امروز یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴

گرانی های افسارگسیخته و لزوم کنترل و نظارت بیشتر بر بازار!

کد خبر: 14168
زمان انتشار: ۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۳ بعد از ظهر -
77 بازدید

یادداشت روز به قلم روح اله ساعدی؛

گرانی های افسارگسیخته و لزوم کنترل و نظارت بیشتر بر بازار!

 

یکماه مانده تا پایان سال و با واریز عیدی ناچیز دولت که از مدتها قبل در رسانه ها اعلام شده بود! آرام آرام بازار در حال شلوغ شدن است، و خیابان ها مملو از خودروست. شهروندان هم استانی در آستانه ی عید نوروز و ماه مبارک رمضان، کمی زودتر از سال های قبل، به دنبال خرید، راهی مغازه ها شده اند. تقریبا به عنوان یک قانون نانوشته، همگی قبول کرده ایم که قرار نیست چیزی در کشور ارزان شود و از انواع اجناس وکالاها گرفته تا انواع خدمات و اجاره ها، قیمت ها سر به آسمان و رو به فلک گذاشته اند، قیمت برخی کالاهای اساسی مثل گوشت قرمز هم رکورد شکسته و به دلیل برخی سیاست های نادرست سرسام آور شده است! به هر مغازه داری که می گویی:”جنس هایت گرانند!! ”  به درستی می گوید که “اگر ارزان تر از این، جایی گیرت آمد، برو بخر! همین حالا بخر که سال بعد معلوم نیست چه بلایی قیمتی سر مردم بیاید.”

ظاهرا افزایش قیمت ها تمامی ندارد و زیر سایه برخی ندانم کاری ها و بی تدبیری های مدیریتی، قیمت آن دسته از کالاهایی که هیچ ربطی به تحریم ها ندارد، هم مدام در حال بالا رفتن است و مشخص نیست آثار وعده هایی که داده می شود یا کارخانه هایی که خبر افتتاح شان رسانه ای می شود، قرار است چه وقت و کجا، سر سفره مردم دیده شود. در اقتصادی که هم تولید کننده اش می نالد و هم مصرف کننده اش، در بازاری که هم مغازه دارش غصه ی فردا دارد و هم مشتریش، همه می دانند که یک جای کار، واقعا می لنگد!  بازار خراب، فروش کم، بی پولی مردم، افزایش اجاره ها، خالی شدن جیب ها، تهی شدن سفره ها، وام ندان بانک ها، تشکیل کشورهای مستقل مدیریتی در بعضی ادارات کل و دستگاهها و سازمانها و بانک ها و بی توجهی به مصوبات قانونی و ابلاغیه های بالادستی، علاوه بر ایجاد مشکلات فراوان در جامعه، انواع آسیب های اجتماعی را بالا و بدور از هر گونه اغراقی، آستانه ی تحریک مردم را پایین آورده و نه در آمار و ارقام و خبرها، بلکه هر روز ، در فضای صحنه ای و میدانی شهر، شاهد تجلی یکی از این مشکلات هستیم.

حالا چند ماهیست که علاوه بر آن مستمری بگیر و کارگر و روزمزد و نیروی شرکتی، کارمند رسمی هم می نالد و مدام به دنبال راه فرار است؛ بعضی از مغازه دارها ورشکسته شده اند و راهی دیار غربت، بعضی کارمندها در حال بازخریدی یا بازنشستگی زودتر از موعد و وارد شدن به فضای بازار دالانی ها هستند، بعضی ها درب بانک ها را از پاشنه در آورده اند که چندرغاز وام بگیرند و به تن زندگیشان بمالند تا حداقل چندماه دیرتر، پیش در و همسایه خجالت زده و بی آبرو بشوند، و بعضی ها دچار افسردگی شده اند و البته بعضی خانواده ها هم در آستانه ی فروپاشی قرار دارند. از گریه و ناله ی زوجهای جوان هم موقع خرید، چیزی برایتان ننویسیم که خودتان بهتر از همه می دانید!!  هر کس این وضعیت را انکار می کند، انصافا یا بی مبالات و خارج از گود زندگی مردم است، یا جزومتمولین و شاید هم از زمره ی برخی مدیران عزیز استان است و یا هم دچار بیماری صعب العلاج کوری خودخواسته شده و هرچیزی را نمی خواهد ببیند! اینها را می نویسیم چون می دانیم، دستگاههای عزیز و پرتلاشی در استان هستند که به مثابه ی چشم وگوش، نبض جامعه را هرروز می گیرند و به آنجایی که باید، منتقل می کنند. لطفا این بخش از زندگی مردم را خاص تر منتقل فرمایند. ذیل همه و در بخش “نظریه” هم حتما قید بفرمایند که مردم در سختی و رنج به سر می برند و آثاری از انواع شرمندگی خانواده ها مشهود و آرام آرام، آثار شادی و شعف از چهره هایشان در حال محو شدن است، لطفا و حتما بنویسند، که شرایط حال حاضر بازار، پاسخ این مردم عزیز و هم استانی های گرامی در صحنه های مختلف انقلاب از جمله راهپیمایی اخیر نیست که با تمام مشکلات اقتصادی و معیشتی بار دیگر به صحنه آمدند!!! فرصت اندک است کمی مسئولین و دستگاههای نظارتی استان جدی تر وارد عمل شود و مانند دادستان محترم مرکز استان واقعیت ها را بهتر رصد کنند. مردم منتظر برخورد قاطع تر در رابطه با کنترل و نظارت بر بازار شب عید و ماه مبارک رمضان هستند.

اشتراک گذاری