امروز سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

ماه‌مهر‌ و ‌توجه ‌به جایگاه ‌تعلیم ‌و ‌تربیت

کد خبر: 11132
زمان انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۶ بعد از ظهر -
82 بازدید

یادداشت روز به قلم محمد علیان؛

ماه‌مهر‌ و ‌توجه ‌به ‌جایگاه ‌تعلیم ‌و ‌تربیت

 

بازگشایی مدارس امسال که باید کشور عزیزمان یکپارچه غرق در شادی و هیجان باشد خانواده ها و دانش آموزان حال خوشی ندارند و همه در مرگ ناباورانه دختری جوان و بی گناه به ماتم و عزا نشسته اند که در اثر غفلت جان به جان آفرین تسلیم نمود و جامعه ما در این روزهای شادمانی خاطره انگیز به حیرت و اندوه فروبرد که معترضان را در شهرهای کردنشین به کف خیابان کشانید . ولی متاسفانه بالادستی ها که باید پاسخگو باشند نه لب به سزا گشودند نه به ناسزا که دلیل این ناآرامی ها و اعتراضات مدنی و التهاب کشور چیست و دست پلید چه کسانی پشت پرده است . گرچه شاهد این اولین رخداد تلخ اجتماعی نبودیم و آخرین هم نخواهیم بود اما باید این پدیده غم انگیز را چاره عقلانی جست و جهان بینی کرد .

اولین روز مهر ماه امسال ، صدای زنگ مدارس که به صدا درمی آید آیا همراه با شادی و هیاهوی دانش اموزان است یا ترس از گشت ارشاد که باید برخی ها خود ارشاد و هدایت شوند تا حجاب زنان و دختران را اصلاح کنند ؟ آیا خشونت تاکنون پاسخ داده و کارنامه درخشان ارائه داده ایم یا اعتراضات عمومی افزایش یافته و خسارات مالی و جانی غیرقابل جبران به جای گذاشته است ؟

بر اساس آمار وزارت آموزش و پرورش کشور ، امسال بیش از ۱۵ میلیون دانش آموز در مدارس ، دبیرستان ، دانشگاهها برای کسب علم و دانش ثبت نام کرده اند . به  نقل یکی  از مدیران پیشین آموزش و پرورش استان ما ، امسال ۱۱۰ هزار واحد آموزشی و ۶۰۰ هزار کلاس درس فعال می باشند .

افزون بر اینکه در استان سمنان حدود ۱۳۰ هزار دانش آموز ۱۱۰۰ واحد آموزشی ، ۸ هزار معلم و کادر آموزشی کار را شروع کرده و می توانند با همت و تلاش متولیان ذیربط ، استان سمنان را در کشور به مقام نخست علمی ، تربیتی ، آموزشی و فرهنگی برسانند . ما هم موفقیت همه دانش پژوهان استادان گرامی آرزومندیم . به قول معلمان قدیمی که همیشه در کلاس می

گففتند : « اگر یکسال از تحصیل بازبمانید ، ده سال از زندگی و دنیا عقب خواهید ماند. »

به راستی در این شرایط وانفسای اقتصادی و هرج و مرج تورم آیا معلم برای تامین هزینه های کمرشکن زندگی خود دغدغه فکری ندارد ؟ می تواند با خیالی آسوده ، دانش آموزان را آموزش دهد ؟ یا اینکه فکر و ذهنش این است که زودتر زنگ آخر به صدا درآید و برای تهیه لقمه ای نان حلال به شغل آبرومندانه همیشگی مسافرکشی مشغول تا شرمنده خانواده خود نباشد ؟ چگونه باید برای کودک خود لوازم التحریر مورد نیاز به مبلغ یک میلیون تومان بخرد ؟ اگر فقط یک فرزند دبستانی یا دبیرستانی داشته باشد .

دانش آموز چگونه باید گوش و دل را بسپارد به زمزمه محبت معلم که در غم نان شبانه می سوزد . پس از تعطیل شدن مدرسه در گوشه خیابان با دستفروشی لابلای خودروهای پشت چراغ قرمز با التماس و زاری کالای خود را به رانندگان بفروشد تا هزینه داروی مادر بیمارش را با دشواری به دست آورد یا برای خود کیف و کفش مدرسه ، کتاب ، دفتر و . . . تهیه کند ؟

چگونه باید زنگ انشاء موضوع « علم بهتر است یا ثروت » را برای همکلاسی ها بخواند ؟ به راستی چه دشوار است عمق احساس این درد اجتماعی که دانش آموزی با « اسنپ » تماس بگیرد تا راننده ای او را به دبستان برساند که راننده خود ، ناظم آن واحد آموزش است ؟

چه غمگین است این معضل سینه سوز، برای معلم مستاجر و خانه بدوش که برای تهیه سرپناه چند متری خانواده خود از مدیر ارگان دولتی عاجزانه درخواست مسکن کند که او را سر کلاس ، پرورش داده و تربیت کرده است ؟

در کشورهای پیشرفته یا در حال توسعه ، معلم از جایگاه ارزشمند با حقوق دستمزد عالی مکفی حتی بیش از نمایندگان برخوردار است . ولی در کشور ما متاسفانه قضیه ارزش معلم ، برعکس ارزشیابی شده و حوزه آموزش ما  در سیاست کلان کشور احتیاج به خانه تکانی جدی دارد که باید پوست اندازی شود و طرح نو درآمیخت . آیا در مقام شامخ معلم است جلوی میز قاضی یعنی دانش اموز خود بایستد که حکم تخلیه منزل استیجاری را برای وی صادر کرده است ؟

امید است ماه مهر ، بوی عطر مهربانی همه کشورعزیزمان را فراگیرد . یکی از سیاستمداران در جنگ اجازه شرکت در جنگ را به معلمان کشورش نداد حتی دستور داد معلمین را در سنگرهای مستحکم زیرزمین محافظت کنند دلیلش را پرسیدند ؟ گفت : اگر در جنگ پیروز شویم برای جهانگشایی به مدیریت آنها نیاز داریم . اگر شکست بخوریم و مملکت ویران شود برای سازندگی به آنها نیاز داریم .

اشتراک گذاری