زنان سرزمینم را می ستایم!

یادداشت روز به قلم سید رضا هاشمی؛

زنان سرزمینم را می ستایم!

بر هیچ کس پوشیده نیست که زنان ریشه و مبنای خیرات عالمند ، کسانی که زن را موجودی ذلیل تصور می کردند و برای خروج از خانه و یا سفر خارجه اذن شوهر طلب می کنند و برای زندگی در جامعه هزاران قانون نانوشته را بر او تحمیل می کردند و حق سواری بر مرکب را هم در خیابان با محدودیت مواجه می ساختند پس از حوادث مختلف در خیابانها و بیان شعارهایی که مبنایش یا بهانه اش این منشا خوبیها بود کمی ژست و قیافه حمایت از حقوق زن گرفتند که این مقدار تغییر نیز خود جای توجه دارد اما هفته گذشته چند حادثه همزمان مرا در بهتی عجیب فرو برد.
سه اتفاقی که هر انسانی می توانست در جایگاه هر یک از آنان باشد.
برای سه زن ایرانی…
دختری از طبقه فوقانی یک مرکز خرید خود را به خیابان انداخت
زنی در جای دیگر به دست شوهرش با قمه تکه تکه شد
و اما دختری از نژاد من ایرانی در آن سوی مرزها از آسمان و جو کره زمین هم عبور کرد و بالا و بالا و بالاتر رفت.
یاسمین مقبلی را می گویم؛ زنی که سرپرستی تیم فضانوردی را عهده دار شد.
کسی رضایت نامه شوهرش را برای خروج از زمین چک نکرد؟
راستی به زنان ایران چه شده؟
یکی به سمت پایین سقوط می کند و دیگری به سمت آسمان صعود می کند؟
راستی شوهر یاسمین مقبلی چطور غیرتش اجازه داد تا ضعیفه اش با چند مرد اجنبی جایی برود که جز خدا نمی بیندش؟
اگر به زمین برگردد شوهرش حق دارد او را قیمه قیمه کند؟
اگر یاسمین مقبلی نرود و جهان لایتناهی را نبیند و خبر از هنر نمایی پروردگارمان ندهد پس چگونه امکان بیان این. عظمت الهی برای بندگان وجود دارد خدایی که این همه کهکشان و سیارات را با آن همه ظرافت آفریده یک زن شده مبلغ خلقت لایتناهی او.
قطعا یاسمین مقبلی خبرهایی خواهد آورد
خبرهایی برای من
برای زن ایرانی
که ای زن! دعوا بر افکار حقیرانه و پوسیده و مردسالارانه همانند اثبات نشوز زن، چگونگی پوشش و ذکر و تعریف میزان درازی آستین لباس در قانون، اثبات تمکین خاص و عام، موجود درجه یک یادو یا سه بودن یا نبودن، منشا انحراف مردان بودن یا نبودن، دست آموز شیطان بودن یا نبودن، سر منشا فتنه بودن یا نبودن، گرفتن یا نگرفتن گواهینامه موتور سواری و شناسایی چهره با دستگاههای عجیب و غریب و هزاران موضوع دیگر را به گوشه ای بینداز و به نماد تواناییهای امروزت افتخار کن
زن را آن موجودی ندانیم همانند یک، بی دست و پایی که حتما یک مرد باید مراقبتش کند. همه اینها از نگاه انسانی و خدایی که خلقش کرده به گونه دیگری است.
دین اسلام نیز بر عکس آنچه که بعضی نمایش می دهند نگاهش به زن، نگاهی برگرفته از عزت، احترام و مباهات است آنگونه که بهشت را زیر پای مادران دانسته و زنان را منشا تمام خیرات.
یاسمین مقبلی رفت که به زنان بیاموزد برای رهایی باید پرواز کرد.
اما نه به سوی زمین…
بلکه برای بدست آوردن و متجلی کردن توانایی ها و ظرفیتهای یک زن به عنوان یک انسان
پرواز یاسمن مقبلی را به خاطر بسپاریم.
باید تاریخ شکست قفسی که با افکار پوسیده ساخته شده است و منشا بسیاری اتفاقات بوده و خواهد بود را به یاد داشته باشیم.
من یقین دارم یاسمین مقبلی خبرهای خوبی خواهد آورد.
حتی برای آن زن یا دخترکی که تکه تکه شد
برای دختری که نومیدانه پنداشت اگر طبقه بالای ساختمان سقوط کند رها خواهد شد.
یاسمین مقبلی با پروازش یادآور شد که زن مخصوصا از نوع ایرانیش می تواند به بالاترین مدارج علمی و شخصیتی برسد.
جایی که مریم میرزاخانی یا انوشه انصاری یا سعیده قدس (محک) یا مه لقا ملاح (محیط زیست) و یا هزاران زن ایرانی رسیده بودند.
زنان سرزمینم ، که سر منشاء تحولات عظیم اجتماعی و علمی و تاریخی شدند و باز هم خواهند شد را می ستایم.

payamgooyesemnan