امروز یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت روز به قلم ابوالقاسم کواکبیان؛

چندین‌برابری تعداد فروشندگان نسبت به تولیدکنندگان، از عوامل گرانی!

به نظر می‌رسد دراین‌میان، یکی از عوامل مهم که ظاهراً مغفول مانده، افزایش بی‌رویه‌ی مراکز فروش کالاها و خیل کسانی است که به فروشندگی مشغول‌اند
کد خبر: 25406
زمان انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۳ بعد از ظهر -
301 بازدید

یادداشت روز به قلم ابوالقاسم کواکبیان؛

چندین‌برابری تعداد فروشندگان نسبت به تولیدکنندگان، از عوامل گرانی!

چند سالی است قیمت کالاها و اجناس مصرفی مردم در فواصل زمانی کوتاه‌مدت به‌شدت افزایش می‌یابد؛ به‌ویژه در ماه‌های اخیر صعود قیمت‌ها شتاب بیشتری گرفته است؛ به‌گونه‌ای‌که هم‌اکنون بعضی از کالاها به‌طور روزانه گران‌تر می‌شود! برخی افراد تحریم‌های کمرشکن را و برخی دیگر سوءمدیریت و تخصص‌نداشتن کارگزاران اقتصادی را عامل پدیده‌ی شوم تورم و گرانی می‌دانند.
به نظر می‌رسد دراین‌میان، یکی از عوامل مهم که ظاهراً مغفول مانده، افزایش بی‌رویه‌ی مراکز فروش کالاها و خیل کسانی است که به فروشندگی مشغول‌اند؛ برای مثال، گفته می‌شود استان سمنان بیشترین مغازه و فروشگاه را در سطح کشور دارد؛ به‌طوری‌که برای هر چهارده نفر یک واحد صنفی مشغول به کار است و این رقم در کشور به‌ازای هر ۲۵ نفر یک واحد صنفی یا فروشگاه است؛ از مراکز دارای پروانه‌ی کسب گرفته تا دست‌فروشانی که با وانت یا به طرق دیگر دست‌فروشی می‌کنند؛ از فروشگاه‌های زنجیره‌ای مثل اتکا، رفاه، هفت، جانبو، افق کوروش، دیلی مارکت و… گرفته تا فروشگاه‌هایی برای کارکنان در ارگان‌هایی چون مخابرات، علوم پزشکی و…، از فروش در بازاریابی شبکه‌ای گرفته تا فروشندگی ازطریق فضای مجازی.
نکته‌ی درخور توجه این است که بسیاری از جوانان به امید تأمین زندگی و آینده‌ی درخشان خود، در پی اخذ پروانه‌ی کسب می‌روند و مغازه‌ای با قیمت بسیار گران اجاره می‌کنند و ده‌ها میلیون تومان خرج قفسه و دکور می‌کنند؛ ولی بعداز مدتی، یا تغییر شغل می‌دهند یا عطای کسب‌وکار را به لقایش می‌بخشند. از طرفی، با سرعت مغازه‌های قهوه‌فروشی و کافی‌شاپ‌ها و فست‌فودی‌ها و فروشگاه‌های دخانیات آغاز به کار می‌کنند که همین‌ها هم پس‌از مدت کوتاهی با اینکه مجبورند برای تأمین مبلغ اجاره و…، اجناس خود را گران بفروشند، با همان سرعت، یا تغییر شغل می‌دهند یا به دلالی روی می‌آورند.
با اینکه هم‌اکنون صدها نمایشگاه اتومبیل و مشاور املاک دارای پروانه‌ی کسب وجود دارند، صدها هزار نفر نیز بدون مجوز دست‌اندرکار خریدوفروش اتومبیل، سکه و ارز و حتی مسکن هستند! خلاصه، زندگی و کار اکثر مردم شده است خریدوفروش و همگان برای اداره‌ی زندگی سعی می‌کنند جنس خود را گران‌تر بفروشند و نکته‌ی جالب این است که اکثر باغ‌های شهر سمنان به‌دلیل بی‌آبی، زمین لم‌یزرع شده و به تجاری یا خدماتی یا… تغییر کاربری داده‌اند و به‌طور سرسام‌آوری در هر کوی‌وبرزن چند باب مغازه با مساحت‌های زیاد در حال ساخت‌وساز هستند. عمق فاجعه اینجاست که می‌بینیم در کشورهای اروپایی، با همه‌ی ید بیضایی که دارند، به‌ازای هر هفتصد نفر یک واحد صنفی وجود دارد و در آمریکا به‌ازای هر هزار نفر! حتی در ترکیه هم که نیمه‌آسیایی و نیمه‌اروپایی است، به‌ازای هر ۱۵۰ نفر!
به‌راستی، اداره‌کنندگان کشور ما به کدامین سمت‌وسو حرکت می‌کنند؟ چگونه است که تعداد فروشندگان ما بیشتر از تولیدکنندگان شده است؟ مگر مقام رهبری چندین سال را به‌نام «رونق تولید»، «جهش تولید»، «رشد تولید»، «نوآوری و شکوفایی» و نهایتاً «سرمایه‌گذاری برای تولید» نام‌گذاری نکرده‌اند؟ آیا اینکه اکثر جوانان ما به‌جای تولید کالاهای مهم به‌سمت‌وسوی فروشندگی سوق داده شده‌اند، موجب گرانی و تورم نیست؟ چرا ما طوری عمل نکردیم که مثل ژاپن، کره‌ی جنوبی و مالزی، اجناس تولیدی خود را به بلاد دیگر صادر کنیم؟ چگونه است که ما در بسیاری از صنایع مجبوریم مواد خام صادر کنیم و به‌جای آن، دستگاه‌های تولیدی وارد کنیم یا به‌دلیل نداشتن قطعه معطل باشیم؟
بی‌گمان یکی دیگر از عوامل گرانی این است که مجبوریم صنعت و تولید خود را با دلار وارداتی اداره کنیم؛ برای مثال، می‌بینیم تعداد داروخانه‌های هر شهری چندبرابر شده است؛ ولی نه‌تنها قیمت داروها کم نشده، بلکه مردم مجبورند داروهایشان را به چندبرابر قیمت تهیه کنند! چه بسا اگر همین دارو را پزشکان داروساز ما بتوانند در کشور تولید کنند، لازم نیست سر هر کوچه یک باب داروخانه افتتاح شود و گرانی دارو برای بیماران قوزبالاقوز شود.
در پایان، از همه‌ی برنامه‌ریزان به‌ویژه نمایندگان مجلس تقاضا دارم با قوانین مترقی و همت مردانه‌ی دولتمردان و همکاری مردم صبور و نجیب، کشور را از این بن‌بست اقتصادی نجات دهند. اگر چنین شود، حتماً در مذاکره با آمریکا یا هر کشور دیگری، دست بالایی داریم و ازآنجاکه آنان محتاج دستاوردهای ما هستند، مجبورند با شرایط ما موافقت کنند؛ به‌هرحال: آنچه شیران را کند روبه‌مزاج/ احتیاج است احتیاج است احتیاج.

 

اشتراک گذاری
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *