امروز سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

از گرانی بی حد ملولم و میوه ارزانم آرزوست!!

کد خبر: 10702
زمان انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۵ بعد از ظهر -
324 بازدید

یادداشت روز به قلم ابوالقاسم کواکبیان؛

از گرانی بی حد ملولم و میوه ارزانم آرزوست!!

 

در دهه‌های قبل، وقتی ما کارمندان و کارگران ایرانی کم‌درآمد، در نشست‌های خانوادگی و خودمانی دور هم جمع می‌شدیم، بعضی از رفتارهای اروپاییان ازجمله خرید میوه و مواد غذایی‌شان برایمان عجیب بود و آنان را مضحکه قرار داده و تمسخر می‌کردیم. بزرگ‌ترهای بااطلاع می‌گفتند بروید خدا را شکر کنید که در کشور ما فراوانی است؛ وقتی به بازار میوه می‌رویم، یک کیسه‌گونی سیب‌زمینی یا پیاز یا یک صندوق پرتقال و سیب می‌خریم یا وقتی پاکت میوه را از فروشنده می‌گیریم، کمتر از دو یا سه کیلو موز و گلابی یا انجیر و انگور و… خرید نکرده‌ایم؛ ولی بیچاره اروپاییان به فروشگاه می‌روند و یک قاچ هندوانه یا خربزه یا یک یا دو عدد سیب یا پرتقال یا نهایتاً یک خوشه انگور می‌خرند و کلی کیف می‌کنند که میوه خریده‌اند. از آن سو، اگر کسی از پیشرفت در صنعت یا مدل لباس بحث می‌کرد یا از بعضی از رفتارهای مردمان دیار فرنگ تقلید می‌کرد، او را غرب‌گرا یا غرب‌زده می‌خواندند و شماتتش می‌کردند.

تا آنکه در روزهای اخیر، همان حقوق‌بگیران کم‌درآمد، یا میوه نمی‌خرند یا نهایتاً یک عدد موز یا دو عدد سیب و یک خوشه انگور می‌خرند تا لااقل این‌گونه میوه‌ها برای فرزندانشان ناشناس نماند و اگر دست کسی گلابی دیدند، فکر نکنند این هم یک سیب‌‌زمینی یا تخم‌مرغ است که تغییر شکل و رنگ داده؛ البته میوه‌های دیگری هم‌ردیف آناناس وجود دارند که نگارنده هم این‌گونه میوه‌ها را نمی‌شناسد؛ اما اکنون طوری است که اگر کسی از گرانی بنالد، از هر سو به او هجمه وارد می‌شود که این مشکلات از دولت قبل به ارث رسیده و بانیان وضع موجود دیگران بوده‌اند و کلی منت بر ما می‌گذارند که پارسال تورم ۶۰درصد بوده و این ما بوده‌ایم که آن را به ۴۰درصد رسانده‌ایم و تازه ۱۰درصد هم به حقوق کارمندان و بازشستگان اضافه کرده‌ایم؛ حتی برخی از بارنشستگان حکم داشتند تا ۱۵درصد به حقوقشان اضافه شود و برای اینکه جلوی نقدینگی را بگیریم، مانع پرداخت آن شدیم و هنرمان این بوده که نگذاریم به تورم اضافه شود! اینان اذعان می‌کنند خودمان خوب می‌‌دانیم میزان افزایش حقوق با تورم موجود به‌هیچ‌وجه تناسب و هم‌خوانی ندارد و عذر می‌آورند که تورم فقط در کشور ما نیست و در برخی از همین کشورهای اروپایی، تورم سه یا ۴درصد زیاد شده است؛ البته تورم در برخی کشورها مثل ژاپن، چین و عربستان سعودی تنها سه یا ۴/۰درصد رشد داشته است. ما به برخی از افراد ماهی سیصد یا چهارصدهزار تومان یارانه می‌دهیم تا به‌راحتی بتوانند یک حلب روغن نباتی و چند کیلو شیر و چند بسته پنیر و شاید یک کیلو گوشت یا یک کیلو برنج بخرند.

بی‌شک ما همۀ دولتمردان پاک و مطهر هستیم و شبانه‌روز برای رفاه و آسایش آحاد مردم تلاش می‌کنیم! این دولت قبل بوده که پول‌های زیادی هزینه کرده و هم‌اکنون ما باید فاکتورهای آنان را پرداخت کنیم. ما فقر مطلق را کاهش دادیم و هم‌اکنون بچه‌های مردم موز و گلابی و انگور و انجیر را می‌شناسند و هرازگاهی یک قاچ هندوانه نوش جان می‌کنند. ما با ایجاد گشت ارشاد برای مدیران، افرادی چون قاسم مکارم شیرازی، مشاور وزیر مسکن و شهرسازی را دستگیر می‌کنیم. ما از اختلاس بیش از نودهزارمیلیاردتومانی فولاد مبارکه پرده برمی‌داریم. ما سالی یک‌میلیون شغل و در کنارش یک‌میلیون مسکن ایجاد می‌کنیم. پریشانی مردم بیشتر به‌دلیل عقب‌افتادن دولت‌های گذشته است و این اصلاح‌طلبان بودند که ما را به این روز انداختند. (شایان ذکر است برخلاف گفتۀ آقایان، نه احمدی‌نژاد و نه روحانی هیچ‌گاه خود را اصلاح‌طلب نمی‌دانستند.)

اینکه دولت فعلی در قالب سفرهای استانی در اقصانقاط ایران حاضر می‌شود، به‌طور قطع کاری خداپسندانه است؛ ولی شاید مردم عادی که قانع هستند و صبوری را پیشۀ خود ساخته‌اند، نتوانسته‌اند مشکلات واقعی خود را به آنان بگویند؛ اما نگارنده چون اکثراً در بین مردم هستم، مردم فکر می‌کنند با بیان مشکللات و انعکاس آن ازطریق ما و این جریده، مسئولان محترم بیشتر از وضعیت مردم آگاهی پیدا می‌کنند. مردم هرچند هم که خود را وفادار نظام و جمهوری اسلامی بدانند، از قصۀ فقر و ناداری و گرانی بی‌حدوحصر نزد ما سخن می‌گویند و از ما می‌خواهند تا آن را مکتوب کنیم تا مسئولان، خود به‌‌طور ناشناس به میان مردم بروند و آن زن نگون‌بخت را ببینند که سه یا چهار بار از جلوی مغازۀ قصابی رد می‌شود و فقط تماشا می‌کند و توان خریدن گوشت را ندارد یا فرزندش از او فلان لوازم‌التحریر و فلان کفش و لباس را می‌خواهد اما او با قدرت تمام دستش را می‌کشد و با اوقات‌تلخی او را از ویترین مغازه دور می‌کند. برخی از این مردم به مراکز خیریه یا کمیتۀ امداد یا بهزیستی هم مراجعه نمی‌کنند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه می‌دارند.

در پایان، نگارنده از همۀ مدیران دولت سیزدهم تقاضا دارد خود را مدیون این مردم وفادار و صبور بدانند و با تلاش هرچه‌بیشتر به فکر فراوانی و ارزانی باشند. همان طوری که اعتقاد رئیس‌جمهور محترم است، به اشتغال و تولید بیشتر اهتمام بورزند و درب اتاق‌های کنفرانس خود را به روی همۀ مردم باز بگذارند تا اگر مثل مولا علی(ع) زندگی نمی‌کنند، لااقل بر مشکلات مردم واقف شوند و برایشان چاره‌اندیشی کنند.

اشتراک گذاری