امروز دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴

رفتارشناسی مردم ایران و بازی های جام جهانی فوتبال

کد خبر: 12348
زمان انتشار: ۴ آذر ۱۴۰۱ - ۱۷:۴۲ بعد از ظهر -
167 بازدید

یادداشت روز به قلم مازیار صالحیان؛

رفتارشناسی مردم ایران و بازی های جام جهانی فوتبال

 

تا به حال به واکنش اجتماع به بازی های جام جهانی اندیشیده ایم؟ تبیین رفتار اجتماع در وضعیت کنونی چیست؟ چه افرادی  می توانند در شرایط خاص از فضای بازی (فانتزی ) عبور کرده و در آن غوطه ور نشوند؟ آیا این یک توانایی است؟میزان همدلی د رافراد چه تاثیری از عبور از این فضای بازی می گردد؟

همانطور که می دانید تب فوتبال در جوامع امروزی بسیار بالاست . یعنی فضایی است بین واقعیت و رویا و به تعبیر وینی کات فضای بازی که دمی ما را از ملال واقعیت می رهاند.

حال ملاک سلامت چیست؟ ماندن در فضای فانتزی و یا عبور از آن در مواقع نیاز؟

خلق ذهنیت، اساسا مستلزم فرآیندی دیالکتیک است. مقصودم از ذهنیت، ظرفیت درجاتی از خودآگاهی تا نامحسوس ترین معنای من بودگی است.که به تجربه کیفیتی می بخشد که شخص را به تفکر در باب افکارش و احساس کردن احساساتش توانا می کند.ذهنیت بسته به هشیاری است اما با آن یکی نیست.

در ابتدایی‌ترین سطح، بازی کردن، تجربه یک “حالت غیر هدفمند” را فراهم می‌کند. فضایی از اعتماد و آرامش را ایجاد می‌کند که در آن نیاز به معنی‌دار بودن (برای دفاع کردن از خود) وجود ندارد. بنابراین، تداعی آزاد می‌تواند به بهترین شکل اتفاق بیافتد. طبق ادعای وینیکات، تنها در حالت غیرهدفمند، ارتباط برقرارکردن خلاق امکان پذیر است. بنابراین، هر چند که بزرگسالان خلاق (در هر فضایی که باشند) در مقایسه با نوزادان، دنیای خود را به شکل پیچیده‌ای متحول می‌کنند، با این وجود، بعضی اوقات، بزرگسالان نیز نیاز به کشف دوباره این “بی شکلی” دارند، و در هر صورت، زیربنای تمام کارهای خلاقانه ما در دنیا، این فضای امن (که در آن می‌توان انواع چیزهای غیر منطقی را بدون ترس از قضاوت شدن، ساخت) است.

حال غوطه وری در فضای فانتزی  یک دفاع سطح پایین روانی میشود . باید بتوانیم در شرایط حساس واقعیت را درک کنیم و از تلخی آن نهراسیم . اگر دفاع روانی را نوعی واکنش برای عدم درک واقعیات موجود  بدانیم. غرق شدن در یک فضای فانتزی و کم کردن اضطراب از طریق سرگرم سازی خود از طریق بازی های جام جهانی فوتبال نشان از رشد نیافتگی روان ما دارد. فرد نمی تواتد در شرایط حساس  اضطراب خود را کنترل کند و برای کنترل آن و عدم همدلی با موضوع های انسانی پیرامون  به یک موضوع دیگر( هیجانات ناشی از فوتبال ) متوسل می گردد. این امر برای کنترل کسالت است. کسالت و ملال از منظر بیون روانکاو وقتی حاصل می شود که بخش سایکوتیک روان انسان  بر بخش دیگر آن غالب می شود. میزان همدلی کاهش می یابد . در فضای کودکانه غرق می شویم. نمی توانیم در تعامل با محیط پیرامون  دارای یک تئوری و تفکر منسجم شویم.

دیالکتیک واقعیت و خیال اگر به نفع خیال فروبپاشد(یعنی واقعیت تابع خیال شود.) به نحوی که فانتزی به امری فی نفسه بدل می شودو به اندازه واقعیت بیرونی که ازآن تمیز ناپذیر سات ملموس و نیرومند و خطرناک و ارضا کننده شود. سایکوز( آسیب جدی روانی ) را تجربه خواهیم کرد.

سایکوز محصول نوعی ناکامی یا محرومیت محیطی اولیه است . این نقصان امکانات محیطی، فرایندهای رسش را تا بدان حد مختل می سازد که کودک نمی تواند فرایندهای حیاتی رسش ، یعنی انسجام ، تشخص و ارتباط یابی موضوعی را به انجام برساند. به تعبیری ارتباط با موضوعی که صرفا در من لذت ایجاد کند. چرا که ایگو ناتوان در تحمل درد است. یعنی توانایی دیدن واقعیت موجود را ندارد. چه بسا با هیجاناتی که دنیای فوتبال است بتوان آن را مهار کرد. و از دفاع  های سطح پایین از جمله دفاع مینک(نادیده انگاری و غوطه وری در فضای  توهمی بهره می گیرد.) حال با توجه به بررسی فضای مجازی و میزان همدلی موجود در جامعه و تاثیر پزیری جامعه از فرد و  بالعکس می توا ن این فرضیه را بیان کرد که در جامعه ی کنونی ایرانی توانایی عبور از فضای خیال به واقعیت و همدلی با دیگر اعضای جامعه رشد چشمگیری داشته است.

توانایی انسان  در یک رشد سالم  به معنای عبور از فضای گذار(بازی ) به واقعیت و بالعکس است. شرایط سنجی و میزان همدلی در این شرایط بسیار روشن گر این موضوع است.درک اینکه این فقط یک قرارداد برای بازی است و می توان در مواقع حساس و مهمتر از آن عبور کرد.

 

اشتراک گذاری