی در خیابان روزگار بگذرانم

این زن نگاه افراد جامعه به یک زن دستفروش را نگاهی خردکننده و تحقیر امیز می داند ولی نمی تواند به کار دیگری جز دستفروشی روی بیاورد.

موسوی جامعه شناس نیز گفت: عوامل تأثیرگذار بر توانمندی زنان سرپرست خانوار را می‌توان در ابعاد سه‌گانه اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و فردی-روان شناختی دسته‌بندی کرد، می‌توان با استفاده از یک مدل مفهومی تلاش‌های مؤثری در به‌کارگیری یک دیدگاه کل‌نگر و یکپارچه برای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران انجام داد.

وی گفت: چرخه‌ای بودن فرآیند توانمندسازی به این معنا است که در آن عوامل و ابعاد مختلف اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و فردی-روانشناختی متقابلاً بر هم اثرگذارند و چگونگی توانمندسازی زنان سرپرست خانوار را تعیین می‌کنند و سطح توانمندی این زنان بر وضعیت اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و فردی روانشناختی اثرگذار است.

رضا مظهری جامعه شناس هم کفت: زنان سرپرست خانوار به دلیل مواجه‌بودن با مشکلاتی نظیر عدم دسترسی به فرصت‌های شغلی برابر با مردان، سطوح پایین‌تر سواد و دستمزدهای کمتر نسبت به گروه‌های دیگر بسیار آسیب‌پذیر هستند.

وی افزود: در واقع سرپرستی خانوار مستلزم تامین منابع مالی و معنوی اعضا خانواده است و بر اساس تقسیم کار جنسیتی رایج، نقش سرپرستی بر عهده مردان است و زنان از ابتدا برای اجرای این نقش آموزش داده نمی‌شوند و در عوض از الگو و اصول جنسیتی رایج برای زنان پیروی می‌کنند.

وی ادامه داد: حال در شرایطی که به هر دلیلی تقسیم کار جنسیتی کارایی‌اش را از دست دهد، زنان با موقعیت دشواری مواجه می‌شوند که پتانسیل افتادن در دام آسیب‌های اجتماعی، روانشناختی و جسمانی را در آنها بالا می‌برد.

مظهری افزود: به گونه‌ای که مهمترین مشکل قرارگرفتن در این موقعیت ایفای نقش‌های دوگانه داخل و خارج از خانه است. ایفای نقش مادی، رسیدگی به امورات منزل و خانه‌داری، تلاش برای کسب فرصت‌های شغلی مناسب که در اغلب اوقات بسیار نادر است و انجام فعالیت‌های اقتصادی چه در سطح کارهای خدماتی و پاره وقت و چه در سطح کارمند و بالاتر فشار نقش ایجاد می‌کند که می‌تواند اثرات شدید و بلندمدت بر جسم و روان این زنان باقی بگذارد.

وی گفت: به این شرایط بایستی نابرابری دستمزد میان زنان و مردان در موقعیت‌های شغلی مشابه را افزود.

این جامعه شناس اضافه کرد؛ بر اساس یافته‌ای پژوهشگران زنان سرپرست خانوار علی‌رغم تعدد نقش و اجرای وظایف دوگانه دستمزد کمتری نسبت به مردان دریافت می‌کنند که این شرایط خود بر امکانات و فرصت‌های در دسترس این زنان تاثیر منفی می‌گذارد و چرخه نابرابری و فقر را امتداد می‌دهد؛ به نحوی‌که خود فقر نیز چرخه آسیب‌ها و مشکلات را بازتولید می‌کند

اشتراک گذاری