امروز دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴

دانشگاهیان نیروی تحول آفرین

کد خبر: 12391
زمان انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۱ بعد از ظهر -
83 بازدید

یادداشت روز به قلم علی اکبر مختاری؛

دانشگاهیان نیروی تحول آفرین

 

 

جمعی از نمایندگان مجلس طرحی را تدوین کرده‌اند که دانشجویانی که در اعتراضات شرکت داشته اند را به جرایم مالی و ممنوع الخروج شدن از کشور محکوم می کند. این رفتار نمایندگان موجب برآشفتن دانشجویان شده و در شبکه های اجتماعی با واکنشهای تندی مواجه شده است. در دوره اخیر  عملکرد متناقض نمایندگان مجلس همیشه مورد انتقاد جامعه و نخبگان است و مجلس را از راس امور به قعر امور کشانده است. بخشی از این انتقادات به عملکرد ضعیف قوه مقننه در عدم اقناع افکار عمومی، سیاستگذاریها و کارکردهای متضاد با خواست مردم و تقلیل جایگاه نمایندگان مجلس و وکیل الدوله شدن و عدم هماهنگی و همسویی وکلا با موکلان خود (مردم) است. شوربختانه در جریان ناآرامی اخیر بجای اینکه از دانشگاهیان بعنوان نیروی پیشرو و کنشگر حوزه عمومی در جهت ارتقای وضعیت غم انگیز حکمرانی بهره گرفته شود و باب تعامل و گفتگو با قوه عاقله جامعه باز شود با همان تفکر اقتدارگرایانه و یکتاانگاری با دانشجویان برخورد میشود. البته از این مجلس فرمایشی و حداقلی که توسط عده ای نظامی و محافظه کار و وابسته به دولت تسخیر شده است و طرحهایی همچون صیانت و حکم اعدام معترضین صادر میکند انتظاری بیش از این نیست.

اینک جنبش اعتراضی در ایران قریب به سه ماه کشور را درگیر کرده است و به جزکشتار، خشونت و تهدید راه حل اساسی از سوی حکومت ارایه نمیشود نهایتا رئیس دولت اظهار داشته که دولت گوش شنوا دارد ولی از این گفتار درمانی نیز هم مردم تجربه خوبی ندارند و مناقشه با بن بست مواجه است. هر منازعه و مناقشه ای نیاز به راه حل و میانجی دارد. اکنون گروههای میانجی از جامعه مدنی و احزاب و انجمن ها آنقدر مقبولیت و مشروعیت ندارند که جایگاه و ارائه طریقی برای خروج از بحران داشته باشند، از افراد تاثیر گذار هم کسی قابل اعتنا نمانده است. چهره های تاثیر گذاری که در گذشته پایگاه اجتماعی قابل توجهی در جامعه داشتند توسط دستگاه رسانه ای حاکمیت تخریب شده اند. لذا در این شرایط که دنیای خارج از مرزها همه دشمن و اجنبی هستند و نمی توانند نقش میانجی بین معترضان و حکومت را ایفا کنند و افراد و گروههای داخلی هم قابل اعتماد و اعتنا نیستند چه نیرویی میتواند نقش آفرینی کند و این کشتی متلاطم در طوفان بی اعتمادی و خشم و نفرت را به ساحل آرامش برگرداند؟

به اعتقاد نگارنده نقش دانشگاه و دانشگاهیان بعنوان نیروی آوانگارد(پیشرو) و گفتمان ساز نقشی بی بدیل است و در این شرایط میتواند برای رهایی از انسداد و واگرایی روز افزون جلوگیری کند و حداقل شرایط را برای گفتگو و شنیدن صدای معترضین و برآوردن خواستهای جامعه با روشی مسالمت آمیز مهیا سازد.

برخلاف تصمیم سخیف نمایندگان مجلس که در پی منزوی ساختن دانشگاه و دانشگاهیان هستند جنبش های اجتماعی در دنیا معمولا از دانشگاه و از جنبش دانشجویی شروع شده و به کل جامعه تسری یافته است. دانشجویان به عنوان نیروهای جوان و پویا، ویژگی آرمان خواهی و حقیقت جویی دارند و به سبب اینکه وارد معادلات و منفعت طلبی زندگی و شرایط روزمرگی نشده اند سعی بر ساخت آینده‌ای بهتر از دوران زیست کنونی‌شان دارد و به همین دلیل است که علیه استبداد، اختناق و امپریالیسم قیام کرده یا مخالفت خود را با نژادپرستی، شکاف طبقاتی، تبعیض و فساد فریاد می‌زند. تفاوت‌های جنبش دانشجوئی با سایر گروه‌ها اینست که در صدد ایجاد تحولات یا اعمال فشار جهت کسب منافع خاص گروهی نیست و قدرت را نمی‌طلبد، بلکه در پی فضاسازی و فشار برای پیدایش تغییرات جهت حرکت به سوی منافع عمومی جامعه است. لذا قشر دانشجو به سبب شرایط ذاتی اش در زمینه شناخت آسیبها و مشکلات جامعه و حرکت بسوی  اصلاح و تغییر قشری پیشتاز است. در این جنبش بخشی از اعتراضات در میان دانشگاهیان ظهور کرده و مطالبه گر هستند و این رخداد نیاز به توجه و مداقه بیشتر دارد.

نکته دیگر ظرفیت عظیم دانشگاهها در کشور است که بصورت شبکه عظیمی از نیروی انسانی نخبه و مراکز علمی در سراسر کشور گسترده است و ضریب نفوذ بالایی در همه نواحی دارد. بر اساس  آمار رسمی هم اکنون بیش از سه میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو در کشورمان مشغول به تحصیل هستند و ۸۰ هزار هیأت علمی نیز به امر آموزش این دانشجویان می‌پردازند. لذا این شبکه بزرگ نخبگان که به عنوان سرآمدان علم و دانش مورد اعتنای جامعه و حکومت است از گروههای اصلی مرجع در حیات اجتماعی مدرن است که میتواند نقش آفرینی جدی در یک تحول اساسی در شرایط سخت امروز ایران را داشته باشد و بر اساس آرمانهایی همچون آزادی و عدالت با کمترین لطمات کشور را از جنگ داخلی، واگرایی، فرسایش و تجزیه برهاند.

کارکرد حداقلی دانشگاه علم آموزی و تولید دانش است. بجای انزوا و متروکه کردن دانشگاه میتوان  از حداکثر ظرفیتهای دانشگاه در شکوفایی حیات اجتماعی بهره برد. تمامی مولفه هایی که برای تحول خواهی در شرایط امروز ایران بیان شد فقط به پویایی و کنشگری دانشگاهیان وابسته نیست  بلکه در قدم اول شنیدن صدای مردم و انگیزه جدی برای تغییر و تحول خواهی از سوی حاکمیت محقق میشود.

اشتراک گذاری