امروز سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

اعتراضات را به رسمیت بشناسیم

کد خبر: 11489
زمان انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۴ بعد از ظهر -
265 بازدید

یادداشت روز به قلم مسعود کلاهی؛

اعتراضات را به رسمیت بشناسیم

 

در حکومت مردم‌سالاری دینی اگر مشارکت در ساخت سیاسی تکلیف مردم است، اعتراض هم یک حق مطرح است. حساب مردم از اغتشاش‌گران جدا است و بدون به‌رسمیت شناختن حق اعتراض و یافتن سازوکاری برای اعمال آن، اظهار نظر در این مورد بی معناست.

در این که “دشمنان جمهوری اسلامی” از اعتراضات اخیر سوء استفاده می کنند شکی نیست. هر اعتراض خیابانی می تواند محملی برای غارتگران اموال عمومی و خصوصی هم باشد. حتی در آمریکا و فرانسه هم عده ای اوباش، از فضای اعتراضات مردمی برای اغتشاش و سرقت از فروشگاه های بزرگ استفاده کردند.

حتماً هم اکنون اعضای سازمان تروریستی مجاهدین خلق در میان معترضین نفوذ می کنند تا آنها را به سمت خواسته های گروه خودشان منحرف کنند و حتماً رسانه هایی که از بریتانیا و عربستان سعودی و امریکا بودجه می گیرند بر شایعات و اخبار جعلی و تایید نشده و … دامن می زنند.

همه این ها طبیعی است و اگر غیر از این باشد جای تعجب دارد.

کسی که این واقعیت ها را نپذیرد، از واقعیت جهان امروز بسیار دور است و گفته های مسؤولان ایرانی درباره “اغتشاشگران” و “نفوذی هایی که از خارج خط می گیرند” درست است اما این تمام ماجرا نیست و اتفاقاً خود فریبی یا خودی فریبی اینجاست که این بخش از واقعیت را معادل همه واقعیت می بینند و از ابعاد دیگرش غافل می شوند یا تغافل می کنند.

آن روی سکه “مردم معترض“ی هستند که از سوء مدیریت ها، رانت خواری ها، اختلاس ها، آقازاده گری ها، بی عدالتی ها، سانسور، دیده نشدن و نشنیده ماندن، وعده ها، دروغ ها و … ناراضی اند و خواستار پایان این ناعدالتی ها هستند. این که مردم را که همه بار انقلاب در ۴۳ سال گذشته بر دوش آنها بوده است، اغتشاگر بخوانند، ظلم مضاعفی است که اتفاقاً بر این آتش دامن می زند چرا که مردم احساس می کنند نه تنها این بار هم دیده نشدند و صدایشان شنیده نشد، بلکه به آنها انگ اغتشاشگر  و عامل بیگانه و منحرف و … هم زده شد!

خطاب به مسؤولان باید گفت که اصلاً به این نکته مهم توجه کرده اید که اغتشاشگر و عامل بیگانه نامیدن همه معترضان، معنایش چیست؟ معنایش این است که آنقدر در تامین امنیت کشور ناتوان هستید که این همه عامل بیگانه و اغتشاشگر در کشور داریم که از کلانشهرها تا شهرستان های کوچک حضور دارند و بخش بزرگی از آنها هم در دانشگاه های دولتی و آزاد ایران در حال تدریس و تحصیل اند

دیر یا زود کف خیابان جمع می‌شود، البته با هزینه‌های سخت و غم‌بار، از آنجا به بعد دو راه داریم؛ یکی اینکه فرمول گذشته را تکرار کنیم، مسابقه محکوم کردن اغتشاشات که تمام شد بستر اعتراض و آشوب را فراموش کنیم و ظواهر را درست کنیم، شکاف‌های اجتماعی را رها و حتی تشدید کنیم، مساله را در حد بگیر و ببند در فضای مجازی تقلیل دهیم و… راه دوم هم آن است که به‌سمت ترمیم شکاف‌های اجتماعی برویم، به‌سمت حرف زدن و شنیدن برویم، باب گفت‌وگو درباره اصلاح برخی روندهایی که ممکن است جامعه درباره آن معترض باشد مثل گشت ارشاد را باز بگذاریم، سازوکارهای اطلاع‌رسانی را بازسازی کنیم، چهره گفتمان انقلاب را عقلایی بسازیم نه با استادان خودخوانده همه‌چیزدانی که هنرشان ریختن بنزین ِسوپر روی آتش است و بدانیم که حکومت و دولت باید فراگیر و برای همه مردم ایران باشد.

اعتراض مسالمت‌آمیز که در قانون به رسمیت شناخته شده است، باید مشروع تلقی شود و سازو‌کارهای اجرائی آن تدوین شده و امنیت آن از طرف دولت برقرار شود. در این شرایط اعتراضات مسالمت‌آمیز می‌تواند معمول و حتی نهادینه شود. اعتراضات در گفت‌وگوی انتقادی با دولت قرار دارد؛ گاهی مطالبه‌خواهی در پیش می‌گیرد و گاهی دفاع از حقی را به عهده می‌گیرد.

لازم است همه فرم‌ها و صورت‌های سخن‌گفتن، نقد و اعتراض مورد بازبینی قرار گیرد و دولت‌ها نیز سعی کنند این اشکال ارتباط جامعه با دولت به‌ویژه برای منتقدان و معترضان به سیاست‌ها، قوانین و رویه‌ها را به رسمیت بشناسند و به شکل دلخواه آن را تغییر ندهند. با به رسمیت شناختن فرم‌های سخن، نقد و اعتراض جامعه با دولت می‌توان شاهد دولت قوی و هم‌زمان جامعه مدنی قوی بود. شاید بتوان با به رسمیت شناختن فرم‌های واقعی و نقد و اعتراض، اعتماد از‌دست‌رفته بخشی از جامعه به‌ویژه زنان و مردان جوان را بازیابی کرد.

امروز باید پرسید شهروند ایرانی با تکیه به کدام ظرفیت می‌تواند مطالبات قانونی خود را دنبال کند و خواستار تحقق آن شود؟ از آنجا که این ظرفیت‌های قانونی ایجاد نشده، بسیاری از فرصت‌طلبان و موج‌سواران نیز از شکاف‌های موجود سوءاستفاده کرده باعث بروز مشکلات جدی در روند مطالبه‌جویی زنان ایرانی شدند.

سخن گفتن بخش مهمی از مشکلات را برطرف می کند و پذیرفتن معترضین، می تواند در حل مشکلات آنها را همراه کند. سخنان التهام آور و بنزین بر آتش خشم معترضین جز طولانی کردن وضعیت و دوری از جوانان امروز نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت.پس هر چه سریعتر اعتراضات را بپذیریم و برای به رسمیت شناختن اعتراضات برنامه ای مدون را طراحی کنیم

اشتراک گذاری