امروز چهارشنبه ۲ آبان ۱۴۰۳
یادداشت روز به قلم احسان پورطاهریان؛

وابستگی یا تعامل؟

یکی از مواردی که در اولین مناظره‌ی انتخاباتی بین شش نامزد ریاست جمهوری بسیار پررنگ بود و دیدگاه‌های متفاوت و بعضاً متضادی هم درخصوص آن مشاهده می‌شد، موضوع تأثیر تحریم‌های بین‌المللی و به‌خصوص تحریم ایالات متحده‌ی آمریکا علیه ایران بر اقتصاد و تورم در کشورمان بود
کد خبر: 21753
زمان انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۱ بعد از ظهر -
616 بازدید

یادداشت روز به قلم احسان پورطاهریان؛

وابستگی یا تعامل؟

این روزها و پس از سانحه‌ی تلخ هوایی بالگرد حامل رئیس‌جمهور و همراهان ایشان که منجر به فقدان آنان گردید، کشورمان در آستانه‌ی یک انتخابات دیگر قرار گرفته است و همزمان با تبلیغات و مناظره‌های تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری، بحث‌ها و دیدگاه‌های متفاوت و فراوانی پیرامون چگونگی ارتباط و تعامل با دنیا و رفع تحریم‌های بین‌المللی و همچنین تأثیر این تحریم‌ها بر اقتصاد کشور در جریان است.

 

یکی از مواردی که در اولین مناظره‌ی انتخاباتی بین شش نامزد ریاست جمهوری بسیار پررنگ بود و دیدگاه‌های متفاوت و بعضاً متضادی هم درخصوص آن مشاهده می‌شد، موضوع تأثیر تحریم‌های بین‌المللی و به‌خصوص تحریم ایالات متحده‌ی آمریکا علیه ایران بر اقتصاد و تورم در کشورمان بود که علی‌رغم لمس مردم با مشکلات تحریم و اثرات آن بر نرخ دلار و اقلام اساسی، باز هم برخی از نامزدها همچنان اصرار به عدم تأثیر تحریم در اقتصاد کشور داشتند که حقیقتاً جای تعجب و تأسف دارد!

 

این افراد که همواره بر موضوع تکیه بر توانایی‌های داخلی و ظرفیت‌های موجود در کشور تأکید می‌کنند و با استناد به شعار نه‌شرقی نه‌غربی، که در ابتدای انقلاب جزو شعارهای انقلابیون به‌شمار می‌رفت و همچنین با ذکر مثال‌هایی از بدعهدی طرف‌های مقابل در مذاکرات برجام، بر این باورند که ایران باید استقلال داشته باشد و به هیچ‌کدام از ابرقدرت‌های دنیا وابسته نباشد، علاقه‌ی شدیدی به گرایش به سمت شرق داشته و به نوعی کشورمان را وابسته به سیاست‌های اقتصادی و سیاسی کشورهای نظیر چین و روسیه کرده‌اند!

 

عقد قراردادهای اقتصادی بلندمدت با شرایط نابرابر و از موضع ضعف در زمان تحریم‌های آمریکا با کشورهایی نظیر چین و روسیه یکی از مواردی است که این روزها در محافل اقتصادی و سیاسی و همچنین توسط بسیاری از کارشناسان روابط بین‌الملل مورد انتقاد قرار گرفته و در فضای مجازی نیز مخالفان فراوانی در این‌باره نظرات خود را بیان کرده‌اند.

موافقان گرایش به شرق بر این باورند که دیگر زمان تک‌قطبی بودن جهان گذشته و چون آمریکا دیگر تنها ابرقدرت دنیا نیست؛ بنابراین ایران باید به سمت شرق و کشورهایی نظیر چین و روسیه متمایل شده و با آنان قراردادهای طولانی‌مدت منعقد کند تا در برابر تحریم‌های آمریکا مقاومت نماید و مخالفان این رویه نیز ، چین و روسیه را بدتر از آمریکا می‌پندارند و چین را غیرقابل اعتماد دانسته و درخصوص روسیه هم، دیگران را به خیانت‌های تاریخی تزار روس در برابر ایران ارجاع می‌دهند.

اما به‌راستی آیا اساساً تعریف واحد و قاطعی برای وابستگی وجود دارد و آیا تعامل و داد و ستد با همه‌ی کشورهای دنیا بر اساس منافع دوطرفه، وابستگی محسوب می‌شود؟ و مهم‌تر از همه این‌که اگر بر فرض محال، ما همه‌ی نیازهای خودمان را در کشور تولید کرده و نیازی به سایر کشورها نداشته باشیم، یعنی مستقل هستیم؟ و سرانجام این‌که آیا اساساً استقلال و مستقل بودن باید هدف اصلی حکومت‌ها باشد یا این‌که هدف اصلی در برقراری حکومت، تأمین زندگی سرشار از آرامش، آسایش و رفاه اجتماعی و برقراری عدالت بوده و استقلال یک کشور فقط باید وسیله‌ای برای ایجاد رفاه و آسایش مردم باشد؟

حتماً یادتان هست که در سال‌های نه‌چندان دور ، مادران ما بخش قابل توجهی از مایحتاج منزل را خودشان تأمین می‌کردند و حتی نان مصرفی خانواده را در گوشه‌ی حیاط خانه می‌پختند و نیازی به رفتن به فروشگاه‌های امروزی نبود، اما امروز که سبک زندگی تغییر کرده و همه‌ی نیازهای خود را از هایپرمارکت‌ها و حتی فروشگاه‌های اینترنتی تأمین می‌کنیم، آیا نوعی ضعف محسوب می‌شود و باید گفت استقلال خود را از دست داده‌ایم؟ یا این‌که باید با درک صحیح شرایط موجود و سبک زندگی جدید، خود را وفق داده و براساس آن رفتار کنیم؟

واقعیت این است که در دنیای امروز واژه‌ی استقلال تغییر ماهیت داده و بر اساس تعاریف روابط بین‌الملل و تعامل کشورهای جهان با یکدیگر ، قرار نیست یک کشور برای اثبات مستقل بودنش دور خودش دیوار کشیده و با هیچ‌ کشوری داد و ستد نداشته باشد و خود را محدود به ارتباط با چند کشور خاص در بلوک شرق نموده و آن چند کشور نیز چون به شرایط تحریم ایران توسط غرب واقف هستند، در قراردادهای خود نهایت سوءاستفاده را به‌کار گیرند!

بنابراین به‌نظر می‌رسد بهتر است به‌جای اینکه صرفاً به بهانه‌ی غرب‌ستیزی و عدم وابستگی به غرب، و یا تجربه‌ی بدعهدی طرف مقابل در مذاکرات هسته‌ای و توافق برجام، از آن سوی بام افتاده و با هزاران تحقیر به دامان شرق پناه ببریم، با همه‌ی دنیا و نه صرفاً چین و روسیه ارتباط داشته و با دیپلماسی اصولی و حرفه‌ای‌ و با درنظر گرفتن منافع ملی و همچنین منافع طرف‌های مقابل، راه را برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی در کشور هموار نموده و زمینه‌ی رشد اقتصادی و رونق کسب و کار را فراهم نماییم.

اشتراک گذاری
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *